جایگاه دینداری در تغییرات امید اجتماعی شهروندان تهرانی
الموضوعات :رها طالبی اردکانی 1 , بیژن زارع 2 , رضا صفری شالی 3 , علیرضا کریمی 4
1 - دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
2 - استاد گروه جامعه¬شناسی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
3 - دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
4 - دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: امید اجتماعی, دینداری, عاملیت, گراندد تئوری, شهر تهران. ,
ملخص المقالة :
امید در گفتمان سیاستگذاری کشور، هرچند به عنوان مسئلهای اجتماعی با ابعاد وسیع مطرح نشده، مسئلۀ بخش گستردهای از مردم و سیاستگذاران کشور بوده و هست. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه جامعهشناختی از تفسیر امید اجتماعی در میان شهروندان شهر تهران است. در روششناسی پژوهش حاضر از راهبرد نظریۀ زمینهای بهره برده شده است. برای نیل به این هدف با پنجاه شهروند تهرانی، از روش نمونهگیری هدفمند و نظری استفاده شده است. فرایند انجام مصاحبهها تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل دادهها از طریق نظام کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت و در نهایت مقولۀ هسته استخراج شد. در فرایند کدگذاری باز، 33 کد محوری، 9 مقوله اصلی و 1 مقوله هسته از نظام کدگذاری دادهها استخراج شد. نتایج این پژوهش روایتگر معنای چندبعدی دینداری در احیای امید است. به نظر میرسد که شهروندان تهرانی با امید به تکیهگاهی نامتناهی، تحمل سختی و مشقتها را معنادار کرده و برای دینداری در حوزۀ احیای امید، عاملیتی چندبعدی و مثبت قائل هستند. همچنین دین از طریق ایجاد همبستگی و انسجام به نوعی وجه اجتماعی امید را تقویت کرده، در نهایت به صورت آشکار و پنهان به کاهش آسیبهای اجتماعی کمک میکند.
Although, hope has not been raised as a social issue with large dimensions in the policy-making discourse of the country, it was and still is the problem of a large part of the country's people and policy makers. The purpose is sociological study of the interpretation of social hope among the citizens of Tehran. The methodology of this qualitative research, is grounded theory strategy. For this purpose, in-depth and semi-structured interviews were conducted with 50 samples. In the open coding stage, 105 open codes, 33 core codes, 9 main categories and 1 core category were extracted from the data coding system. The results of this research narrate the multidimensional meaning of religiosity in restoring hope. It seems that the Tehran citizens, with the hope of infinite support, make enduring hardships meaningful and attribute multidimensional and positive agency to religiosity in the field of restoring hope. Also, religion strengthens the social aspect of hope through the creation of solidarity and cohesion and ultimately helps to reduce social problems in an overt and hidden way.
فصلنامه علمي «پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی»
شماره هشتم، تابستان 1402: 103-71
تاريخ دريافت: 05/03/1403
تاريخ پذيرش: 17/04/1403
نوع مقاله: پژوهشی
جایگاه دینداری در تغییرات امید اجتماعی شهروندان تهرانی
رها طالبی اردکانی1
بیژن زارع 2
رضا صفری شالی3
علیرضا کریمی4
چکیده
امید در گفتمان سیاستگذاری کشور، هرچند به عنوان مسئلهای اجتماعی با ابعاد وسیع مطرح نشده، مسئلۀ بخش گستردهای از مردم و سیاستگذاران کشور بوده و هست. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه جامعهشناختی از تفسیر امید اجتماعی در میان شهروندان شهر تهران است. در روششناسی پژوهش حاضر از راهبرد نظریۀ زمینهای بهره برده شده است. برای نیل به این هدف با پنجاه شهروند تهرانی، از روش نمونهگیری هدفمند و نظری استفاده شده است. فرایند انجام مصاحبهها تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل دادهها از طریق نظام کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت و در نهایت مقولۀ هسته استخراج شد. در فرایند کدگذاری باز، 33 کد محوری، 9 مقوله اصلی و 1 مقوله هسته از نظام کدگذاری دادهها استخراج شد. نتایج این پژوهش روایتگر معنای چندبعدی دینداری در احیای امید است. به نظر میرسد که شهروندان تهرانی با امید به تکیهگاهی نامتناهی، تحمل سختی و مشقتها را معنادار کرده و برای دینداری در حوزۀ احیای امید، عاملیتی چندبعدی و مثبت قائل هستند. همچنین دین از طریق ایجاد همبستگی و انسجام به نوعی وجه اجتماعی امید را تقویت کرده، در نهایت به صورت آشکار و پنهان به کاهش آسیبهای اجتماعی کمک میکند.
واژههاي کلیدی: امید اجتماعی، دینداری، عاملیت، گراندد تئوری، شهر تهران.
مقدمه
امید به عنوان یک عامل حفاظتی از جمله ویژگیهای مثبت روانی است که ادراک فرد از نقاط قوت برای ایجاد اهداف روشن، ایجاد مسیرهای متعدد برای رسیدن به اهداف و غلبه بر موانع و تولید انرژی مورد نیاز برای پیگیری اهداف، با افزایش حس مثبت و در عین حال کاهش مشکلات منفی استفاده میشود. امید را به عنوان نوعی اعتماد به نفس و احساس تسلط شخصی در خدمت هدفیابی، برنامهریزی و حل مسئله در نظر میگیرند (ر.ک: Marciano & et al, 2022). امید اجتماعی، یک جریان فکری و مفهومی آموختنی است که از طریق فرآیند اجتماعی شدن کسب و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود؛ یک واژه کلیدی برای معناداری زندگی و حالتی روحی- روانی و برانگیزاننده انسان به کار و فعالیت است. امید یکی از بنیادیترین و پیچیدهترین نیازهای انسانی است و این پیچیدگی زمانی بیشتر خواهد شد که در ارتباط با سایر متغیرها بررسی میشود.
یک تعریف استاندارد از امید عبارت است از «کسب توانایی کشف یا ایجاد مسیرهایی برای رسیدن به اهداف تعیینشده و ایجاد انگیزه در خود از طریق تفکر فعال برای استفاده از این مسیرها». بیشتر تعاریف امید به صورت ضمنی در برگیرنده عنصری از انتظار هستند و افراد باید به چیزی باور داشته باشند که ممکن است، اما اجتنابناپذیر نیست (ر.ک: Frumkin, 2022). امید، مفهومی است که عمیقاً در انواع سنتهای دینی و فلسفی نهفته است (ر.ک: کلانتری و دیگران، 1401؛ Long & et al, 2020: 2).
امید از منظر اجتماعی به عنوان امری اجتماعی و جامعهشناختی تلقی شده است. از این زاویه امید اجتماعی، معرفت و آگاهی نسبت به جایگاه فرد در جامعه و تصویر فرد از خود و ارتباط عامل انسانی با کلیت نظام اجتماعی است. بر این اساس امید اجتماعی بیش از آنکه یک درک احساسی از وضعیت موجود باشد، نوعی آگاهی و معرفت نسبت به جامعه و ارتباط متقابل فرد و نظم اجتماعی است. در واقع رویکرد جامعهشناختی، مقوله امید را در متن وسیعتر اجتماعی قرار میدهد. از اینرو امید اجتماعی آن چیزی است که در معرفت و آگاهی جمعی کنشگران وجود دارد و همواره به صورتهای اجتماعی برساخته میشود؛ برساختی که مطلقاً به امر اجتماعی ارجاع دارد تا سایر امور به تبع آن رشد کنند. به طور کلی امید اجتماعی یک پروژه واقعگرایانه است که به بهسازی و بهبودی شرایط اجتماعی، تنها با آنچه انسان در اختیار دارد، کمک میکند (کلانتری و دیگران، 1401: 229).
در این میان به نظر میرسد که نقش دینداری و آموزههای دینی در ارتقای امید اجتماعی، نقشی مهم و حیاتی باشد. دینداری و بهزیستی معنوی به صورت مستقیم بر مؤلفههای سلامت روانی و اجتماعی افراد و افزایش امید اجتماعی و فردی تأثیر میگذارد. در حقیقت کشف ماهیت امید بهویژه جنبه متعالی و بعد دینداری در آن، مسیرهای ممکنی برای تقویت امید در ابعاد مختلف را فراهم میکند (Krafft & et al, 2018: 259). همچنین پژوهشهای متعدد نشاندهنده این مهم است که دینداران و مؤمنان، بیشتر از افراد کماعتقاد یا غیر مؤمن، امید فردی و اجتماعی را تجربه میکنند (yum Ngai & et al, 2023; Upenieks, 2023).
نتایج آخرین پیمایش ملی در سال ۱۳۹۷ درباره میزان امیدواری جوانان به بهبود وضعیت کشور نشان میدهد که بیش از نیمی از جوانان (1/64 درصد) اظهار داشتهاند که وضعیت کل کشور روز به روز بدتر میشود. همچنین هر ساله گروه تحقیقاتی آیندهبان (رسانه تخصصی آیندهپژوهی ایران)، صد مسئله از مهمترین مسائل ایران را در هفت گروه اقتصاد، محیطزیست، علم و فناوری، سیاسی، سلامت، فرهنگی و اجتماعی بر اساس دو شاخص اهمیت و عدم قطعیت نمرهدهی کرده، در قالب پروژه آیندهپژوهی با مشارکت خبرگان و متخصصان تعدادی از نهادهای علمی کشور دستهبندی و مشخص میکند. در سال ۱۳۹۷ در میان ده مسئله اول ایران، نگرانی درباره آینده و احساس بیآیندگی با امتیاز 32/87 در رتبه هفتم قرار گرفت (مشایخی و دیگران، 1401؛ گزارش آیندهپژوهی ایران، ۱۳۹۷).
