-
المقاله
1 - طراحی الگوی مدیریت دانش مبتنی بر رویکرد نوآوری باز در مراکز دانشگاهیمدیریت فردا , العدد 63 , السنة 19 , تابستان 1399تحولات سریع علم و فناوری در دنیای امروز موجب شده تا دانش به عنوان راهبردی ترین منبع و واجد بیشترین ارزش در سازمان ها به ویژه مراکز دانشگاهی گردد.از طرفی دانش زمانی میتواند موجب مزیت رقابتی شود و بر عملکرد سازمانی تأثیر گذار باشد که با مفهوم نوآوری باز همراه شود. به کار أکثرتحولات سریع علم و فناوری در دنیای امروز موجب شده تا دانش به عنوان راهبردی ترین منبع و واجد بیشترین ارزش در سازمان ها به ویژه مراکز دانشگاهی گردد.از طرفی دانش زمانی میتواند موجب مزیت رقابتی شود و بر عملکرد سازمانی تأثیر گذار باشد که با مفهوم نوآوری باز همراه شود. به کارگیری نوآوری باز در مراکز دانشگاهی به منظور جمع آوری دادههای ناب از محیط داخلی و خارجی و تبدیل آن به دانش به منظور بقا در محیط بسیار متغیر امروزی از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد و در چنین وضعیتی، یکی از ابزارهایی که میتواند دانشگاهها را در تحقق اهداف خویش یاری کند به کارگیری مدیریت دانش با رویکرد نوآوری باز است.درراستای هدف تحقیق یعنی طراحی الگوی مدیریت دانش مبتنی بر رویکرد نوآوری باز برای مراکز دانشگاهی،با استفاده از روش تحقیق کیفی ، اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختار یافته با چهارده نفر از خبرگان این حوزه تحلیل و با بهره مندی از ادبیات موضوع و نتایج به دست آمده از تحلیل اطلاعات،ابعاد و مؤلفههای کلیدی مدیریت دانش با رویکرد نوآوری باز در مراکز دانشگاهی مشتمل بر چهار بعد فناوری، فرآیند و ساختار، فرهنگ ، سرمایه انسانی و کار ، دوازده مولفه و چهل وچهار شاخص احصاء گردیده و با برقراری ارتباط منطقی میان این ابعاد و مؤلفهها، الگوی تحقیق مشخص شد.سپس الگو، ازطریق پرسشنامه طراحی شده و مبتنی بر نظرات پنجاه و شش نفر از افراد آگاه به موضوع به منظور اعتبار سنجی مورد آزمون قرار گرفت . نتایج آزمونهای آماری انجام گرفته بیانگر تایید مدل مدیریت دانش مبتنی بر رویکرد نوآوری باز در مراکز دانشگاهی توسط خبرگان میباشد . : مدیریت دانش، نوآوکلیدواژههاری، نوآوری باز، مراکز دانشگاهی تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - طراحی الگوی توانمندسازی کارکنان بانک سپه براساس یادگیری سازمانیفصلنامه آموزش و توسعه منابع انسانی , العدد 20 , السنة 6 , بهار 1398رقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی میباشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش ه أکثررقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی میباشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش های تحقیق آمیخته، از شیوه اکتشافی، از نوع متوالی استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها، در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان و مطلعین کلیدی منابع انسانی در نظام بانکی و دانشگاه ها می باشند. روش نمونه گیري در بخش کیفی، غیر احتمالی شامل تکنیک هاي هدفمند(زنجیره ای و گلوله برفی) که بر مبناي آن تعداد 18 مصاحبه با اساتید دانشگاه و خبرگان بانکداری صورت گرفته و از بین ایشان، با 10 نفر از طریق گروه کانونی مصاحبه شده است. جهت تجزیه و-تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری باز، محوری و گزینشی ، و نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران بانک سپه و تعداد جامعه 322 نفر بوده که نمونه 175 نفری با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار پی. ال. اس استفاده شده است. الگوی به دست آمده شامل روابط یادگیری سازمانی و توانمند سازی کارکنان، مولفه-ها، شاخص ها و پیامدهای توانمندسازی بر اساس یادگیری سازمانی است. بر اساس یافته های تحقیق، توانمندسازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی؛ موجب افزایش بهره وری، شایسته سالاری و ... در بانک سپه می شود. