تعیین عوامل موثر بر ارزش نوآوریهای فناورانه فرآیندی در صنعت نفت با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی (PLS)
الموضوعات :رضا بندریان 1 , مهدی بندریان 2
1 - پژوهشگاه صنعت نفت
2 - دانشگاه تهران
الکلمات المفتاحية: ارزش نوآوریهای فناورانه, فناوری فرآیندی, عوامل موثر بر ارزش فناوری,
ملخص المقالة :
در این مطالعه که به منظور تعیین عوامل موثر بر ارزش نوآوریهای فناورانه فرآیندی صورت گرفته، ابتدا رویکردهای ارزشگذاری فناوری و سپس عوامل موثر بر ارزش فناوری مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت 42 عامل موثر بر ارزش فناوری در 5 گروه شامل ارزش ذاتی فناوری، ارزش هزینههای فناوری، ارزش بازار فناوری، ارزش اجتماعی فناوری و ارزش سایر عوامل، شناسایی شد و در قالب پرسشنامه در اختیار خبرگان حوزه ارزشگذاری فناوری قرار گرفت. این پرسشنامهها از طریق معادلات ساختاری و به روش حداقل مربعات جزئی (PLS) مورد تحلیل قرار گرفته و پس از مشخص شدن وزن هر عامل و حذف عوامل کم اهمیت و نیز تعیین وزن هر شاخص، معادله خطی ارزش فناوری برای نوآوریهای فناورانه فرایندی مشخص شد.
تعیین عوامل مؤثر بر ارزش نوآوریهای فناورانه، فرآیندی در صنعت نفت با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی((PLS 1
تعیین عوامل مؤثر بر ارزش نوآوریهای فناورانه فرایندی در صنعت نفت با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی (PLS)
*مهدی بندریان ** رضا بندریان
*کارشناسی ارشد، مدیریت اجرایی گرایش بازاریابی، دانشگاه تهران، قم
** استادیار پژوهشی، پژوهشگاه صنعت نفت، تهران
تاریخ دریافت: 19/3/92 تاریخ پذیرش:27/7/92
چکیده
در این مطالعه که به منظور تعیین عوامل مؤثر بر ارزش نوآوریهای فناورانه فرایندی صورت گرفته، ابتدا رویکردهای ارزشگذاری فناوری و سپس عوامل مؤثر بر ارزش فناوری مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت 42 عامل مؤثر بر ارزش فناوری در 5 گروه شامل ارزش ذاتی فناوری، ارزش هزینههای فناوری، ارزش بازار فناوری، ارزش اجتماعی فناوری و ارزش سایر عوامل، شناسایی شد و در قالب پرسشنامه در اختیار خبرگان حوزه ارزشگذاری فناوری قرار گرفت. این پرسشنامهها از طریق معادلات ساختاری و به روش حداقل مربعات جزئی (PLS) مورد تحلیل قرار گرفته و پس از مشخص شدن وزن هر عامل و حذف عوامل کم اهمیت و نیز تعیین وزن هر شاخص، معادله خطی ارزش فناوری برای نوآوریهای فناورانه فرایندی مشخص شد.
