فضیلت عدالت در نظریه اخلاق توماس آکوئینی
الموضوعات :
1 - دانشیار علوم سياسي، دانشگاه امام صادق (ع)، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: توماس آکوئینی, عدالت, اخلاق, فضیلت, مسیحیت,
ملخص المقالة :
نظریة اخلاق توماس آکوئینی حیثیت کلامی و فلسفی وی را آشکار مینمایند. توماس با تأثیرپذیری از ارسطو، فضایل اخلاقی را به شجاعت، عدالت، اعتدال و حزم تقسیم میکند. چهار قوة ذهنی که به اعمال اخلاقی ما مربوط میشوند، عبارتند از: هوش، اراده، میل و شوق، نفرت و بیزاری. بر این اساس، باید چهار فضیلت نیز وجود داشته باشد تا این قوا را در صراط مستقیم نگه دارد؛ خردمندی یا دوراندیشی برای فکر و هوش، عدالت برای اراده، میانهروی برای میل و شوق، و شکیبایی برای نفرت و بیزاری و آنچه دردناک است. سایر فضایل اخلاقی از این چهار فضیلت ناشی میشوند. از عدالت، رعایت حقوق افراد، دین که ادای حق و خدمت به خداست، و همچنین احترام به بزرگان و انجام فرامین آنها و سپاس از الطاف گذشته و صداقت و دوستی از عدالت نتیجه میشود. یکی از مهمترین فضایل نزد توماس که در همة نظریات او نقش محوری دارد، عدالت است که ابعاد و زوایایی گوناگون دارد. او از عدالت بعنوان «حق»، بمعنای «برابری»، بعنوان حالت طبیعی و بعنوان یک ارزش یاد میکند. توماس هم در مقام «هست» و نظر به عدالت توجه دارد و هم در مقام «باید» و توصیه. ویژگی عدالت از نظر او ـدر مقایسه با سایر فضیلتهاـ اینست که عدالت در نسبت میان فرد با دیگران و میان افراد مورد توجه قرار میگیرد، یا در نسبت فضایل به هم مطرح میشود. این مقاله درصدد مدلل ساختن این مدعاست که عدالت در اندیشة آکوئینی، همچون دیگر ابعاد نظریة اخلاقی وی، متأثر از ارسطوست اما آن را برای نیل به سعادت کافی نمیداند و در مقایسه با فضیلت عقل و مهمتر از آن، ایمان، عدالت در خوانش ارسطویی لازم اما ناکافی است و فضیلتهای موهبتی و الهامی در رسیدن به سعادت حقیقی ضرورت دارند.
بارنز، اچ. ای.؛ بكر، اچ. (1358) تاريخ انديشه اجتماعی، ترجمۀ فريبرز مجيدي، تهران: کتابهاي جيبي فرانکلین.
پنگل، توماس؛ آهرنزدرف، پيتر (1384) عدالت در ميان ملل، ترجمة مصطفي يونسي، تهران: دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي وزارت امورخارجه.
صادقي، مرضيه (1381) «جايگاه عدالت در نظام آكوييناس»، نامه مفيد، شمارة 30، ص56ـ49.
مکاينتاير، السیدر (1377) «اخلاق فضيلت¬مدار»، ترجمة حميد شهرياري، نقد و نظر، سال چهارم، شمارة اول و دوم، ص300ـ286.
Aquinas, Thomas (1905). Summa Contra Gentiles (God and his creature). trans. by Joseph Rickby, London: Burns and Oates.
Aquinas, Thomas (1972). Commentary on Ethics. trans. by Charles L. Litzinger. in Medieval Political Philosophy. ed. by Ralph Lerner. New York: Cornel University Press.
Aquinas, Thomas (1981). Aquinas selected political writings. ed. by A. P. D. Enterves, Oxford: Basil Blackwell.
Aquinas, Thomas (1982). On Kingship. trans. by Gerald Phelan. Canada: Pontifical Institute of Medieval Studies.
Aquinas, Thomas (2000). Summa Theologia. trans. by Fathers of English dominion Province Kevin Knight; www.newadvent.org.
Hardon, John (1995). Meaning of virtue in S.T. Aquinas. Catholic book Newsletter. vol. II, no.1; www.ewtn.com.
Macintyre (1988). Whose Justice, Which Rationality? Notre Dame: University of Notre Dame Press.
Schall, James V. (1997). The uniqueness of political philosophy of Thomas Aquinas. Perspectives in Political Science. no. 26.
Sigmund, Paul E. (1993). Law and Politics. in Cambridge Companion to Aquinas. ed. by Norman Kretzmann. New York: Cambridge University Press.
Stump, Eleonore (2003). Aquinas. London: Routledge.
Weithman, Paul J. (1992). Augustine and Aquinas of Original sin and the function of political authority. Journal of the History of Philosophy, vol. 30, no. 3, pp. 353-376.