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - واکاوی فرآیند توسعه منابع انسانی و تدوین الگوی مناسب در نظام آموزش عالیفصلنامه آموزش و توسعه منابع انسانی , العدد 27 , السنة 7 , زمستان 1399هدف پژوهش حاضر واکاوی فرآیند توسعه منابع انسانی و تدوین الگوی مناسب در نظام آموزش عالی و روش آن به صورت آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی عبارت بودند از اساتید، متخصصان و خبرگان در این حوزه و در بخش کمی عبارت بودند از اساتید، صاحب نظران، کارشناسان و مدی أکثرهدف پژوهش حاضر واکاوی فرآیند توسعه منابع انسانی و تدوین الگوی مناسب در نظام آموزش عالی و روش آن به صورت آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی عبارت بودند از اساتید، متخصصان و خبرگان در این حوزه و در بخش کمی عبارت بودند از اساتید، صاحب نظران، کارشناسان و مدیران نظام آموزش عالی. تعداد نمونه در بخش کیفی که به صورت هدفمند انتخاب شد، 12 نفر از اساتید، متخصصان و خبرگان و در بخش کمی، با استفاده از فرمول کوکران382 نفر از کارشناسان و مدیران نظام آموزش عالی، انتخاب شدند. ابزار تحقیق عبارت بود مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، در بخش کیفی به روش گراندد تئوری و از طریق کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) با استفاده از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی به دو روش توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS 16 و Smart PLS انجام شد. نتایج نشان داد دوازده مولفه در تبیین واکاوی فرآیند توسعه منابع انسانی و تدوین الگوی مناسب در نظام آموزش عالی نقش دارند که عبارتند از؛ خودکار آمدی، عزت نفس، انگیزه، توانمندسازی، یادگیری سازمانی، فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش، فناوری، رضایت شغلی، توسعه جامعه، تسهیل شبکهسازی، و در نهایت توسعه سرمایه انسانی. جهت بررسی برازش مدل، به بررسی X2، R و RS؛ پرداخته شد که وجود X2 پایین و نسبت کاي دو به درجه آزادي کمتر از سه، و همچنین ضریب تعینن و ضریب تعیین تعدیل شده محاسبه شده؛ نشاندهنده برازش مناسب مدل بود. تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - ارائه مدل آموزش کارآفرینانه در صنعت خودروی کشور ( مورد کاوی شرکت ایران خودرو دیزل )فصلنامه آموزش و توسعه منابع انسانی , العدد 33 , السنة 9 , تابستان 1401این پژوهش با هدف طراحی مدل آموزشی کارآفرینانه در صنعت خودروسازی سامان یافته که از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهش های آمیخته است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی شامل خبرگان صنعتی ، رابطین آموزش، مدرسان آموزش و... در شرک أکثراین پژوهش با هدف طراحی مدل آموزشی کارآفرینانه در صنعت خودروسازی سامان یافته که از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهش های آمیخته است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی شامل خبرگان صنعتی ، رابطین آموزش، مدرسان آموزش و... در شرکت و در بخش کمّی شامل تمامی کارکنان آموزش خودروسازی ایران خودرو دیزل می باشد. حجم نمونه در بخش کیفی با اشباع نظری (20 نفر) با استفاده از نمونهگيری هدفمند