فهرس المقالات اصغر نوروزی


  • المقاله

    1 - بررسی و شناخت علل ناکارآمدی مدیریت روستایی از دیدگاه مردم محلی شهرستان سامان
    جغرافیا (فصلنامه علمي ـ پژوهشي و بين المللي انجمن جغرافيايي ايران) , العدد 63 , السنة 17 , زمستان 1398
    مدیریت روستایی را می‌توان برنامه‌ریزی برای روستا، سازمان‌دهی، اقدام توسعه‌ای و هماهنگی و نظارت بر کارهای انجام‌شده دانست. بررسی و شناخت نیازها، کمبودها و نارسایی‌های روستاییان، اقدام برای مشارکت مردم در انجام امور اجتماعی، اقتصادی، عمرانی و ... نيز بر عهدة مدیران روستای أکثر
    مدیریت روستایی را می‌توان برنامه‌ریزی برای روستا، سازمان‌دهی، اقدام توسعه‌ای و هماهنگی و نظارت بر کارهای انجام‌شده دانست. بررسی و شناخت نیازها، کمبودها و نارسایی‌های روستاییان، اقدام برای مشارکت مردم در انجام امور اجتماعی، اقتصادی، عمرانی و ... نيز بر عهدة مدیران روستایی است. شهرستان سامان با وجود توانمندی های گسترده (طبيعی و انسانی) اما با مشکلات عديدة توسعه‌نیافتگی روستایی مواجه است و شايد بتوان آن را در شيوة مديريت يافت. بنابراين هدف پژوهش، بررسی و شناخت عوامل تأثیرگذار بر ناکارآمدی مدیریت روستایی از دیدگاه مردم محلی است. پژوهش از نوع کاربردی و روش‌ آن توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر پیمایش است. جامعة آماری شامل روستائیان شهرستان سامان بوده و برای تعیین حجم نمونه ابتدا به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای پنج روستا انتخاب و با استفاده از فرمول کوکران 368 نفر از اهالی این روستاها جهت تکميل پرسشنامه به روش تصادفی ساده انتخاب و تکميل پرسشنامه صورت پذيرفت. داده‌های جمع‌آوری‌شده با استفاده از نرم‌افزار spss24 تجزیه‌وتحلیل شده‌اند. نتايج آزمون رگرسيون خطی نشان داد که عامل اقتصادی به‌تنهایی47 % ناکارآمدی مدیریت روستایی را تبیین می‌کند. نتایج آزمون T نيز نشان داد بُعد اجتماعی- فرهنگی(با ميانگين 21/3)، بُعد اقتصادی(با ميانگين 18/3) و بُعد ‌محیطی–کالبدی (با ميانگين 16/3) «تأثيرزياد» بر ناکارآمدی مدیران روستایی داشته‌اند. همچنین نتایج نشان داد مهم‌ترین عامل در بُعد اقتصادی مشکلات بودجه ای در سطح کلان، در بُعد اجتماعی – فرهنگی، عامل قومیت‌گرایی و اشکالات ساختاری انتخابات و در بُعد محیطی عدم توجه به محیط‌زیست و ناآگاهی به مسائل مربوطه بوده‌اند. بعلاوه نتايج نشان از تفاوت های مکانی در ابعاد مورد بررسی دارد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - واکاوی شاخص ها و امکان‌سنجی توسعة روستای هوشمند (نمونة مورد مطالعه: روستای آورگان)(مقاله پژوهشی)
    جغرافیا (فصلنامه علمي ـ پژوهشي و بين المللي انجمن جغرافيايي ايران) , العدد 68 , السنة 19 , بهار 1400
    با وجود کاهش شديد جمعيت روستايی، اما هنوز حدود 47% از جمعيت جهان در نواحی روستایی زندگی می کنند. روستاهایی که عموماً در شرايط فقر و توسعه‌نیافتگی قرار دارند. اين درحالی است که روستاها از جنبه‌های مختلف دارای توانمندی‌هایی بوده که می توانند در تحقق توسعة ملی نقش اساسی ای أکثر
