پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، متخصصان و عالمان حوزه دین و سیاست با مسائل جدید علمی، آراء سیاسی تازه و روش های نوینِ تفسیرِ متون دینی روبرو شدند. در این میان، محمدتقي مصباح یزدی و محمد مجتهد شبستری با استفاده از روش های سنتی یا هرمنوتیکی به سراغ متون دینی رفتند. آنها أکثر
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، متخصصان و عالمان حوزه دین و سیاست با مسائل جدید علمی، آراء سیاسی تازه و روش های نوینِ تفسیرِ متون دینی روبرو شدند. در این میان، محمدتقي مصباح یزدی و محمد مجتهد شبستری با استفاده از روش های سنتی یا هرمنوتیکی به سراغ متون دینی رفتند. آنها با بهرهگیری از روش های مختلف و قصد و نیت متفاوت، دو گونه فهم و تفسیر از متون دینی و مقولاتی چون آزادی عرضه ميكنند. نگارندگان در این مقاله با بهرهگیری از روش هرمنوتیک قصدگرای کوئنتین اسکینر و پرداختن به نیت و انگیزه این دو شخصیت سیاسی-مذهبی، به علت اصلی اختلاف آنها در تفسیر متون دینی و تأثیر این برداشت و تفسیر بر مقوله آزادی در آراء سياسي آنها میپردازند. مجتهد شبستری با اتخاذ روش تفسیری و هرمنوتیکی و با قصد حفظ ایمان و انسانیت مؤمنان و تغيير وضع موجود، دین را به گونه اي تفسیر ميكند كه قابليت پذیرش آزادی و شرایط سیاسی-اجتماعی باز توأم با مدارا و تساهل را داشته باشد. مصباح یزدی نیز با تأکید بر روش سنتی و فقه محور، به قصد حفظ جايگاه دين در حوزه مسائل سياسي و اجتماعي و با توجه به اینکه معتقد است دین برنامه جامع و کاملی برای تمام امور دنیوی و اخروی انسان دارد، آزادی انسان را محدود و آن را وسیلهای برای رسیدن به هدفهای متعالیتری که دین تعیین کرده است میداند و اوضاع سیاسی-اجتماعی ليبرال را نفی می کند.
تفاصيل المقالة
از زمان رویارویی ایرانیان با غرب و پی بردن به انحطاط خود، مسئلۀ «کيستي ما» دغدغۀ اصلي روشن فکران ايراني شد. پس از اين، سؤال هايي از قبيل اينکه ما «که هستيم؟» و «چگونه بايد باشيم؟» مطرح شد. برای پاسخ به سؤال های یادشده، شریعتی در مقام اندیشمندی ایرانی با دغدغه های اسلامی أکثر
از زمان رویارویی ایرانیان با غرب و پی بردن به انحطاط خود، مسئلۀ «کيستي ما» دغدغۀ اصلي روشن فکران ايراني شد. پس از اين، سؤال هايي از قبيل اينکه ما «که هستيم؟» و «چگونه بايد باشيم؟» مطرح شد. برای پاسخ به سؤال های یادشده، شریعتی در مقام اندیشمندی ایرانی با دغدغه های اسلامی، سعی در تدوین راهحلی برای رهایی از انحطاط و سوق یافتن به سمت پیشرفت دارد. به زعم وی، سرمایه داری، امپریالیسم و مذاهب انحرافی و ذهن گرایی، عوامل اصلی انحطاط ایران و جهان اسلام است و تنها با بازگشت به خویشتن و شکل گیری یک رنسانس و نوزایی اسلامی است که می توان به پیشرفت و کمال رسید. در همین راستا هدف اصلی در این مقاله، تحلیلی از مقولۀ رنسانس اسلامی و رهایی از انحطاط در آرای شریعتی است.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.