گزارش جهانی عواطف (کار مؤسساتی مانند گالوپ) بیانگر آن است که در میان 142 کشور مطالعهشده، ایران جزء چند کشور عصبی دنیاست. همچنین گزارش جهانی نشاط سازمان ملل متحد بیانگر آن است که ایران در میان 157 کشور مطالعهشده از نظر شاخص امید در سطحی «پایینتر از میانگین» قرار دارد و طی سالهای 2005 تا 2015، رتبه ایران از نظر شاخص امید، کاهش چشمگیر و مداوم داشته است. فراتحلیل مجموعه تحقیقات تجربی محققان ایرانی نیز این نتایج را تأیید میکند.
برخی پیمایشهای ملی (مانند پیمایش ملی سرمایه اجتماعی)، تأییدکننده این واقعیت است که امید و نشاط اجتماعی در ایران، پایینتر از حد متوسط قرار دارد (ر.ک: سازمان امور اجتماعی کشور، 1397) و از حیث مطالعاتی نیز به صورت جدی در دستورکار اندیشمندان علوم اجتماعی قرار نگرفته است. پایین بودن سطح امید اجتماعی میتواند خود مسئلهای اجتماعی باشد که مانند هر مسئله اجتماعی دیگر، عواقب، تبعات و پیامدهای خاص خود را به همراه داشته باشد. پیامدهایی که میتواند مسائل مختلفی همچون یأس فردی و عمومی، بیتحرکی اجتماعی، انگیزش پایین، کاهش سطح اعتماد عمومی، انزوا و طرد اجتماعی، افزایش بزهکاری و انحرافات و... را در برگیرد.
امید، واژهای است معنادار که سنجش آن از طریق پیمایش، کمی دشوار به نظر میرسد. بدین معنی که یا قابل سنجش نبوده یا دستکم معانی متغیر و البته جدید آن نیاز به پژوهشهایی با هدف کشف معانی جدید دارد. در هر حال مسئلة امید اجتماعی امروز به یکی از ضرورتهای سیاستگذاری ایران تبدیل شده است و هر نوع بازسازی رابطۀ دولت با جامعه در گرو تقویت این مؤلفه است. جامعه معاصر ایران آنطور که به نظر میرسد، بیش از هر زمان دیگری در لبۀ بحران ناامیدی قرار گرفته است. فرسایش امید اجتماعی در سالیان اخیر در کنار فرسایش سرمایه اجتماعی، کشور را از حیث انرژی (سوخت) لازم برای تحرک و جهش در مسیر توسعه، تهی و حرکت در جادههای بهبود و پیشرفت اجتماعی را با دشواریهای فراوانی مواجه کرده است (ر.ک: مالمیر، 1400).
بنابراین با توجه به آمار موجود در زمینۀ سطح امید اجتماعی در ایران و نیز تبعات اجتماعی حاصل از فقدان امید اجتماعی، این ضرورت را ایجاب مینماید که پژوهشهای جامعهشناختی هرچه بیشتری انجام شود که مسئله اصلی آنها، موضوع امید اجتماعی باشد. از اینرو پژوهش حاضر با رویکردی کیفی به دنبال شناسایی و کشف وضعیت امید اجتماعی و نقش دینداری در ارتقای امید در میان شهروندان تهرانی است.
پیشینه پژوهش
پژوهشهای اجتماعی درخصوص امید اجتماعی و نقش دینداری در احیا و تقویت امید در جامعه علمی کشور، بسیار محدود، پوزیتیویستی، با رویکرد توصیف یا مطالعات اسنادی است و معدود پژوهشهایی با هدف کشف معنای امید قلم خورده است. با وجود این پیشینههای خارجی با دقت و ابعاد بیشتری به نقش دین در امیدواری اجتماعی پرداختهاند که در ادامه به مهمترین مطالعات صورتگرفته، متناسب با سؤالات پژوهش اشاره شده است.
اوپنیکس5 (2023) در پژوهش خود در جستوجوی نقش اعتقادات مذهبی برای ایجاد امید پایدار بود. این مطالعه با تکیه بر دادههای طولی از نظرسنجی دین، پیری و سلامت سالهای 2001 تا 2004 انجام شده است. نتایج حاصل از مدلهای متغیر وابسته پژوهش نشان داد که اعتقادات مذهبی و دینداری بالا، به صورت روزافزون و پایدار در طول زمان منجر به امید اجتماعی بالا میگردد.
مو6 و همکاران (2023) در پژوهشی با هدف بررسی نقش اعتقادات مذهبی در امید پایدار به این نتیجه رسیدند که مؤمنان و افرادی که اعتقادات دینی و باورهای مذهبی دارند، بهمراتب امید بالاتری در همه ابعاد بهویژه امید اجتماعی دارند.
کشوفی7 (2022) در پروژهای دانشگاهی به بررسی «زمینههای پیشبینیکننده امید و ناامیدی در دانشآموزان کانادایی پس از دوران دبیرستان» پرداخته است. این پژوهش به صورت تحلیل محتوای دو مطالعه تکمیلی که عوامل مرتبط با ناامیدی در واحدهای دانشگاهی کانادا را بررسی کردهاند. نتایج نشان داد که زنان نسبت به مردان، کمتر احساس ناامیدی پیدا میکنند. میان ناامیدی و سن یا تعداد سالهای تحصیل، رابطهای معنادار مشاهده نشد. دانشجویانی که از نظر سلامت عمومی در وضعیت بهتری قرار دارند، یا به یک جامعه احساس تعلق (احساس تعلق به محل سکونت یا اجتماعی خارج از دانشگاه میتواند این نقش را برعهده داشته باشد) میکنند، احساس ناامیدی کمتری دارند. استرسهایی که در دوران تحصیل یا بحرانهای مالی و روابط اجتماعی بر افراد وارد میشود، با میزان احتمال بالاتری با ناامیدی مرتبط هستند. دانشجویانی که در خوابگاههای دانشجویی یا سایر اقامتگاهها عمومی ساکن هستند، نسبت به دانشجویانی که با خانواده یا سرپرست خود زندگی میکنند، با احتمال کمتری به احساس ناامیدی مبتلا میشوند. دانشجویانی که خود را امیدوارتر میدانستند و اهداف معقولتری را برای خود متصور بودند و در مقابل شرایط غیر منتظره، انعطافپذیری بالایی داشتند، در یافتن راهها و مسیرهای جایگزین برای دستیابی به اهداف خود، عملکرد بهتری از خود نشان میدهند. در شرایطی که این گروه از دانشجویان به صورت کامل در رسیدن به اهداف خود با شکست مواجه شوند، سعی میکنند تلاشهای خود را برای رسیدن به اهداف دیگری متمرکز نموده، از راکد بودن پرهیز میکردند.
سینگ (2022) پژوهش «بهزیستی روانی جوانان با تأکید بر نقش شکرگزاری و امید» را با هدف تعیین نقش ویژگیهای مثبت شخصیتی همچون قدردانی و امید در ارتقای بهزیستی روانشناختی جوانان انجام داده است. جامعه نمونهای پژوهش شامل 200 جوان دانشگاهی (100 مرد و 100 زن) 18 تا 24 ساله است. برای کسب دادههای مورد نیاز از پرسشنامه قدردانی و امید پیترسون و سلیگمن8 (2004) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی کارول ریف9 (1989) بهره برده است. یافتهها نشاندهنده وجود همبستگی مثبت و معنادار میان ویژگیهای قدردانی و امید با بهزیستی روانشناختی جوانان است. همچنین تحلیل رگرسیون، نقش مثبت و معنادار قدردانی و امید را در پیشبینی بهزیستی روانشناختی جوانان نشان میدهد.
دوونالد و همکاران (2022) به بررسی تأثیر بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطیای که کشور لبنان با آن مواجه است، بر زندگی جوانان مهاجر به این کشور پرداختهاند که خروجی این بررسیها، مقالهای با عنوان «ما به هیچ چیزی امید نداریم: بررسی چالشهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی به وقوع پیوسته و پیامد آن برای جوانان لبنانی» است. این پژوهش با بهرهگیری از روش تحقیق کیفی و تشکیل گروهای کانونی متمرکز با نمونهای به حجم 86 جوان 20-25 ساله (43 مرد و 43 زن) انجام شده است. نتایج نشان داد که چالشهای اقتصادی همراه با محیطهای ناامن زندگی، بهشدت فرصتهای جوانان را در حوزههای آموزش، سلامت و تحرک اجتماعی- اقتصادی محدود میکند که در نتیجه آن، رفاه روانی- اجتماعی جوانان را تنزل میبخشد. این شرایط با بروز بحرانهای آب و هوایی به عنوان تهدیدی روزافزون، تشدید شده و احتمالاً منجر به حاد شدن چالشهای مورد بررسی در این مقاله خواهد شد. جوانان پناهنده بهویژه جوانان سوری، به دلیل محروم بودن از زیرساختهای بهداشتی- رفاهی در اردوگاههای مهاجران با چالشهای خاصیتری مواجه هستند که امید آنان را به بهبود شرایط زندگی در آینده بهشدت کاهش داده است (دوونالد و همکاران، 2022 به نقل از طالبی 1403).
