بررسی نقش حیاط در ارتقاء کارایی عملکردی مدارس ایران (موردکاوی: مدرسه مروی، البرز، کمال و سلمان)
الموضوعات :فرزانه نریمانی 1 , ملیحه تقی پور 2 , علی اکبر حیدری 3
1 - دکتری گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز
2 - دانشیار گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز
3 - دانشیار گروه معماری، دانشگاه یاسوج، یاسوج
الکلمات المفتاحية: مان فضایی, حیاط, کارایی عملکردی, مدرسه, نحو فضا.,
ملخص المقالة :
حیاط در ساختار فضایی معماری سنتی ایرانی از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و علاوه بر کاربردهای اقلیمی و جغرافیایی، از منظر طراحی معماری و عملکردی نیز حائز اهمیت بوده است بهاینترتیب که با قرارگیری آن در مرکز بنا و چینش سایر فضاها پیرامون آن، علاوه بر تأمین نور و منظر مناسب برای فضاهای اطراف خود، کیفیات دسترسی به آنها و همچنین نوع و میزان استفاده از آنها توسط کاربران را نیز تحتالشعاع قرار میداده است. این عضو ضروری مدارس ایران در مدارس امروزی به دلیل کمبود زمین و باتوجه به تراکم ابنیه از ساختار کالبدی فضایی بسیاری از مدارس حذف و یا به لحاظ پیکرهبندی مکان آن تغییر کرده است و نقش آن در تغییر کارکرد عملکردی بنا نادیده گرفته میشود. هدف، پژوهش حاضر را در راستای بررسی نقش حیاط بر کارایی عملکردی مدارس سوق داده است و عواملی چون نوع هندسه حیاط و موقعیت قرارگیری آن در پیکره بندی بنا، مورد سنجش قرار گرفته و پس از بررسی ادبیات پژوهش، شاخصهای مرتبط با کارایی عملکردی فضا استخراج و معرفی میگردد و در مرحلة بعد، بهمنظور تحلیل میزان کارایی عملکردی، از دو ابزار ترسیم گراف و همچنین نرمافزار Depthmap استفاده میشود. در مجموع، روش تحقیق کمی و کیفی خواهد بود و چهار مدرسه سنتی و معاصر بهعنوان نمونه موردی انتخاب گردیده است. نتایج نشان میدهد که وجود حیاط با الگوی مرکزی و با هندسه مستطیل یا مربع، بیشترین مقدار کارایی عملکردی، انعطافپذیری، یکپارچگی و نیز قابلیت دسترسی مناسب به فضاها را در مدارس ایجاد میکند.
امینزاده گوهرریزی، بهناز (1378) حیاط مسجد: بررسی سیر تاریخی و تحول، مجموعه مقالات همایش معماری مسجد در گذشته، حال، آینده، جلد1، دانشگاه هنر، تهران.
پیرنیا، محمد کریم (1384) آشنایی با معماری اسلامی ایران، تدوین: غلامحسین معماریان، چاپ دهم، تهران، انتشارات سروش دانش.
پیوستهگر، یعقوب و علی اکبر حیدری و مریم کیایی (1395) ارزیابی نقش حیاط در ارتقای راندمان عملکردی «خانه»، نشریه صفه، دوره26، شماره73.
جعفری، عاطفه و حامد ایمانطلب (1395) بررسی و تحلیل عناصر و الگوهای تاریخی معماری مدارس سنتی ایران، نشریه مطالعات جغرافیا، عمران و مدیریت شهری: دوره دوم، شماره4.
حیدری، علی اکبر و یعقوب پیوستهگر و مریم کیایی (1395) تحلیل دانهبندی بلوکهای مسکونی از منظر جرمشناسی با استفاده از تکنیک نحو فضا، هنرهای زیبا، دوره 21، شماره3.
رجبی، پرویز (1355) معماری ایران در عصر پهلوی، تهران، دانشگاه ملی ایران.
سمیع آذر، علیرضا (1376) تاریخ تحولات مدارس در ایران، تهران، سازمان نوسازی و تجهیز مدارس.
سلطانزاده، حسين (1390) نقش جغرافيا در شكلگيرى انواع حياط در خانههای سنتى ايران، در فصلنامة علمى پژوهشى پژوهشهای جغرافياى انسانى، ش 75.
سمرقندی، ابوطاهر (1343) سامریه، ترجمه ايرج افشار، تهران، فرهنگ ايران زمین.
طاهر سیما، سارا و هما ایرانی بهبهانی و کاوه بذرافکن (1394) تبیین نقش آموزشی فضای باز در مدارس ایران با مطالعه تطبیقی مدارس سنتی تا معاصر (نمونههای موردی: مدرسههای چهارباغ، دارالفنون و البرز)، دوره67.
معماريان، غلام حسین (1373) آشنایی با معماری مسکونی ایرانی گونهشناسی درونگرا، دانشگاه علم و صنعت ايران، تهران.
مهدوینژاد، محمدجواد (1381) هنر اسلامي در چالش با مفاهیم معاصر و افقهاي جديد، مجله هنرهاي زیبا، شماره 12.
مهدوینژاد، محمدجواد و مجید منصورپور و محمد هادیانپور (1393) نقش حیاط در معماری معاصر ایران، فصلنامه شهر ایرانی اسلامی، شماره 15.
قمی، عباس (1380) کلیات مفاتیح الجنان، ترجمه صبا، تهران.
هاشمنژاد، هاشم و شیرین شاهیده (1390) مفهوم فضای باز و بررسی چگونگی كالبد حیاط در مسکن به منظور افزايش آسايش و ترفیع نیازهای انسان در عصر حاضر، ماهنامه علمی تخصصی- پژوهشی پیام مهندس، شماره 55.
Bustard, W, (1999) Space, evolution, and function in the houses of Chaco Canyon. Environment and Planning B: Planning and Design, 26 (2).
Campos, M. Lemlij, M. and Manning, S. (2007) The Role of the Building Layout in the Delivery of Social Work Services. Proceedings of the 6th International Space Syntax Symposium, Istanbul.
Haq. S . (1999) “Can Space syntax Predict Environmental Cognition”, Proceedings: 2th International Space Syntax Symposium.
Hillier, Bill (1985) The Nature of the Artificial: the Contingent and the Necessary in Spatial Form in Architecture, Geoforum 16 (2).
------------ (1993) Specifically Architectural Theory: A Partial Account of the Ascent from Building as Cultural Transmission to Architecture as Theoretical Concretion. Harvard Architectural Review, Rizzoli International Publications, Inc., Volume 9.
------------ (1993) The Common Language of Space: a way of looking at the social, economic and environmental functioning of cities on a common basis.
------------ (2007) “Space is the Machine”, Cambridge, Cambridge University Press.
------------ (2008) Space and spatiality what the built environment needs from social theory, Building Research & Information, 26.
Hillier, Bill & Hanson, J. (1984) The social logic of space, Cambridge, Cambridge University.
Ibrahim .N. & J. Yahya & S. Ahmad & A. Almhafdy. (2013) “Analysis of the Courtyard Functions and its Design Variants in the Malaysian Hospitals”, in Procedia- Social and Behavioral Sciences, No. 105.
Khan. N, (2012) “Analyzing patient flow: reviewing literature to understand the contribution of space syntax to improve operational efficiency in healthcare settings”. Proceedings: 8 th International Space Syntax Symposium, Santiago de Chile.
Klarqvist. B, (1993) A space syntax glossary, nordisk arkitektur for skning, (2).
Lang, J. T. (1987). Creating architectural theory: The role of the behavioral sciences in environmental design. New York: Van Nostrand Reinhold Company Inc.
Manum . BILL (2009) A- graph complementary software for axial- line Analysis In:Proceeding of the 7th International Space Syntax Symposium, Stockholm,Sweden,070. Meir, I,A,Pearlmutter,D &Etzion,Y,(1995),On the microclimatic behavior of two semi-enclosed attached courtyards in ahot dry region,Building and Environment,30(4). Mostafa, A & F, Hassan (2013) Mosque layout design, An ana- lytical study of mosque layouts in the early ottoman period, Frontiers of Architectural Research.
Mustafa, A & F, Hassan (2013) Mosque layout design, An ana-lytical study of mosque layouts in the early ottoman period, Frontiers of Architectural Research.
Penn. A, Desyllas. J, Vaughan. L, (1999) The Space Of innovative: interaction and Communication in the Work Environment , Environment and planning B : planning and design, 26.
Peponis. J, (1985) The spatial culture offactories. Human Relations, 38.
Peponis ,J., Zimring, C.,Choi, Y. K. (1990). Finding the building in wayfinding. Environment and Behavior 22.
Van Manen. M, (2006), Writing qualitatively, or the demands of writing, Qualitative Health Research: An International, Interdisciplinary Journal 16(5): .722-713.
Vitruvius, (1960). The Ten Books on Architecture (M. H. Morgan, Trans.). New York: Dover Publication, p. 168.
Young. K, J. Chung, E. Kong, H. Shin, J. Heo. (2015), A study on the design methodologies for activating large-scale underground commercial complexes, Proceedings of the 10th International Space Syntax Symposium.
فصلنامه علمي «مطالعات شهر ایرانی- اسلامی»
شماره پنجاه و چهارم، زمستان 1402: 32-1
تاريخ دريافت: 05/02/1402
تاريخ پذيرش: 15/07/1403
نوع مقاله: پژوهشی
بررسی نقش حیاط در ارتقا کارایی عملکردی مدارس ایران1
(موردکاوی: مدرسه مروی، البرز، کمال و سلمان)
فرزانه نریمانی2
ملیحه تقیپور 3
علی اکبر حیدری4
چکیده
حیاط در ساختار فضایی معماری سنتی ایرانی از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و علاوه بر کاربردهای اقلیمی و جغرافیایی، از منظر طراحی معماری و عملکردی نیز حائز اهمیت بوده است بهاینترتیب که با قرارگیری آن در مرکز بنا و چینش سایر فضاها پیرامون آن، علاوه بر تأمین نور و منظر مناسب برای فضاهای اطراف خود، کیفیات دسترسی به آنها و همچنین نوع و میزان استفاده از آنها توسط کاربران را نیز تحتالشعاع قرار میداده است. این عضو ضروری مدارس ایران در مدارس امروزی به دلیل کمبود زمین و باتوجه به تراکم ابنیه از ساختار کالبدی فضایی بسیاری از مدارس حذف و یا به لحاظ پیکرهبندی مکان آن تغییر کرده است و نقش آن در تغییر کارکرد عملکردی بنا نادیده گرفته میشود. هدف، پژوهش حاضر را در راستای بررسی نقش حیاط بر کارایی عملکردی مدارس سوق داده است و عواملی چون نوع هندسه حیاط و موقعیت قرارگیری آن در پیکره بندی بنا، مورد سنجش قرار گرفته و پس از بررسی ادبیات پژوهش، شاخصهای مرتبط با کارایی عملکردی فضا استخراج و معرفی میگردد و در مرحلة بعد، بهمنظور تحلیل میزان کارایی عملکردی، از دو ابزار ترسیم گراف و همچنین نرمافزار Depthmap استفاده میشود. در مجموع، روش تحقیق کمی و کیفی خواهد بود و چهار مدرسه سنتی و معاصر بهعنوان نمونه موردی انتخاب گردیده است. نتایج نشان میدهد که وجود حیاط با الگوی مرکزی و با هندسه مستطیل یا مربع، بیشترین مقدار کارایی عملکردی، انعطافپذیری، یکپارچگی و نیز قابلیت دسترسی مناسب به فضاها را در مدارس ایجاد میکند.
