-
المقاله
1 - شناسایی تاکتیکهای معماری در کد منبع بر اساس یک رویکرد معناییفصلنامه فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران , العدد 51 , السنة 14 , بهار-تابستان 1401سامانه های نرم افزاری تا زمانی که قابلیت اعمال تغییرات را داشته باشند زنده هستند و امکان استفاده از آنها وجود دارد. اعمال تغییرات در کد منبع بدون توجه به تأثیرات آن می تواند باعث فرسایش معماری سامانه ی نرم افزاری شود. فرسایش معماری بهمرور، امکان انجام تغییرات را أکثرسامانه های نرم افزاری تا زمانی که قابلیت اعمال تغییرات را داشته باشند زنده هستند و امکان استفاده از آنها وجود دارد. اعمال تغییرات در کد منبع بدون توجه به تأثیرات آن می تواند باعث فرسایش معماری سامانه ی نرم افزاری شود. فرسایش معماری بهمرور، امکان انجام تغییرات را غیرممکن می نماید و سامانه روبهزوال می رود. تصمیمات معماری در کد منبع معمولاً توسط تاکتیک های معماری محقق می شوند. تاکتیک ها تصمیمات ریزدانه ای هستند که برای تحقق یک ویژگی کیفیتی خاص اتخاذ می شوند. شناسایی تاکتیک ها در کد منبع این امکان را برای توسعه دهندگان فراهم می کند که اعمال تغییرات در کد را با آگاهی از مکان پیاده سازی این تصمیمات انجام دهند. لذا فرآیند فرسایش معماری کندتر شده و سامانه ی نرم افزاری دیرتر به سمت زوال حرکت می نماید. بدین منظور، در این مقاله یک رویکرد بر مبنای وب معنایی بهمنظور شناسایی تاکتیک های معماری در کد منبع معرفی می شود. بر اساس این رویکرد، مفهوم جدیدی به نام ریز تاکتیک معرفی می شود که امکان شناسایی تاکتیک های معماری را با استفاده از یک رویکرد معنایی مبتنی بر وب معنایی و آنتولوژی ارتقاء می بخشد. نتایج حاصل از ارزیابی رویکرد پیشنهادی نشان می دهد که امکان شناسایی تاکتیکها در این روش با دقت و کیفیت بهتری نسبت به روش های مشابه انجام می شود. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - AUT - QPM: چارچوبی نو در ارزيابی پرس و جو براي تصميمگيري در ايجاد پايگاه داده تحليليفصلنامه مهندسی برق و مهندسی کامپيوتر ايران , العدد 13 , السنة 6 , بهار 1387دليل اصلي شكست سيستمهاي پايگاه داده تحليلي، عدم تشخيص لزوم ايجاد آنهاست. تحليل لزوم ايجاد پايگاه داده تحليلي داراي اهميت بسيار زيادي است. در اين مقاله چارچوبی با نام AUT-QPM برای بررسی لزوم ايجاد پايگاه داده تحليلي، بر اساس نوع پرس و جوهای مطرح در آن، ارائه ميگردد. به أکثردليل اصلي شكست سيستمهاي پايگاه داده تحليلي، عدم تشخيص لزوم ايجاد آنهاست. تحليل لزوم ايجاد پايگاه داده تحليلي داراي اهميت بسيار زيادي است. در اين مقاله چارچوبی با نام AUT-QPM برای بررسی لزوم ايجاد پايگاه داده تحليلي، بر اساس نوع پرس و جوهای مطرح در آن، ارائه ميگردد. به اين منظور ابتدا انواع پرس و جو دستهبندي شده و سپس بر روي يك پايگاه داده عملياتی و پايگاه داده تحليلي متناظر با آن با سايزهاي مختلف اعمال میشود. سپس به منظور ارزيابی پرس و جو، پارامترهای مورد بررسی ارائه میگردند که عبارتند از زمان پاسخ پرس و جو و تعداد مراجعات به ديسک. با بررسی اين پارامترها به منظور پاسخگويي به پرس و جو، ملاحظه میشود كه در رابطه با پرس و جوهاي چندبعدي و مجتمع، وجود پايگاه داده تحليلي ضروري بوده و در رابطه با پرس و جوهاي تو در تو و پيوندي، استفاده از پايگاه داده تحليلي مفيد بوده و براي پرس و جوهاي ساده و محاسباتي، استفاده از پايگاه داده عملياتی مناسبتراست. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - افزايش كارآيي پرسوجوهاي پايگاه داده تحليلي با نگاشت مكعب مفهومي به فضاي دوبعديفصلنامه مهندسی برق و مهندسی کامپيوتر ايران , العدد 16 , السنة 6 , زمستان 1387پايگاه داده تحليلي و پردازش تحليلي برخط، از اجزا اصلی سيستمهاي تصميميار بهشمار ميروند كه بهطور روزافزون در مباحث مرتبط با پايگاههاي داده مورد توجه قرار گرفتهاند. سيستمهاي تصميميار نسبت به سيستمهاي پردازش تراكنش برخط، نيازمنديهاي متفاوتي دارند. در اين سيستمها أکثرپايگاه داده تحليلي و پردازش تحليلي برخط، از اجزا اصلی سيستمهاي تصميميار بهشمار ميروند كه بهطور روزافزون در مباحث مرتبط با پايگاههاي داده مورد توجه قرار گرفتهاند. سيستمهاي تصميميار نسبت به سيستمهاي پردازش تراكنش برخط، نيازمنديهاي متفاوتي دارند. در اين سيستمها بهينهسازي پرسوجوها و پردازش کاراي مکعبهاي دادهاي، در ساختار پایگاه داده تحلیلی نقش اساسي در عملکرد سيستم ايفا ميکند. در اين مقاله با بهکارگيری تکنيکهای محاسبه از پايين به بالای عناصر شبکه جستجو، روش کارايي براي پردازش پرسوجو در پايگاه داده تحليلي و انجام محاسبات مکعب داده ارائه شده است. بررسي نتايج بهدست آمده بر مبناي پارامترهاي ارزيابي حکايت از آن دارد که الگوريتم ارائهشده در اين مقاله نسبت به بهترين الگوريتمهايي که پيش از آن ارائه شدهاند، عملکرد بهتري (بر اساس معيار زمان اجرا) از خود نشان ميدهد و سرعت آن در اجراي پرسوجوهاي يکنوا و با حجم دادههاي بسيار زياد، بهمراتب بهتر از الگوريتمهاي پيش از آن است. ضمن اينکه با توجه به نگاه دوبعدي ايجادشده توسط اين الگوريتم به مسأله مکعب و تبديل مکعب به ساختار ابرگراف، ميزان حافظه مورد نياز اين الگوريتم در مواردي که مجموعسازي بر روي زيرمجموعهاي از ابعاد مکعب صورت پذيرد، کمتر از حافظه مصرفشده توسط الگوريتمهاي پيش از آن است. تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - الگوهای تحلیل پایای یادگیری در عاملهای نرمافزاری هوشمندفصلنامه مهندسی برق و مهندسی کامپيوتر ايران , العدد 27 , السنة 9 , پاییز 1390تکنیکهای هوش مصنوعی از قبیل یادگیری، بهصورت گستردهای در سیستمهای مبتنی بر عامل به کار میروند. اما در زمینه ارائه یک دیدگاه مهندسی نرمافزاری از این تکنیکها برای کل چرخه حیات نرمافزار شامل تحلیل، طراحی و تست، در حال حاضر کاستیهایی وجود دارد. در این تحقیق با تمرک أکثرتکنیکهای هوش مصنوعی از قبیل یادگیری، بهصورت گستردهای در سیستمهای مبتنی بر عامل به کار میروند. اما در زمینه ارائه یک دیدگاه مهندسی نرمافزاری از این تکنیکها برای کل چرخه حیات نرمافزار شامل تحلیل، طراحی و تست، در حال حاضر کاستیهایی وجود دارد. در این تحقیق با تمرکز بر مرحله تحلیل نیازمندی بهعنوان یکی از نخستین مراحل فرآیند تولید نرمافزار، ابزارها و تکنیکهایی برای رفع این کمبودها در مرحله تحلیل پیشنهاد شده است. بدین منظور در این مقاله، مجموعهای از الگوهای تحلیل پایای نرمافزار ارائه شده است. الگوهاي تحليل پایای نرمافزار، مجموعهاي از کلاسهاي عمومي (فراکلاسها) و ارتباطهای میان آنها برای تحلیل یک موضوع خاص هستند که در قالبي مستقل از دامنه مسأله مدلسازی میشوند. این الگوها بر اساس نظریه مدل پایای نرمافزار با معرفی مضمونهای تجاری مانا، اشیای تجاری و اشیای صنعتی مدل مفهومی قابلیت