مختار و همکاران (1402) در پژوهشی به دنبال «بررسی عوامل، زمینهها و پیامدهای دوگانۀ امید و یأس اجتماعی در دولت دوازدهم» بودند. روش پژوهش کیفی از نوع نظریه مبنایی بوده است. نتایج نشان میدهد که مقولههای محوری امید اجتماعی در ایران شامل «امکان پویایی و تحول، پیشبینی فرصتهای مناسب در آینده، تصور آینده بهتر، مطمئنتر و پاسخ مثبت به آینده روشن» است. مقولههای محوری یأس اجتماعی در ایران شامل «نارضایتی اجتماعی، زیست اجتماعی پرتنش و بیگانگی اجتماعی» به دست آمد. شرایط علّی امیدواری اجتماعی شامل «پویایی و پیشرفت، بازتولید انگیزه، احساس کارآمدی و کنترل بر محیط»، عوامل علّی یأس اجتماعی شامل «احساس خطر و جامعه خطرپذیر، رسانه و محتوای سراسر ناامیدکننده، ارزیابی منفی آینده و فرسودگی» است. شرایط زمینهای امیدواری اجتماعی، «امید سازگاری در آینده روشن، پویایی و نشاط اجتماعی و تحقق نیازهای اساسی» و شرایط مداخلهگر یأس اجتماعی شامل «نداشتن افق روشن برای فردا، تحلیل رفتن مشروعیت سیستمی و اختلال در کارکردهای حیاتی جامعه» است. پیامدهای امید اجتماعی، «سلامت اجتماعی، پایداری اجتماعی و سرزندگی» است و پیامدهای یأس اجتماعی به ترتیب «آیندههراسی، بازتولید مسائل حاد اجتماعی، تقابل نیاز و محرومیت، رواج رویکرد جمعگریزی، تقابل نیاز و محرومیت و جمعگریزی» به دست آمد.
کلانتری و همکاران (1401)، پژوهشی با عنوان «الگوی دادهبنیاد برساخت امید اجتماعی در رسانه ملی» انجام دادهاند. روششناسی حاکم بر این پژوهش کیفی و رویکرد آن، نظریۀ زمینهای بوده است. نتایج بهدستآمده نشاندهنده آن است که «امید اجتماعی رسانهمحور» به عنوان پدیدۀ مرکزی پژوهش به دنبال مجموعهای از شرایط عِلّی، از جمله عملکردهای تخصصی در رسانه، توسعۀ کیفی برنامهها، بازتعریف شادی در رسانه، بسط آگاهی اجتماعی، ارائه درک مشترک از اهداف و حمایت از خانوادهها به همراه مجموعهای از شرایط زمینهای و مداخلهگر برساخته میشود. امید اجتماعی برساختهشده، حامل استراتژیهایی چون اقدامات ترمیمی از سوی رسانه ملی بوده و به دنبال خود پیامدهایی نظیر توسعه و اعتمادآفرینی و رشد و توسعه فردی را به همراه دارد. مدل پارادایمی و خط داستانی، درک بهتری از نتایج فوق به دست میدهند.
مکوندی و بهزادی (1400) در مطالعهای، «بازآفرینی اجتماعی با بهرهگیری از الگوی حکمرانی جامع» را با این اعتقاد که امید اجتماعی، یکی از اصلیترین معیارهای تحقق حقوق شهروندی است بررسی کردهاند. جامعه آماری، مقالاتی در بازه زمانی بین سالهای 1997 تا 2017 است که در حوزه امید اجتماعی و حکمرانی جامع نگارش یافتهاند. در این میان، بیست مقاله که تعدادی به امید اجتماعی و تعداد اندکی به دلیل نو و تازه بودن پارادایم حکمرانی جامع به آنان پرداخته بودند، انتخاب شد. نکته اساسی آن است که چهار مؤلفه اصلی به عنوان الگوی حکمرانی جامع، شامل فرصت، خالقیت و واکنشپذیری انطباقی، عملکرد سیستمی و منسجم، پویایی مستمر در بازآفرینی چهار مؤلفه اصلی امید اجتماعی، شامل همبستگی اجتماعی، تابآوری اجتماعی، مسئولیتپذیری و تلاشگری، هدفمندی و برنامهریزی نقش داشتهاند.
نتایج پژوهش عبداللهی (1399) با عنوان «عوامل جمعیتی و اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر امید به آینده در شهر تهران» نشان داد که امید به آینده پاسخگویان با افزایش سن و تعداد فرزندان آنها و همچنین با افزایش احساس ناامنی اقتصادی- اجتماعی و احساس ناامنی روانی کاهش مییابد. از طرفی با افزایش اعتماد سازمانی، تعداد سالهای تحصیل و اعتماد عمومی پاسخگویان، امید به آینده افزایش مییابد. این نتایج بیانگر آن است که بستر اقتصادی- اجتماعی و روانی مناسبی برای تحقق انتظارات پاسخگویان، بهویژه برای افراد تحصیلکرده و دارای فرزند وجود ندارد. از اینرو امید به آیندۀ آنها کاهش یافته است. بنابراین جامعهای که امنیت اقتصادی- اجتماعی و امنیت روانی لازم را نداشته باشد، باید در کیفیت و پایداری پدیدههای جمعیتی آن تردید نمود و برآیند کلی این شرایط میتواند منحرف شدن رفتارهای جمعیتی از حالت متعادل و به دنبال آن پروبلماتیک شدن سطح کمی و کیفیِ متابولیسم جمعیتی باشد.
مردانیفر و همکاران (1398) در پژوهشی درباره «سرمایۀ اجتماعی و امید به آینده در میان دانشجویان (مطالعه دانشگاههای شهر بندرعباس)» مطالعه کردهاند. پژوهش آنها با روش توصیفی- پیمایشی صورت گرفته و دادهها با استفاده از پرسشنامه محققساخته جمعآوری شده است. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانشجویان مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسیارشد و دکترای دانشگاههای آزاد و پیامنور شهر بندرعباس تشکیل دادند که 380 نفر از آنها با استفاده از نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب و مطالعه شد. نتایج تحقیق نشان داد که میان سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، هنجار اجتماعی و مشارکت اجتماعی) با امید به آینده، رابطه معنادار وجود دارد.
امیرپناهی و همکاران (1397) در تحقیق خود با عنوان «سنجش وضعیت امید اجتماعی در ایران» به ترسیم میزان امید اجتماعی کشور در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پرداخته و بر مبنای این شاخصهها به طراحی سنجههای ترکیبی برای امید اجتماعی پرداختهاند. نتایج این مطالعه نشان داد که میان ارزیابی افراد از زمان حال با ارزیابی از گذشته و آینده، رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با احتساب شاخص ترکیبی امید اجتماعی مشخص شد که در مجموع میانگین امید اجتماعی در بین ایرانیان برای ده سال آینده، منفی و رو به کاهش است.
امیرخاننژاد و صباغ (1395) در مقالهای با عنوان «بررسی رابطه میان بیگانگی اجتماعی، فقر اقتصادی و اعتقادات دینی با امید به آینده دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مرند» به این نتایج رسیدهاند که ارتباط منفی میان بیگانگی اجتماعی و فقر اقتصادی با میزان امید به آینده مشاهده شده است. درباره اعتقادات دینی، ارتباط مستقیم و معنیداری بین دو متغیر مشاهده شده است.
افشانی و جعفری (1395) نیز در پژوهشی به «بررسی رابطه دینداری و امید به آینده در بین دانشجویان دانشگاه یزد» پرداختهاند. یافتهها بیانگر آن است که میان دینداری و امید به آینده دانشجویان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ به طوری که دانشجویان با سطح دینداری بالاتر، میزان امید بالاتری نسبت به آینده و روندهای اجتماعی را گزارش کردهاند.
با رویکرد نقادانه داشتن به پژوهشهای مرورشده میبایستی به اهمیت مسئله امید
اجتماعی در ادبیات پژوهشی در سطحی جهانی دست یافت. پیشینههای پژوهش بهویژه در داخل کشور، تکثر قابل قبولی نداشته، به نظر میرسد تکثر تحلیل و روشی را دنبال نمیکنند. با توجه به سیال بودن شاخصهای تعیینکننده امید اجتماعی، بیش از هر چیز نیاز به بررسی مفاهیم جدید در حوزۀ تقویت امید اجتماعی بود.
چارچوب مفهومی
در این بخش با پرداختن به چارچوب مفهومی و مفاهیم حساس در ارتباط با موضوع تحقیق و ديدگاههاي موجود، بخشی از مفاهیم پیونددهنده تحلیل با زمینه پژوهش مرور شده است. به دلیل ماهیت کیفی تحقیق، نظریه و نظمدهی مفهومی تابع آن پس از جمعآوری دادهها و انجام بخش اکتشافی از دل کار بیرون میآید. در واقع هدف استفاده از مفاهیم در اين پژوهش ابتدا صرفاً به عنوان راهنمايي برای مفهومسازی و حساسيت نظري است و به دنبال تکیه بر نظريه به منظور جمعآوری اطلاعات از پيش مشخص شده نيست.
امید اجتماعی
اسنایدر10 بیان میکند که امید به معنی ظرفیت ادراکشده برای ایجاد مسیرهایی به سوی هدفهای مطلوب و انگیزۀ ادراکشده برای حرکت در این مسیرهاست. پس امید یعنی انتظار مثبت برای دستیابی به اهداف مورد نظر که این انتظار مثبت، دو مؤلفه یعنی تفکر عامل و تفکر گذرگاه دارد. تفکر عامل یعنی افکاری که اشخاص دربارۀ توانمندیها و قابلیتهای خود برای عبور از مسیرهای برگزیدهشان تعریف کردهاند. تفکر گذرگاه نیز به معنی ظرفیتهای فرد برای تولید مسیرهایی است که با آنها به اهداف مطلوب خویش دست مییابد. بر اساس تعریف اسنایدر، امید یک ویژگی شناختی است11 (مشایخی و دیگران، 1401: 227؛ Krafft & et al, 2018: 5). ریچارد رورتی، مفهوم امید اجتماعی را برای اولینبار ابداع کرد و آن را وضعیتی غیر قطعی از بودن با قدرت تأثیرگذاری بر اقدامات فرد و در نتیجه ظرفیت تغییر مسیر در نظر گرفت12 (Bryant & Ellard, 2015: 495).