واژههای کلیدی: چیدمان فضایی، حیاط، کارایی عملکردی، مدرسه، نحو فضا.
[1] . این مقاله برگرفته از رساله دکتری «فرزانه نریمانی» با عنوان «تحلیل تحولات فضایی عملکردی مدارس در دوره گذار با تکیه بر مفهوم کارایی عملکردی (نمونه موردی مدارس دوره قاجار و پهلوی تهران)» است که به راهنمایی دکتر «ملیحه تقی پور» و مشاوره دکتر «علی اکبر حیدری» در دانشکده معماری دانشگاه شیراز در حال انجام است.
[2] * نویسنده مسئول: دکتری گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران Narimanii.farzane@gmail.com
[3] ** دانشیار گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران malihetaghipour65@gmail.com
[4] *** دانشیار گروه معماری، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران aliakbarheidari.iust@gmail.com
مقدمه
حیاط از جمله عناصر اصلی موجود در مدارس است که از دیرباز نقشی مهم در عملکردهای اجتماعی و مذهبی داشته است عنصر حیاط در ساختار فضایی مدرسه از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است و علاوه بر کاربردهای اقلیمی از منظر عملکردی نیز حائز اهمیت فراوانی بوده است به این معنی که در ساخت مدرسه، در مواردی که قصد ساختن مدرسه حیاطدار در ذهن سازندگان وجود داشته است در ابتدا حیاط را با یکشکل کاملاً منظم در پیکرهبندی بنا مکانیابی نموده و سپس سایر عناصر از جمله حجرهها، ایوانها و...را حول آن بر پا مینمودند (امینزاده، 1387: 32). حیاط مرکزی، نشانی از احساس مسلمانان نسبت به فضا و به خصوص فضای معنوی به شمار میرفته و بعدها در فرهنگ معماری اسلامی از نظر کاربردی از لحاظ سمبلیک به اوج خود رسیده است بدیهی است که مرکزیت در اسلام، نمادی از وحدت است و اساس بازتاب کیفیتی است که در بطن آن وحدت نهفته است (جعفری و همکاران، 1395: 66). با این احتساب چنین به نظر میرسد که حیاط مرکزی نه تنها در ساختار هندسی و فضایی بنای مدرسه مد نظر قرار داشته بلکه عاملی وحدت بخش و مکانی برای حضور و تعامل مردم به عنوان یک فضای شهری نیز به شمار میرفته است و این موضوع بر اهمیت اجتماعی و فرهنگی آن نیز صحه میگذارد (حیدری و دیگران، 1395: 92). به این معنی که زمانیکه فضایی در یک پیکره بندی خاص به گونهای قرارگیرد که میزان نفوذ فعالیتهای غیر مرتبط در آن کاهش و در مقابل امکان خدمات رسانی به فضاهای مجاور آن افزایش یابد، میتواند بهتر مورد استفاده کاربران قرار گیرد که در چنین حالتی فضا کارآمد تلقی شده و بـه تعبیـری دارای کارایی عملکردی بالاتری است (Mustafa and Hasan, 2013: 69). این در حالی است که در مدارس امروزی با توجه به تراکم ابنیه و مشکلات مربوط به زمین، در بسیاری از مدارس حیاط از کالبد فضا حذف ویا به لحاظ پیکره بندی، مکان آن تغییر کرده است. به این معنی که در ساخت مدرسه، آنچه پس از ساخت بنا باقی میماند، تحت عنوان حیاط مورد استفاده قرار میگیرد (حیدری و دیگران، 1395: 92). لذا بدیهی است که در چنین حالتی حیاط دیگر آن ماهیت وحدتبخش خود را نداشته و تنها به محلی برای عبور تبدیل شده است بر همین اساس پژوهش حاضر ضمن تحلیلی حیاط در معماری گذشته و معاصر مدارس، نقش آن بر کارایی عملکردی بنا را مورد تحلیل قرار میدهد و با توجه به شاخصهایی چون موقعیت آن در پیکره بندی فضا و همچنین داشتن هندسه منظم یا نا منظم، به تحلیل این مهم میپردازد. با این توضیح سوالات تحقیق در قالب موارد زیر قابل بررسی است:
حیاط بهعنوان یکی از عناصر اصلی در پیکرهبندی مدارس چگونه میتواند بر ارتقای کارایی عملکردی آن تأثیرگذار باشد؟
باتوجهبه ضرورت حیاط در ارتقای کارایی عملکردی مدارس، مناسبترین ساختار هندسی حیاط به چه شکل است؟
مکانیابی مناسب حیاط در جهت ارتقای کارایی عملکردی مدارس چگونه است؟
پیشینه پژوهش
در رابطه بررسی میزان کارایی عملکردی با استفاده از روش نحو فضا، پژوهشهای متعددی به انجام رسیده است. به طور مثال در مقالهای، خان به بررسی و تبیین شاخصهای کارایی عملکردی در مدارس پرداخته است و نقش هر یک از مؤلفههای کارایی فضایی را در راستای بهینهسازی چیدمان فضای داخلی بناهای درمانی، طبق تعاریف مربوط به آن مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده است (Khan, 2012: 12). سمیع آذر در کتاب «تاریخ تحولات مدارس» در ایران به بررسی تاریخی مدارس ایران پرداخته و تحولات كالبدي مدارس را در چهار بخش پیش از اسلام، دوران اسلامی، دورۀ صفوی، و دوران معاصر (پیدایش مدارس جدید)، از دريچه تحولات فرهنگي و نظام آموزشي مورد توجه و بررسي قرار داده است (سمیع آذر، 1376: 49). نتايج تحقیق در مقاله (بازتعریف حیاط براساس بعد ساختاری خانههای سنتی یزد) بر اين تأكید دارد كه حیاطهای امروزی در اين روند رو به رشد جوامع امروزی، به عنوان فضايی برای پاسخگويی به نیازهای مختلف جسمی، روحی و روانی ساكنان نیست و به پسماندهای از ساختوساز كالبدی بنا تبديل شده است. آنها عواملی از جمله فرهنگ و ويژگیهای جامعهشناختی (فردگرا بودن و جامعهگريز بودن افراد حاكی از روابط اجتماعی پايین و در نتیجه كاهش نقش حیاط در زندگی روزمره انسان امروز)، عامل اقتصاد (گرانی قیمیت زمین)، عامل تکنولوژی، عامل سیاست (تیپولوژی مسکن)، را جزو عوامل گذر از حیاط سنتی میدانند (هاشمنژاد و شاهیده، 1390: 18). عموما در پژوهشهاى مذكور، از روشهايى چون استفاده از روابط رياضى نحوى، كه با استفاده از خروجیهای نرم افزار Agraph نيز قابل بهره بردارى است همچنين استفاده از نرم افزار Depthmap و ارزيابى با تئورىهای نظرى نحو فضا، به بررسى موضوع کارایی فضا پرداخته شده است. با این حال در پژوهشهای داخلی، تاكنون در خصوص موضوع بررسى جايگاه حياط در ساختار كالبدى مدرسه پژوهشی انجام نشده است. بر این اساس پس از بررسی ادبیات پژوهش، عواملی چون نوع هندسه حیاط و موقعیت قرارگیری آن در پیکرهبندی بنا، مورد سنجش قرار گرفته و مفهوم کارایی عملکردی فضا و شاخصهای مرتبط با آن استخراج و معرفی میگردد و عوامل مؤثر بر آن به عنوان یکی از ویژگیهای محیطی تبیین میگردد.
مبانی نظری پژوهش
مفهوم حیاط: حیاط در فرهنگ دهخدا، به معنی محوطه و هر جای ديوار بسته، سرا و خانه آمده است. واژههای ديگری مثل ساحت، صحن، میان سرا و صحن ســرا نیز به همین معنی است (معماريان، 1373: 131) حیاط مركزی نامی است كه به طور معمول به انواع متنوعی از حیاطها گفته میشود كه در آن دستکم در يک سمت و دست بالا در چهار سمت آن فضای ساخته شده وجود دارد و تنها يا مهمترین و اصلیترین فضا برای تأمین نور، تهويه، ارتباط درونی و برخی كاركردهای ديگر است. جای گرفتن فضاهای ساخته شده پیرامون حیاط و به ویژه در حیاط خانههای بزرگ و بسته شدن اینگونه حیاطها در چهار سمت با اتاقها يا با ديوار، سبب نامگرفتن آن به حیاط مركزی شده است. در متون كهن آن را میان سرا خواندهاند (سمرقندی، 1343: 52). بوركهارت در كتاب خود حیاط را از مظاهر خانههای مسلمانان به شمار آورده است. او در اين مورد چنین نوشته است: «خانههای مسلمانان از حیاطهایی درون خويش روشنايي و هوا میگیرند، نه از خیابان. هرگاه به نقشه شهرهاي اسلامي بنگريد میبینید كه در كنار خیابانهای عمده سراسري رشته بنبستها و کوچههای پیچدرپیچ قرار گرفتهاند كه راه آمدوشد خانههای انبوه و پرشماري هستند» (مهدوینژاد، 1381: 26)؛ بنابراین حیاط فضای با اهمیتی در مدرسه تلقی میگردد که حیات فضاهای پیرامون تحتتأثیر كاركردهای اين كالبد روباز است. در این بخش، ابتدا به بررسی نقش حیاط (با تأکید بر هندسه و مکانیابی آن) پرداخته میشود سپس باتوجهبه موضوع پژوهش، دیدگاه تئوریسینهای نحو فضا در ارتباط با کارایی عملکردی فضا و عوامل مؤثر بر آن مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت به ارائه چارچوب نظری دراینخصوص پرداخته میشود.