کلید واژه: ارزش نوآوریهای فناورانه، فناوری فرایندی، عوامل مؤثر بر ارزش فناوری
مقدمه
در حال حاضر سازمانهای پژوهش و فناوری با مسائلی همانند کمبود منابع مالی، اعتماد ناکافی مشتریان و ذینفعان به توانایی آنها در حل مسائل و رفع نیازها و تعدّد رقبا در حیطه کاری خود مواجهاند. سازمانهای پژوهش و فناوری در واكنش به این شرايط و به منظور دستیابی به منابع و درآمد بیشتر، به صورت فعال به تجاریسازی1 دستاوردهای پژوهشی و فناورانه روی آورده و فعالیّتهای درآمدزا را بخش مهمّی از برنامة راهبردی خود قرار دادهاند. دستاوردهای فناورانه سازمانهای پژوهش و فناوری تا
زمانی که جنبه کاربردی پیدا نکنند نمیتوانند هزینههای زیادی که صرف پژوهش و توسعه فناوری میشود را جبران نموده و منشاء تولید ثروت برای ارتقای سطح رفاه جامعه باشند(لیتل، 2010). انتفاع و بهرهمندي از نتايج و دستاوردهاي فناورانه كه فرايند نوآوري فناورانه را طی نمودهاند، مستلزم تدوین راهبرد تجاريسازي و اعمال و اجراي آن است. راهبرد تجاريسازي در سازمانهای پژوهش و فناوری به معناي تعيين اين است كه سازمان در چه سطحي ميخواهد درگير فرايند تجاريسازي شود، همكاران او در اين فرايند چه اشخاص يا نهادهايي ميتوانند
[1] . Commercialization
باشند و با اين همكاران چه مسير و راهبردي را براي تجاريسازي دنبال خواهد كرد(ایسابل، 2007). به طور كلي سازمانهای پژوهش و فناوری پس از دستيابي به بسته فناوری؛ سه گزينه راهبردي پيش رو دارند: فروش ليسانس، تجاريسازي در قالب يك شركت زايشي و يا تجاريسازي به كمك يك شريك. آنچه عموماً از تجاريسازي مراد ميشود؛ گزينههاي دوم و سوم است اما اغلب گزینه اول گزینه مرجح برای سازمانهای پژوهش و فناوری است چراکه به طور كلي انجام هر كدام از راهبردهاي دوم و سوم مستلزم تأمين منابع مالي و جذب سرمايه است.
فعاليت در حوزه توسعه فناوري مستلزم پذيرش درجه بالاي عدم اطمينان در محیط فناورانه و بازار و تحمل شرايط رقابتي متلاطم ميباشد(مهر، 2001). در چنين شرايط محيطي فناوری محور، مشتريان متقاضي تكامل و تغييرات مستمر در دستاوردها هستند و رقبا به دنبال ايجاد بازار جديد يا از بين بردن بازار فعلي از طريق توسعه و تجاريسازي فناوریهای جديد ميباشند، لذا در اين وضعيت نوآوريفناورانه كليد استمرار مزيت رقابتي سازمانهای پژوهش و فناوری خواهد بود و اين امر مستلزم رويكرد كارآفرينانه سازمان در محيط فناورانه است(كلارك، 1987).
لزوم تجاریسازی دستاوردهای پژوهشی برای اثربخشی و الزام سازمانهای پژوهش و فناوری (به عنوان متولیان اصلی توسعه فناوری) به درآمدزائی موضوع بازاریابی و ارزشگذاری دستاوردهای فناورانه را برای مبادله در بازار فناوری ضروری ساخته است. از آنجا كه فناوری یک دارائی نامشهود است ارزشگذاری1 آن در فرایند تجاریسازی فعالیتی دشوار است و چالش اصلی در ارزشگذاری فناوری تبديل كردن ارزش آن به صورت ملموس و بيان به زبان پولي است.
براساس جهتگیریهای کشور همواره حجم عظیمی از دستاوردهای فناورانه در حوزههای مختلف علمی و فناورانه تولید میشود که باید در راستای تجاریسازی آنها راهکارهای مؤثّری برای مبادله و ارزشگذاری آنها پیدا کرد. راهکارهایی که تاکنون برای ارزشگذاری دستاوردهای فناورانه بکار رفتهاند، توفیق چندانی در کسب اجماع نظر متخصصان مختلف نداشتهاند و این قضیّه نشان میدهد که ارزشگذاری دستاوردهای فناورانه دشوار، پیچیده و مستلزم وجود عوامل متعددی از قبیل چارچوب فکری قدرتمند، خلاقیّت، مهارت و آگاهی در این فرایند است(کیتسون و همکاران، 1996). پیچیدگی این فرایند ناشی از مشخص نبودن تمامي عوامل تأثیرگذار بر ارزش يك فناوری و نحوه تأثیر هر كدام از عوامل در ارزش فناوری ميباشد.
