المقاله
1 -
«پژوهشِ موردی» در تاریخ: ابزاری میانرشتهای برای تفسیر جامعهشناختی
پژوهشهای میان رشتهای ادبیات و فرهنگ (برازمان)
,
العدد 10
,
السنة
3
,
تابستان
1401
این مقاله بر اساس همپوشانی پارادایمیِ تاریخ و جامعهشناسی به خصوص در شیوه تحقیق و نظریهپردازی آنها نوشته شده است. میانرشتگی فضایی در گستره همپوشانی رشتههای گوناگون و در مرز غیرشفاف آنها است. رشتهها را نباید با این بهانه که صرفاً موضوعاتی به ظاهر مشترک دارند به یکدیگ
أکثر
این مقاله بر اساس همپوشانی پارادایمیِ تاریخ و جامعهشناسی به خصوص در شیوه تحقیق و نظریهپردازی آنها نوشته شده است. میانرشتگی فضایی در گستره همپوشانی رشتههای گوناگون و در مرز غیرشفاف آنها است. رشتهها را نباید با این بهانه که صرفاً موضوعاتی به ظاهر مشترک دارند به یکدیگر پیوند داد؛ بلکه همپوشانی مفهومی آنها باید با در نظر گرفتن پارادایمهای مشترک که در هر کدام کاربردی کلیدی دارند صورت گیرد. بخش بزرگی از تاریخ، مطالعه جامعهشناختی عصری خاص است و میتوان این مطالعه را جامعهشناسی تاریخی نامید. از دیگر سو، روش پژوهش موردی از جمله روشهای تحقیق است که در علوم اجتماعی نیز کاربرد دارد. این مقاله با اصالت دادن به پارادایم مشترکی که در بعضی از مکاتب علوم انسانی برای شناخت تاریخ اجتماعی یک عصر وجود دارد و با در نظر گرفتن وجود این پارادایم در روش تحقیق موردی، روش تحقیقِ موردی را برای استفاده درجامعهشناسی تاریخی معرفی و تبیین میکند. این پژوهش در نهایت این فرضیه را که روش تحقیقِ موردی روشی بایسته در حوزه میانرشتهای جامعهشناسی تاریخی است، اثبات میکند. همچنین، با در نظر آوردن مرزهای مشترکی که میان اندیشههای مرتبط با تاریخنگاری اجتماعی وجود دارد، بایدها و نبایدهای فرآیند کاربست این روش تحقیق میانرشتهای با در نظر گرفتن پارادایمی مشترک معرفی میشود.
تفاصيل المقالة