نسبت اروس، تخنه و فلسفه در دو محاورة¬ مهمانی و فدروس افلاطون (با تأکید بر نقد آراء ولاستوس و نوسباوم)
الموضوعات :جاويد كاظمي 1 , سید محمد حکاک 2 , علينقي باقرشاهي 3 , محمد رعايت جهرمي 4
1 - دانشجوي دكتري فلسفه، دانشگاه بينالمللي امام خميني (ره)، قزوین، ایران
2 - دانشيار گروه فلسفه، دانشگاه بينالمللي امام خميني (ره)، قزوین، ایران
3 - دانشيار گروه فلسفه، دانشگاه بينالمللي امام خميني (ره)، قزوین، ایران
4 - دانشيار گروه فلسفه، دانشگاه بينالمللي امام خميني (ره)، قزوین، ایران
الکلمات المفتاحية: اروس, تخنه, فلسفه, دیالکتیک, مهمانی, فدروس, افلاطون,
ملخص المقالة :
«اروس» بعنوان خدای عشق یونانی، علاوه بر معاني مختلفی که در تاریخ اساطیری و فلسفی پیش از سقراط داشته، در فلسفة افلاطون نیز با تعابیر گوناگوني آمده است. این تنوع معانی سبب شده كه مفسران وی در تفسیر آن مرتكب خطا شوند؛ از جمله در ترجمة اروس به عشق. در مقالة حاضر به بررسی معناي اروس در دو محاورة مهمانی و فدروس افلاطون، و ارتباط آن با «فلسفه» و «تخنه» پرداخته شده است. اروس در محاورة مهمانی، پس از بیان چند معنای مختلف، سرانجام بمعناي اشتیاق و آرزو به مشاهدة زیبایی مطلق بکار رفته که در حقیقت همان فلسفه است، چراکه در انديشة افلاطون، تفاوت میان ايدة خیر (که فلسفه انگيزهيي برای مشاهدة آن است) و ايدة زیبایی، تفاوتی اعتباری است؛ بدین معنا که ايدة خیر و زیبایی مطلق یک حقیقتند که از دو دریچه به آن نگریسته شده است. حال از آنجاکه دیالکتیک ـ یعنی فعالیتی که در آن جزئیات کثیر از واحد، و واحد از جزئیات کثیر شناخته ميشود ـ در محاورة فدروس بعنوان ابزار تخنه (Technites) معرفی شده، ميتوان چنین نتیجه گرفت که عاشق افلاطونی ـ بمعنایی كه در این مقاله مطرح شده ـ و فیلسوف جز از طریق تخنه به درک ايدة زیبا (یا خیر) نائل نخواهند شد. تحلیل مباحث مقاله، با تکیه بر نقد آراء دو مفسر افلاطون، پروفسور گرگوری ولاستوس و مارتا نوسباوم، انجام خواهد شد.
افلاطون (1380) مجموعه آثار، ترجمة محمدحسن لطفی، تهران: خوارزمی.
پنجتني، منيره (1388) زيبايی و فلسفۀ هنر در گفتگو: افلاطون، تهران: فرهنگستان هنر.
تاتارکیویچ، ووادیسواف (1392) تاریخ زیباشناختی، ترجمة سیدجواد فندرسکی، تهران: علم.
شابو، پاسگال (1397) زیباشناسی و فلسفه هنر، ترجمة محمود بهفروزی، تهران: پژواک کیوان.
گاتری، دبلیو.کی.سی (1969) سقراط، ترجمة حسن فتحی، تهران: فکرروز.
گامبريچ، ارنست هانس (1388) تحولات ذوق هنرى در غرب، ترجمة محمدتقي فرامرزي، تهران: مؤسسة متن.
گوتر، اران (1393) فرهنگ زیباشناسی، ترجمة محمدرضا ابوالقاسمی، تهران: ماهی.
نوسباوم، مارتا (1392) «خطابة آلکیبیادس: قرائتی از رسالة مهمانی افلاطون»، ترجمه آرش نراقی، دربارۀ عشق، تهران، نشر نی: ص25ـ96.
یگر، ورنر (1393الف) پایدیا، ترجمة محمدحسن لطفی، تهران: خوارزمی.
Buchanan, Scott (1978), The Portable Plato, NewYork: Pengui, Grosart, B. Alexander, 2009. The Complete Poems of Sir Phlip Sidney, South Carolina: Biblio Bazar.
Friis Johansen, Karsten (1998), A History Of Ancient Philosophy, Translated by Henrik Rosenmeier; Londen & New York: Routledge.
Pappas, N (2016), “Plato’s Aesthetics”,in Stanford Encyclopedia of Philosophy.
Plato (1997) edited, with introduction and notes, by John M. Cooper,Library of Congress Cataloging-in Publication Data.
Soble, A (1990), The Structure of Love, Yale University Press.
Taylor, A.E (2001), “The Man and His Works”, London.
Taylor, G (1976), “Love”, Proceeding of The Aristotelian Society, pp 64-147.
Vlastos, G (1973), “The Individual as Object of Love in Plato’s Dialogues”, in Platonic Studies, pp.1-34.
Yunis, H (2010), “Eros in Plato’s Phaedrus and the Shape of Greek Rhetoric”, in Humanities and the Classics, Third Series, Vol. 13, No. 1 (Spring - Summer, 2010), pp. 101-126.