-
المقاله
1 - ارائه مدل نوآوری باز در صنعت بانکداری ایران : مطالعه موردی بانک پارسیانفصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی , العدد 5 , السنة 3 , بهار-تابستان 1393در تحقیق انجام شده که این مقاله نتایج آن را منعکس می سازد، مدلی جهت شکل گیری نوآوری باز در صنعت بانکداری ایران ارائه می شود. در واقع رابطه بین نوآوری باز به عنوان متغیر مکنون و عوامل اثرگذار برآن در چارچوب مدلی تبیین می گردد. در این راستا با مرور ادبیات موضوع و تحقیقا أکثردر تحقیق انجام شده که این مقاله نتایج آن را منعکس می سازد، مدلی جهت شکل گیری نوآوری باز در صنعت بانکداری ایران ارائه می شود. در واقع رابطه بین نوآوری باز به عنوان متغیر مکنون و عوامل اثرگذار برآن در چارچوب مدلی تبیین می گردد. در این راستا با مرور ادبیات موضوع و تحقیقات پیشین یک مدل مفهومی نوآوری باز در صنعت بانکداری شامل سه سازه عمده نظیر عوامل داخلی (منابع تکنولوژیک ،توانمندی جذب ایده ها)، عوامل خارجی(منابع دانش خارجی، تغییرات تکنولوژیک) وعوامل رابطه ای (اعتماد) طراحی شد. با انجام مصاحبه هایی با خبرگان امر در ارتباط با سازه های مدل مذکور وانجام تحلیل های آماری، اعتبارسنجی لازم بعمل آمد. سپس در یک مطالعه میدانی در بانک پارسیان با توزیع پرسشنامه، داده های مرتبط برای آزمون تایید سازه ها، نشانگرها ومتغیر های مدل، گردآوری شد. در ادامه با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و نیز معادلات رگرسیونی تعاملی در قالب تحلیل مسیر و کاربرد نرم افزار های اس پی اس اس و لیزرل ، داده ها مورد تحلیل قرار گرفتند و عوامل رابطه ای بین متغیر های مکنون و مشاهده گر تبیین شدند. نتایج موید آن است که دربعد داخلی منابع تکنولوژیک با شکل گیری نوآوری باز، رابطه مستقیم مثبت ندارد درحالیکه توانمندی جذب ایده ها با شکل گیری نوآوری باز ، رابطه مثبت دارد. دربعد خارجی، منابع دانش خارجی و تغییرات تکنولوژیک با شکل گیری نوآوری باز، رابطه مثبت دارند. سرانجام در بعد عوامل رابطه ای ، "اعتماد" با شکل گیری نوآوری باز، رابطه مثبت دارد. مدل این تحقیق با سازه ها ومتغیرهای مربوط می تواند در شکل گیری نوآوری باز در صنعت بانکداری موثر واقع گردد و مد نظر سیاست گذاران وبرنامه ریزان بخش اقتصادی مذکور قرار گیرد تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - شناسایی وتحلیل مشکلات سیستمی در نظام نوآوری ملی ایرانفصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی , العدد 10 , السنة 5 , پاییز-زمستان 1395نظام نوآوری ملی مجموعهای از سازمانها و نهادها در سطح ملی است که در توسعه و انتشار علم وفناوری مشارکت میکنند وبه ایحاد فضای نوآوری می پردازند. دولتها میتوانند در این نظام سیاستهای نوآوری خود را تدوین و پیادهسازی کنند. در رویکرد سیستمی، علاوه بر مشکلاتی که هر کدام أکثرنظام نوآوری ملی مجموعهای از سازمانها و نهادها در سطح ملی است که در توسعه و انتشار علم وفناوری مشارکت میکنند وبه ایحاد فضای نوآوری می پردازند. دولتها میتوانند در این نظام سیاستهای نوآوری خود را تدوین و پیادهسازی کنند. در رویکرد سیستمی، علاوه بر مشکلاتی که هر کدام از اجزا در کارکرد خود دارند، گونه دیگری از مشکلات در ارتباط وتعامل میان اجزا وجود دارد که از آن به عنوان مشکلات سیستمی یاد میشود. در تحقیق حاضر هدف، شناسایی مشکلات سیستمی نظام نوآوری ملی ایران است. به این منظور، ابتدا با مرور ادبیات موضوع مدل مفهومی اجزا نظام نوآوری ملی در ایران ارائه