از دین، تعاریف متعددی صورت گرفته است. امروزه با رشد و فناوری علوم دینپژوهی و افزایش متخصصان صاحبنظر در این حوزه، تعداد این تعاریف به صدها مورد میرسد (شجاعی زند، ۱۳۹۱: ۲۱۰؛ قادری و اورعی، 1400: 79). از هگل13 و مارکس14 و دورکیم15 تا کولی16 و گیرتز17 و برگر18، هر کدام دین را از منظر خود تعریف کردهاند. از اینرو میان متخصصان علوم اجتماعی درباره تعریف دین، اجماعی وجود ندارد و برای بنا نهادن مطالعه بر بنیانی نظری، ناگزیر باید یکی از این تعاریف را برگزید که از نظر صاحبنظران، خلأهای معرفتی کمتری دارد. به نظر میرسد که یکی از این تعاریف که در پژوهشهای داخلی نیز مورد اقبال قرار گرفته است، تعریف چارلز گلاک19 و رادنی استارک20، دو جامعهشناس آمریکایی است (قادری و اورعی، 1400: 79؛ تاجبخش و دیگران، 1401).
گلاک و استارک، دین را نوعی جهتگیری ارزشی میدانستند که نظامی از عقاید، نمادها، ارزشها و اعمال را نهادینه میسازد تا به گروهی از انسانها برای پاسخگویی به سؤالاتشان درباره معنای غایی کمک کند (گلاک و استارک، ۱۹۶۵: 17 به نقل از سراجزاده، ۱۳۸۴). بعد اعتقادی یا ایدئولوژیکی، باورهایی را در برمیگیرد که انتظار میرود پیروان آن دین به آن معتقد باشند. بعد مناسکی، اعمال دینی مشخصی را که انتظار میرود پیروان هر دین آنها را بهجا آورند، در برمیگیرد. گلاک و استارک بر این نکته تأکید ورزیدند که لازم است در عملیاتی کردن این بعد علاوه بر مشارکت در فعالیتهای مناسکی، تفاوتهای مربوط به ماهیت عمل و معنای آن عمل نزد فاعل آنان نیز بررسی شود. بعد تجربی در تجربههای دینی، تصورات و احساسات مربوط به برقراری رابطه با وجودی همچون خدا که واقعیت غایی بااقتدار متعالی پنداشته میشود، ظاهر میشود (ر.ک: سراجزاده، 1384).
تجربه دینی را اولینبار شلاير ماخر با تأکید بر جنبه احساس دینی و اعتقاد به این مطرح کرد که دیانت، نه علم است و نه اخلاق، بلکه عنصری است در تجربه دینی. پس از او، رودلف اتو و ویلیام جیمز، آن را تکامل بخشیدند و چنین تعریف کردند: تجربهای از خدا با موجودات فوق طبیعی، با پدیدههای روحانی، با تجربۀ پارهای از حوادث است که خداوند در آن دخالت بیواسطه دارد (مايلز، ۱۳۸۴: ۸).
یکی از کاربردهای دینداری و احیای امید را میتوان در دوران کووید- 19 مشاهده کرد. در این میان یکی از تحلیلهای دنیای پساکرونا، تقویت ابعاد دینی و بنیه اعتقادی در میان مردم است. در این نوع از تحلیل با ارائه شواهد بسیاری از جوامع مختلف، چنین بیان شده است: کرونا، دست زمینیترین آدمها را نیز رو به آسمان کرد و نیایش را روی میز درمان گذاشت و نشان داد که دین هنوز هم آخرين پناه انسان، حتی در روزگار مدرن است. کرونا، ویروس دینداری را از تجربههای حاشیهای به تجربههای معمول روزانه تبدیل کرد. این بیماری به جامعه مدرن نشان داد که بسیاری از دینپژوهان درباره میزان سکولار شدن و نیز برگشتناپذیری دین به جهان انسانها دچار زیادهروی شدهاند و دنیای جدید به اندازه جهان سنت، به تجربههای دینی نیاز دارد. هرچند این دینداری ممکن است به معنای پیروی از نهاد دین و پذیرش وجه تاریخی دین نباشد (ر.ک: تاجبخش و دیگران، 1401).
دیدگاه یونگ21 با طرح کارکرد مذهب به عنوان پایگاه حمایتگر در مقابل محرومیتهای زندگی با تأکید بر نقش آن به عنوان عاملی در حل مشکل و اساساً اعتقاد وی به نقش باورها در تعدیل موقعیتهای دشوار زندگی، نشاندهندۀ نقش مذهب در تأمین سلامت روانی افراد بوده است. در این صورت بر اساس این نظر میتوان با تکیه بر ایمان، به امنیت لازم در زندگی رسید که از پیامدهای آن میتوان به قول برگین22، بر تدارک دیده شدن راه و روش زندگی بهتر، برای افراد و مواردی از ایندست اشاره داشت (عباسزاده و دیگران، 1395: 50).
در قرآن کریم، ۲۸ آیه وجود دارد که در آن ریشۀ «رجو» به معنای امید در مشتقات و معانی متعدد به کار رفته است. آنچه از ترجمههای متعدد و تفاسیر برمیآید، این است که در اکثر این آیات از «رجاء»، مفهوم امید و امیدواری حاصل میشود. امید در منابع دینی بیشتر در گسترۀ رحمت خداست. در اهمیت امیدواری، همین بس که خداوند در قرآن کریم، ناامیدی از رحمت خود را ویژگی مبغوضترین مردم یعنی کافران(1)، گمراهان(2)، منافقان(3) و جاهلان(4) دانسته است. نهتنها در اسلام که در مسیحیت هم امید به همراه عشق و ایمان را، عصارهای برای داشتن زندگی خوب دانستهاند. درد و رنج اغلب در زمان حال به امید اینکه در آینده اوضاع بهتر خواهد شد، تحمل میشود. بنابراین تمام کوششهایمان ارزشمند هستند. امید موجب ایجاد توانایی در تأثیر نپذیرفتن از مشکلات زمان حال میشود. همچنین باعث گشودگی نسبت به فرصتهای جدید میگردد (ر.ک: اسنایدر، ۲۰۰۰؛ مومنی و دیگران، 1394).
روش پژوهش
هدف اين مطالعه، واکاوی و بازنمایی نقش دینداری در احیا و بسط امید اجتماعی در میان شهروندان شهر تهران است. به همين دليل، پارادايم تفسيري براي انجام اين پژوهش، انتخاب و از روش نظرية زمينهاي استفاده شد. مشارکتکنندگان اين پژوهش، شهروندان تهرانی- ساکن شهر تهران- بودند. براي جمعآوري دادهها، پنجاه نفر از شهروندان شهر تهران (خبرگان، اساتید دانشگاه، بازاریان، جوانان، زنان، دانشآموزان و دانشجویان)، مصاحبههاي نيمهساختاريافته انجام شد و پژوهش از جهت دادهها به اشباع نظري رسيد. براي انتخاب مشارکتکنندگان از روش نمونهگيري هدفمند استفاده شد. از ميان استراتژيهاي مختلف نمونهگيري هدفمند، دو نمونهگيري گلوله برفي (زنجيرهاي) و حداکثر تغييرات به کار گرفته شدند. بر اساس رویکرد حداکثر تنوع و رعایت توازن در انتخاب هدفمند مصاحبهشوندگان سعی شده تا از میان زنان و مردان، تحصیلات متنوع، طبقات سنی و اجتماعی مختلف، مشارکتکننده انتخاب شود. تحليل دادهها با نظام کدگذاري نظري انجام شد. در اين نوع کدگذاري که خاص روش نظريۀ زمينهاي است، سه مرحله طي شد: کدگذاري باز، کدگذاري محوري و کدگذاري گزينشي.
