فهرس المقالات محمدرضا صرفی


  • المقاله

    1 - جایگاه عقل وعشق از دیدگاه مولوی در مثنوی
    پژوهش‌های اعتقادی کلامی , العدد 40 , السنة 10 , زمستان 1399
    مولوی با اشعار شورانگیز خود ندای عاشقی سر داده ‌است و پیشرو عشق در ادب فارسی است. عشق نیروی عظیمی است که در جان مولانا رسوخ می‌کند. عقل و عشق از مباحث بسیار مهم در مثنوی مولاناست. بررسی عقل و عشق در مثنوی مولوی در خور توجه است. حکیمان می گویند امتیاز انسان به عقل است ام أکثر
    مولوی با اشعار شورانگیز خود ندای عاشقی سر داده ‌است و پیشرو عشق در ادب فارسی است. عشق نیروی عظیمی است که در جان مولانا رسوخ می‌کند. عقل و عشق از مباحث بسیار مهم در مثنوی مولاناست. بررسی عقل و عشق در مثنوی مولوی در خور توجه است. حکیمان می گویند امتیاز انسان به عقل است اما عرفا امتیاز انسان را به عشق می‌دانند. در این مقاله کوشش می‌شود نظر مولوی دربارة عقل و عشق و رابطه آن دو بررسی شود. مولانا نه تنها عقل ستیز نیست، بلکه بهترین ستایش ها را از عقل به دست داده و مخالفت او با عقل فلسفی است. اما از آن‌جا که این نعمت الهی در دست عده ای عامل اختلاف بین مردم شده و به جای راهنمایی و هدایت آن‌ها خود ابزار تباهی جامعه گردیده ‌است، با آن به ستیز برخاسته و در واقع عقل ستیزی او نوعی واکنش اجتماعی و حاکی از یک نظام اندیشگی والاست که می خواهد عقل را از بند نفس خلاص کند در این مقاله، با تکیه بر مثنوی معنوی مولوی، جایگاه عقل و عشق به شیوۀ کتابخانه‌ای مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته است. تفاصيل المقالة