فهرس المقالات مصطفی جعفرپیشه فرد


  • المقاله

    1 - شناخت منابع کسب معرفت ؛ در تولید دانش اسلامی
    مدیریت فردا , العدد 59 , السنة 18 , تابستان 1398
    همچنان که بشر از حسّ و تجربه شخصی تا حس و تجربه دیگر آدمیان به عنوان منبع دانش و معرفت بهره می‎گیرد و همچنانکه استدلال ها و داده‎های عقلانی تمامی نوع بشر، منبعی برای دانش و معرفت تلقی می‎شود، به همین شکل دانشی را که رسولان آسمانی به بشر می‎آموزند. منبعی دیگر برای اندوخت أکثر
    همچنان که بشر از حسّ و تجربه شخصی تا حس و تجربه دیگر آدمیان به عنوان منبع دانش و معرفت بهره می‎گیرد و همچنانکه استدلال ها و داده‎های عقلانی تمامی نوع بشر، منبعی برای دانش و معرفت تلقی می‎شود، به همین شکل دانشی را که رسولان آسمانی به بشر می‎آموزند. منبعی دیگر برای اندوخته‎های معرفتی و دانشی تلقی می‎شود و از جهت دستگاه عقلانیت و خردوری آدمی این منبع اگر بالاتر از سایر منابع نباشد حداقل در سطح سایرمنابع دانش قابل استناد و اعتماد است. در این مقاله با نگاهی نو به منابع کسب معرفت، فرآیند کسب، استخراج و استنباط دانش اسلامی از دو منبع کتاب و سنت، و بر اساس گزاره‎های معرفتی که در باره هستی و پدیده های خلقت، در این دو منبع منعکس است، بیان می شود. منظور از کتاب قرآن کریم و منظوراز سنت، سخن و رفتار و تأیید پیامبر اعظم و اهل بیت طاهرین می‎باشد. در این مقاله منظور از «دانش اسلامی» معرفت و علمی است که اوّلاً از دین اسلام، قرآن و سنت منشأ می‌گیرد و قابل إسناد و استناد به این دین است و ثانیاً مرتبط با گزاره‌های هستی‌شناسانه و واقعیت‌های عالم هستی به طور عام و گسترده، اعم از عالم مادّی و غیر مادّی و اعم از علوم عقلی، تجربی، انسانی و غیرانسانی باشد، و اما گزاره‌های دستوری و توصیه‌ای قرآن و سنت به طور مستقیم از این دایره بیرون خواهند بود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - پیش در آمدی بر تولید دانش اسلامی
    مدیریت فردا , العدد 64 , السنة 19 , پاییز 1399
    در ترکیب «دانش اسلامی» سخن از آن است که چه حقایق و گزاره‌های خبری را می‌توان از منابع اسلامی استنتاج و استخراج کرد به گونه‌ای که بر طبق معیارهای علمی و روش‌های صحیح پژوهش، قابل اسناد به دین اسلام باشد و اسناد به آن، مجاز و مشروع و صحیح تلقی شود. دراینجا، اشاره به آن دست أکثر
    در ترکیب «دانش اسلامی» سخن از آن است که چه حقایق و گزاره‌های خبری را می‌توان از منابع اسلامی استنتاج و استخراج کرد به گونه‌ای که بر طبق معیارهای علمی و روش‌های صحیح پژوهش، قابل اسناد به دین اسلام باشد و اسناد به آن، مجاز و مشروع و صحیح تلقی شود. دراینجا، اشاره به آن دسته از علوم و دانش‌های اسلامی است که تنها معطوف به معرفت می‌باشد و به شناخت جهان هستی، می‌پردازد و از منابع کتاب و سنّت قابل استخراج است. از این رو، به تفاوت میان دانش اسلامی بر مبنای معارف و گزاره‌های هستی‌شناسانه‌ی اسلام، و دانش اسلامی به معنای مطلق معارف و گزاره‌های مندرج در دین اسلام اعم از آنچه که مرتبط با هستی است و آنچه مرتبط با احکام و شریعت و قوانین و قواعد حقوقی آن است، توجه شده است . بنابراین قلمرو بحث از یک جهت محدودیت و از یک جنبه توسعه دارد. از جهت اکتفاء به دانش‌های هستی‌شناسانه‌ی اسلامی، قلمرو بحث محدود است و از جهت ورود به تمامی شاخه‌های دانش اسلامی مرتبط با هستی توسعه و گسترش دارد. در این مقاله، منظور از «دانش اسلامی» معرفت و علمی است که اوّلاً از دین اسلام، قرآن و سنت منشأ می‌گیرد و قابل إسناد و استناد به این دین است. ثانیاً مرتبط با گزاره‌های هستی‌شناسانه و واقعیت‌های عالم هستی به طور عام و گسترده، اعم از عالم مادّی و غیر مادّی و اعم از علوم عقلی، تجربی، انسانی و غیرانسانی باشد. بنابر این گزاره‌های دستوری و توصیه‌ای قرآن و سنت به طور مستقیم، خارج از موضوع این مقاله است. تشریح ارزش دانش و ضرورت آن ، تعریف دانش اسلامی و امکان آن و تبیین جایگاه خرد ورزی و عقلانیت در نظام اندیشه اسلامی، شرایط را برای معرفی مبانی تصدیقی و اصول راهبردی دانش اسلامی با رویکرد اجتهادی در این مقاله فراهم ساخته است. این اصول می تواند مبنای فراگیری دانش اسلامی و گسترش آن باشد. تفاصيل المقالة