جدول 1- بافت جمعيتي مشارکتکنندگان تحقيق
ردیف | نام مستعار | سن | وضعیت تأهل | تحصیلات | اشتغال |
1 | فرهاد | 51 | متأهل | کارشناسیارشد مدیریت | مدرس دانشگاه و پژوهشگر |
2 | شهاب | 29 | متأهل | کارشناسیارشد جامعهشناسی | کارمند |
3 | رحمان | 55 | متأهل | کارشناسیارشد جامعهشناسی | مدیر اداری |
4 | سمانه | 41 | متأهل | کارشناسیارشد مدیریت فرهنگی | مدرس دانشگاه، پژوهشگر |
5 | مسعود | 57 | متأهل | کارشناسیارشد معماری | معاون اداری و مدرس دانشگاه |
6 | علی | 43 | مجرد | کارشناسی هنر | متخصص سینمایی و هنرمند |
7 | محراب | 57 | متأهل | کارشناسیارشد جامعهشناسی | معلم بازنشسته |
8 | فاطمه | 45 | متأهل | کارشناسیارشد بهداشت خانواده | کارشناس بهداشت خانواده |
9 | مسعود | 36 | مجرد | کارشناسیارشد آموزش | مدیر آموزش |
10 | علی | 51 | متأهل | کارشناسیارشد علوم سیاسی | کارشناس اداری، مدرس و پژوهشگر |
11 | رسول | 48 | متأهل | کارشناسی علوم تربیتی | معلم |
12 | خشایار | 54 | متأهل | کارشناسیارشد روانشناسی | مشاور |
13 | زهرا | 40 | متأهل | دکتری تربیت بدنی | هیئت علمی دانشگاه |
14 | امیر | 48 | متأهل | کارشناسیارشد مددکاری | کارشناس اداری، پژوهشگر |
15 | هانیه | 32 | مطلقه | دیپلم | آرایشگر |
16 | سمانه | 49 | متأهل | کارشناسیارشد تربیت بدنی | معلم |
17 | محمدرضا | 48 | متأهل | کارشناسیارشد علوم اجتماعی | مدیر سازمانی |
18 | حسین | 58 | متأهل | دکتری علوم سیاسی | هیئتعلمی دانشگاه |
19 | ساناز | 18 | مجرد | دانشجو | بیکار |
20 | سحر | 21 | مجرد | دیپلم | بازاری (فروشنده) |
21 | نگار | 25 | مجرد | کارشناس بهداشت | کارمند اداره بهداشت سلامت تهران |
22 | ساسان | 35 | مجرد | زیر دیپلم | صافکاری ماشین |
23 | مژگان | 48 | مجرد | کارشناسیارشد ارتباطات | خبرنگار و پژوهشگر |
24 | صادق | 20 | مجرد | دیپلم | فروشنده لباس |
25 | علیرضا | 36 | مجرد | کارشناسیارشد مدیریت | کارشناس اداری |
26 | محمد | 38 | متأهل | کارشناسی کارآفرینی | مدرس کسبوکار و مدرس دانشگاه |
27 | مهرداد | 47 | متأهل | کارشناسیارشد علوم تربیتی | معلم |
28 | رضا | 42 | مطلقه | کارشناسیارشد حقوق | مدیرعامل مؤسسه |
29 | آرمان | 49 | متأهل | دکتری جامعهشناسی | هیئتعلمی دانشگاه و پژوهشگر |
30 | جواد | 37 | مجرد | کارشناسیارشد علوم اجتماعی | مدیر مؤسسه فرهنگی |
31 | مریم | 47 | مجرد | کارشناسی آموزش | کارشناس اداری و پژوهشگر |
32 | غدیر | 58 | متأهل | کارشناسی مطالعات خانواده | معلم بازنشسته و پژوهشگر |
33 | الهام | 39 | متأهل | کارشناسی روانشناسی | پژوهشگر، مدرس دانشگاه |
34 | مینا | 36 | متأهل | کارشناسیارشد علوم اجتماعی | پژوهشگر |
35 | کریم | 70 | متأهل | کارشناسیارشد مدیریت | رییس خیریه، پژوهشگر |
36 | رضا | 45 | متأهل | کارشناسیارشد ارتباطات | مدیر روابط عمومی، مدرس دانشگاه |
37 | محمد | 42 | متأهل | کارشناسیارشد رسانه | کارشناس رسانههای دیجیتال |
38 | حمید | 53 | مطلقه | دیپلم | بازاری |
39 | کتایون | 55 | متأهل | کارشناسیارشد علوم تربیتی | معلم، پژوهشگر و مدرس دانشگاه |
40 | محسن | 40 | متأهل | کارشناسی | میکاپ آرتیست |
41 | عاطفه | 29 | مطلقه | کارشناسی زبان انگلیسی | دستیار دندانپزشک |
42 | پرویز | 57 | متأهل | کارشناسیارشد جامعه شناسی | مدیر خیریه |
43 | نسرین | 47 | متأهل | کارشناسیارشد روانشناسی | کارشناس اداری |
44 | احمدرضا | 36 | مجرد | کارشناسیارشد حقوق | کارشناس اداری، مدرس |
45 | لیلا | 42 | مجرد | کارشناسیارشد حقوق | کارشناس شهرداری، پژوهشگر |
46 | پارسا | 47 | متأهل | دکتری مدیریت فرهنگی | مدیر سازمانی، پژوهشگر |
47 | زینب | 40 | متأهل | دکتری مطالعات زنان | استاد دانشگاه و مدرس |
48 | مرتضی | 40 | متأهل | بیکار | بدون درآمد |
49 | فیضالله | 56 | متأهل | دکتری روانشناسی | هیئتعلمی دانشگاه |
50 | ایمان | 43 | متأهل | کارشناسیارشد کارآفرینی | مشاور توسعه کسبوکار و پژوهشگر |
براي تأمين کيفيت تحقيق بهويژه اعتمادپذيري يافتهها، ارتباط نزديک و توأم با اعتماد با مشارکتکنندگان ايجاد شده، در طول گردآوري داده، اين ارتباط حفظ گردید. کنترل توسط اعضای تیم تحقیق در سرتاسر فرايند گردآوري دادهها براي ارزيابي درستي مشاهدات و تفاسير پژوهشگر به کار گرفته شد. مفاهيم برساخته و نتايج پژوهش به طور مرتب در فرايند کار و پس از اتمام تحليل دادهها با مشارکتکنندگان در ميان گذاشته شد. بسیاری از مصاحبهها (با رضايت كامل مشارکتکنندگان) ضبط شد و بخش ديگر با توجه به نظر مشارکتکنندگان مبني بر رضايت نداشتن از ضبط صدا، به صورت همزمان در جریان مصاحبه نوشته شده است. برای حفظ ملاحظات اخلاقي پيش از شروع مصاحبه، رضايت مشارکتکنندگان جلب شد. همچنین پژوهشگر با رضايت کامل و با اجازه هر فرد مشارکتکننده در پژوهش، به ضبط، يادداشت و استفاده از دادهها اقدام کرد و به افراد اطمينان داده شد که اطلاعات به طور محرمانه محافظت خواهد شد. از جمله اين اقدامات که براي جلوگيري از فاش شدن هويت واقعي مشارکتکنندگان به کار گرفته شد، استفاده از اسامي مستعار در ثبت اطلاعات آنان بود.
يافتههای پژوهش
جدول 2- کدها و مقولههاي استخراجشده از دادهها
ابعاد مدل پارادايمي | کدهاي اوليه | مقولههای محوري | گزینشی |
شرایط علّی | زودگذر بودن سختیها، فانی بودن دنیا و باقی بودن آخرت، اعتقاد به معاد و اتمام مشقتها، اعتقاد به جبران شدن سختیهای دنیا در آخرت، اعتقاد به پاداش اخروی، امید داشتن به جبران زندگی دنیایی در آخرت، اعتقاد و باور قلبی به زندگی خوب پس از مرگ | امید به معاد، امیدواری با چاشنی پاداش اخروی، امید به جبران سختیها | |
باارزش و مقدس شمردن وجود آدمی، معنا کردن زندگی بر اساس جهانبینی دینی | |||
شرایط زمینهای | پرستش خداوند، نیایش و دعا، احساس حمایت همهجانبه از جانب خداوند، احساس حمایت از جانب قدرت پروردگار، شکرگذاری، زمینه به دست آوردن امید، عشق به پروردگار، اعتقاد به یگانگی و کسب امید، اعتقاد به یاری جستن از پروردگار به عنوان منبع حقیقی یاری و حمایت انسان، اعتقاد به پروردگار به عنوان تنها روزیرسان و منبع همه قدرتهای جهان، شکرگزاری و گسترش نیروی مثبت خیر در جامعه، احساس تعلق و یکی شدن با همه جهان و آفریدههای پروردگار | ارتباط با خداوند، زمینهساز امید | |
تولید محتوا برای شناخت صحیح دین، راههای به دست آوردن اطلاعات صحیح از دین، ارتقای قدرت نرم بر اساس شناخت صحیح از دین و کسب امید، لزوم پژوهشهای نوین در حوزۀ دین و تولید محتوای مدرن در هویتیابی صحیح دینی، تولید محتوا و جریانشناسی صحیح در حوزه فرهنگ دینی | تولید محتوای دینی، هویتیابی و شناخت صحیح، پژوهش و شناخت مدون | تولید محتوای صحیح و نقش آن در هویتیابی دینی و کسب امید | |
شرایط مداخلهگر | اعتقاد به فرج و گشایش الهی، راهگشا بودن اعتقاد به خدا، امید به حل مشکلات با توکل به خدا، حل شدن مصایب با اعتقاد به یاری پروردگار، تحمل سختی و امید به پروردگار، پذیرش رنج و لذت بردن از تحمل سختی، پذیرش سختی با ایمان به خدا، امید به اتمام سختیها با ایمان پرودگار، اعتقاد به آسانی بعد از سختی با ایمان به پروردگار | صبر، تحمل رنج و امید به گشایش الهی | |
استراتژیها | نذر کردن، خیرخواهی و امید به زندگی، اشاعه نوعدوستی در آموزههای دینی، دستگیری و کمک، احساس مفید بودن، امید به یاریرسانی خداوند با انجام کارهای خیرخواهانه، گسترش روحیه خیرخواهی و صله ارحام و احسان به دیگران | احسان و امید به حمایتهای الهی، نیکوکاری و اشاعه امید | اشاعه مهروزی و احسان در آموزههای دینی |
شرکت در مراسم دینی، احساس آرامش و امید در مناسک دینی، احساس دلگرمی در تشریفات مذهبی، پررنگ شدن سرمایه اجتماعی در مراسم مذهبی، مشارکت در مناسک و نشاط جمعی، انسجامبخشی و احساس حمایت در مناسک دینی، دعا و امید | مشارکتساز بودن دین، نشاط جمعی در مناسکگرایی دینی | همبستهساز بودن دین | |
پاسخ دادن به پرسشها از طریق فناوری و منطقهای مدرن، شناخت دین بر اساس اصل دین، به دست آوردن امید از طریق شناساندن اصل و واقعیت دین، ترویج دینداری درست و افزایش امید اجتماعی، نجات اصل دین از طریق فقه پویا و پاسخگو | فهم دین و واقعیتهای دینی و نقش آن در ترویج امید، به دست آوردن امید از طریق پویایی دین و آگاهی واقعی | پاسخ به شبهات و شناخت حقیقت و افزایش آگاهی و نهادینه شدن امید واقعی | |
پیامدها | کاهش خودکشی، افزایش امید به آینده، افزایش امید فردی، افزایش امید اجتماعی و جمعی، افزایش امید مدنی، پویایی و نظم اجتماعی، همبستگی اجتماعی و مشارکت مصالحهجویانه، تقویت عدالت اجتماعی، افزایش نشاط جمعی و فعالیتهای خیرخواهانه، از بین رفتن بیتفاوتی اجتماعی و فردی، مهرورزی اجتماعی و تقویت وجدان جمعی، کمک به نوعدوستی بیشتر و حمایت اجتماعی، ارتقا و بازسازی اعتماد اجتماعی | انسجام و همبستگی اجتماعی، ارتقای اعتماد و کاهش آسیب، تقویت خیرخواهی و رفع بیتفاوتی اجتماعی | کاهش آسیبهای اجتماعی و گسترش همبستگی و تعلق اجتماعی |
عاملیت دینداری در احیای چندوجهی امید اجتماعی
شرايط علّي
در بخش شرايط علّي، نقش دین در احیای امید اجتماعی در حقيقت به دنبال علل اصلي ارتقای امید با نقشآفرینی دینداری هستیم و يکي از نقشهای معنادار و مؤثر مطرحشده که عاملي مهم در ارتقا و احیای امید اجتماعی در نظر گرفته ميشود، امید به آخرت و دریافت پاداش الهی است.
