-
المقاله
1 - بررسی ساختار عاملی تسهیم دانش، خلق دانش و اعتماد سازمانی (مورد مطالعه:کارشناسان دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه تهران)فصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی , العدد 5 , السنة 3 , بهار-تابستان 1393چکیده امروزه سازمان ها به منظور توسعه خود، به خلق و تسهیم دانش نیازمندند و این دو میسر نمی گردد مگر در سایه اعتماد سازمانی. تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط چندگانه بین تسهیم دانش و خلق دانش با اعتماد سازمانی کارشناسان در پردیس فنی دانشگاه تهران انجام شده است. روش پژوهش ا أکثرچکیده امروزه سازمان ها به منظور توسعه خود، به خلق و تسهیم دانش نیازمندند و این دو میسر نمی گردد مگر در سایه اعتماد سازمانی. تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط چندگانه بین تسهیم دانش و خلق دانش با اعتماد سازمانی کارشناسان در پردیس فنی دانشگاه تهران انجام شده است. روش پژوهش از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بوده و تعداد 100 نفر به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب گردیدند. دادههای تحقیق از طریق آزمونt تکنمونه، ضریب رگرسیون و مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار AMOSتحلیل شد. نتایج تحقیق عبارتاند از: 1. وضعیت تسهیم دانش و ابعاد آن بین کارشناسان پایین تر از حد متوسط، و از بین مؤلفههای خلق دانش، آشکار سازی در حد بالاتر از متوسط است در حالی که اجتماعی شدن، ترکیب و درونی سازی پایین از حد متوسط می باشد و از بین مؤلفه های اعتماد، اعتماد به همکاران و سازمان بالاتر از حد متوسط و این در حالی است که اعتماد به مدیر در پایین تر از حد متوسط قرار دارد. 2. از نظر کارشناسان پردیس فنی دانشگاه تهران از بین مؤلفههای تسهیم دانش، مؤلفههای تسهیم دانش پنهان و از بین مؤلفههای اعتماد سازمانی، اعتماد به مدیر و از بین مؤلفه های خلق دانش، اجتماعی شدن بیشترین اهمیت را دارد. 3. اعتماد سازمانی تأثیر مستقیمی بر تسهیم دانش و خلق دانش دارد و همچنین تسهیم دانش بر خلق دانش کارشناسان دارای تأثیر مستقیم می باشد. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - راهبردهاي آموزش و توسعه کارآفرينان اجتماعي در ايرانفصلنامه آموزش و توسعه منابع انسانی , العدد 1 , السنة 1 , پاییز 1393هدف اين پژوهش ارائه راهبردهايي به منظور آموزش و توسعه کارآفرينان اجتماعي در ايران ميباشدکه به روش آميخته انجام گرفته است. در بخش کيفي با 12 کارآفرين اجتماعي که به روش هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه عميق انجام گرفت و اشباع نظري حاصل گرديد و سپس به روش نظريه برخاسته از داده أکثرهدف اين پژوهش ارائه راهبردهايي به منظور آموزش و توسعه کارآفرينان اجتماعي در ايران ميباشدکه به روش آميخته انجام گرفته است. در بخش کيفي با 12 کارآفرين اجتماعي که به روش هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه عميق انجام گرفت و اشباع نظري حاصل گرديد و سپس به روش نظريه برخاسته از دادهها و روش روايتي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. کارآفرينان اجتماعي عواملي چون فرهنگسازي و آگاهي بخشي عمومي، مطالعات تطبيقي و الگوبرداري، راهبري اثربخشتر نهادهاي سياسي و اجتماعي، توسعه فعاليتهاي مرتبط با آموزش کارآفرينان اجتماعي و نهادينهسازي کارآفريني اجتماعي در نظام آموزشي را مؤثر در آموزش و توسعه کارآفرينان اجتماعي در ايران بيان ميکنند. در بخش کمي پژوهش به منظور تأييد نتايج حاصل از بخش کيفي و تعميم پذيري داده ها، 5 فرضيه تدوين و سؤالات پرسشنامه بر اساس آن تنظيم گرديد. نمونه آماري بخش کمي پژوهش 58 نفر از بنيانگذاران و مديرعاملان موسسات خيريه در استان تهران بودند که به روش نمونهگيري دردسترس انتخاب شدند. سپس به روش آزمونt تک نمونه و آزمون فريدمن دادهها مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و همه مؤلفهها تأييد و تنها دو زيرمؤلفه مورد تأييد قرار نگرفت تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - بررسی نقش تداوم یادگیری الکترونیکی بر توسعه حرفهای: یک مطالعه موردی از صنعت تلکامفصلنامه