گستردگی و تنوع سرویسهای فراهم شده توسط شبکههای IP[2] باعث شده تا انواع مختلف شبکههای دسترسی به سمت استفاده از این پروتکل حرکت کنند که این خود میتواند به مجتمعسازی شبکههای دسترسی مختلف کمک نماید. پروتکل SIP[3] با توجه به امکاناتی چون متنی بودن، برقراری تماس انتهاب أکثر
گستردگی و تنوع سرویسهای فراهم شده توسط شبکههای IP[2] باعث شده تا انواع مختلف شبکههای دسترسی به سمت استفاده از این پروتکل حرکت کنند که این خود میتواند به مجتمعسازی شبکههای دسترسی مختلف کمک نماید. پروتکل SIP[3] با توجه به امکاناتی چون متنی بودن، برقراری تماس انتهابهانتها، استقلال از نوع داده انتقالی و مهمتر از همه پشتیبانی از انواع جابجایی[4]، انتخاب مناسبی برای پروتکل سیگنالینگ جهت برقراری ارتباط بین دو کاربر شبکه IP است. این مزایا موجب شده تا SIP بهعنوان پروتکل سیگنالینگ درIMS [5]، که بستر سیگنالینگ پیشنهادی برای شبکههای نسل آینده است، درنظرگرفته شود. با همه این مزایا، عملکرد دقیق این پروتکل در صورتی که توسط کاربران میلیونی شبکه مورد استفاده گسترده قرارگیرد، مشخص نیست. در این مقاله با استفاده از بستر تست توسعه داده شده، کارایی پروتکل SIP مورد ارزیابی دقیق قرار گرفته شده است و پارامترهایی چون تأخیر برقراری تماس، نرخ تماسهای ناموفق و بار پردازشی پروکسی[6] در قالب هشت پیکربندی مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین اثر نوع پروتکل لایه انتقال TCP و UDP روی کارایی SIP تحلیل شده است. نتایج بدست آمده از این بررسی نشان میدهد که استفاده از SIP در شبکههای بزرگ مستلزم بکارگیری تکنیکهایی جهت متعادل نمودن بار پروکسیها و همچنین جلوگیری از اضافه بارهای موقت میباشد
تفاصيل المقالة
پروتکل SIP يک پروتکل لايه کاربرد است که براي ايجاد، مديريت و اتمام جلسات چندرسانهاي در زيرسيستمهاي چندرسانهاي IP در نظر گرفته شده است. استفاده وسيع از این پروتکل منجر به حجم بالاي ترافيک در پروکسيهاي SIP شده و تخصيص با دقت منابع پردازشي به جريانها را به يک مسأله أکثر
پروتکل SIP يک پروتکل لايه کاربرد است که براي ايجاد، مديريت و اتمام جلسات چندرسانهاي در زيرسيستمهاي چندرسانهاي IP در نظر گرفته شده است. استفاده وسيع از این پروتکل منجر به حجم بالاي ترافيک در پروکسيهاي SIP شده و تخصيص با دقت منابع پردازشي به جريانها را به يک مسأله با اهميت بالا تبديل ميکند. در اين مقاله به تحليل مسأله بهينهسازي تخصيص منابع پردازشي در پروکسيهاي SIP ميپردازيم و دو تابع هدف حداکثرسازی مجموع گذردهي و حداقلسازی مربعات را مورد ارزيابي قرار ميدهيم. تابع هدف حداکثرسازی مجموع گذردهي، به جريانهاي بین دامنهاي اولویت پایینتری را اختصاص ميدهد زيرا این جریانها برخلاف جريانهای داخل دامنهای از دو پروکسي میانی عبور ميکنند. از سوی دیگر، تابع هدف حداقلسازی مربعات به سیاست با عدالت max-min منتهی میشود و بنابراین به منظور عملياتيسازي این نوع سياست، در پروکسیها از سرويسدهي نوبت گردشی (RR) استفاده میکنیم و يک الگوريتم ارائه میدهیم که با کنترل طول صف جريانها، اضافه بار را کنترل کرده و از ارسال مجدد و ناپايداري جلوگيري میکند. این الگوریتم در مقايسه با روشهای موجود به استفاده بهتر از منابع پردازشي در پروکسيها منتهی ميشود.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.