پژوهش زبان و ادبیات فارسی
,
العدد0,السنة
13
,
زمستان
1394
طنز گونهای از ادبیات غنایی است که به قصد اصلاح نابسامانیها، معایب و نقایص جامعه خویش را به تصویر میکشد و مورد انتقاد قرار میدهد. از این جهت است که مؤثرترین نوع نقد محسوب میشود. این شیوۀ بیانی، حاصل غرض ورزی و کینه توزی شخصی نیست، بلکه نگاهی انتقادی به نارسایی های گ أکثر
طنز گونهای از ادبیات غنایی است که به قصد اصلاح نابسامانیها، معایب و نقایص جامعه خویش را به تصویر میکشد و مورد انتقاد قرار میدهد. از این جهت است که مؤثرترین نوع نقد محسوب میشود. این شیوۀ بیانی، حاصل غرض ورزی و کینه توزی شخصی نیست، بلکه نگاهی انتقادی به نارسایی های گوناگون جامعه است که با زبانی خاص همراه با خندۀ ناشی از رنج و ناراحتی بیان میگردد. طنز امروزه کارکردی موسّع یافته و در قدیم با هجو و هزل و تمسخر همپوشانی داشته است. «ابوالقاسم پاینده» و «جلال آل احمد» از نویسندگان منتقد و طنزپرداز معاصر فارسی هستند که آثار داستانی خویش را با گفتاری طنزآمیز آمیخته و به این طریق از کاستی ها و زشتی های جامعۀ عصر خویش پرده برداشته و در پی بیداری مردم و اصلاح امور بوده اند علیرغم هدف مشترک و بهرهبرداری از ابزارها و شگردهای مشترک، به سبب تفاوت در خاستگاه و پايگاه اجتماعي و رويکرد، محصول کارشان متفاوت است. هدف از مقایسه این دو نویسنده نشان دادن اين تفاوتها وشباهتهاست. هر دو نویسنده به لحاظ زبانی و تاریخی نزدیک به هم هستند، ولی ابوالقاسم پاینده به نقد اجتماعی - فرهنگی نظر دارد و جلال آل احمد به نقد سیاسی - اجتماعی. هر دو نویسنده از شگردهایی همچون تشبیهات، کنایه ها و تعابیر عامیانه، واژه سازی-های غریب و جز آن بهره برده اند، اما تشبیهات طنزآمیز در آثار ابوالقاسم پاینده بسامد بيشتري دارد؛ در حاليکه در آثار جلال آل احمد کنایات و تعابیر عامیانه از بسامد بالايي برخوردار است.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.