-
المقاله
1 - بررسی ارتباط ساختار و محتوا در فراداستان «میم عزیز»پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 0 , السنة 15 , پاییز 1396ژانر فراداستان در ایران به جهت ماهیت آشنازدای آن، مورد اقبال فراوان است. اما حجم وسیعی از متونی که تحت عنوان فراداستان در ایران منتشر میشوند، تنها به فرم میپردازند، و از بازنمایی تجربههای پسامدرن تهیاند. رمان به مثابه رسانة بازتابدهندة جامعه باید با روح زمانة خود عج أکثرژانر فراداستان در ایران به جهت ماهیت آشنازدای آن، مورد اقبال فراوان است. اما حجم وسیعی از متونی که تحت عنوان فراداستان در ایران منتشر میشوند، تنها به فرم میپردازند، و از بازنمایی تجربههای پسامدرن تهیاند. رمان به مثابه رسانة بازتابدهندة جامعه باید با روح زمانة خود عجین باشد تا معضلات زندگي معاصر و فرهنگ جامعه را هشیارانه بکاود؛ لذا شگردپردازیهای فراداستانی باید با دغدغههای پسامدرنیسم و مسائل مطرح در جامعة پسامدرن هماهنگ باشد تا قالب و محتوا در تأیید و تقویت یکدیگر متنی تأثیرگذار خلق کنند. در اين مقاله ابتدا مروری بر فراداستان و مهمترين مؤلفههاي آن بر مبنای دیدگاههای نظریهپردازان فراداستان صورت گرفته است، سپس مؤلفههای فراداستان در رمان «میم عزیز» بررسی و تحلیل شده است. در ادامه، محتوای پسامدرنیستی رمان نیز تشریح شده است. بررسیهای مقاله نشان میدهد که این رمان به لحاظ درآمیختن دو مقولة نقد ادبی و داستانپردازی، ایجاد عدم قطعیت، محتوای وجودشناسانه، برجستگی زبانی و همینطور پرداختن به مفهوم خانوادة پسامدرنیستی به خوبی توانسته مضمون و محتوا را با ساختار و فرم داستان هماهنگ کند. در «میم عزیز»، شکلهای متنوع خانواده به تصویر کشیده شدهاند تا مفهوم خانوادة هستهای که پیشتر در مدرنیسم به عنوان تنها شکل بهنجار خانواده مطرح شده بود، نسبی گردیده و بینظمی و آشفتگی خانوادهها در جامعة معاصر نمایانده شود. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - تحلیل ویژگیها و عناصر اقلیمی در داستانهای بیژن نجدیپژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 61 , السنة 19 , تابستان 1400ادبیات داستانی اقلیمی به داستانهایی اطلاق میشود که در آنها جغرافیای طبیعی و عناصر و ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی اقلیم، نقش مهمی در ساختار و روایت داستان دارد. جریان ادبیات داستانی اقلیمی به صورت جدی از دهة 30 در ایران آغاز شد و به حوزههای اقلیمی جنوب، غ أکثرادبیات داستانی اقلیمی به داستانهایی اطلاق میشود که در آنها جغرافیای طبیعی و عناصر و ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی اقلیم، نقش مهمی در ساختار و روایت داستان دارد. جریان ادبیات داستانی اقلیمی به صورت جدی از دهة 30 در ایران آغاز شد و به حوزههای اقلیمی جنوب، غرب، شرق، آذربایجان و شمال تقسیم میشود. بیژن نجدی از جمله نویسندگان خطه شمال است که ماجرای غالب داستانهایش در فضای اقلیم شمال رخ میدهد و عناصر مختلف طبیعی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این اقلیم در آنها بازتاب یافته است. هدف این مقاله، بررسی چگونگی تأثیر عناصر اقلیمی شمال در داستانهای نجدی است و یافتههای پژوهش ناظر بر این است که نجدی کنشی آگاهانه با عناصر اقلیمی پیرامون خود دارد و این عناصر جزء مهمی از صور خیال و ساختمایه داستانهای او به حساب میآیند. طبیعت بومی شمال در داستانهای نجدی نقش مهمی در روایت و فضاسازی داستان، عینیت بخشیدن به ذهنیت شخصیتها و بازنمایی اجتماعی و سیاسی جامعه و تبعات آن دارد و حوادث و ماجراهای داستان در هماهنگی و پیوند با محیط جغرافیای طبیعی شکل گرفته است. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - تحلیلی بر دگرگونی عناصر هویتی قوم ترکمن در رمان اقلیمی «یورت»پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 67 , السنة 20 , زمستان 1401ادبیات داستانی اقلیمی به گونهای از داستانها گفته میشود که رویدادهای آن در یک منطقة جغرافیایی خاص رخ میدهد و عناصر مختلف فرهنگی از قبیل آداب و سنتها، نوع معماری، پوشش، ویژگیهای زبانی، و نیز خصیصههای اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی آن منطقه و اقلیم را بازنمایی می أکثرادبیات داستانی اقلیمی به گونهای از داستانها گفته میشود که رویدادهای آن در یک منطقة جغرافیایی خاص رخ میدهد و عناصر مختلف فرهنگی از قبیل آداب و سنتها، نوع معماری، پوشش، ویژگیهای زبانی، و نیز خصیصههای اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی آن منطقه و اقلیم را بازنمایی میکند. بخشی از ادبیات داستانی اقلیمی در ایران با قومیتها پیوند خورده و در خدمت بازنمایی مسائل هویتی آنان قرار گرفته است. بخشی از داستانهای اقلیم شمال نیز که مربوط به مناطق ترکمننشین استان گلستان است، فضایی متفاوت با دیگر داستانها دارند. در این داستانها، علاوه بر ویژگیهای اقلیمی خاص شمال کشور، عناصر فرهنگی و هویتی ساکنان ترکمنصحرا نیز بازتاب یافته است. در این مقاله به بررسی یکی از رمانهای مهم ادبیات اقلیمی ترکمنی پرداخته شده است. سیدحسین میرکاظمی در رمان «یورت» به توصیف جزئیات شیوه زیست اجتماعی مردمان ترکمنصحرا، هویت فرهنگی آنان و عناصر اقلیمی منطقه و پیوند این عناصر با فرهنگ و تاریخ ترکمنها پرداخته است. رویارویی سنت و تجدد و دگرگونی زندگی اجتماعی و هویت مردمان ترکمنصحرا از مضامین اصلی رمان یورت است. نویسنده در این رمان، تحول سنت و هویت قومی ترکمنها را در قالب دگرگونی یورتها (خانههای ترکمنها) و تغییر نگرش نسبت به زمین و تملک آن به تصویر کشیده است. تفاصيل المقالة