فهرس المقالات ميلاد آقايي


  • المقاله

    1 - ارائه الگوي مفهومي چابکي سازماني
    فصلنامه رشد فناوری , العدد 3 , السنة 10 , تابستان 1393
    تغییر پیوسته یکی از مفاهیم اساسی و کارکردی در سازمان‌هایی است که در قرن حاضر فعالیت می‌کنند؛ سازمان‌هايی که در محیطی بسیار فعال و پویا در حال انجام فعالیت هستند و همواره با تهدیدهایی رو به رو می‌شوند که در صورت عدم پاسخگويی سریع به آنها، بی‌شک از دایره فعالیت و بقاء باز أکثر
    تغییر پیوسته یکی از مفاهیم اساسی و کارکردی در سازمان‌هایی است که در قرن حاضر فعالیت می‌کنند؛ سازمان‌هايی که در محیطی بسیار فعال و پویا در حال انجام فعالیت هستند و همواره با تهدیدهایی رو به رو می‌شوند که در صورت عدم پاسخگويی سریع به آنها، بی‌شک از دایره فعالیت و بقاء باز خواهند ماند. در این راستا، بی‌شک مي‌توان گفت، سازمان‌هایی مي‌توانند به موفقیت دست یابند که از رویکردها و راهبردهای جدید همچون مفهوم چابکی استفاده می‌کنند. چابکی از جمله راهبردهای بسیار کلیدی در راستای دریافت سریع نیازهای مشتریان و ارائه پاسخ مناسب به آن در کوتاهترین زمان ممکن است. چابکی مفهومی است که مي‌تواند به عاملی اساسی در راستای برخورد و مدیریت محیط‌های سازمانی با ویژگی‌های تغییرات پیوسته و همراه با عدم اطمینان تبدیل شود و سازمان‌ها کمک کند تا بتوانند به اهداف از پیش تعیین شده خود دست یابند. از این رو و با توجه به اهمیت این مسأله، هدف این مقاله بررسی مفهوم چابکی و مؤلفه‌های تأثیرگذار بر آن در محیط‌های سازمانی است. در این راستا، این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه‌ای و مروری بر کلیه مقالات مرتبط با حوزه چابکی از سال 2000 به بعد، به بررسی عوامل مؤثر بر چابکی و چابک‌سازی سازمان‌ها پرداخته و در انتها چارچوبی نظری و مفهومی را برای سازمان‌ها ارائه می‌نماید. این تحقیق از نظر هدف کاربردی است. در این تحقیق در ابتدا کلیه شاخص‌های مؤثر استخراج گردیدند و در انتها نیز کلیه شاخص‌ها با استفاده از روش دلفی در دو دور، کلیه شاخص‌ها با استفاده از مؤلفه‌های مدل اسکاپ طبقه‌بندی گرديدند. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که براساس مطالعه مدل‌ها و مقالات حوزه چابکی، الگوی مفهومی چابکی سازمان دربرگیرنده 5 مؤلفه‌ اساسی به صورت زیر است: عوامل سازمانی، عوامل انسانی، عوامل راهبردي و عوامل فناورانه است. در تحقیقات آینده مي‌توان الگوی معرفی شده در این تحقیق را در محیط عملی سازمان‌ها با استفاده از روش‌های آماری بررسی نمود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی تأثیرات متقابل میان هوش‌تجاری، رضایت و وفاداری مشتریان و ارزش ویژه برند در صنعت بهداشتی و سلولزی ایران
    فصلنامه رشد فناوری , العدد 4 , السنة 14 , پاییز 1397
    امروزه سازمان‌ها در محیطی مشغول به فعالیت هستند که اصلی‌ترین جزء آن فضای عدم اطمینان به سبب شکل‌گیری رقابت و فضای رقابتی در بازار است و هوشمندی در کسب و کار می‌تواند موجب ایجاد رضایت در مشتریان و وفادارسازی انها به سازمان گردد که در نهایت این امر به رشد سودآوری و بهبود أکثر
    امروزه سازمان‌ها در محیطی مشغول به فعالیت هستند که اصلی‌ترین جزء آن فضای عدم اطمینان به سبب شکل‌گیری رقابت و فضای رقابتی در بازار است و هوشمندی در کسب و کار می‌تواند موجب ایجاد رضایت در مشتریان و وفادارسازی انها به سازمان گردد که در نهایت این امر به رشد سودآوری و بهبود ارزش ویژه برند سازمان کمک می‌نماید. از این رو و با توجه به اهمیت این مسأله، هدف از این مطالعه بررسی ارتباط متغیرهای هوش تجاری، رضایت و وفاداری مشتریان و ارزش ویژه برند در صنعت بهداشتی و سلولزی ایران است. این تحقیق با استفاده از نظرات 10 نفر از خبرگان صنعت و روش DEMATEL به بررسی روابط میان متغیرهای تحقیق می‌پردازد. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر وجود روابط سیستمی و شبکه‌ای میان متغیرهای تحقیق می‌باشد. همچنین نتایج تحقیق بیانگر آن است که رابطه میان هوش تجاری و متغیرهای رضایت و ارزش ویژه برند رابطه‌ای دوسویه است و بر مبنای نتایج حاصل، وفاداری، هوش تجاری و ارزش ویژه برند متأثر از رضایت مشتریان خواهد بود. تفاصيل المقالة