بر اين اساس در مطالعات مختلف از طريق مدلها و روشهاي مختلف ارزشگذاری فناوری، به نوعي مجموعهاي از عوامل مؤثر شناسايي و با ارزيابي ميزان تأثیر هر كدام، تخميني از ارزش يك فناوری برآورد میشود(طباطبائيان و غريبي، 1388). بنابراین شناسایی عوامل مؤثّر بر ارزش فناوری امری حیاتی برای تعیین ارزش آن به شمار میرود و سوال این تحقیق نیز این است که:
«عوامل اصلی مؤثر بر ارزش نوآوریهایفناورانهفرایندی کدامند و میزان اهمیت هرکدام از این عوامل در ارزیابی ارزش فناوری چقدر است؟»
در راستای پاسخ به این سوال اين مطالعه به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر ارزش فناوریهای فرایندی صنعت نفت است. هدف اين مقاله شناسایی و تجزيه و تحليل عوامل مؤثر در ارزش فناوریهایفرایندی به منظور تعیین سهم آنها در يك چهارچوب ارزشگذاري فناوری ميباشد.
در ادامه ابتدا به مرور ادبیات موضوع پرداخته میشود. سپس متدولوژی تحقیق تشریح میشود و پس از آن به تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نتایج پرداخته شده و در نهایت نیز جمعبندی و پیشنهادهات ارائه میشود.
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
خروجي به دست آمده از فرآيند پژوهش و (توسعه) فناوري داراي ارزش است چرا كه بکارگیری آن در کسب و کارهای مرتبط منافعي را براي بهرهبردار آن به همراه خواهد داشت. استفاده از فناوري موجب خلق ثروت خواهد شد و ميزان اين ثروت ايجاد شده ارزش فناوري را تعيين ميكند. معمولاً مبلغي كه خريدار ميپردازد كمتر از ارزش فناوري است كه اين مبلغ با عنوان قيمت شناخته ميشود. ارزشگذاري فناوري به دلایل مختلف و با اهداف متفاوتی انجام میشود. در ارزشگذاري با اهداف تجاري، تعيين ارزش استفاده از فناوري به منظور عقد يك قرارداد تجاري میان توسعه دهنده و بهرهبردار انجام ميشود.
تجربه نشان داده است كه محدوديتها و چالشهاي تعيين ارزش فناوري همواره مانعي بزرگ در برابر گسترش بازارهاي مبادله فناوري و دسترسي به منابع مالي برای سازمانهای پژوهش و فناوری ميباشد. عوامل متعددي مانع از سهولت و شفافيت در ارزشگذاري فناوري ميشوند چراکه ارزش يك فناوري شديداً وابسته به شرايط زماني، مكاني و محيطي فناوري مورد نظر است. تنوع و تعدد عوامل حاكم بر اين شرايط، انبوهي از متغيرها را به وجود ميآورد كه جاي دادن تمام آنها در يك مدل براي ارزشگذاري فناوري بسيار دشوار است(آندریسن، 2004).
در ارزيابي يك فناوري همواره لازم است نه تنها به جنبههاي فني كه به جنبههاي اقتصادي و راهبردی تملّك فناوري مورد نظر نيز توجه شود. همچنین ارزش يك فناوري براي مشتریان آن وابسته به داراييهاي مكمل ديگري است كه استفاده از آن فناوري را ممكن و سودآور ميكند. در نتيجه براي مشتریان مختلف ممكن است يك فناوري یکسان ارزشهاي متفاوتي داشته باشد كه سنجش ارزش فناوري را دشوار میكند.
يكي از پيش نيازهاي اصلي در هر فرايند تعيين ارزش، شناسایی و تعیین کلیه عوامل مؤثر بر ارزش فناوری است. عوامل مؤثر بر ارزش فناوری ويژگيهايي هستند كه از آنها براي ارزیابی فناوريهاي مختلف استفاده ميشود. تاكنون تحقيقاتي براي شناسايي اين عوامل و معيارها انجام شده است كه چند مورد از معروفترين و پركاربردترين آنها در ادامه پس از تبیین مفهوم ارزش فناوری ارائه ميشود.
· مفهوم ارزشگذاري دارائی نامشهود و روشهاي آن
قبل از اینکه به ارزشگذاری و اندازهگیری دارائیهای نامشهود پرداخته شود باید مشخص گردد که ماهیت ارزش چیست، معنای ارزشگذاری چیست و چه نوع روشهایی برای ارزشگذاری وجود دارد؟
امروزه زمانی که در مورد ارزش بحث میشود توجه همه به پول معطوف میشود. اما این مربوط به قرون وسطی بوده که پول به عنوان تنها ابزار برای تعیین کمیت ارزش شناخته میشده است. ارزش به شدت به مفهوم "مقادير" مرتبط است.
