صریح ترین آیۀ شکوفایی
الموضوعات :
1 - دانشگاه شیراز
الکلمات المفتاحية: شعر نو, غزل, شعر فارسی, نیما,
ملخص المقالة :
روزگاری که نیما با دیدن غزل های تقلیدی و کهنۀ اطرافیانش، غزل گفتن را نوعی «خودکشی» می دانست و شاملو نیز با انتقاد از غزل های رهی، حکم اول و آخر را قاطعانه صادر می نمود که «در غزل هیچ از کاروان تندتر نمی رود. غزل، شعر زمان ما نیست این حکم اول ماست و حکم آخر نیز» (عظیمی، 1369 :61)؛ و فروغ نیز با دیدن غزل هایی از نوع غزل های صهبا و سرمد، آنها را فاقد درد و دید شاعرانه می دید و برایشان تعبیر «محصوالت کارخانۀ غزل سازی» و «غزل تقلبی» به کار می برد، هیچ کس گمان آن نمیکرد که شاعری بتواند روح ِ معاصر را در کالبد ِ دیرینه و بی-جان غزل بدمد و در مخیلهی هیچ غزل دوستی، پویایی این «منجمد زیبا» نمیگنجد.