انواع الگوهای حیاط در پیکرهبندی مدارس
شواهد تاریخی نشان میدهد که حیاط در مدرسه از ابتدا یکی از بخشهای اصلی پیکرهبندی فضایی به شمار میرفته است بهنحویکه از نخستین مدارس تا دوران معاصر، فضای باز یا به تعبیری حیاط، حضوری چشمگیر داشته است. با تعمیق در نمونههای تاریخی این موضوع برداشت میشود که حیاط در مدرسه، چیزی بیش از یک فضای تقسیم و یا صرفاً تنوع معمارانه است. از منظر اسلام، برخی از عبادات باید حتماً در فضای باز انجام گیرد که از جمله آنها میتوان به نمازهای اعیاد فطر و قربان، نماز روز عرفه و مواردی ازایندست اشاره نمود (قمی، 1361: 28). این موضوع بر لزوم وجود حیاط در ساختار پیکره بندی مدرسه نیز صحه میگذارد. این در حالی است که در دوران معاصر، بنا به دلایل مختلف بسیاری از مدارس فاقد حیاط بوده و یا بخش کوچکی از زمین که بصورت غیر مسقف در نظر گرفته میشود را به عنوان حیاط در نظر میگیرند. این در حالیست که از این فضا صرفاً به منظور عبور و مرور استفاده میشود (امینزاده، 1378: 34).
چگونگی تركیب فضاهای سرپوشیده با فضاهای باز، یكی از موضوعات مهم در طراحی و ساخت فضاهای مختلف معماری است در همین ارتباط، عوامل و پدیدههای گوناگونی بر نحوه شکلگیری فضاهای باز و چگونگی تركیب آنها با فضاهای بسته نقش دارند که از جمله آنها میتوان به نوع کارکرد آن در ساختار بنای موردنظر اشاره نمود (سلطانزاده، 1390: 70). حیاط در مدارس سنتی بیشتر به شکل مستطیل و یا مربع ساخته میشده است که در قالب الگوهای مختلف چون چهار طرف محصور مییافته است (Meir, Pearlmutter, and Etzion, 1995: 566). این در حالی است که باگذشت زمان و به واسطه عوامل مختلفی چون محدودیت توپوگرافی، سایت، جهت ساختمان و... اشکال جدیدی چون T L, U, و یا حتی Y شکل نیز در طرح هندسی حیاط ظاهر شده است (Ibrahim, 2013: 44).
معرفی الگوها
الگوهای حیاط را میتوان به دو دسته هندسی و بدون هندسی تفکیک نمود:
الگوهای هندسی: در اين الگو، هندسة حیاط مشخصکنندة هندسه بناست حتی در زمینهای با مرزهای بدون هندسه، الگوهای حیاط تأثیر زيادی دارند و نوع سکونت، حركت، مکث، استراحت و ارتباطات فضايی را در بنا شکل میدهند. مهمترین ویژگیهای الگوهای هندسی، محوربندی حیاط است كه سبب تنوع فضاها میگردد. دو الگوی مربع و مستطیل از اصلیترین الگوها به شمار میروند و ساير الگوهای هندسی مانند ذوزنقه، چندضلعیها (هشتضلعی) و حیاطهای تركیبی (از تركیب و كنار هم قرار گرفتن دو الگوی هندسی يکسان يا متفاوت) از الگوهای ثانويه محسوب میشوند (مهدوینژاد و همکاران، 1393: 38).
الگوهای بدون هندسه: اين دسته از الگوها كه با استفاده از هندسه حیاط ساير فضاها را پرورش میدادند، در طبقة همکف بسیار محدود هستند و كاربرد آن بیشتر در حیاط طبقات اين الگوها از تطابق با محدودة بالاتر (مهتابی) ديده میشود. معمولاً این الگوها از تطابق با محدوده زمین به وجود میآیند از يک يا دو سمت به واسطه ديوار بلند، از كوچه و فضاهای عمومی جدا میشوند. از آن جايی كه تقریباً از محوربندی الگوی هندسی در اين نوع وجود ندارد، برخی از فضاهای اصلی نشیمن، كه قبلاً در مركز اضلاع در راستای محور قرار میگرفتند، در گوشههای حیاط جا یافتهاند. هم چنین تأكیدی كه به وسیلة محورها بر اینگونه فضاها میشد کمرنگتر گرديده و حتی نوع معماری اين فضاها از عظمت فضاهای هندسهگرا فاصله گرفته و کمارزشتر شدهاند (مهدوینژاد و همکاران، 1393: 39).
کارایی عملکردی
مفهوم کارایی در لغتنامه فارسی به معانی همچون راندمان، کارکرد، قابلیت و... تعبیر شده است. این واژه در قالب مفهوم کارایی نخستینبار در نظریات ویتروویس مطرح گردید. وی سه عامل استحکام، کارایی و زیبایی را اساسیترین و ضروریترین شاخصهای یک بناهای مطلوب تعریف کرد (Vitruvius, 1960: 89) (شکل 1). بنا به این تفسیر از فضا، طراحان باید با هدف پدیدآوردن شرایطی مطلوب و مناسب، محیط را بهگونهای طراحی و سازماندهی میکردند که علاوه بر داشتن استحکام و زیبایی لازم، قابلیت تأمین بیشترین سطح از نیازهای استفادهکنندگان از فضا را نیز داشته باشد. در همین خصوص، یکی از مهمترین مقاصد بشر در راستای بهبود زندگی فردی و اجتماعی، دستیابی به عملکرد مناسب و کارآمد بنا است. یک محصول زمانی که دارای هدف و معنی مشخص باشد و در جایگاهی درست از آن استفاده شود، دارای عملکرد مطلوبی خواهد بود که یکی از جنبههای قابلیتهای فضا در راستای عملکرد مطلوب آن، داشتن چند عملکرد بالقوه بهجای یک عملکرد ثابت و بالفعل است (حیدری و همکاران، 1395: 93).
شکل 1: مفهوم لغوی کارایی
ادبیات کارایی در شاخههای گوناگون معماری
مفهوم کارایی در ادبیات مرتبط با فضای معماری، از سه دیدگاه قابل بررسی است (شکل2). دیدگاه اول کارایی عملکردی یک فضا را در میزان تأمین شرایط آسایشی افراد استفادهکنندگان از آن فضا، از جمله شرایط مربوط به گرمایش، سرمایش، تأمین نور، تهویه و مواردی از این قبیل تعریف میکند. در این رویکرد، هر چقدر که یک فضا، شرایط تأمین آسایش انسان را در ارتباط با متغیرهای مذکور فراهم آورد، دارای کارایی بالاتری خواهد بود (Mustafa and Hassan, 2013: 23). رویکرد دوم مفهوم کارایی عملکردی را در علوم رفتاری و در حوزه روانشناسی محیط مورد بررسی قرار میدهد. در این رویکرد منظور از کارایی عملکردی یک محیط، میزان توانایی آن محیط در پاسخگویی به نیازهای مختلف جسمی و روانی استفادهکنندگان از آن است که از جمله این نیازها میتوان به مواردی چون امنیت، آرامش، سرزندگی، تعلق خاطر و مواردی از این قبیل اشاره نمود (Lang, 1987: 54). سومین رویکردی که به بررسی مفهوم کارایی عملکردی یک محیط میپردازد، رویکرد نحو فضا است (Mustafa and Hassan, 2013: 24). این روش، میزان کارایی یک ریز فضا در یک نظام پیکرهبندی فضایی، در میزان استفادهپذیری آن توسط کاربران معرفی مینماید. در این ارتباط شاخصهایی چون موقعیت استقرار فضای مورد نظر در ساختار کلی بنا، میزان پیوند و ارتباط آن با فضاهای مجاور خود، میزان دسترسی به فضای مذکور، میزان عمق فضای مورد نظر نسبت به ورودی و مواردی از این دست، در میزان کارایی آن فضا تأثیرگذار هستند (Van Manen, 2006: 716). بر این اساس با توجه به اهداف پژوهش که بررسی کارایی عملکردی فضا در قالب کالبد فضاهای آموزشی تعریف شده است و از دریچه روابط کالبدی- عملکردی به فضا مینگرد، از رویکرد سوم به منظور بررسی ساختار فضا در راستای کشف مؤلفههای کارایی عملکردی در مدرسه میپردازد.
شکل 2: عوامل مؤثر بر کارایی عملکردی فضا در قلمرو معماری.
حوزه کالبدی- فیزیکی محیط
پیشرفتهای حاصل شده در علم معماری بیانگر این مهم است که بسیاری از محدودیتهای ساختمان نظیر فن ساختمانسازی، محدودیتهای اقلیمی، استفاده از مصالح بومی و... نمیتواند مانعی در جهت ساخت فضاهای انسانی شود. اما اهمیت روابط عملکردی موضوعی متفاوتی است که برایناساس بهطورقطع تا زمانی که انسان در چنین کالبدهایی زندگی کند، در فضاهایی که به لحاظ عملکردی و روابط فیزیکی دچار مشکل است، قادر به زندگی نخواهد بود و یا کاربر فضا در آنها با مسائلی روبهرو است که ممکن است پس از مدتی با مشکلات یا تغییرات رفتاری مواجه شود؛ لذا روابط مطلوب عملکردی فضا از جایگاه ویژهای در پیکرهبندی فضا برخوردار است، درحالیکه به نظر میرسد کمتر به بررسی اهمیت آن پرداخته شده است.
