فهرس المقالات خلیل بیگ‌زاده


  • المقاله

    1 - رستاخیز معنا در غزل «عُرفی شیرازی» بر پایة هنجارگریزی معنایی «لیچ»
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 0 , السنة 17 , تابستان 1398
    فراهنجاری یا هنجارگریزی از وجوه «رستاخیز واژگان» بر مبنای زبان شناسی و از نظریّه های نقد ادبی جدید است که در چارچوب مکتب فرمالیسم روسی بیان شده ‌است. عُرفی شیرازی، سرایندة سبک هندی، زبان غزل آغازین این سبک را فراتر از نُرم زمان پدید آورده و گاه سبکی فردی و نُرمی تازه در أکثر
    فراهنجاری یا هنجارگریزی از وجوه «رستاخیز واژگان» بر مبنای زبان شناسی و از نظریّه های نقد ادبی جدید است که در چارچوب مکتب فرمالیسم روسی بیان شده ‌است. عُرفی شیرازی، سرایندة سبک هندی، زبان غزل آغازین این سبک را فراتر از نُرم زمان پدید آورده و گاه سبکی فردی و نُرمی تازه در زبان غزل آفریده ‌است. بنابراین واژگان، رستاخیزی پُرنوسان در تصویرسازی و معناآفرینی غزل آغازین سبک هندی دارند و عُرفی شیرازی به عنوان یکی از غزل سرایان آغازین سبک هندی، پدیده ها را در پهنۀ تخیّل به گونه ای دیگرگون آفریده و ذهن مخاطب را در رویارویی با فراز و فرودهای تصویری غزل به چالش کشیده ‌ است. این پژوهش با هدف تبیین شگردهای نوین تصویرسازی و معناپردازی در غزل عُرفی شیرازی با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر هنجارگریزی معنایی «لیچ» انجام شده و نشان داده ‌است که عُرفی شیرازی، شگردهای هنجارگریزی معنایی را با تصویرهای بلاغی و معناساز در غزل آفریده ‌ است. بر این اساس تبیین هنجارگریزی معنایی بر گسترۀ تصویرپردازی عرفی در غزل و تبیین چگونگی کاربرد واژگان در ساختار تصویرهای تازه، دستاورد اصلی پژوهش است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مؤلفه‌های تراژدی ارسطویی در شاهنامۀ فردوسی
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 70 , السنة 21 , پاییز 1402
    <p>تراژدی به عنوان نوعی ادب نمایشی، یکی از مهم&zwnj;ترین اجزای اندیشۀ ارسطو در فلسفۀ هنر و در کتاب فن شعر اوست. تراژدی از نظر ارسطو، به عنوان نخستین کسی که به تبیین و تشریح اجزای تشکیل دهندۀ آن پرداخت، دارای مؤلفه&zwnj;های متعددی است که به فهم هرچه بهتر تراژدی کمک می&zw أکثر
    <p>تراژدی به عنوان نوعی ادب نمایشی، یکی از مهم&zwnj;ترین اجزای اندیشۀ ارسطو در فلسفۀ هنر و در کتاب فن شعر اوست. تراژدی از نظر ارسطو، به عنوان نخستین کسی که به تبیین و تشریح اجزای تشکیل دهندۀ آن پرداخت، دارای مؤلفه&zwnj;های متعددی است که به فهم هرچه بهتر تراژدی کمک می&zwnj;نماید و دارای ویژگی&zwnj;هایی است که با ایجاد تعادل و توازن روحی در بیننده، آن را در جایگاهی برتر از حماسه قرار می&zwnj;دهد. شاهنامۀ فردوسی، دارای داستان&zwnj;هایی است که می&zwnj;توان آن&zwnj;ها را با مؤلفه&zwnj;های تراژدی ارسطویی سنجید و به زوایای پنهان آن پی برد. این پژوهش با هدف تبیین مؤلفه&zwnj;های تراژدی ارسطویی در شاهنامه، با روش توصیفی &ndash; تحلیلی انجام گرفته است و نشان داده است، بسیاری از این اجزاء در شاهنامه وجود دارد که همسو با نظرات ارسطو در بوطیقاست، هرچند برخی تفاوت&zwnj;های جزئی دیده می&zwnj;شود که ریشه در اختلافات اساسی همچون، تفاوت در نوع ادبی و تفاوت&zwnj;های فرهنگی، اقلیمی، مذهبی و ... دارد.</p> تفاصيل المقالة