زینب 40 ساله، دکترای جامعهشناسی و پژوهشگر مطالعات زنان درباره نقش اعتقاد به آخرت و دریافت پاداشهای پس از مرگ در جهان ابدی میگوید:
«توجه کنید که امید از روی هوا یا به شکل واهی ساخته نمیشود. باید فکر یا اندیشهای عمیق به شما و زندگی معنا دهد. به نظر بنده هم هیچ عاملی در دنیای مدرن و ماشینی معاصر به اندازه دین، معنابخش و دلگرمکننده نیست. با این همه احساس تنهایی و ماشینی شدن، فقط و فقط به قول کانت، این اعتقادات و دین هست که مقداری آلام روحی به شما داده و به قول خودمانی نگهت میدارد. اینکه فکر کنی سختیها و مشقتهایی که داری، زودگذر است و حتماً در جای دیگر جبران خواهد شد، بهخودیخود امیدآفرین و دلگرمکننده است.»
رحمان 55 ساله، دانشآموخته جامعهشناسی و مدرس سازمانی مهارتهای زندگی درباره نقش دینداری در احیای امید و ترویج آن اینگونه میگوید:
«ببینید بر اساس تجربهای که دارم بعد از این همه سال، دین و دینداری بین مردم ما همچنان جایگاه خودش رو داره، چه بخوای قبول کنی، چه نکنی. مردم ما هنوز تا غمی سراغشون مییاد، میگن یا خدا، یا ابوالفضل. خب این یا ابوالفضل، این یعنی امید؛ یعنی مدیریت غم و آرام شدن. همین که تو اوج غم و ناامیدی، میرن امامزاده و با لب خندان برمیگردن، یعنی دین در احیای امید شاهکار میکنه.»
شرایط زمینهای
همواره عوامل بسترساز هر پدیدهای از جمله مهمترین پارامترهای تعیینکنندۀ آن پدیده است. يکي از شرايط زمينهای بسترساز امید اجتماعی، ارتباط با خداوند است. افزایش امید با دعا و نیایش، تقویت امید با احساس حمایت و رحمانیت پروردگار، احساس یگانگی با کل آفرینش، تعلق و نزدیک شدن حقیقی به پروردگار از جمله گزارههای مهم زمینهساز افزایش امید اجتماعی و فردی است. علی پژوهشگر و استاد دانشگاه بر این باور است که:
«بزرگترین منبع امیدآفرین در جامعه، باور نسبت به خداوند و عشق و ارتباط با اونه. پرستش خداوند، احساس عشق و اعتماد قلبی، شکرگزاری و قدردانی از خداوند و تشکر بابت همه نعمات و آفریدههاش از مهمترین منابع امیدآفرین در جامعه و به دست آوردن امید فردی و جمعی هست. در حقیقت شکرگزاری و ذکر مداوم نعمتهایی که خداوند به ما بخشیده، احساس مثبتی ایجاد میکنه که نتیجهاش، انگیزه بیشتر برای دریافت چیزهایی هست که میخوایم.»
از دیگر شرایط زمینهساز افزایش امید اجتماعی، تولید محتوای صحیح و نقش آن در هویتیابی دینی و کسب امید است. جواد 37 ساله، تقویت امید اجتماعی را در گرو ترویج دینداری دانسته، مسئولیت آن را برعهده مسئولان میداند:
«من فکر میکنم اصلِ خیلی مهم در رابطه با تقویت امید جمعی و اجتماعی از مسیر دین و دینداری در جامعه، توجه به ضرورت ترویج دینداری درست هست؛ مراقب دشمنان دین و امید مردم باشیم. مسئولیت خیلی سختی هست، هم برای سیاستگذاران، هم برای مجریان فرهنگی و دینی، هم برای متولیان دینی، هم برای مربیان و معلمان. لذا مسئله خیلی مهم، ترویج صحیح دین و دینداری است.»
شرایط مداخلهگر
از شرايط مداخلهگر در رابطه با ارتقای امید اجتماعی، صبر، تحمل رنج و امید به گشایش الهی است. از جمله گزارهها در اینباره، امید به سپری شدن سختیها با اعتقاد به پروردگار، صبر، تحمل و مقاومت در برابر سختیها و پذیرش و تحمل سختی است. سمانه 41 ساله، مدیرعامل یک مؤسسه فرهنگی درباره نقش توکل به خداوند و زنده نگه داشتن یاد پروردگار میگوید:
«راستش رو بگم من نزدیک به 42 سال سنمه و تنهام. خب در بیشتر اوقات تنهام و به صورت غیر ارادی استرس و اضطراب دارم. چیز زیادی هم منو نمیتونه آروم کنه و دائماً از زندگی احساس نارضایتی دارم. با وجود اینکه مشکل مالی ندارم. حالا این وسط هر وقت یاد خدا میافتم یا بهش توکل میکنم، خیلی حال دلم بهتره. ممکنه نمازم رو هم مرتب نخونم یا خیلی دیندار واقعی محسوب نشم، ولی توکل به خدا و اینکه حس کنم همراه منه، خیلی بهم امید میده.»
محراب 57 ساله، معلم بازنشسته که سالهای زیادی را به عنوان مربی پرورشی مدرسه راهنمایی مشغول به کار بوده است، درباره رابطۀ میان امید و دینداری، به مضمونی به نام معنای زندگی اشاره میکند:
«اعتقادات دینی، یک باور امیدبخش است، چراکه پاسخی محکم خواهد بود برای همه ناخوشیها و دردهای این دنیا، برای همه تفاوتها و نابرابریهای مادی، چراکه میدانیم برای صاحب هر دو جهان، تفاوتی میان دارا و ندار، زشت و زیبا نیست و این جهان و همه اتفاقهایش برای امتحان ماست. دین، عامل مهمی برای تحمل سختیها و امید خواهد بود، وگرنه پوچگرایی و باور به مرگ به عنوان پایان همهچیز».
استراتژیها
استراتژيها نشاندهندۀ کنشهاي معنادار کنشگران اجتماعي در راستاي موضوع موردنظر هستند. مژگان 48 ساله، نذر و احسان در دین را راهی برای افزایش امید و تقویت روحیه فردی میداند:
«نذر و نذر کردن هم مانند بسیاری از آیینها و مناسک دینی دیگر دارای معنا و کارکرد خاص خودش برای جامعه انسانی است. در واقع نذر کردن، تحمل فرد رو در مقابل ناملایمات و سختیهایی که به او تحمیل میشه، افزایش میده و امید به حل مشکلات و مصائب و غلبه بر اون رو در فرد افزایش میده و این اطمینان رو به نذرکننده میده که نیروی برتر و خداوند، قابلیت تحمل دشواری کاری را که فرد میخواد انجام بده رو به او میده و نذرکننده را برای رویارویی با این شرایط و وضعیتهای مشابه امیدوار میکنه».
حسین 58 ساله، دکترای علوم سیاسی و هیئتعلمی دانشگاه درباره رابطه امید و دینداری اینگونه توضیح میدهد:
«شاید بهتر باشه صحبتهام رو با اشاره به مضمون کلی یکی از آیههای قرآنی شروع کنم اونجا که میگه: «کسانی که کار نیکی انجام دهند، پاداشی بهتر از آن خواهند داشت و آنان از وحشت آن روز در امانند». فکر کنم واضحه که موضوع احسان و نیکوکاری، چقدر با آرامش روحی و روانی در دنیا و امنیت کامل در آخرت در ارتباطه و چه سعادتی بالاتر از اینکه انسان در دنیا اضطراب و دلهره رو از خودش دور کنه، در آرامش باشه و در آخرت هم در امان».
پیامدها
آخرين بُعد از مدل پارادايمي، مربوط به پيامدهاست. در بخش پیامدها، کاهش خودکشی، افزایش امید به آینده، افزایش امید فردی، افزایش امید اجتماعی و جمعی، افزایش امید مدنی، پویایی و نظم اجتماعی، همبستگی اجتماعی و مشارکت مصالحهجویانه، تقویت عدالت اجتماعی، افزایش نشاط جمعی و فعالیتهای خیرخواهانه، از بین رفتن بیتفاوتی اجتماعی و فردی، مهرورزی اجتماعی و تقویت وجدان جمعی، کمک به نوعدوستی بیشتر و حمایت اجتماعی، ارتقا و بازسازی اعتماد اجتماعی، انسجام و همبستگی اجتماعی، ارتقای اعتماد و کاهش آسیب، تقویت خیرخواهی و رفع بیتفاوتی اجتماعی را شامل میشود.