و در بخش کمّی بر اساس فرمول کوکران 127 نفر به روش تصادفی طبقه ای برآورد گردید. ابزار گردآوری، در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمّی، پرسشنامه محققساخته بود. روایی پرسشنامه از طریق چند نفر از خبرگان و محاسبه ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ وارﯾﺎﻧﺲ اﺳﺘﺨﺮاج و روایی واﮔﺮا از طریق محاسبه جذر AVE به تایید رسید. پایایی از طریق آلفای کرونباخ 968/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از lisrel و smartpls3 استفاده شد. شناسایی 23 مولفه و 133 شاخص منجر شد که ویژگیهای فردی فراگیران (0.173)، ویژگیهای فردی مدرسان (0.171)، محتوای آموزشی (0.169)، تعامل بین صنعت و دانشگاه (0.167)، شیوه آموزش (0.157)، حمایت مدیر ارشد (0.156)، سبک رهبری و مدیریت (0.143)، فضا و تجهیزات آموزشی (0.124) که به ترتیب مؤلفه های بر آموزش کارآفرینانه تأثیر دارند. پیامدهای نیز به ترتیب بار عاملی آنها شامل تعهد (0.745)، رضایت (0.670)، خودکارآمدی کارکنان (0.655)، نوآوری (0.647)، توانمندسازی کارکنان (0636)، عملکرد (0.603)، چابکی سازمانی (0.568) میباشند. الگوی ارائه شده از درجه تناسب مناسبی برخوردار بود. واژگان کلیدی : آموزش، کارآفرینی، خودروسازی، آموزش کارآفرینانه. تفاصيل المقالة -
المقاله
5 - ارائه مدلی به منظور ارتقاء شایستگی حرفهای مدیران منابع انسانی بانک ملی ایرانفصلنامه آموزش و توسعه منابع انسانی , العدد 39 , السنة 10 , زمستان 1402پژوهش حاضر طراحي مدلی منظور ارتقاء صلاحیت حرفهای مدیران منابع انسانی بانک ملی ایران است. روش این تحقیق از نظ ر هدف کاربردی است و به روش آمیخته- اکتشافی (کیفی- کمی) انجام شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مدیران ارشد منابع انسانی و خبرگان دانشگاهی صلاحیت حرفهای بود أکثرپژوهش حاضر طراحي مدلی منظور ارتقاء صلاحیت حرفهای مدیران منابع انسانی بانک ملی ایران است. روش این تحقیق از نظ ر هدف کاربردی است و به روش آمیخته- اکتشافی (کیفی- کمی) انجام شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مدیران ارشد منابع انسانی و خبرگان دانشگاهی صلاحیت حرفهای بود. گردآوری دادهها طی مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 15 نفر از اعضای جامعه آماری صورت گرفت که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند، صورت گرفت. دادههای تحقیق بر اساس فرآیند تحلیل کیفی طی کدگذاری سه گانه باز، محوری و انتخابی از طریق نرم افزار مکسکیودا 2020 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جامعه آماری در بخش کمی شامل مدیران، کارکنان و کارشناسان بخش منابع انسانی بانک ملی ایران بودند. گردآوری دادهها طی پرسشنامه محقق ساخته از بین 291 نفر از اعضای جامعه آماری صورت گرفت که با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شده بودند، صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS 16 و Smart PLS انجام شد. بر اساس نتایج تحلیل کیفی مدل ارتقاء صلاحیت حرفهای مدیران منابع انسانی دارای دو بعد سطح کلان (زمینه بانکی) شامل مولفههای زیرساختهای سازمانی، سیستم مدیریت دانش، برنامههای توسعهای در بانک، مشارکت ذینفعان در طراحی صلاحیتهای حرفهای، نگرش سازمانی در بانک، استراتژیهای آموزشی بانکی و سطح خرد (مدیران منابع انسانی در بانک ملی ایران) شامل مولفههای عوامل شخصیتی مدیران، مهارتهای رهبری مدیران، دانش فناورانه مدیران، مهارتهای آموزشی- پژوهشی بود. اولویت و عوامل شخصیتی مدیران (با بار عاملی 0.775) دارای کمترین اولویت بودند تفاصيل المقالة