ارزش به عنوان درجه مفید بودن و یا مطلوب بودن چیزی، به ويژه در قياس با چيزهاي ديگر تعريف ميشود. واژه مفید بودن برای تاکید بر اهداف فایدهگرائی ارزشگذاری استفاده میشود که در راستای تئوری ارزش رسچر2(1969) است. از نظر رسچر ارزشها ذاتاً منفعت محور3 هستند. با این وجود مفید بودن تنها بُعد ارزش نیست. چیزها میتوانند ارزشمند باشند به خاطر اینکه آنها مطلوب هستند. مفید بودن و مطلوب بودن ناسازگاری متقابل ندارند. چیزها میتوانند مطلوب باشند بخاطر اینکه مفیدند.
ارزش یک دارایی نامشهود در درون آن نیست بلکه وابسته به مفید بودن و مطلوب بودن آن است. براین اساس ارزش یک دارایی نامشهود در چشمان دارنده یا بیننده آن قرار دارد.
ارزشگذاری نیاز به معیارهای ضمنی و یا صریح دارد، و یا معیارهایی برای تعیین مفید بودن و مطلوب بودن دارد. وقتی از پول به عنوان معیار سنجش ارزش استفاده ميشود، پول به عنوان یک معیار نسبی که امکان انجام مقایسه مفید بودن و مطلوب بودن برای چیزهایی که ماهيت بسیار متفاوتی دارند عمل مینماید. این به معنی آن است كه هنگامی که از پول به عنوان یک معیار استفاده نمیشود، مقیاسها و معیارهای دیگری براي ارزشگذاری باید فراهم شود.
به دلیل ارزشگذاری بر اساس معیارها، ارزش دارای مبنای عینی است و میتواند توسط استانداردها و یا معیارهای غیر شخصی(که از طریق آموزش میتوان به یک ارزیاب یاد داد) مورد ارزیابی قرار گيرد. مشکل این است که آن معیارها ممکن است " از ویژگیهای عینی اقلامی که مورد ارزیابی قرار گرفتهاند اخذ شده باشند " اما آنها ممکن است از ویژگیهای غیر قابل مشاهده آن اقلام نیز اخذ شوند.
سوال این است که آیا همه معیارهای ضمنی که در ارزشگذاری استفاده میشوند را میتوان صریح نمود و میتوان به معیارهای قابل مشاهده تبدیل کرد. معمولاً ارزش را به معيار قابل مشاهده نميتوان ترجمه نمود. برخی از ارزشگذاریها نیز ارزشگذاری شخصی (فردی) هستند که نمیتوان آن را صریح کرد.
رسچر(1969) ارزشگذاری را به عنوان "یک ارزیابی یا اندازهگیری مقایسهای از چیزی با توجه به در برداشتن یک ارزش مشخص" تعريف نموده است.
علاوه بر این، او بیان نموده که هرگونه ارزشگذاری نیازمند استفاده از یک مقیاس ارزش است که این مقیاس نشان دهند درجات مختلف است. این مقیاس ارزش ميتواند مقیاسي ترتیبی4 باشد كه نشان دهنده درجات مختلفی از ارزش ميباشد اما فاصلههاي بین مقياس را نشان نمیدهد.
همچنین مقیاس ارزش میتواند یک مقیاس شمارشی5 باشد. چنین مقیاسي میتواند فاصلهاي و یا نسبی باشد. در مقیاس فاصلهای، فاصله بین سطوح مختلف ارزش، شناخته شده است و در مقیاس نسبی علاوه بر آن ارزش صفر مطلق نیز مشخص است. میتوان مقیاس شمارشی را به صورت عددی نشان داد.
مزیت استفاده از پول به عنوان واحد ارزیابی ارزش آن است که یک مقیاس ارزش به صورت نسبی ایجاد میشود که امکان انجام عملیات ریاضی را فراهم میکند(اسوان بورن، 1981).