    با وجود کاهش شديد جمعيت روستايی، اما هنوز حدود 47% از جمعيت جهان در نواحی روستایی زندگی می کنند. روستاهایی که عموماً در شرايط فقر و توسعه‌نیافتگی قرار دارند. اين درحالی است که روستاها از جنبه‌های مختلف دارای توانمندی‌هایی بوده که می توانند در تحقق توسعة ملی نقش اساسی ایفا نمايند. از نگاهی ديگر اندیشه‌های توسعه بعد از انقلاب تکنولوژی و بويژه در دهة اخير به سمت فناوری‌های نوين و بويژه هوشمند متمايل شده‌اند و ديگر الگوهای سنتی پاسخگوی توسعة پايدار روستایی نخواهد بود. درواقع فضای جديدی برای روستاها و مبتنی بر فناوری ايجاد گرديد که از آن به‌عنوان «روستای هوشمند» نام برده می‌شود. در اين پژوهش که از نوع کاربردی- بنيادی و روش آن توصیفی- تحليلی و مبتنی بر پيمايش است، سعی گرديد با مطالعات کتابخانه‌ای و تدوین ادبيات و شاخصهای روستای هوشمند، به بررسی و امکان سنجی تحقق آنها به شيوة ميدانی پرداخته شود. جامعة آماری شامل ساکنان روستای آورگان به تعداد 2041 نفر است که با کاربرد فرمول کوکران و تعديل آن تعداد 280 نمونه به روش تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفته‌اند. نتايج نشان داد که مهمترين شاخص‌های روستای هوشمند در زمينه های کشاورزی، صنعت، خدمات، آموزش، سلامت و ... است. همچنين نتايج کاربرد آزمون تی. تک نمونه‌ای نشان داد که بهترين شرايط در روستای مورد مطالعه جهت توسعة روستای هوشمند در بُعد «اقتصادی» و بدترين شرايط در بُعد «نهادی» است. در بعد اقتصادی، شاخص «خدمات» (با ميانگين 48/3) و در بعد نهادی، شاخص «برنامه‌ریزی» (با ميانگين 11/2) به ترتيب بهترين و بدترين شرايط را دارا است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - بررسی و تحلیل نقش ترويج و آموزش کشاورزی در توسعه پايدار روستايی (مطالعه موردی: نواحی روستایی استان چهارمحال و بختياری)
    راهبرد توسعه , العدد 54 , السنة 14 , تابستان 1397
    در دهه های اخير کاهش شديد جمعيت روستايی کشور و از طرفی تداوم توسعه‌نیافتگی و در عین‌حال ناپايداری در ابعاد توسعة رايج، قابل‌مشاهده است. این در حالی است که نقش و اهمیتی که نواحی روستايی در اشتغال، توليد، صادرات و نهايتاً توسعة ملی دارند، بر کسی پوشيده نيست و ارائه راهبرد أکثر
    در دهه های اخير کاهش شديد جمعيت روستايی کشور و از طرفی تداوم توسعه‌نیافتگی و در عین‌حال ناپايداری در ابعاد توسعة رايج، قابل‌مشاهده است. این در حالی است که نقش و اهمیتی که نواحی روستايی در اشتغال، توليد، صادرات و نهايتاً توسعة ملی دارند، بر کسی پوشيده نيست و ارائه راهبردهای مناسب جهت تحقق توسعه پايدار روستایی اجتناب‌ناپذیر است. از جملة اين راهبردها، آموزش و ترويج است که مورد تأکيد اندیشه‌های توسعه پايدار نيز می باشد. لذا پژوهش حاضر که توصیفی- تحليلی و مبتنی بر پیمایش است، به بررسی و تحليل اثرات آموزش-های ترویجی بر توسعه پایدار روستایی از دیدگاه آموزش دید گان و کارشناسان فعال در این زمینه در استان چهارمحال وبختیاری پرداخته است. جامعه آماری شامل 50000 نفر شرکت‌کنندگان در دوره‌های آموزشی و تعداد 52 نفر کارشناسان مرتبط می باشد که با استفاده از فرمول کوکران -381 نفر از آموزش دید گان و 31 نفر از کارشناسان به‌عنوان نمونه انتخاب گردید. اطلاعات موردنیاز از طریق پرسشنامه جمع‌آوری و با استفاده از آمار توصيفی و استنباطی تجزیه‌وتحلیل شده است. نتایج نشان داد که از دیدگاه دو گروه بیشترین اثر مثبت آموزش های ترویج کشاورزی بر مجموع شاخص های بعد زیست محیطی و کمترین تأثير آن برگویه های بعد اجتماعی توسعه پایدار روستایی بوده است. ازنظر آموزش دید گان کل گویه های زیست محیطی با میانگین38/3 و اقتصادی با 16/3 در وضعیت تأثیرپذیری بالا و گویه های اجتماعی با میانگین 14/3 در حد متوسط بوده‌اند. ازنظر کارشناسان نیز گویه های زیست محیطی با میانگین 58/3 تأثيرپذیری بالا، اقتصادی با 15/3 و اجتماعی با ميانگين 05/3 در وضعیت متوسط قرار دارند. تفاصيل المقالة