میشود، سپس در یک مطالعه میدانی با توزیع 350 پرسشنامه در میان کارشناسان و خبرگان نوآوری کشور به کمک روش مدلیابی معادلات ساختاری به ارتباط و تأثیرگذاری این اجزا بر روی یکدیگر و کارایی نظام نوآوری ملی پرداخته خواهد شد. اجزا مدل نظام نوآوری ملی ایران شامل راهبردهای انتشار و انتقال فناوری، عناصر ساختاری، پیشرانهای نوآوری و چارچوبهای قانونی و تنظیمی میشود. یافتههای این تحقیق نشان میدهد مهمترین مشکل سیستمی نظام نوآوری ملی در ایران، اثربخش نبودن چارچوبهای قانونی و تنظیمی بر پیشرانهای نوآوری است. شناسایی مشکلات سیستمی میتواند به سیاستگذاریهای صحیح برای هر کدام از این اجزا و در نهایت ارتقا کارایی نظام نوآوری ملی بینجامد. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - ارائه مدل تأثیر سرمایهگذاریهای فناوری اطلاعات بر رضایت مشتری در سازمانها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیرفصلنامه فناوری ایران , العدد 15 , السنة 5 , تابستاندر تحقیق انجام شده که این مقاله نتایج آنرا منعکس میسازد، مدلی برای تبیین رابطه میان سرمایهگذاری فناوری اطلاعات و رضایت مشتری در سازمانها ارائه شده است. در این پژوهش ضمن مرور جامع ادبیات موضوع سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و رضایت مشتری، مدل مفهومی با چهار معیار (شا أکثردر تحقیق انجام شده که این مقاله نتایج آنرا منعکس میسازد، مدلی برای تبیین رابطه میان سرمایهگذاری فناوری اطلاعات و رضایت مشتری در سازمانها ارائه شده است. در این پژوهش ضمن مرور جامع ادبیات موضوع سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و رضایت مشتری، مدل مفهومی با چهار معیار (شاخصهای اقتصادی، آموزشی، نشر فناوری اطلاعات و ارتباطات و ارتباطات از راه دور ) و یک متغیر مکنون (شاخص رضایت مشتری)، طراحی شد. مدل مذکور از طریق نظرسنجی از خبرگان امر مورد اعتبارسنجی اولیه قرار گرفت. سپس در یک مطالعه میدانی در سازمان تحت بررسی، برای آزمون تایید کارکرد و اعتبار سنجی مدل، داده های لازم گردآوری شد. در ادامه با استفاده از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری و نیز معادلات رگرسیونی تعاملی در قالب تحلیل مسیر و استفاده از نرم افزار های اس پی اس اس و لیزرل به تبیین عوامل رابطه ای بین متغیر های مکنون و مشاهده گر پرداخته شد. یافته های تحقیق بیانگر رابطه مستقیم و معنیدار عوامل اقتصادی و آموزشی مربوط به سرمایهگذاری فناوری اطلاعات بر رضایت مشتریان در سازمان میباشد. تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - ارائه مدل تلفیقی برای ارزيابي آمادگي سازمان ها جهت پیاده سازی سیستم انباره داده با استفاده ازتحلیل سلسله مراتبیفصلنامه فناوری ایران , العدد 3 , السنة 2 , تابستانسيستم هاي انباره داده1 يكي از ابزارهای مديريت دانش2 و پشتیبانی از تصمیم گیری3 مي باشند. با استفاده از اين سيستم ها می توان داده هاي گسترده درسطح سازمان را گرد آوری4، استخراج5 و يكپارچه6 کرد و به کمک ابزارهايي مانند كشف دانش7 و داده كاوي8 دانش نهفته در داده ها را استخراج أکثرسيستم هاي انباره داده1 يكي از ابزارهای مديريت دانش2 و پشتیبانی از تصمیم گیری3 مي باشند. با استفاده از اين سيستم ها می توان داده هاي گسترده درسطح سازمان را گرد آوری4، استخراج5 و يكپارچه6 کرد و به کمک ابزارهايي مانند كشف دانش7 و داده كاوي8 دانش نهفته در داده ها را استخراج و تحلیل نمود. ارزیابی آمادگی سازمان برای بهره برداری از انباره داده یکی از موضوعات