· رویکردهای تعیین ارزش
ارزشگذاری نیازمند یک شی یا مفهوم برای ارزشیابی، یک چارچوب برای ارزشگذاری و یک معیار است که نشان دهنده مفید بودن و مطلوب بودن آن شی یا مفهوم باشد.
میتوان از معیار پولی استفاده کرد که در این حالت روش تعیین ارزش، یک روش ارزشگذاری مالی6 است. یا میتوان از یک معیار غیر پولی استفاده کرد و آن را به یک پدیده قابل مشاهده ترجمه کرد که آن را روش اندازهگیری ارزش7 مینامند. اگر معیار را نتوان به پدیده قابل مشاهده ترجمه کرد اما بجای آن مبتنی بر قضاوت شخصی ارزیاب باشد آن را روش ارزیابی ارزش8 مینامند. در صورتی که چارچوب ارزشیابی شامل معیار ارزش نباشد اما شامل یک مقیاس اندازهگیری که مرتبط با یک پدیده قابل مشاهده باشد آن را یک روش اندازهگیری9 مینامند. در واقع یک روش اندازهگیری، یک روش برای ارزشگذاری نیست اما در حوزه ارزشیابی کاربردهایی دارد.
اسوان بورن10(1981) اندازهگیری را به عنوان یک فرايند تخصیص اعداد دارای مقیاس به اقلام، به گونهای که رابطههايي كه در واقعيت بين وضعيتهاي ممكن از متغيري وجود دارد در روابط بين اعداد برروي مقياس منعکس شده باشد، در نظر میگیرد. روشهای اندازهگیری از مقیاسهاي ارزش استفاده نمیکنند، اما به جای آن از مقیاس اندازهگیری استفاده مینمايند.
عوامل تفکیک کننده ماهیت روشهای مورد استفاده در ارزشیابی عبارتند از:
- استفاده از ارزش به عنوان معیار
- استفاده از پول به عنوان تقسيم كننده ارزش
- مشاهدهپذیری معیار یا متغیر اندازهگیری شده
براین اساس چهار روش برای ارزشگذاری دارائیهای نامشهود وجود دارد که عبارتند از:
· ارزشگذاری مالی
· اندازهگیری ارزش
· ارزیابی ارزش
· اندازهگیری
· تعيين معيارهاي مؤثر بر ارزش نوآوری فناورانه عوامل مؤثر بر ارزش نوآوری فناورانه ويژگيهايي هستند كه از آنها براي مقايسه فناوريهاي مختلف استفاده ميشود. تاكنون تحقيقات متعددی براي شناسايي عوامل مؤثر بر ارزش فناوری انجام شده است كه چند مورد از معروفترين و پركاربردترين آنها در ادامه ارائه ميشود.
1- مطالعات جورجيا پسيفيك
مجموعهاي از معيارها كه به طور گستردهاي در زمينههاي قانوني و حقوقي برای ارزشگذاری فناوری مورد استفاده واقع ميشود تشکیل دهنده 15 عامل جورجياپسيفيك ميباشد. اين مجموعه توسط يك دادگاه با هدف تعيين رويالتي منصفانه و متعارف توسعه يافته است. شرح مختصري از اين عوامل در ادامه آمده است(رازگیتیس، 2003).
1- رويالتي دريافت شده به وسيله مالكیت پتنت براي اعطاي امتياز پتنت مورد نظر و يا استدلال براساس يك رويالتي محرز.
2- نرخ حقالامتيازي كه توسط گيرنده براي استفاده از ديگر پتنتهاي قابل مقايسه با پتنت موردنظر پرداخت ميشود.
3- ماهيت و دامنه امتياز فناوري، انحصاري يا غير انحصاري بودن آن، محدود يا نامحدود بودن آن در يك قلمرو مشخص، با توجه به اينكه محصول مستقيم آن به چه كساني فروخته ميشود.
4- سياستهاي محرز و برنامههاي بازاريابي اعطا كننده امتياز براي نگهداري پتنت به صورت انحصاري(به وسيله عدم اعطاي آن به ديگران براي استفاده از اختراع) يا به وسيله اعطاي آن تحت شرايط خاصي براي محافظت از آن انحصار.