یادگیری را بازنمایی میکنند. این الگوها در دو سطح تجرد ارائه شدهاند و شامل الگوهای یادگیری، نقش، محیط، دانش و نقد میباشند. در این مقاله همچنین روش استفاده از الگوهای ارائهشده برای تحلیل قابلیت یادگیری عامل در دو سیستم مختلف مبتنی بر عامل تشریح شده است. این الگوها میتوانند بهعنوان راهنما در تحلیل عاملهای نرمافزاری یادگیر به کار روند. مزیت استفاده از این الگوها نسبت به روشهای کلاسیک تحلیل نرمافزار آن است که علاوه بر کلاسهای متداول مرتبط با یادگیری در دامنه مسأله، فراکلاسهایی را در مدل تحلیل سیستم بازنمایی میکنند که دانش مرتبط با تحلیل یادگیری را نیز مدل میکنند. همچنین با در نظر گرفتن لایههای مختلف در تحلیل، موجب تولید مدلهایی میشوند که پایداری بیشتری نسبت به تغییرات دارند. تفاصيل المقالة -
المقاله
5 - مکانیزم تبدیل دوجهته نمودار کلاس UML و توصیف Object-Zفصلنامه مهندسی برق و مهندسی کامپيوتر ايران , العدد 32 , السنة 10 , زمستان 1391در این مقاله مکانیزمی برای تبدیل ساختاری دوطرفه نمودار کلاس UML و توصیفات Object-Z پیشنهاد میگردد. در مکانیزم پیشنهادی برای تبدیل المانهای مدلسازی نمودار کلاس و توصیفات Object-Z به یکدیگر، قواعد ساختیافتهای تعریف شده است. تبدیل نمودار کلاس بهعنوان یکی از پرکاربر أکثردر این مقاله مکانیزمی برای تبدیل ساختاری دوطرفه نمودار کلاس UML و توصیفات Object-Z پیشنهاد میگردد. در مکانیزم پیشنهادی برای تبدیل المانهای مدلسازی نمودار کلاس و توصیفات Object-Z به یکدیگر، قواعد ساختیافتهای تعریف شده است. تبدیل نمودار کلاس بهعنوان یکی از پرکاربردترین نمودارهای زبان بصری UML و توصیف زبان صوری Object-Z به یکدیگر، بستر مناسبی را برای بهرهمندی توأمان از مزایای منحصر به فرد روشهای مدلسازی صوری و بصری فراهم مینماید. به منظور امکانسنجی مکانیزم پیشنهادی، یک مطالعه موردی بر روی سیستم آسانسور چندکابینه ارائه میگردد. نتایج مطالعه مذکور حاکی از امکانپذیر بودن مکانیزم پیشنهادی است. تفاصيل المقالة -
المقاله
6 - روشي مبتني بر فاصله براي رفع ناسازگاري مدلفصلنامه مهندسی برق و مهندسی کامپيوتر ايران , العدد 44 , السنة 13 , زمستان 1394کاربرد رويکرد مدلگرا در توليد نرمافزار به دليل کاهش پيچيدگي و افزايش سرعت توليد به طور جدي مورد توجه قرار گرفته است. يکي از چالشهاي مهم در کاربرد مدل وجود ناسازگاري است. يک ناسازگاري به دليل وجود الگوهاي ساختاري نامطلوب در مدل بروز مييابد. روشهاي فعلي ارائهشده برا أکثرکاربرد رويکرد مدلگرا در توليد نرمافزار به دليل کاهش پيچيدگي و افزايش سرعت توليد به طور جدي مورد توجه قرار گرفته است. يکي از چالشهاي مهم در کاربرد مدل وجود ناسازگاري است. يک ناسازگاري به دليل وجود الگوهاي ساختاري نامطلوب در مدل بروز مييابد. روشهاي فعلي ارائهشده براي رفع ناسازگاري مدل به ميزان تغييرات مدل و فاصله بين مدل و ترميم آن توجه ندارند. در اين مقاله روشي مبتني بر فاصله براي يافتن نزديکترين ترميم نسبت به مدل ناسازگار ارائه ميشود. براي اين منظور مدل و فرامدل با استفاده از گراف جهتدار بازنمايي شده و از قواعد تبديل گراف جهت رفع ناسازگاري بهره برده ميشود. همچنين معيار فاصله بر اساس ميزان تغييرات گراف متناظر مدل تعريف ميشود. اعمال روش پيشنهادي به مجموعهاي از مدلهاي مبتني بر BPMN بر بهبود نتايج با استفاده از معيار فاصله دلالت دارد. تفاصيل المقالة