بررسی روابط متقابل سیاست و فضای شهر با تأکید برگونه شناسی اقلیمی
الموضوعات :نرجس سادات حسینی نصرابادی 1 , حسن کامران دستجردی 2
1 - دانشگاه تهران
2 - دانشگاه تهران
الکلمات المفتاحية: جغرافیای سیاسی, شهر, کوهستانی, معتدل, بیابانی,
ملخص المقالة :
برای بررسی روابط متقابل سیاست و فضا در شهر، درک شرایط جغرافیای طبیعی شهرها در تدوین و اجرای سیاستگذاری ها و مدیریت توسعۀ شهری، حائز اهمیت است. گوناگونی های شهری متأثر از مؤلفه های جغرافیای طبیعی هستند که بیشترین تأکید ما بر اقلیم و نقش آن در پدید آوردن شهرهای مختلف است. به عنوان مثال، برخی ویژگی ها و گوناگونی هایی که در اثر شرایط طبیعی برای شهرها می توان برشمرد: توزیع فضایی جمعیت، عقب ماندگی یا پیشرفت در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، تقسیمات درون کشوری، چشم اندازهای فرهنگی، تمرکز یا عدم تمرکز قدرت، نابرابری های ناحیه ای، نظام معیشتی، ارتباطات، مسائل امنیتی. این تحقیق بنیادی با روش توصیفی-تحلیلی، به مطالعه و بررسی شرایط اقلیمی شهرهای بیابانی، کوهستانی، ساحلی و تأثیرات آن بر حوزه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی و به طور کلی بر تصمیمات صاحبان قدرت می پردازد. ما بدنبال پاسخ این سؤال هستیم که« چگونه اقلیم در نوع و روش سیاست ها و سیاستگذاری مدیران شهری مؤثر است؟» فرضیۀ مطروحه در پاسخ به این سؤال عبارت است از اینکه «شرایط جغرافیایی طبیعی به وبژه آب و هوا در نوع و روش سیاست ها و سیاستگذاری مدیران شهری مؤثر است». نتایج تحقیق نشان می دهد که اهمیت شناخت وضعیت موجود شهرها و فضای جغرافیایی(طبیعی) آنها به منظور برنامه ریزی مطلوب برای آینده ازیک سو، و اهمیت مقیاس در رسیدن به توسعه با توجه به اهمیت و ضرورت سیاستگذاری از سوی دیگر، مبین آن است که توسعۀ فضای جغرافیایی و سیاستگذاری در ارتباط تنگاتنگ باهم قرار دارند».
"Cities" are among the phenomena of space that have a special place in geographic studies. Therefore, the interrelationship between politics and space in the city is one of the most important issues studied by political geographers of the present era. To understand these relationships, understanding the natural geography is very effective. In this paper, we try to analyze the geography of the city with emphasis on the typology of cities in terms of climate and location. The question raised here is whether the natural geographic conditions, especially the weather, are effective in the manner and policy of urban executives? In this descriptive-analytical method, this fundamental research studies the climatic conditions of desert, mountainous, coastal cities and their impacts on political, economic, cultural and environmental areas and on the decisions of power holders in general. We seek to answer the question, "How does climate influence the type and manner of policies and policy making of urban managers?" The hypothesis raised in answer to this question is that "natural geographical conditions, especially climate, in the type and method of policies." And policymaking is effective for urban managers. " The results show that the importance of recognizing the existing status of cities and their (natural) geographical location in order to plan well for the future on the one hand, and the importance of scale in achieving development with respect to the importance and necessity of policy making, on the other. That geographic space and policy development are closely linked. "