یکی از روشهایی که به ارزیابی کالبد فضا از منظر مطلوبیت عملکردی آن میپردازد تکنیک نحو فضا است. این رویکرد که بیش از هر چیز امکان این را دارد که اطلاعاتی را جهت بررسی ساختار چیدمان فضا ارائه نماید، میزان کارایی یک بنا را در میزان استفادهپذیری آن توسط کاربران معرفی میکند. در این ارتباط شاخصهایی چون موقعیت استقرار فضای موردنظر در ساختار کلی بنا، میزان پیوند و ارتباط آن با فضاهای مجاور خود، میزان دسترسی به فضای مذکور و مواردی ازایندست در میزان راندمان فضای موردنظر تأثیرگذار هستند. تحقیقات حوزة نحو فضا به ارائه روشهایی کمی جهت تحلیل فضا پرداخته است که به درک چگونگی عملکرد فضا کمک میکند. این تجزیه و تحلیلها به بررسی چگونگی توزیع فضایی، الگوی حرکت و حضورپذیری در فضا میپردازد (Hillier and Hanson, 1984: 104) .
بیل هیلیر در کتاب «فضا ماشین است» تعریف کارایی عملکردی را اینگونه بیان میکند که «بهرهوری به معنی بهحداقلرساندن میزان نفوذ گروههای نامربوط به یکدیگر و سازماندهی مناسب فضاهای مرتبط در کنار هم است به نحوی که کارایی آنها در گرو خدماترسانی مناسب به یکدیگر باشد (Hillier, 2007: 106). این نوع سازماندهی فضایی منجر به شکلگیری روابط کارآمد اجتماعی میشود». برایناساس به کمک برخی از شاخصهای آن نظیر عمق، اتصال، همپیوندی، انواع دسترسیها و... میتوان به بیان برخی از قابلیتهای فضا پرداخت. این روش، اطلاعاتی جهت توصیف پیکرهبندی فضا و درک چگونگی روابط فضایی به پژوهشگران ارائه میکند. همچنین این تکنیک قادر به پیشبینی رفتار انسان در چارچوب محیط انسانساخت نیز است (Peponis and et. Al, 1984: 97). به طور مثال عمیق بودن زیاد فضاها در برخی از عملکردهای جمعی موجب افزایش جرمپذیری محیط و نبود احتمال استفاده مناسب از آن میشود. این در حالی است که ایجاد عمق و فضاهای تودرتو، بخصوص در مدارس سنتی موجب خلق کیفیتی میگردد که در صورت فقدان آن به نوعی عملکرد فضا دچار اغتشاش و آشفتگی و در نتیجه آن بخشی از فضا ناکارآمد میگردد. طبق تعریف کارایی بهینه فضا که با شاخصهای نحوی قابلبررسی و اثبات است، کارایی بهینه فضا به معنی به حداقل رساندن میزان نفوذ فعالیتهای غیرمرتبط بر یکدیگر و همچنین سازماندهی فضایی فعالیتهای مرتبط در کنار یکدیگر است، بهطوری که بهرهوری مناسب آنها در گرو خدماترسانی بهینه به یکدیگر است. این نوع از سازمان فضایی، در کنار افزایش کارایی عملکردی، منجر به شکلگیری روابط اجتماعی کارآمد نیز میگردد (Hillier, 1993: 216). از طرفی فضاهای خدماتدهنده، مانند فضاهای ارتباطی و یا ورودی در مدرسه، نقش مهمی در چگونگی این مهم دارند، زیرا کارکرد مناسب و بهینه موجب عملکرد بهتر کل فضا میشود و گردش فضایی و فعالیتهای روزمره را ساماندهی میکند.
بررسی شاخصهای کارایی عملکردی
همانگونه که عنوان گردید، در تکنیک نحو فضا، ابزارهایی برای سنجش کارایی عملکردی مورد استفاده قرار میگیرد که در ذیل به معرفی این موارد پرداخته میشود.
عمق: این شاخص بهوسیلة «مرحله عمق» و «عمق متریک» در نرمافزار بررسی میشود. طبق تعریف کارایی عملکردی، هر چه عمق فضا کمتر شود، تفکیک و جداسازی فضایی کاهشیافته و درنتیجه فضا یکپارچهتر میگردد. این موضوع نشاندهنده ارزش ادغام بالاتر و در دسترستر بودن فضا است که این امر درنهایت موجب تسهیل در عملکرد فضا میشود (Haq, 1985: 83). زمانی که تعداد مراحل سینتیک یا جنبشی- بصری بین فضاهای موجود در کل بنا افزایش یابد، ارتباط عملکردی بین آن فضاها تضعیف میگردد. این پدیده توسط رابطه معکوس بین تفکیک و جداسازی و کارایی کاربردی ایجاد میشود (جدول 1) (Hanson and Hillier, 2007: 56). به طور عام این تعریف از تأثیر میزان عمق بر کارایی عملکردی، برای فضاهایی با کاربریهای تجمعی و عمومی به کار میرود؛ زیرا موجب کاهش طول سفر و زمان صرف شده میگردد (Khan, 2012: 5).
همپیوندی: همپیوندی در ارتباط با مقادیر عمق فضا است. به این صورت که فضایی همپیوند خوانده میشود که تمامی دیگر فضاهای محیط در عمق نسبتاً کم از آن قرار داشته باشند. بهاینترتیب برای حرکت از یک فضا با مقدار سیستم، تغییرات کمتری در جهت لازم است (Peponis and Penn, 1999: 45). نتایج تحقیقی در این خصوص نشان میدهد که قرار گرفتن همپیوندیترین همپیوندی بالا به تمام فضاهای دیگر در فضاها در عمق میانه، تسهیل در حرکت را موجب میشود (جدول 1) (Hillier, 2008: 103).
لذا هر چه مقدار همپیوندی یک فضا بیشتر باشد عمق آن کمتر شده و این امر موجب یکپارچگی بیشتر فضا و افزایش میزان نفوذپذیری آن میشود و درنتیجه افزایش کارایی عملکردی فضایی را به همراه دارد. پس هر چه فضا دارای همپیوندی بیشتری باشد دارای عملکرد مناسبتری نیز خواهد بود (Peponis, 1985: 361 و Hillier, 2007: 121) .همپیوندترین فضاها در مدارس سنتی کشور، همواره حیاطها (اعم از اندرونی و بیرونی) بودهاند. در این مدارس حیاط هم نقش فضای توزیعکننده و خدماتدهنده را داشتهاند؛ چراکه فضایی مانند حیاط هم به لحاظ عملکردی (افزایش کارایی فضایی) و هم به دلایل فرهنگی و اجتماعی جزء همپیوندترین فضاها در مدارس ایرانی به شمار میرود.
اتصال (ارتباط): اتصال، بهعنوان تعداد مکانهایی تعریف میشود که به طور مستقیم با نقاط دیگر ارتباط پیدا میکند (Klarqvist, 1993: 48). اتصال فضاها به یکدیگر موجب شناخت فضایی مناسب و همچنین تسهیل در گردش فضا میشود (Young and et. Al, 2015: 97). نتایج پژوهشی دراینخصوص نشان میدهد که اتصالات ضعیف فضاهایی مانند کاربریهای تجاری به سایر فضاهای پر رفتوآمد شهری، اثرات منفی بسیاری بر میزان فعالبودن فضا و صرفههای اقتصادی تأثیر آن دارد (Young and et. Al, 2015: 97)؛ لذا میزان یکپارچگی فضا تأثیر مستقیمی بر عملکرد مناسب آن دارد. در فضایی مانند مدرسه، بهخصوص از نوع سنتی آن، برخی از ارتباطات فضایی که بین بخشهای مختلف وجود دارد که باعث افزایش یکپارچگی فضا و انعطافپذیری آن میگردد (جدول 1).
جدول 1: شاخصهای شاخصهای کارایی عملکردی با استفاده از تکنیک نحو فضا (حیدری، 1396)
معیارها | توضیحات | آنالیز مربوطه |
عمق | در تئوری نحو فضا، عمق به معنی تعداد مراحلی است که فرد برای رسیدن به یک فضا باید طی نماید؛ در نتیجه در یک پیکرهبندی فضایی، هرچه عمق فضایی بیشتر شود، درجه خصوصیبودن فضا نیز افزایش مییابد (Hassan & Mustafa, 2013). | استپ متریک(step metric) |
اتصال (ارتباط) | مفهوم اتصال یا به تعبیری دیگر ارتباط، به معنی تعداد پیوندهایی است که بین هر فضا با فضاهای دیگر ایجاد میشود (Klarqvist, 1993). | ایزو ویست isovist)) |
همپیوندی | مفهوم همپیوندی بهنوعی با مفهوم عمق ارتباط دارد؛ به این معنی که فضایی همپیوند خوانده میشود که دیگر فضاهای محیط در عمق نسبتاً کمّی از آن قرار داشته باشند. بهاینترتیب، برای حرکت از هر فضا با مقدار همپیوندی بالا به تمام فضاهای دیگر در سیستم، تغییرات کمتری در جهتگیری فرد شکل میگیرد (Peponis, Zimring, C,Choi, Y, 1990) | کانکتیویتی (connectivity) |
روش تحقیق
همانگونه كه در بخش مقدمه نيز اشاره شد، هدف اصلى از انجام پژوهش حاضر، تحليل و بررسى نقش حياط در ارتقاى کارایی عملكردى مدارس سنتى و معاصر ايران است. به اين منظور، دو متغير «مکانیابی» و «طرح هندسی یا موقعیت حياط» در نظام فضايى مدرسه متغير مستقل و کارایی عملكردى حياط متغير وابسته معرفى گرديدند. برایناساس پيش از هر چيز، میبایست مجموعه شاخصهایی استخراج شوند كه بر ميزان کارایی عملكردى يك محيط، بهویژه محیطهای آموزشی، تأثيرگذار هستند؛ بنابراین در مرحلة نخست اين تحقيق، پس از بيان تعاريف مختلف از اين مفهوم، به معرفى مجموعه عواملى پرداخته شد كه بر ارتقاى آن تأثيرگذار هستند. اين امر درنهايت منجر به استخراج چارچوب نظرى شد كه در آن شاخصهایی معرفى گرديدند لذا بهمنظور بررسی شاخصها دراینخصوص از تحلیل گرافهای مربوط به هر کدام از نمونههای موردی استخراج شد. شاخصهای «همپیوندی» و «ارتباط»، «عمق»، «میزان تقعر و تحدب فضا» و «فضای محوری»، با استفاده از نرمافزار Depthmap قابلاستخراج است نحو فضا، تئوری و ابزار برای تحلیل در معماری و شهرسازی است. شروع این نگرش توسط استدمن و در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 در لندن پایهریزی شده است. نحو فضا تلاشی است بهمنظور اینکه وضعیت پیکرهبندی فضایی، چگونه یک معنی اجتماعی یا فرهنگی را بیان میکند (Hillier and Hanson, 1984: 125). با این توصیف، روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و همچنین استدلال منطقی با استفاده از قیاس تطبیقی است که دراینخصوص از دو استراتژی کمی و کیفی بهمنظور استخراج و تحلیل یافتهها استفاده میشود. شیوه گردآوری اطلاعات نیز بهصورت مطالعات کتابخانهای و برداشتهای میدانی انجامگرفته است. مسیر انجام پژوهش را میتوان در سه سطح کلی تدوین کرد (نمودار1).