نسترن درباره امید اجتماعی به نقش بسیار مهم باورهای دینی در جامعه اشاره میکند و بر این باور است که:
«دینداری، نقش مهمی در افزایش امید فردی، افزایش امید اجتماعی و جمعی، افزایش امید مدنی، پویایی و نظم اجتماعی دارد. باعث افزایش امید به آینده میشود. دین، مهمترین عامل امیدبخش در جامعه است. دین باعث افزایش همبستگی اجتماعی میشود. دین، امیدآفرین است. دین باعث کاهش آسیبهای اجتماعی میشود؛ کاهش اضطراب، استرس، غم، افسردگی، ناامیدی، افکار منفی، انزوا، تنهایی، عدم حمایت، ازهمپاشیدگی خانوادهها، طلاق، خیانت، اعتیاد، افکار مربوط به خودکشی و... . دین، عامل انسجام و همبستگی و وحدت است».
پارسا دکترای مدیریت فرهنگی با اشاره به نقش بسیار مهم دین، در افزایش سطح امید اجتماعی بر این باور است که:
«افراد دیندار به صورت کلی از سلامت روانی و اجتماعی بیشتری برخوردار هستند، چراکه به دلیل باورهای دینی، کمتر دچار احساسات منفی میشوند. افراد دیندار، مناسکگرا هم هستند. به دلیل حضور بیشتر در جمع افراد دیندار دیگر، از مشارکت اجتماعی بیشتری برخوردار هستند. اهل صله ارحام هستند و در نتیجه به جمعها گرایش دارند و به احتمال قوی بانشاطتر هستند. از افکار مربوط به خودکشی هم میپرهیزند، حتی بعضاً ناامیدی را گناه کبیره میدانند».
بحث و نتيجهگيري
مدل پارادایمی پژوهش حاضر که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد، در قالب مقولۀ هستهای «عاملیت دینداری در احیای چندوجهی امید اجتماعی»، به زمینهها (علی، مداخلهگر و زمینهای)، استراتژیها و پیامدهایی پرداخته است که از ابعاد و زوایای مختلف، مسئله امید اجتماعی را در میان شهروندان تهران و از پنجره نگاه آنان به تصویر کشیده است. همچنان که والتر بنیامین در مفهوم «نگاه پرندهوار» خود بیان میکند، پژوهشگر زمانی میتواند ناظری ممتاز باشد که بتواند از نگاه تکبعدی پرهیز نموده، با نگرشی جامع و همهجانبه، مسائل را بررسی و کاوش کند.
مدل پارادایمی نقش دینداری در احیای امید اجتماعی
بر اساس این مدل، «امید به آخرت و دریافت پاداش الهی» و «جهانبینی دینی و معنابخشی زندگی» از جمله عوامل مهمی است که در قالب شرایط علی به احیای امید اجتماعی و ارتقای آن کمک میکند. امید به آخرت و دریافت پاداش الهی در اینجا به عنوان یک تسهیلگر وارد شده و با القای مفاهیمی همچون زودگذر بودن، فانی بودن دنیا و باقی بودن آخرت، زندگی دوباره پس از مرگ، دریافت پاداش حقیقی پس از مرگ، جبران سختیها در دنیای پس از مرگ و مواردی اینچنینی که بارها در بیانات مشارکتکنندگان قابل مشاهده است، وجود سختیها و مصائب را برای آنان تسهیل میکند. این یافته با نتایج پژوهشهای مختار و همکاران (1402)، اوپنیکس (2023)، مو و همکاران (2023) و سینگ (2022) همسو است.
درباره مقوله «جهانبینی و معنابخشی زندگی»، از مصاحبههای انجامشده، از جمله مواردی که قابل برداشت است، وجود ویژگی تکثرگرایی است که از جمله ویژگیهای زندگی در دنیا مدرن است. در زندگی مدرن، تنوع مشروع بوده که به واسطه آن، وجود خطوط فلسفی متفاوت برای مردمان متفاوت، مشروع است. به عبارتی دیگر مشارکتکنندگان به عنوان کنشگرانی فعال، نسبت به جهان آفرینش و زندگی انسان، جهانبینیهایی داشتهاند که وجود خدا و زندگی پس از مرگ در آن مورد انکار قرار گرفته است و بر اساس تجربه زیسته برخی از افراد مورد مصاحبه، پایبندی به این تفکرات، افراد را به پوچی و اختلالات روانی- عصبی کشانده است. این یافته با نتایج پژوهشهای مختار و همکاران (1402)، مکوندی و بهزادی (1400)، عبداللهی (1399)، امیرخاننژاد و صباغ (1395) و افشانی و جعفری (1395) بار دیگر تأکید شده است.
در گام بعدي، شرايط زمينهاي مورد توجه قرار ميگيرد که به مجموعة خاصي از شرايط اشاره ميکند كه در يک زمان و مكان خاص جمع شده تا مجموعه اوضاع، احوال و مسائلي را پديد آورند كه اشخاص با عمل و تعاملات خاص به آنها پاسخ ميدهند. از جمله شرايط زمینهساز امید اجتماعی در مشارکتکنندگان این پژوهش، ارتباط با خداوند و تولید محتوای صحیح و نقش آن در هویتیابی دینی آنان است. بر اساس تجربۀ زیستۀ مصاحبهشوندگان این پژوهش، اهمیت ارتباط با خداوند از آنجا ناشی میشود که ارتباط مطلوب با خداوند به آنان، احساس امنیت و حمایت شدن از جانب یک قدرت برتر ارائه میدهد و برای تقویت هرچه بیشتر این ارتباط، افراد انجام هنجارهایی همچون دعا کردن، شکرگذاری و پرستش خداوند در تمامی حالات را در نظر میگیرند. پژوهشگرانی همچون اوپنیکس (2023)، مو و همکاران (2023)، عبداللهی (1399)، مردانیفر و همکاران (1398)، امیرخاننژاد و صباغ (1395) و افشانی و جعفری (1395)، هر کدام در زمینه تأثیراتی که ارتباط با خداوند برای افراد به همراه داشته است، پژوهشهایی انجام دادهاند و به صورت مستمر بر این یافته تأیید کردهاند.
ارتباط با خداوند در تعامل متقابل با عامل زمینهای دیگری با عنوان «تولید محتوای صحیح و نقش آن در هویتیابی دینی» تقویت میشود. برخی از افراد مورد مصاحبه بر این اعتقاد هستند که ترویج دینداری صحیح و عاری از شبهه و انحراف در جهت کسب هویت دینی مثبت، امری اجتنابناپذیر است. در زمینه ایجاد و کسب شناخت صحیح از دین، هرچند مشارکتکنندگان خود را به عنوان مهمترین عامل معرفی میکنند، معتقدند که این موضوع نباید باعث شود که سیاستگذاران کلان در زمینه ایجاد شرایط مناسب برای شناخت صحیح دین، شناسایی و شناساندن راههای صحیح کسب اطلاعات دینی قابل اعتماد، شناسایی و مقابله با جریانهای انحرافی و حمایت از پژوهشهای نوین دینی را فراموش نمایند. مختار و همکاران (1402)، کلانتری و همکاران (1401)، مکوندی و بهزادی (1400)، مردانیفر و همکاران (1398)، امیرخاننژاد و صباغ (1395) و افشانی و جعفری (1395)، هر کدام در حوزههاي مورد پژوهش خود بر شیوههای ارتباط با خداوند و کیفیت این ارتباط، توجه نشان داده و بر نقش شناخت صحیح در شکلگیری هویت افراد و افزایش امید اجتماعی تأکید کردهاند.
در مقابل شرايط زمينهاي، شرايط مداخلهاي وجود دارد که در نقش تشديدکننده، تغييردهنده و در مواقعي هم كُندكنندة پديده (احیای چندجانبه امید اجتماعی) ايفای نقش ميكنند. تعدادی از مشارکتکنندگان در مصاحبههای خود از شرایط آزاردهندهای همچون تنهایی، وجود غیر ارادی استرس و اضطراب، دشواریها، شکستها، رنجهای روحی و جسمی و... یاد کردهاند که در مقاطعی از زندگی، آنان را دچار آزار نموده است، اما با توکل بر خدا و با نگاهی مثبت به این شرایط رنجآور، آن را برای تقویت ایمان و تقوای خود مفید دانستهاند و ایمان دارند که تنها با توکل بر خدا توانستهاند این سختیها را با امید گشایش الهی تحمل نمایند. این دیدگاهها در مقولۀ گزینشی «صبر، تحمل رنج و امید به گشایش الهی» منعکس شده است. محققانی همچون اوپنیکس (2023)، مو و همکاران (2023)، کشوفی (2022)، مختار و همکاران (1402) و مکوندی و بهزادی (1400) با ارائه نتایجی درباره واکنشهای انطباقی، تحملپذیری و انعطافپذیری که افراد دیندار در مقابل شرایط غیر منتظره چالشبرانگیز همچون فقر اقتصادی، بیگانگی اجتماعی، ناامیدی اجتماعی و نارضایتی اجتماعی از خود نشان میدهند، بر نقش تشدیدکنندگی دینداری در احیای چندجانبه امید اجتماعی تأکید کردهاند و یافتههای این پژوهش نیز تأییدی بر این یافتههاست.