5- ارتباط تجاري بين اعطاكننده و گيرنده، مثل اينكه، آيا آنها در يك قلمرو يكسان كسب و كار رقيب هستند؟ يا آنها خود مخترع و بهبود دهنده هستند.
6- تأثیر فروش محصول مستقيم پتنت در ارتقاء فروش ديگر محصولات امتیاز گيرنده، مواردي كه تحت پتنت نيستند و مقدار چنين فروشهاي مشتقه و انتقالي.
7- مدت انقضاء پتنت و مدت زمان امتیاز
8- سود محرز محصولاتي كه تحت پتنت ساخته ميشوند، موفقيت تجاري آنها و وجه عام كنوني آنها.
9- منافع و مزاياي حاصل از پتنت به تجهيزات و شيوههاي قبلي توليد.
10- ماهيت اختراع تحت پتنت، منافع و معايب تجاري متضمن آن هنگامي كه توسط مالك استفاده ميشده است و منافعي كه براي استفاده كننده در بردارد.
11- كاربردي كه در آن يك امتیاز گيرنده به استفاده از اختراع اقدام ميكند و هر مدركي كه دال بر منفعت آن كاربرد باشد.
12- بخشي از سود يا قيمت فروش كه در يك كسب و كار خاص يا مشابه براي اجازه از استفاده از اختراع يا اختراعات مشابه متعارف است.
13- بخشي از سود قابل تشخيص كه بايد به اختراع نسبت داده شود كه به عناصري كه تحت پتنت نيستند، فرآيندهاي ساخت، ريسك مالي كسب و كار، يا ويژگيهاي مهم و يا بهبودهايي كه توسط گيرنده اضافه ميشود مربوط نميشود.
14- تصديق متخصصان واجد شرايط
15- رويالتي كه امتیازدهنده و امتیازگيرنده بر سر آن به توافق ميرسند اگر هر دو به طور معقول و اختياري براي رسيدن به آن عمل كنند.
2- مطالعات آرنولد
تحقيق ديگري كه به شناسايي شاخصهاي ارزشگذاري فناوري پرداخته است، تحقيق معروفي است كه توسط آرنولد در سال 1986 انجام پذيرفت. او مجموعهاي از صد شاخص را براي ارزشگذاري فناوري معرفي كرد كه در هشت دسته اصلي زير قرار ميگيرند (آرنولد، 1987).
1- ماهيت فناوري
2- عوامل هزينهای
3- عوامل بازار محصول
4- عوامل رقابتي
5- حمايت از حقوق مالكيت فكري مربوط به فناوري
6- منابع انتقال گيرنده فناوري
7- موارد قانوني و سياسي
8- عناصر موجود در قرارداد انتقال فناوري.
3- مطالعات راز گيتیس
ريچارد راز گيتیس عوامل مؤثر بر ارزش ليسانس فناوري را در 5 دسته به شرح زير بيان ميكند(رازگیتیس، 2003):
1- اندازه تخميني بازار پيشبيني شده و حاشيه سود كلي محصول: اين دو عامل همراه با هم به طور زيادي بر درآمد(يا سود قبل از ماليات) تأثیر ميگذارند كه در نتيجه ميتواند تأثیر زيادي بر قيمت فناوري موضوع امتياز داشته باشد.
2- توانايي حمايت از مالكيت فكري(پتنت، اسرار تجاري، كپي رايت و علامت تجاري): در اعطاي امتياز انحصاري، اين عوامل نقش پررنگي را در توليد محصولات انحصاري و قابل دفاع در بازار رقابتي ايفا ميكند.
3- وسعت نظر حمايت از مالكيت فكري: اين معيار نشاندهنده تأثیر اقتصادي فعاليت خارج از پتنت يا ديگر داراييهاي فكري موضوعه ميباشد. براي مثال اين مهم است كه بدانيم حتي در صورت وجود توانايي زياد براي حمايت از مالكيت فكري، يك نفر ميتواند خارج از مرزهاي ادعاي مربوط به دارايي فكري تنها با يك درصد جريمه به نسبت عمليات يا هزينههايش، فعاليت كند.