نمودار 1: ساختار محتوای گامهای پژوهش
مرحله اول
تبیین ساختار فضایی با استفاده از نمودارهای توجیهی گرافها یا نمودارهای توجیهی، شامل دیاگرامهایی هستند که به منظور نمایش فضاها و نیز نحوۀ ارتباطات میان آنها استفاده میشوند. از تجزیه و تحلیل این نمودارها، اطلاعاتی همچون ساختار چیدمان فضاها، میزان عمق فضاها، میزان توزیع آنها و همچنین نحوۀ ارتباط میان آنها قابل استخراج است. نتایج بدست آمده در این گام، اطلاعات لازم جهت استفاده در گام دوم را فراهم مینماید.
مرحله دوم
این مرحله شامل معرفى نمونههای موردى تحقيق بود كه دراینخصوص چهار مدرسه، از ميان مدارس سنتى و معاصر انتخاب گرديد. نمونههای انتخاب شده علاوه بر اينكه بر اساس تعداد حياط با يكديگر متفاوت بودند، از منظر موقعيت قرارگيرى حياط نيز تفاوت داشتند، بهطوریکه از اين چهار مورد، در دو مورد حياط در مركز هندسى و در دو مورد حياط (حداقل يكى از حیاطها) در مجاورت ديوار معبر و يا همسايه قرار گرفته بود. در ادامه فرایند تحقیق، بهمنظور بررسی نقش حیاط بر کارایی عملکردی بنا، چهار نمونه مدرسه شامل دو نمونه سنتی و دو نمونه معاصر که از این چهار نمونه، یک نمونه دارای طرح سنتی و سه نمونه دارای طراحی نوآورانه بودند، بهعنوان نمونههای موردی تحقیق انتخاب شد.
در این پژوهش در سهلایه، انتخاب هدفمند نمونه صورتگرفته است. اول در سطح مطالعاتی و کلی که در عنوان به آن اشاره شده است که منظور مدارس نوین است. در لایه دوم و در میاندورههای تاریخی به دلیل تحولات صورتگرفته در این دوره مدارس مربوط به دوره قاجار و پهلوی انتخاب گردید. در لایه سوم، به دلیل مقتضیات زمانی و محدودیتهایی نظیر تخریب مدارس و یا عدم اطلاعات و منابع مورد لزوم، امکان بررسی کامل جامعه آماری وجود ندارد؛ لذا در نمونهگیری از میان مدارس متعدد این دوره، سعی شده است تا مدارسی که مصداق تحولات خاصی بودهاند انتخاب گردد و از معرفی و یا توصیف تمامی آن دوره اجتناب شده است. در نهایت از طریق تعمیم، اطلاعات بهدستآمده از این نمونهها را به جامعه اصلی منتسب مینمایند (خاکی، 1386: 52). در این مقاله، انتخاب مدارس بر اساس متفاوت بودن از مدارس سنتی و علوم دینی و در بازه زمانی موردنظر و از شهر تهران صورت گرفته است. درعینحال نمونهای از مدارس سنتی قاجار برای غنای بررسی انتخاب شدهاند (جدول 2).
مدرسه مروی (1201ه.ش) از مهمترین مدارس تهران در دورۀ قاجاریه بود، که محمد حسین خان مروی، از مقربان دربار فتحعلیشاه، آن را در دورهای ساخت، که با افزایش نفوذ علمای مذهبی بر اهمیت مدارس در نقش نهادی آموزشی و مذهبی افزوده شد.
در دو دهة 1300 تا 1320 ه.ش، در تمام شهرهای بزرگ، مدارس مختلفی ساخته شدند و آموزش، همگانی گردید. مدارس معاصر تکامل یافته و پس از آن، الگوی آنها تکرار گردیدند. درمیان مدارس به منظور تربیت عامه مردم، مدارس خارجیان، از آنجا که تأثیر فراوانی بر شکلگیری و سازماندهی فضایی مدارس معاصر داشتند، دبیرستان البرز (1304ه.ش) انتخاب شد. زیرا به شکل بارزی دگرگونیهای معماری مدارس جدید را درخورد نمایان ساخته و مدارس متعددی با شیوه، عملکرد و ترکیب فضایی مشابه آن، در شهرهای مختلف ایران ساخته شدند. لذا میتواند «کلید مطمئنی برای فهم تغییر شکل مدارس معاصر ایران محسوب گردد» (دانیل، 1382: 18). مدارس دوران پهلوی دوم (دبیرستان کمال 1337ش، دبیرستان سلمان 1345ش). از آنجا که تحت تأثیر ویژگیهای مدارس دوران پهلوی اول بودند، سعی شد با توجه به حداکثر تفاوت، انتخاب شوند تا بررسی جامعی صورت پذیرد.
جدول 2: پلان نمونههای مورد مطالعه دو دوره
پلان مدرسه مروی | پلان مدرسه البرز |
|
|
پلان مدرسه کمال | پلان مدرسه سلمان |
|
|
یکی دیگر از معیار انتخاب نمونههای فوقالذکر، نقش حیاط در پیکرهبندی بنا بود که بنا به این توضیح، دو مورد دارای حیاط با طرح هندسی منظم (مستطیلشکل واقع در مرکز بنا) یک مورد حیاط مستطیلشکل و خارج از محور مرکزی بنا و در نهایت در یک مورد نیز حیاط پیرامون بنا قرار گرفته است. در همین ارتباط مدرسه مروی بهعنوان نمونههای حیاط مرکزی انتخاب شدند؛ مدرسه کمال و سلمان به عنوان نمونهای که در آن حیاط در بخش جلویی و پشت بنا قرار گرفته است و در نهایت مدرسه البرز به عنوان مدرسهای که حیاط آن پیرامون قرار گرفته است، به عنوان نمونه موردی انتخاب گردید. در جدول 3 نمونههای موردی معرفی شده و مکانیابی و ساختار هندسی آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
جدول 3. معرفی نمونههای موردی و بررسی مکانیابی و ساختار هندسی حیاط در آنها
| پلان مدرسه | مکانیابی حیاط | ساختار هندسی حیاط |
مدرسه مروی |
|
|
|
مدرسه البرز |
|
|
|
مدرسه کمال |
|
|
|
مدرسه سلمان |
|
|
|
مرحله سوم
در اين مرحله با تحلیل ساختار فضایی با استفاده از نرمافزار Depthmap كه پیشتر بهمنظور ارزيابى هركدام از شاخصها معرفى شده بود، پرداخته میشود و نتايج كمى بهدستآمده براى هر مدرسه در جداول مربوط ثبت و با يكديگر مقايسه شد. هدف اصلی این نظریه تحلیل نحوه ترکیب چیدمان فضاهای موجود در یک ساختار فضایی است. روش نحو فضا بر مبنای مفهوم پیکرهبندی فضایی است که در قالب ارتباط بین فضاهای داخلی معماری و با تأکید بر ارتباط میان سیستمهای فضایی- اجتماعی شکل گرفته است. این روش نشان میدهد که روابط اجتماعی نه تنها در شکلگیری تعاملات موردنظر تأثیرگذار هستند، بلکه در بطن سیستمهای فضایی نیز جای گرفته است. در روش نحو فضا به توصیف عملکردهای موجود در فضا میپردازند (حیدری و همکاران، 1395: 42).
تجزیه و تحلیل یافتهها
اولین گام، گرافهای مربوط به هر مدرسه نسبت به هر کدام از ورودیهای آن ترسیم میگردد که در جدول 4 ارائه شده است:
جدول 4: بررسی مدارس قاجار و پهلوی؛ ورودی اصلی، به عنوان فضای ریشه در عمق صفر درنظر گرفته شده است
نمودارتوجیهی مدرسه مروی |
| |||
نمودار توجیهی مدرسه البرز |
| |||
|
| |||
نمودار توجیهی مدرسه کمال نمودار توجیهی مدرسه سلمان | ||||
|
پس از ترسیم نمودارهای توجیهی، در گام دوم به منظور بررسی شاخص انتخاب از دیاگرامهای فضایی و بهمنظور بررسی شاخصهای عمق، مکانیابی، تحدب و تقعر فضا و فضای محوری، از نرمافزار Depthmap استفاده شده است که نتایج این بخش نیز در جدول 5 ارائه شده است. در این ارتباط نیز از شاخصهای ارتباط و عمق به منظور تحلیل مکانیابی حیاط و از شاخصهای تحدب و تقعر و فضای هندسی به منظور تحلیل هندسه حیاط استفاده میشود.
جدول 5 : بررسی الگوی حیاط در مدارس (شاخصهای عمق، فضای محدب، فضای محوری)
مکانیابی | فضای محدب | فضای محوری isovist | عمق |
مدرسه مروی |
|
|
|
| |||
مدرسه البرز |
|
|
|
| |||
مدرسه سلمان |
|
|
|
| |||
مدرسه کمال |
|
|
|
|
باتوجه به نتایج مستخرج از جدول 5، به تحلیل کارایی عملکردی در انواع الگوهای مورد بررسی پرداخته میشود. در همین ارتباط ابتدا نقش مکانیابی مناسب حیاط در ساختار فضایی در جهت ارتقای کارایی عملکردی مدارس میپردازد و سپس نقش ساختار هندسی حیاط در ارتقای کارایی عملکردی بنا مورد بررسی قرار میگیرد. همانگونه که عنوان گردید در تکنیک نحو فضا، ابزارهایی برای سنجش کارایی عملکردی مورد استفاده قرارمی گیرد که در ذیل به معرفی این موارد پرداخته میشود.