مورد توجه در پیاده سازی این فناوری می باشد. عدم وجود بستر مناسب در سازمان ها ، عامل مهمی است که می تواند در موفقیت پیاده سازی سیستم انباره داده ، مشکل ساز شود. در اين مقاله پس از مرور ادبيات و تجزیه و تحلیل مقايسه ای مدلهاي ارزیابی آمادگی سازمان برای پیاده سازی انباره داده و اعتبارسنجی با آزمون فرضیه ها، مدلی مفهومی ساخته می شود. سپس از طریق تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی و روش مقايسات زوجي گروهي و استفاده از نرم افزار اکسپرت چویس9 به ارزيابي معيارها، زیرمعیارهای مدل و اکسپرت چویس به ارزيابي معيارها، زیرمعیارهای مدل و وزندهي آنها پرداخته شد. کارآیی و اعتبار مدل تلفیقی حاصله از تحقیق، مشتمل بر6 معیاراصلی ( نوع نیازمندی های اطلاعاتی سازمان، ساختار داده سازمان، عوامل سازمانی، مدیریت پروژه انباره داده، ساختار فنی سازمان و فرآیند های سازمان) و 23 زیرمعیار مرتبط ، با مطالعه پیمایشی بررسی و باز تایید گردید تفاصيل المقالة -
المقاله
5 - رویکرد سیستمی به کیفیت درآموزش عالی درچارچوب نظام نوآوری ملینشریه صنعت و دانشگاه , العدد 8 , السنة 3 , بهار-تابستان 1389در کشورها، نظامی وجود دارد بنام "نظام نوآوری ملی1 " که شبکهای است متشکل از نهادهای مختلف که در ارتباط منطقی با یکدیگر، ضمن برقراری جریان اطلاعات و تبادل فی مابین، زمینه و بستر مناسب تولید و توسعهی علم و فناوری را فراهم ميسازد. این نظام، زنجیره ارزشی ایده تا محصول و أکثردر کشورها، نظامی وجود دارد بنام "نظام نوآوری ملی1 " که شبکهای است متشکل از نهادهای مختلف که در ارتباط منطقی با یکدیگر، ضمن برقراری جریان اطلاعات و تبادل فی مابین، زمینه و بستر مناسب تولید و توسعهی علم و فناوری را فراهم ميسازد. این نظام، زنجیره ارزشی ایده تا محصول و بازار را شکل ميدهد و فضای نوآوری و فعالیتهای نوآورانه را در سرتاسراین زنجیره مهیا ميکند. آموزش عالی یکی از اجزاء اصلی و محوری در این شبکه و نظام است. در نتیجه مفاهیم کیفیت در آموزش عالی در چارچوب نظام نوآوری ملی که در هزاره سوم حتی به "نظام نوآوری ملی باز2 " نیز تبدیل شده است، قابل بررسی و تحلیل ميباشد. درواقع با رویکرد سیستمی، کیفیت در آموزش عالی از طرفی تأثیر پذیر از "نظام نوآوری ملی باز" است و از سوی دیگر تأثیر گذار بر آن نیز خواهد بود. بنابراین کیفیت در آموزش عالی مقولهای است چند بعدی که مستلزم برنامه کیفیت و مدیریت برآن است. این مقاله قصد دارد ضمن بیان جایگاه آموزش عالی در نظام نوآوری ملی و تاکید برتحول ایجاد شده در ماموریت دانشگاهها، نقش مدیریت تکنولوژی را نیز در بحث کیفیت با نگاه سیستمی منعکس سازد. سپس باتشریح دیدگاهها و مدلها در خصوص کیفیت در آموزش عالی، تعریف کیفیت را با توجه به جایگاه و ماموریت جدید آموزش عالی، بهمراه مدل مفهومی پیشنهادی ارائه نماید. بدیهی است کیفیت مفهومی است که باید بصورت جریان و فرهنگ نه صرفا ابزاری، در محیطهای آموزش عالی نگریسته شود تا زمینههای نهادینه شدن آن فراهم آید. دراین ارتباط ضروری است که برنامه کیفیت کوتاه مدت و بلند مدت بطورهماهنگ و موازی در چارچوب نظام نوآوری حاکم بر آموزش عالی تدوین، برنامهریزی و اجرا شود. تفاصيل المقالة -
المقاله