4- مرحله توسعه: اين معيار نشان دهنده سه موضوع ميباشد. چه مدت زمان طول ميكشد تا اختراع تحت پتنت سودآور شود؟ چه مقدار سرمايهگذاري اضافي براي معرفي و تجاريسازي آن نياز است و ريسك توسعه فراگير چقدر است؟
5- محيط بازار: هر اختراعي كه براي تجارت توسعه مييابد، به یک نوعي از محيط كسب و كار وارد ميشود. آيا اين بازار به طور عمومي در حال رشد است؟ آيا رقباي قدرتمند و مهاجمي وجود دارد؟ آيا كانالهاي توزيع و زير ساختهاي مناسب وجود دارد؟
4- مطالعات بيد آلت:
بيد آلت 4 نوع از عوامل و خرده عواملي كه بر ارزش فناوري تأثیر دارند را به صورت زير معرفي كرده است (بیدالت، 1989):
1- قابليت سودآوري فناوري
· سهم بازار بالقوه آتي
· كل هزينههاي توليد
· نرخ بازده سرمايهگذاري قبل از پرداخت حق الامتياز
· نسبت هزينههاي انجام شده بين اعطاكننده و گيرنده فناوري
2- هزينههاي تحقيق و توسعه
· از ديد واگذاركننده كه به صرفهجويي در هزينه، زمان و ريسك فكر ميكند.
· از ديد گيرنده (هزينههاي تحقيق و توسعهاي كه خودش بايد متحمل ميشد)
3- هزينههاي انتقال و جذب
· ويژگيهاي محيا كننده فناوري
· ويژگيهاي فناوري
· قابليت كاربرد فناوري توسط خريدار
· وضعيت اقتصادي خريدار
4- ساير عوامل
· استانداردهاي صنعت
· هزينههاي دعاوي قضائي
5- مطالعات يوجينگ چي يو:
يوجينگ چييو مجموعهاي نسبتاً كامل و جامع از عوامل تأثیرگذار بر ارزش فناوري را در چهار شاخه اصلي و چند زيرشاخه قرار ميدهد. اين عوامل عبارتند از (یوجینگ چییو، 2007):
1- ماهيت فناوري
· ناب بودن: فناوري كامل و بالغ بسيار باارزشتر از فناوري است كه نياز به توسعه و بهبود اضافي دارد.
· دامنه كاربرد: حوزه كاربرد وسيعتر براي فناوري يعني ارزش بيشتر براي آن فناوري. به عبارت ديگر هرچه انعطافپذيري فناوري براي استفاده در حوزههاي مختلف بيشتر باشد ارزش آن نيز بيشتر است.
· سازگاري: يعني درجه سازش با محيط و ديگر فناوريهاي موجود
· پيچيدگي: يعني سطح فناورانه انتقالگيرنده با پشتيباني انتقالدهنده متناسب باشد.
2- هزينه
· هزينه انتقال: شامل هزينههاي بررسيهاي فني قبل از مبادلات فناورانه، هزينههاي بررسي فني هنگام انتقال، هزينههاي پرسنل تحقيق و توسعه و هزينههاي آموزش قبل از شروع بهرهبرداري و هزينه توليد بالاتر
· هزينه مرجع: شامل استاندارد صنعت براي قيمت فناوري، قيمت فناوري رقيب يا فناوري مشابه، نرخ بازده سرمايهگذاري و ...
3- بازار محصول
· چرخه عمر محصول
· سهم بازار بالقوه
· اندازه بازار
· توسعه بازار: يعني اگر فناوري بازار جديدي ايجاد كند، ارزشش بيشتر از فناوري است كه در بازار موجود استفاده شود.
4- بازار فناوري
· تعداد عرضهكنندگان فناوري
· تعداد متقاضيان فناوري
· سطح تجاري: يعني فناوري با بازاري مشخص بهتر از فناوري است كه تجربه تجاري يا بازار مشخصي ندارد.