آموزش و توسعه منابع انسانی , العدد 20 , السنة 6 , بهار 1398یادگیری تنها منبع مزیت استراتژیک پایدار برای شرکتهاست. فناوریهای نوین، از جمله یادگیری الکترونیکی، فرصتهای آموزشی متنوعی را برای کارکنان شرکتها بهوجود آورده است. اما استمرار و تداوم این دورهها از اهمیت بسزایی برخوردار است و هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر تداوم یادگی أکثریادگیری تنها منبع مزیت استراتژیک پایدار برای شرکتهاست. فناوریهای نوین، از جمله یادگیری الکترونیکی، فرصتهای آموزشی متنوعی را برای کارکنان شرکتها بهوجود آورده است. اما استمرار و تداوم این دورهها از اهمیت بسزایی برخوردار است و هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر تداوم یادگیری الکترونیکی بر توسعه حرفهای کارکنان است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش 924 نفر از کارکنان شرکت خدمات ارتباطی است که 272 نفر به شیوه نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و 260 نفر پرسشنامه استاندارد الکترونیکی را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تی، ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد وضعیت شرکت از نظر یادگیری الکترونیکی و توسعه حرفهای مثبت و در شرایط قابل قبولی است. قابلیت کاربرد و صمیمت ادراکشده، بالاترین نمره و شایستگی ادراکشده پایین نمره را داراست. یادگیری الکترونیکی در سه خردهمقیاس رضایت کاربر، صمیمیت ارتباط ادراکشده و علاقه به تداوم یادگیری الکترونیکی بر افزایش توسعه حرفهای کارکنان بیشترین تأثیر را داشته است. تداوم یادگیری الکترونیکی در شرکت خدمات ارتباطی از اثربخشی نسبتاً بالایی برخوردار است و به ترتیب مولفه ارتباط ادراکشده، قابلیت کاربرد، انگیزه درونی، علاقه به یادگیری الکترونیکی، خودمختاری ادراکشده، رضایت کاربر،کیفیت اطلاعات و شایستگی ادراکشده دارای بیشترین میانگین بودهاند. تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - تحلیل عملکرد مدیریت منابع انسانی در شناسایی و رفع نیازهای توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی (مورد مطالعه: دانشگاه شهید بهشتیفصلنامه آموزش و توسعه منابع انسانی , العدد 22 , السنة 6 , پاییز 1398پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کمی و با بهره گیری از روش پیمایش، درصدد تحلیل عملکرد مدیریت منابع انسانی در شناسایی و رفع نیازهای توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی بوده است. بدین منظور از میان 850 عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی تعداد270 عضو بعنوان حجم نمونه تعیین و در چارچوب ن أکثرپژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کمی و با بهره گیری از روش پیمایش، درصدد تحلیل عملکرد مدیریت منابع انسانی در شناسایی و رفع نیازهای توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی بوده است. بدین منظور از میان 850 عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی تعداد270 عضو بعنوان حجم نمونه تعیین و در چارچوب نمونه گیری طبقه ای نسبی قرار گرفت. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی پرسشنامه فوق به وسیله صاحب نظران امر مورد تائید و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کورنباخ .89 محاسبه شد. ضمن آنکه داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل واقع گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که میزان برخورداری اعضای هیأت علمی از نیازهای توسعه حرفه ای پژوهشی، آموزشی، فردی، سازمانی و اخلاقی در سطح بالایی گزارش شده است، لیکن عملکرد مدیریت منابع انسانی تنها در رفع نیازهای توسعه حرفه ای آموزشی در حد مطلوب گزارش شده است و در رفع سایر نیازها در سطح نامطلوبی گزارش شده است. بنابراین شکاف اساسی میان نیازهای توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی با عملکرد مدیریت منابع انسانی در رفع این نیازها قابل مشاهده است. چنین شکافی ضرورت تغییر و اصلاح رویه نظام مدیریت منابع انسانی در نیازسنجی و برنامه ریزی توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی را یادآور می شود. تفاصيل المقالة