ارتباط: تنوع ميزان ارتباط نسبت به انواع فضاها در مدرسه بيانگر نحوة ايجاد روابط فرهنگى و اجتماعى در مدارس است. علاوهبرآن، از نگاهى ديگر، به افزايش يكپارچگى فضا و درنتيجه ايجاد فضاهايى میگردد كه به گردش فضايى مناسب و بهينه كمك میکنند. پس وجود فضاهايى، كه شمار زيادى از کوتاهترین مسيرهاى ارتباطدهنده با يك فضا را دارند، به عملكرد بهينة فضا كمك میکند. حياط يكى از اين فضاها است كه هرچه با فضاهاى ديگر در پیکرهبندی طرح بيشتر در تماس باشد، گردش فضايى بهبود مییابد و درنتيجه افزايش بازده عملكردى را در پى دارد. در كالبد مدارس سنتى حياط قلب مدرسه است كه بعضاً به شكل مستطيلى متناسب در امتداد محور شمالیـجنوبى متمايل به شرق است. بسيارى از جنبههای زیست محیطی مانند توپوگرافى، سايت، جهت ساختمان، و...، دليلى براى ايجاد اشكال جديد از حياط مانند T L, U, و يا Y است. همچنين در برخى موارد اقليم، شرايط جغرافيايى و... در محل قرارگيرى و هندسة حياط مؤثر است. اما كلى در دستهبندی فضاى حياط بر اساس جانمايى و تعداد آن در اين بخش، باتوجهبه رويكرد پژوهش كه بررسى «هندسه» و «مکانیابی» بهينة حياط است و باتوجهبه شاخصهای کارایی عملكردى است (حیدری و همکاران، 1395: 53). اين روش چهار مدرسه سنتى و معاصر، شناسايى، برداشت، طبقهبندی و در برخى موارد باز ترسيم و اصلاح شدند. در دستهبندی مدارس در پژوهش حاضر، در نمونههایی از اين مدارس فضاى حياط(ها) در مركز مدرسه قرار دارد (بهصورت حياط مركزى) و در نمونة ديگرى پیرامون مدرسه و در دیگری حیاط در جلو و پشت بنا واقع شده است.
باتوجهبه نتایج جدول 6، بیشترین میزان استفادهپذیری از فضا در مدرسه مروی در بالاترین میزان است لذا به دلیل میزان ارتباطات بالا و در نتیجه گردش فضایی و نفوذپذیری مناسب، از منظر کارایی عملکردی در شرایط مطلوبتری نسبت به سایر نمونهها قرار دارد. پس از مدرسه مروی به ترتیب البرز، کمال و سلمان دارای بیشترین میزان ارتباط هستند. ذکر این نکته نیز ضروری به نظر میرسد که در مدارس سنتی، «گردش فضایی» از میزان بالایی برخوردار است و به دلیل میزان ارتباطات فضایی زیاد، شاخص ارتباط در سطح بالاتری حتی در مقایسه با نمونههای حیاط دار معاصر قرار دارد. این در حالی است که چنین فاکتوری (گردش فضایی گسترده) در طراحی فضاهای معاصر در اولویت قرار ندارد. از سویی دیگر، شاخص ارتباطات فضایی که به ایجاد حلقههای فضایی گسترده منجر میشود، در مدرسه مروی پررنگتر از سایر مدارس معاصر است. وجود حیاط پیرامون مدرسه، شرایط عملکردی- کارایی آنها را به نسبت مدارس سنتی حیاط مرکزی دارای تفاوت چشمگیری کرده است با توجه به تأثیر این موضوع بر استفادهپذیری از فضاهای عمومی، چنین به نظر میرسد که این عامل، کارایی عملکردی مدارس مذکور را نسبت به دو مورد بسیار کاهش داده است.
جدول 6: فضاهای ارتباط دهنده و میزان شاخص ارتباط هر یک
مدارس | نام فضای ارتباطدهنده و میزان شاخص ارتباط هر یک | |||
حیاط | راهرو | ایوان | فضای محصور پله | |
مروی | 27 | 3 | 1 | - |
البرز | 3 | 13 | 1 | - |
کمال | 1 | 9 | - | - |
سلمان | 1 | 12 | - | - |
باتوجه به جدول 6 بر اساس اعدا شاخص «ارتباط»، بیشترین نقش ساماندهی دسترسیها توسط حیاط در مدرسه مروی دیده میشود و کمترین میزان در مدارس نوین مثل کمال و سلمان دیده میشود. یا مقایسه شاخص ارتباط در مورد راهروها، البرز بالاترین عدد را به خود اختصاص داده و سلمان و کمال در جایگاه بعدی است. بالاترین شاخص ارتباط در مورد ایوانها و فضاهای نیمهباز مربوط به مروی است.
باتوجهبه تحلیل صورتگرفته بهوسیله نرمافزار تحلیلی نحو فضا، فضای باز و نیمهباز در مدارس سنتی نسبت به مدارس معاصر از میزان درجه همپیوندی و ارتباط بیشتری برخوردار است. یکی از موارد تأثیرگذار در امر ارتباط را میتوان میزان بالای دسترسی به آن دانست. در بررسی ارتباط، بین محل آموزش و فضای باز و در نتیجه انعطافپذیری آن دیده شد محلهای آموزش در مدارس سنتی در ارتباط با فضای باز و حیاط و قابلگسترش و انعطافپذیر هستند و اما کلاسها در مدارس معاصر، دارای کمترین میزان ارتباط با فضای باز هستند و امکان گسترش و انعطافپذیری ندارند. از سوی دیگر، تجزیهشدن دروس در نظام آموزشی نوین و تدریس هر موضوع توسط معلم مخصوص به خود، فضای مدرسه را به اتاقهای متعددی برای تدریس دروس مختلف تبدیل نمود. این تحول، ساماندهی فضایی مدرسه را تحتتأثیر قرارداد و برای ارتباط کلاسها با یکدیگر، نقش راهرو مورد تأکید قرار گرفت و راهرو که فضایی صرفاً عبوری و بدون تعاملات اجتماعی و نقش آموزشی بود، در جهت کاهش نقش آموزشی و اجتماعی مدرسه عمل کرد. بهاینترتیب میتوان کاهش اهمیت و نقش فضاهای باز و نیمهباز را در مدارس سنتی و نوین به وضوح مشاهده نمود.
عمق: عمق هر فضا، مرحله يا مرتبه آن فضا در ساختار كلي بنا است. هر چه عمق فضا كمتر باشد، دسترسي به آن آسانتر صورت میگیرد. همچنين اين سهولت دسترسي فضا از طریق وجود و يا عدم وجود مسيرهاي در فضا مشخص میشود (Campos, 2003: 35). در فضاهايي كه توالي قسمتهای مختلف فضا ممكن است و همچنين نظارت، كنترل و دسترسي به انواع فضاهاي يك كاربري به دليل محدود بودن و يا ثابتبودن تعداد كاربران بهسهولت ممكن است (ماننـد مدرسه)، مجاز به "عمیق" كردن مجموعه فضاهاي داخلي آن هستيم با اینوجود با افزايش عمق فضا، از منظر ملاحظات تهويه و نور، محدودیتهایی به وجود میآید.
همچنين هر چه فضا عمیقتر شود ميزان مسـافت طي شده توسط كاربر افزايش خواهد يافت (Bustard, 1997: 23). پس هر چه عمق فضا كمتر شود، ميزان کارایی عملكردي دررابطهبا شاخص عمق افزايش خواهد يافت.
شاخص عمق با استفاده از نرمافزار مورد بررسی قرار گرفته است در همه مدارس مورد بررسی، این شاخص از ورودی مدارس مورد سنجش قرار گرفته است. رنگهای آبی و سبز نشان دهنده کمترین میزان عمق و رنگهای زرد و قرمز به معنی بیشترین اندازه مرحله عمق است. نتایج به دست آمده در این خصوص نشان میدهند که در مدارس مروی مرحله عمق فضایی کمی وجود دارد. این در حالیست که در مدارس مروی، البرز، کمال و سلمان به ترتیب کمترین تا بیشترین میزان عمق فضایی به دست آمده است و این موضوع نشان از کاهش کارایی عملکردی در مدارس ذکر شده به ترتیب عنوان شده دارد. با این حال چنین به نظر میرسد که موقعیت حیاط نسبت به ورودی و کلاسها در این مدارس و تأثیر این مهم بر شکلگیری سلسله مراتب فضایی در آنها، علت این پدیده باشد؛ به این ترتیب که در مدارسی که حیاط در مرکز بنا قرار گرفته است، دسترسی به آن از طریق یک هشتی امکان پذیربوده و از آنجا امکان دستیابی بلافصل به کلاسها فراهم است. این در حالی است که در مدارس البرز و کمال و سلمان که فاقد حیاط مرکزی هستند، به دلیل عدم وجود فضای توزیع کننده، دسترسی به کلاسها به صورت خطی و در گرو عبور از راهروهای مختلف امکانپذیر است که همین هندسه خطی در طرح پلان مدرسه، منجر به افزایش عمق آن و در نتیجه کاهش کارایی عملکردی در آن شده است. از سویی دیگر، مدرسه مروی در مجموع کمترین مرحله عمق فضایی را دارد. این بدان معنی است که حیاط در این مدارس کمترین فاصله را نسبت به ورودی و سایر فضاهای اطراف خودش دارا است. از طرفی طبق تعریف شاخص عمق در بررسی کارایی عملکردی، "هرچه میزان عمق فضایی کمتر باشد، میزان یکپارچگی (پیوستگی و عدم جدا افتادگی) آن با سایر فضاهای مجاور بیشتر شده و این باعث افزایش نفوذپذیری آن به فضاهای مجاورش میشود. این موضوع منجر به افزایش ارتباط عملکردی و بصری فضاهای اطراف حیاط نسبت به آن میشود. طبق تعریف کارایی عملکردی در ارتباط با مؤلفۀ همپیوندی، وجود فضاهای خدماتی به عنوان همپیوندترین فضاها، موجب تسهیل در روابط عملکردی فضاها میشود. منطبق با این تعریف و نتایج حاصل از بررسیهای نرم افزاری، مشخص است که بخش ورودیهای فضاها و حیاط به عنوان اصلی ترین فضای خدماتی، جزء همپیوندترین فضاها به شمار میروند؛ زیرا در حداقل عمق قرار دارند و میزان پیوند مناسبی با سایر اجزا برقرار نمودهاند.