در زمينه استراتژيها، مشارکتکنندگان، راههای مختلفي براي افزايش و تقویت امید اجتماعی خود دنبال میکردند. اشاعه مهرورزی و احسان در قالب هنجارهایی چون نذر، از جمله مواردی است که برخی از افراد مورد مصاحبه در زندگی روزمره خود دنبال میکنند و آن را دارای کارکرد میدانند. مصاحبههای صورتگرفته گویای آن است که رفتارهای معنوی و مذهبی مانند نذر و احسان با تقویت ارتباط افراد با نیرویی برتر و خداوند، تحمل افراد را در مقابل ناملایمات و سختیهایی که بر آنان تحمیل میشود افزایش میدهد. اهداف افراد از انجام نذر و احسان با افزایش امیدواری به حل مسائل و مشکلات و غلبه بر آن در ارتباط است که در نهایت به آرامش روحی و روانی آنان در دنیا و آخرت منجر میشود. شرکت در مراسم دینی و انجام مناسکهای مرتبط با آن که با کارکرد مشارکتساز بودن دین و ایجاد نشاط جمعی در ارتباط است، از جمله استراتژیهای دیگری بوده که شرکتکنندگان در زندگی روزمره در مواقعی از اوقات خود دنبال میکنند تا از این طریق پیوندها و روابط خود را مستحکم نموده، به انسجام اجتماعی نائل شوند. این مسئله در قالب مقولۀ «همبستهساز بودن دین» بیان شده است.
در بخشی دیگر از این پژوهش، مشارکتکنندگان از تأثیراتی که امیدواری اجتماعی در زندگی فردی و اجتماعی آنان برجای گذاشته است، بحث میکنند و معتقدند که دینداری با افزایش امیدواری اجتماعی آنان موجب شده است که نسبت به گذشته کمتر به افکار خودکشی دچار شوند، در روابط اجتماعی خود رویکردی مصالحهجویانه در پیش بگیرند، عدالتمحور رفتار نمایند، در فعالیتهای خیرخواهانه بیشتر مشارکت داشته باشند، نسبت به نزدیکان و اطرافیان بیتفاوتی کمتری نشان دهند و... . تمامی این موارد به صورت چرخهای، امیدواری اجتماعی آنان را تقویت میکند.
شکل 1- مدل پارادایمی نقش دینداری در احیای امید اجتماعی
پینوشت
1. ولا تياسوا من روح الله، انه لايياس من روح الله الا القوم الكافرون (يوسف: ۷۸).
2. فلاتكن من القانطين قال ومَن يقنط من رحمة ربه الا الضالون (حجر ٥٥ و ٦٥).
3. ظانين بالله ظن السوء (فتح: ٦).
4. يظنون بالله غير الحق ظن الجاهليه (آل عمران: ١٥٤).
منابع
افشانی، سید علیرضا و زینب جعفری (1395) «رابطه دینداری و امید به آینده در بین دانشجویان دانشگاه یزد»، فصلنامه فرهنگ در دانشگاه اسلامی، سال ششم، شماره 2 (پیاپی 19)، صص 191-210.
امیرپناهی، محمد و دیگران (1397) «سنجش وضعیت امید اجتماعی در استانهای کشور»، چکیده مقالات اولین همایش علمی امید اجتماعی در ایران، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی.
امیرخاننژاد، امیرعلی و محمد صباغ (1394) «بررسی رابطه بین بیگانگی اجتماعی، فقر اقتصادی و اعتقادات دینی با امید به آینده دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مرند»، مطالعات جامعهشناسی، دوره هفتم، شماره، 26، صص 7-19.
تاجبخش، غلامرضا و دیگران (1401) «واکاوی نقش دین در سلامت اجتماعیـ روانی در مواجهه با پاندومی کووید-19»، اسلام و مطالعات اجتماعی، سال دهم، شماره 1 (پیاپی 37)، صص 150-181.
سراجزاده، سید حسین (۱۳۸۴) چالشهای دین و مدرنيه: مقالاتی جامعهشناختی در دینداری و سکولار شدن، تهران، طرح نو.
شجاعی زند، علیرضا (۱۳۹۱) جامعهشناسی دین، تهران، نشرنی.
شریفزاده، فتاح و دیگران (1396) «تأثیر فرهنگ سازمانی و اخلاق حرفهای بر اثربخشی سازمان»؛ فصلنامۀ مدیریت سازمانهای دولتی، سال دوم، شمارۀ 1، صص 7-28.
عباسزاده محمد و دیگران (1395) «مطالعه نقش دینداری در توسعه امید به آینده در بین شهروندان آذرشهر»، دین و سلامت، سال چهارم، شماره ۱، صص 47-56.
عبداللهی، عادل (1399) «بررسی عوامل جمعیتی و اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر امید به آینده در شهر تهران»، مطالعات جمعیتی، دوره ششم، شماره 1 (پیاپی 11)، صص 315-342.
قادری، صلاحالدین و نیلوفر اورعی (1400) «دین و دینداری و کووید 19: بخشی از مسئله، بخشی از راهحل»، مجله مطالعات اجتماعی ایران، دوره چهاردهم، شماره 4، صص 76-105.
کلانتری، حمیدرضا و دیگران (1401) «الگوی دادهبنیاد برساخت امید اجتماعی در رسانه ملی»، پاسداری فرهنگی انقلاب اسلامی، سال دوازدهم، شماره 26، صص 257-286.
گزارش آیندهپژوهی ایران (1397) قابل بازیابی در: www.ayandehban.ir/iran.
طالبی، رها (1403) تبیین امید اجتماعی در شهر تهران و ارایه توصیه های سیاستی، پایان نامه دکتری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.
مالمیر، مهدی (1400) وضعیت امید اجتماعی در ایران، گزارش رصد فرهنگی (18)، نشر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
مختار، جلیل و دیگران (1402) «دوگانۀ امید و یأس اجتماعی در دولت دوازدهم، بررسی عوامل، زمینه و پیامدها»، تغییرات اجتماعی- فرهنگی، سال بیستم، شماره 1، صص 22-59.
مردانیفر، فهیمه و دیگران (1398) «سرمایه اجتماعی و امید به آینده در میان دانشجویان (مطالعه موردی: دانشگاههای شهر بندرعباس)»، مدیریت سرمایه اجتماعی، دوره ششم، شماره اول، صص 85-104.
مشایخی، محمد و دیگران (1401) «بررسی رابطه اعتماد به کیفیت حکمرانی و امید اجتماعی در بین جوانان شهر بوشهر»، ماهنامه جامعهشناسی سیاسی ایران، سال پنجم، شماره 12، صص 2273-2294.
مکوندی، فؤاد و عبدالکریم بهزادی (1400) «بازآفرینی اجتماعی با بهرهگیری از الگوی حکمرانی جامع»، فصلنامه تعالی منابع انسانی، سال دوم، شماره 2، صص 18-40.
مؤمنی، مریم و دیگران (1394) «بررسی رابطه دینداری و امیدواری اجتماعی در دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر شیراز»، جامعهشناسی کاربردی، سال بیستوششم، شماره 3، صص 195-208.
Frumkin, H. (2022) Hope, Health, and the Climate Crisis. The Journal of Climate Change and Health, 100115.
Keshoofy, A. (2022) Predictors of Hope and Hopelessness in Post-Secondary Students (Doctoral dissertation, University of Guelph).
Krafft, A. M., Perrig-Chiello, P., & Walker, A. M. (Eds.) (2018) Hope for a good life: Results of the hope-barometer international research program (Vol. 72) Springer.
Long, K. N., Kim, E. S., Chen, Y., Wilson, M. F., Worthington Jr, E. L., & VanderWeele, T. J. (2020), The role of hope in subsequent health and wellbeing for older adults: An outcome-wide longitudinal approach. Global Epidemiology, 2, 100018.
Marciano, H., Eshel, Y., Kimhi, S., & Adini, B. (2022) Hope and Fear of Threats as Predictors of Coping with Two Major Adversities, the COVID-19 Pandemic and an Armed Conflict. International Journal of Environmental Research and Public Health, 19(3), 1123.
Merriam, S. (2009) Qualitative Research: A Guide to Design and Implementation. San Francisco: Jossey-Bass.
Mo, Y., Zhao, J., & Tang, T. L. P. (2023) Religious beliefs inspire sustainable HOPE (Help Ourselves Protect the Environment): Culture, religion, dogma, and liturgy—The Matthew Effect in religious social responsibility. Journal of Business Ethics, 184(3), 665-685.
Ngai, S. S. Y., Cheung, C. K., Zhou, Q., Zhang, J., Ng, Y. H., Yu, E. N. H., ... & Wong, L. M. (2023) Hope, career competency, and social well-being among non-engaged youth in Hong Kong: a longitudinal network analysis. Current Psychology, 1-16.
Singh, S. (2022) Psychological Well-Being of Youth: The Role of Gratitude and Hope. Journal of Psychology and Behavior Studies, 2(1), 01-04.
Snyder, C.R. (2000) Handbook of hope. copyright © by Academic press.
Upenieks, L. (2023) “The assurance of things hoped for, the conviction of things not seen”: racial differences in the effects of changes in religiosity and hope in later life. Journal of Religion, Spirituality & Aging, 35(2), 112-138.
[1] * دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران rahatalebiardakani@gmail.com
[2] ** نویسنده مسئول: استاد گروه جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران zare@khu.ac.ir
[3] *** دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران Reza_safaryshali@khu.ac.ir
[4] **** دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران alireza.karimi@khu.ac.ir
[5] . Upenieks
[6] . Mo
[7] . Keshoofy
[8] . Peterson and Seligman
[9] . Carol Ryff
[10] . Snyder
[11] . Krafft et al
[12] . Bryant and Ellard
[13] . Georg Wilhelm Friedrich Hegel
[14] . Karl Heinrich Marx
[15] . David Émile Durkheim
[16] . Charles Horton Cooley
[17] . Clifford James Geertz
[18] . Peter Ludwig Berger
[19] . Charles Young Glock
[20] . Rodney William Stark
[21] . Yung
[22] . Bergin