6 - دانشگاه و صنعت ایران در فرایند گذر در عصر دانش و نوآورینشریه صنعت و دانشگاه , العدد 2 , السنة 1 , پاییز 1387جهان امروز جهان دانش است. واژههايي نظير اقتصاد دانشمحور و سازمانهاي دانشمحور، همگي بيانگر نقش فراگير دانش و آگاهي در كسب برتري و مزيتهاي رقابتي و دستيابي به ابعاد توسعهاند. در اقتصاد مبتني بر دانش، دانشگاهها علاوه بر مأموريتهاي آموزشي و تحقيقاتي، مأموريت جدید مش أکثرجهان امروز جهان دانش است. واژههايي نظير اقتصاد دانشمحور و سازمانهاي دانشمحور، همگي بيانگر نقش فراگير دانش و آگاهي در كسب برتري و مزيتهاي رقابتي و دستيابي به ابعاد توسعهاند. در اقتصاد مبتني بر دانش، دانشگاهها علاوه بر مأموريتهاي آموزشي و تحقيقاتي، مأموريت جدید مشاركت فزايندهتر در نوآوري و توسعه تكنولوژي را عهدهدار گشتهاند. در فرآیند کلی دانش محوری، ارتباط دانشگاه و صنعت بخشي از يك سياست جامع و درازمدت علوم و فناوري كشورها است. بر اين اساس دانشگاهها با توجه به ظرفيتهايي كه بهعنوان نهاد توليدکننده و اشاعهدهنده دانش دارند، نقش اساسي را در نوآوري صنعتي و تكنولوژيکي ايفا ميكنند. لذا ضرورت ارتباط دانشگاهها و صنایع بیش از گذشته احساس میگردد، اگرچه مقوله مذکور موضوع جدیدی نمیباشد، اما مستلزم ارائه راهکاری نو در عرصههای مختلف است. مقاله حاضر ضمن بررسی عوامل مؤثر بر فرایند ارتباط مذکور در سطح کلان، با بهرهگیری از نتایج یک مطالعه تطبیقی، پیشنهاداتی را برای تسهیل در امر ارتباط تنگاتنگ دانشگاه و صنعت ارائه مینمايد. تفاصيل المقالة -
المقاله
7 - ارتباط فرايند نوآوري باز و توانمندی جذب بنگاه هافصلنامه رشد فناوری , العدد 3 , السنة 8 , تابستان 1391نوآوری باز و توانمندی جذب دو مفهوم قابل توجه در تحقیقات مدیریت نوآوری به شمار میآیند. توانمندی جذب شرکتها، تعیین کننده توانمندی آنها برای گسترش ایدهها یا فناوري خارجی است. در این مقاله دو مفهوم توانمندی جذب و نوآوری باز را به یکدیگر ارتباط داده و با استفاده از دیدگاه أکثرنوآوری باز و توانمندی جذب دو مفهوم قابل توجه در تحقیقات مدیریت نوآوری به شمار میآیند. توانمندی جذب شرکتها، تعیین کننده توانمندی آنها برای گسترش ایدهها یا فناوري خارجی است. در این مقاله دو مفهوم توانمندی جذب و نوآوری باز را به یکدیگر ارتباط داده و با استفاده از دیدگاههای نوین درباره نوآوری باز به تشریح مفهوم توانمندی جذب پرداخته شده است. با توجه به عواملی مانند چرخه عمر کوتاه فناوري، فناوریهای در حال ظهور، هزینهها و خطرات مرتبط با فناوريها، جهانی شدن فرایندهای تحقیق و توسعه، افزایش رقابت بین بنگاهها در بازار محصولات خود و اهمیت رو به رشد سرمایهگذاری برای تأمین مالی ایدههای کسب و کار، منابع فناوري خارجی اهمیت بسیار دارند و جریانات دانش برای رقابت امری الزامی است اما این جریانات به طور خودکار جامه عمل نمیپوشند و شرکتها باید مهارتهای خود را برای حرکت به سمت آنها گسترش دهند. بنابراین توانمندی جذب امری بسیار مهم در توضیح این مطلب است که چرا بعضی بنگاهها در خلق و کسب ارزش از فناوري توسعه یافته خارجی بهتر از دیگران هستند. هدف از این مقاله تحلیل این مطلب است که دریابیم: "ارتباط توانمندی جذب و نوآوری باز چگونه است؟"و نقش تکمیلی فناوريهای داخلی و خارجی در فرایند نوآوری باز وتوانمندی جذب در شرکتهای نوآور تشریح شوند. در واقع مقاله حاضر قصد دارد با بهرهگیری از تحقیقات پیشین با تفکیک نوآوری باز به دو بعد کلیدی آن (بعد انسانی که شامل رهبری، کارتیمی و انگیزه و بعد سازمانی که شامل فرایند نوآوری باز، ساختار، ظرفیتها و مدل تجاری میباشد) به تحلیل ارتباط نوآوری باز و توانمندی جذب بپردازد و یک مدل مفهومی ارائه کند. سپس در این پژوهش از روش سوات به تحلیل اجزا مدل مفهومی پیشنهادی برای بررسی ارتباط این دو عامل مبادرت شده است. تفاصيل المقالة