تحدب و تقعر فضا: این شاخص نیز با استفاده از نرمافزار بررسی شده است. همانطور که از تحلیلهای تصویری پیداست، بیشترین میزان فضای محدب در مدرسه مروی شکل گرفته است. از میان نمونههای انتخاب شده، پس از مدرسه البرز، مدرسه کمال و سلمان دارای کمترین میزان فضای محدب به تعبیری بیشترین فضای مقعر است. علت این موضوع در ارتباط با طرح هندسی حیاط این مدرسه است؛ به این معنی که در این مدرسه، به علت چرخش حیاط پیرامون فضا، فضا از حالت تحدب خارج شده و نقاط کور از نظر بصری در آن زیاد پیش میآید و این امر در کاهش کارایی عملکردی در این مدارس مؤثر است. کاهش فضای محدب در مدرسه مروی باعث افزایش خوانایی و در نتیجه مسیریابی بهتر در فضا میشود ضمن اینکه استفاده از فضای محدب برای حیاط بهعنوان یک مکان تجمع عمومی، از بهوجودآمدن گوشههای دنج و خارج از دید عموم جلوگیری کرده که مجموعه این عوامل باعث افزایش استفادهپذیری از فضا و در نتیجه افزایش کارایی عملکردی در فضا میشود. این در حالی است که در مدرسه البرز، علیرغم وجود حیاط، به دلیل هندسه مقعر آن، امکان درک تمامیت فضا برای کاربر مهیا نبوده و این موضوع علاوه بر ایجاد ابهام، دسترسی به فضاهای سرویسدهنده را نیز مختل میکند؛ لذا همین امر باعث نزول کارایی عملکردی مدارس موردنظر از باب هندسه حیاط شده است. در نتیجه علاوه بر کاهش مراتب فضا (سلسلهمراتب فضایی)، میزان استفادهپذیری از فضاهایی که در بخشها محدب و محوری قرار ندارند را نیز تحتالشعاع قرار داده است.
فضای محوری: در ارتباط با فضای محوری که با استفاده از نرمافزار انجامگرفته است و باتوجهبه دادهها، مشاهده میشود که در مدرسه مروی به دلیل هندسه منظم و مستطیل شکل حیاط، بیشترین میزان دید به اطراف فضا از ناحیه حیاط وجود دارد. در این مدارس، حیاط به عنوان یک بخش مستقل در ساختار بنا شناخته میشود و با استقرار آن در بخش مرکزی بنا، در شفافیت فضایی، نقش بسزایی دارد (این حالت برای مدرسه مروی وضوح بیشتری دارد). در واقع در مدارسی با ساختار حیاط مرکزی، نقش حیاط در بالابردن میزان وضوح و شفافیت فضا بسیار پررنگ است که این موضوع برکارایی عملکردی آن تأثیر بسزایی دارد در رابطه با مدارس دیگر نیز به دلیل هندسه نامناسب حیاط، دید محوری مناسبی وجود ندارد و خود حیاط به جای ایجاد وضوح و شفافیت فضایی، به واسطه پیچشی که در طرح هندسی آن وجود دارد، به فضایی ابهام آور تبدیل شده است لذا چنین به نظر میرسد که در این مدارس، وجود حیاط نه تنها به افزایش کارایی عملکردی کمکی نکرده است، بلکه به واسطه هندسه پیچشی آن، فضایی غیرشفاف و ناخوانا را در پیکره بندی فضا به وجود آورده است.
همپیوندی: همانگونه که پیشازاین نیز مطرح شد، شاخص همپیوندی با استفاده از روابط ریاضی نحوفضا مورد ارزیابی قرار میگیرد که نتایج آن در جدول 7 آورده شده است. از تعریف نظری شاخص همپیوندی و همچنین نتایج جدول پیداست که مدرسه مروی که بهصورت حیاط مرکزی است، دارای بالاترین میزان پیوند در مدرسه مروی (1/14) در مدارسی که فضای حیاط اصلی آن در عمق بنا است، بیشترین تعداد پیوند در اطراف آن حیاط شکلگرفته است که این امر موجب افزایش همپیوندی مجموع فضاها شده است که این امر موجب به یکپارچگی بیشتر کل مجموعه و در نهایت افزایش عملکردی فضایی حیاط میشود نتیجه دارای بالاترین میزان کارایی عملکردی در رابطه با شاخص همپیوندی در بین مدارس ذکر شده است. پس از آن مدرسه البرز و بعد از آن کمال و سلمان (به دلیل جانمایی بد حیاط جهت پیوند مناسب با سایر اجزا در پیکرهبندی طرح، عملاً همپیوندی مناسبی بین فضاها شکل نگرفته و این موضوع منجر به کاهش کارایی عملکردی در این مدارس شده است)، از نظر شاخص فضا- پیوند، در رتبههای بعدی قرار دارند.
جدول 7: بررسی شاخص هم پیوندی وتدوین مشخصات عددی نرم افزار Depthmap در رابطه با شاخص همپیوندی
مدرسه | فضا | رنگ | درجه همپیوندی | پلان |
مروی
| ایوان | آبی روشن | 6/11 |
|
راهرو | آبی تیره | 1/6 | ||
حیاط | قرمز | 1/14 | ||
البرز
| حیاط | آبی تیره | 1/2 |
|
راهرو | قرمز | 1/16 | ||
کمال | حیاط | آبی تیره | 2/6 |
|
راهرو | قرمز | 9/8 | ||
سلمان | حیاط | آبی تیره | 2/6 |
|
راهرو | قرمز | 1/8 |
بحث
یافتههای تحقیق در نهایت پیرامون شاخصهای مختلف مورد بررسی نشان میدهد که بهترین نوع جانمایی برای حصول حداکثر میزان کارایی عملکردی، استفاده از الگوی حیاط مرکزی (در مرکز هندسی بنا) است چرا که در این حالت، بیشترین میزان ارتباط و دسترسی با فضای سرپوشیده فراهم آمده و در نتیجه حداکثر میزان گردش فضایی در کل مجموعه به وجود میآید. لذا قرارگیری آن در مرکز هندسی بنا بیشترین میزان بهره وری و کارایی عملکردی را برای فضا به همراه دارد.
وجود حیاط در راستای کارایی عملکردی مدارس ضروری است و مدارسی مانند مروی که دارای حیاط با هندسه منظم و ریز فضاهای موجود در ساختار مدرسه پیرامون آن هستند دارای کارایی عملکردی بهتری هستند. همچنین در الگوی این مدارس مشاهده شد که حیاط مرکزی با شکل هندسی مستطیل، کمترین میزان فضای مقعر و بیشترین میزان فضای محوری وجود دارد. این موضوع باعث افزایش خوانایی و در نتیجه مسیریابی بهتر در فضا میشود ضمن اینکه استفاده از فضای محدب برای حیاط بهعنوان یک مکان تجمع عمومی، از بهوجودآمدن گوشههای دنج و خارج از دید عموم جلوگیری کرده که مجموعه این عوامل باعث افزایش استفادهپذیری از فضا و در نتیجه افزایش کارایی عملکردی در فضا میشود. این در حالی است که در مدارس البرز و سلمان و کمال، علیرغم وجود حیاط، به دلیل هندسه مقعر آن، امکان درک تمامیت فضا برای کاربر مهیا نبوده و این موضوع علاوه بر ایجاد ابهام، دسترسی به فضاهای سرویسدهنده را نیز مختل میکند در این مدارس حیاط نقش خود را بهعنوان ارتباطدهنده مثل راهروها و ارائهدهنده سرویس به آنها از دست داد و با خارجشدن از نظام حلقههای فضایی، تنها به فضایی جهت عبور تقلیل یافت. در این مدارس عرصهبندی فضایی در داخل مدرسه شکل میگرفت که البته این عرصهبندی به دلیل عدم وجود فضای مرکزی، در بسیاری موارد به تداخل عملکردی منجر میشد. بااینحال استفاده از الگوی عرصهبندی عمودی در نظام فضایی این مدارس تا حد زیادی از این موضوع ممانعت به عمل آورد. در نمودارهای توجیهی، نقش هریک از عناصر ارتباطدهنده در ایجاد ارتباط بین فضاهای مختلف بهروشنی خوانده میشود (معماریان، 1384: 54)؛ لذا همین امر باعث نزول کارایی عملکردی مدارس موردنظر از باب هندسه حیاط شده است و حیاط تأثیر قابلتوجهی تنها بر ارتباطات فضایی میان فضای باز و بسته نداشته و عملاً به فضایی برای عبور از بیرون به داخل تبدیل شده و در نتیجه علاوه بر کاهش مراتب فضا (سلسلهمراتب فضایی) و دسترسی متناسب با کارکرد فضا، میزان استفادهپذیری از فضاهایی که در بخشها محدب و محوری قرار ندارند را نیز تحتالشعاع قرار داده است بوده و همین امر باعث کاهش نفوذپذیری به بنا نسبت به نمونههای حیاط مرکزی و در نتیجه کاهش کارایی عملکردی آن نسبت نمونههای مذکور شده است؛ با توجه به شکل 3 چنین به نظر میرسد که موقعیت قرارگیری حیاط نسبت به بنا و نوع هندسه آن و کاهش فضاهای مقعر و افزایش فضای محوری میتواند در افزایش خوانایی و کارایی عملکردی بنا تأثیرگذار باشد.
شکل (3): انواع گردش فضایی در الگوهای مدارس سنتی، معاصر
راهنما از سمت راست: الگوی حیاط مرکزی در مدارس سنتی مروی، الگوی ساختمان در مرکز در مدارس معاصر مانند البرز و کمال، الگوی U مدارس معاصر مانند دارالفنون، الگوی یکطرفه مدارس نوین مانند کمال و سلمان
نتیجهگیری
هدف اصلی در پژوهش حاضر، بررسی نقش حیاط در ارتقای کارایی عملکردی مدارس است. یافتهها نشان داد که در شرایطی که مدارس سنتی دارای الگوی حیاط مرکزی با حجرههای پیرامون بوده، نفوذپذیری بیشتر به فضای مدرسه و افزایش یکپارچگی فضایی، کنترل و اتصال را ایجاد کرده بود. این امر زمینه استفاده بیشتر از حیاط بهعنوان یکی از فضاهای اصلی مدرسه و نیز امکان عرصهبندی فضایی در قالب یک نظام سلسلهمراتبی، ارتباط با بافت محله را فراهم آورده بود که در ارتقا تعاملات شهری نیز مؤثر عمل نماید و کیفیت تعاملات را بالا برده و مدرسه را از فضایی صرفاً آموزشی به کانون تحولات اجتماعی سوق دهد این در حالی است که در مدارس معاصر و نوین کاهش ارتباط با شهر و محله، کاهش ارتباط فضای باز و بسته، کاهش اهمیت و حذف فضای نیمهباز، کاهش اهمیت فضای باز و سازماندهی فضای باز و سازماندهی فضای داخلی با محوریت راهرو همچنین ساختمان آنها بهتدریج برونگراتر و بیشتر در ارتباط دیداری با بدنه خیابان شکلگرفتهاند اما از نظر تعاملات اجتماعی، جدا از ساکنین محله است و نشان از کاهش نقش اجتماعی مدارس است. یکپارچگی فضایی میان حیاط و فضای مدرسه به شدت رو به کاهش نهاد و دسترسی فیزیکی و (گاهی بصری) فضاها به حیاط کاملاً محدود شد. این امر زمینه حذف عملکردی حیاط از نظام فضایی مدرسه و تبدیل آن به یک فضای صرفاً عبوری برای رسیدن به فضای مدرسه را ایجاد کرد که این موضوع کارایی عملکردی این مدارس را بهشدت تقلیل میداد.
در انتها ذکر این نکته ضروری است که پژوهش حاضر این ادعا را ندارد که گونه حیاط مرکزی در مدارس سنتی همواره بهترین مقادیر را در ارتباط با شاخصهای کارایی عملکردی از جمله همپیوندی، ارتباط و عمق و.. ایجاد میکند. این در حالی است که بهجز موقعیت قرارگیری حیاط در پیکرهبندی کلی بنا، متغیرهای دیگری نیز وجود دارند که بر شاخصهای مذکور تأثیرگذار بوده و مقادیر آنها را تغییر میدهند؛کما اینکه در میان مدارسی با حیاط مرکزی (استقرار حیاط در مرکز هندسی بنا)، همواره مدارسی وجود دارند که بنا به عوامل مختلف، مقادیر متفاوتی برای شاخصهای فوق در آنها شکل میگیرد که از جمله این عوامل میتوان به تعداد حجرههای پیرامون حیاط، تعداد بازشوها از این فضاها به حیاط و همچنین عملکرد توزیعپذیری و دسترسی متناسب با کارکرد فضا و..را اشاره نمود. از مقادیر بهدستآمده از این شاخصها این موضوع اثبات شده است که مدارس سنتی با گونه حیاط مرکزی (مرکز هندسی بنا) نسبت به مدارسی که حیاط در یک سمت و پیکره فضا در ضلع دیگر واقع شده است، از منظر شاخصهای کارایی عملکردی در وضعیت بهتری قرار دارند.
در نهایت تغییرات صورت گرفته در مدارس به صورت جزئی را میتوان در جدول 8 مشاهده کرد:
جدول 8 : بررسی ویژگیهای مدرسه
شاخص | مدارس سنتی (مدرسه مروی) | مدارس معاصر (البرز) | مدارس نوین (کمال و سلمان) |
ارتباط | ارتباط با بستر شهری، توجه به عابران، فضای فعال شهری، فضای چند عملکردی، سلسلهمراتب، دسترسی، ورودی هماهنگ و پذیرای ساکنین محله | کاهش ارتباط با بستر پیرامون کاهش ارتباط با شهر کاهش فعالیت افراد | کنترل رفتوآمد ایجاد مسیر گذر فضای مرده شهری |
دسترسی | ورود بهتدریج، با طمأنینه، دعوتکنندگی، تجمع افراد در فضا، تعامل اجتماعی، حفظ حریم | حفظ حریم، تجمع کوچکی فرد در فضا | محدودیت ورود ملزم به رعایت قوانین |
نشانه | کاشیکاری، کتیبه نگاری، مقرنسکاری، آجرکاری | کاشیکاری، کتیبه نگاری، مقرنسکاری، آجرکاری | آجرکاری، نقاشی، کاشیکاری |
کاربرد | دربها در محور تقارن | درب در محور تقارن | درب در محور تقارن |
منابع
امینزاده گوهرریزی، بهناز (1378) حیاط مسجد: بررسی سیر تاریخی و تحول، مجموعه مقالات همایش معماری مسجد در گذشته، حال، آینده، جلد1، دانشگاه هنر، تهران.
پیرنیا، محمد کریم (1384) آشنایی با معماری اسلامی ایران، تدوین: غلامحسین معماریان، چاپ دهم، تهران، انتشارات سروش دانش.
پیوستهگر، یعقوب و علی اکبر حیدری و مریم کیایی (1395) ارزیابی نقش حیاط در ارتقای راندمان عملکردی «خانه»، نشریه صفه، دوره26، شماره73.
جعفری، عاطفه و حامد ایمانطلب (1395) بررسی و تحلیل عناصر و الگوهای تاریخی معماری مدارس سنتی ایران، نشریه مطالعات جغرافیا، عمران و مدیریت شهری: دوره دوم، شماره4.
حیدری، علی اکبر و یعقوب پیوستهگر و مریم کیایی (1395) تحلیل دانهبندی بلوکهای مسکونی از منظر جرمشناسی با استفاده از تکنیک نحو فضا، هنرهای زیبا، دوره 21، شماره3.
رجبی، پرویز (1355) معماری ایران در عصر پهلوی، تهران، دانشگاه ملی ایران.
سمیع آذر، علیرضا (1376) تاریخ تحولات مدارس در ایران، تهران، سازمان نوسازی و تجهیز مدارس.
سلطانزاده، حسين (1390) نقش جغرافيا در شكلگيرى انواع حياط در خانههای سنتى ايران، در فصلنامة علمى پژوهشى پژوهشهای جغرافياى انسانى، ش 75.
سمرقندی، ابوطاهر (1343) سامریه، ترجمه ايرج افشار، تهران، فرهنگ ايران زمین.
طاهر سیما، سارا و هما ایرانی بهبهانی و کاوه بذرافکن (1394) تبیین نقش آموزشی فضای باز در مدارس ایران با مطالعه تطبیقی مدارس سنتی تا معاصر (نمونههای موردی: مدرسههای چهارباغ، دارالفنون و البرز)، دوره67.
معماريان، غلام حسین (1373) آشنایی با معماری مسکونی ایرانی گونهشناسی درونگرا، دانشگاه علم و صنعت ايران، تهران.
مهدوینژاد، محمدجواد (1381) هنر اسلامي در چالش با مفاهیم معاصر و افقهاي جديد، مجله هنرهاي زیبا، شماره 12.
مهدوینژاد، محمدجواد و مجید منصورپور و محمد هادیانپور (1393) نقش حیاط در معماری معاصر ایران، فصلنامه شهر ایرانی اسلامی، شماره 15.
قمی، عباس (1380) کلیات مفاتیح الجنان، ترجمه صبا، تهران.
هاشمنژاد، هاشم و شیرین شاهیده (1390) مفهوم فضای باز و بررسی چگونگی كالبد حیاط در مسکن به منظور افزايش آسايش و ترفیع نیازهای انسان در عصر حاضر، ماهنامه علمی تخصصی- پژوهشی پیام مهندس، شماره 55.
Bustard, W, (1999) Space, evolution, and function in the houses of Chaco Canyon. Environment and Planning B: Planning and Design, 26 (2).
Campos, M. Lemlij, M. and Manning, S. (2007) The Role of the Building Layout in the Delivery of Social Work Services. Proceedings of the 6th International Space Syntax Symposium, Istanbul
Haq. S . (1999) “Can Space syntax Predict Environmental Cognition”, Proceedings: 2th International Space Syntax Symposium.
Hillier, Bill (1985) The Nature of the Artificial: the Contingent and the Necessary in Spatial Form in Architecture, Geoforum 16 (2).
------------ (1993) Specifically Architectural Theory: A Partial Account of the Ascent from Building as Cultural Transmission to Architecture as Theoretical Concretion. Harvard Architectural Review, Rizzoli International Publications, Inc., Volume 9.
------------ (1993) The Common Language of Space: a way of looking at the social, economic and environmental functioning of cities on a common basis.
------------ (2007) “Space is the Machine”, Cambridge, Cambridge University Press.
------------ (2008) Space and spatiality what the built environment needs from social theory, Building Research & Information, 26.
Hillier, Bill & Hanson, J. (1984) The social logic of space, Cambridge, Cambridge University
Ibrahim .N. & J. Yahya & S. Ahmad & A. Almhafdy. (2013) “Analysis of the Courtyard Functions and its Design Variants in the Malaysian Hospitals”, in Procedia- Social and Behavioral Sciences, No. 105.
Khan. N, (2012) “Analyzing patient flow: reviewing literature to understand the contribution of space syntax to improve operational efficiency in healthcare settings”. Proceedings: 8 th International Space Syntax Symposium, Santiago de Chile.
Klarqvist. B, (1993) A space syntax glossary, nordisk arkitektur for skning, (2).
Lang, J. T. (1987). Creating architectural theory: The role of the behavioral sciences in environmental design. New York: Van Nostrand Reinhold Company Inc
Manum . BILL (2009) A- graph complementary software for axial- line Analysis In:Proceeding of the 7th International Space Syntax Symposium, Stockholm,Sweden,070.
Meir, I,A,Pearlmutter,D &Etzion,Y,(1995),On the microclimatic behavior of two semi-enclosed attached courtyards in ahot dry region,Building and Environment,30(4).
Mostafa, A & F, Hassan (2013) Mosque layout design, An ana- lytical study of mosque layouts in the early ottoman period, Frontiers of Architectural Research.
Mustafa, A & F, Hassan (2013) Mosque layout design, An ana-lytical study of mosque layouts in the early ottoman period, Frontiers of Architectural Research.
Penn. A, Desyllas. J, Vaughan. L, (1999) The Space Of innovative: interaction and Communication in the Work Environment , Environment and planning B : planning and design, 26.
Peponis. J, (1985) The spatial culture offactories. Human Relations, 38.
Peponis ,J., Zimring, C.,Choi, Y. K. (1990). Finding the building in wayfinding. Environment and Behavior 22.
Van Manen. M, (2006), Writing qualitatively, or the demands of writing, Qualitative Health Research: An International, Interdisciplinary Journal 16(5): .722-713.
Vitruvius, (1960). The Ten Books on Architecture (M. H. Morgan, Trans.). New York: Dover Publication, p. 168.
Young. K, J. Chung, E. Kong, H. Shin, J. Heo. (2015), A study on the design methodologies for activating large-scale underground commercial complexes, Proceedings of the 10th International Space Syntax Symposium