6- مطالعات كمپاني تياكس
كمپاني تياكس، طي تحقيقي به بررسي عواملي كه ارزش يك فناوري را متأثر ميسازند پرداخته و نتايج را در 5 دسته تقسيمبندي كرده است(هستباکا، 2004):
1- نوع، شكل و مرحله توسعهيافتگي فناوري
2- ريسك فني درك شده
3- ريسك تجاري درك شده
4- تأثیر اقتصادي و عمر مفيد اقتصادي
5- جزئيات خاص قرارداد مبادله
7- چارچوب مفهومی تحقیق
به منظور تدوین یک دامنه جامع از عوامل مؤثر بر ارزش فناوری با بررسی و مقایسه عوامل مؤثر بر ارزش فناوری در هر یک از مدلهای فوق یک فهرست شامل 42 عامل در 5 گروه ارزش ذاتی فناوری، ارزش هزینههای فناوری، ارزش بازار فناوری، ارزش اجتماعی فناوری و ارزش سایر عوامل شناسایی و مطابق جدول 1 تهیه گردید
روش شناسی
روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق روش کتابخانهای و روش میدانی است و ابزار اصلی گردآوری اطلاعات میدانی، پرسشنامه است. در تجزيه و تحليل پرسشنامه از آزمون باینومیال و برای تجزیه و تحلیل و بررسی و آزمون فرضیات تحقیق از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. برای اجرای مدل معادلات ساختاری روشهای متنوعی وجود دارند که یکی از جدیدترین رویکردها در مدل معادلات ساختاری روش حداقل مربعات جزیی است. این روش مدل معادله ساختاری واریانس محور، زمانی که برای هر سازه تعداد متغیر زیاد و یا حجم نمونه کلی در مقابل تعداد متغیرهای مورد برآورد و یا منقسم به واحدهای کوچک؛ به علت گروه بندی؛ کم است، بسیار مناسب بوده و نتایج قابل اتکایی برای تخمین مدل ایجاد میکند.از نظر روششناسی تحقيق، این تحقیق توصيفي از نوع پیمایشی میباشد زیرا سعی بر توصیف و تحلیل و تفسیر شرایط موجود دارد و از طرفی دیگر توصیفی همبستگی از نوع روش معادلات ساختاری اکتشافی میباشد.جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران و دست اندرکاران حوزه توسعه و تجاری سازی فناوری در پژوهشگاه صنعت نفت و خبرگان و اساتید و صاحب نظران صنعت و دانشگاه هستند. همچنین به علت غیر تصادفی بودن، نمونه خاصی انتخاب نمیشود و تلاش میشود از کلیه متخصصان مرتبط نظرسنجی شود. ابزار تحقیق در این تحقیق به صورت پرسشنامه طراحی شده است. در این پرسشنامه سعی شده است که نظر خبرگان و متخصصان را در رابطه با معیارها و شاخصهای تعیین شده جویا شده تا شاخصهای نهایی مشخص گردند. سوالهای پرسشنامه با توجه به متغیرهای موجود در مدل تحلیل تحقیق طراحی شده است و پایايی و روایی با استفاده از روشهای معتبر سنجیده شده است.
[1] . Valuation
[2] . Rescher
[3] . Benefit oriented
[4] . ordinal
[5] . cardinal
[6] . Financial valuation
[7] . Value measurement
[8] . Value assessment
[9] . Measurement
[10] . Swanborn
جدول 1. عوامل مؤثر بر ارزش فناوری
ارزش بازار فناوری | ارزش ذاتی فناوری | ارزش هزینههای فناوری | ارزش اجتماعی فناوری | ارزش سایر عوامل |
سهم بازار بالقوه، اندازه بازار و حاشیه سود ایجاد شده | موقعیت انحصاری | هزینههای واقعی | دوستدار محیط زیست | پشتیبانی فنی فروشنده و ارتباط مستمر با فروشنده |
توسعه بازار | سطح فناوری | هزینههای انتقال و جذب فناوری | اشتغال زایی | موانع قانونی و سیاسی |
منافع استراتژیک ناشی از تملک فناوری | عمر فناوری | هزینه مرجع | جلوگیری از خروج ارز | محدودیتهای استفاده از فناوری |
تعداد رقبا | درجه استاندارد بودن | هزینه تولید مجدد | مکمل بودن | تاثیر فناوری بر شاخصهای کلان |
تاثیر فروش مستقیم محصول فناوری بر سایر محصولات شرکت | نوع فناوری (فناوری محصول یا فرایند) | هزینه جانشینی | سازگاری با فرهنگ | آیا دو طرف (خریدار و فروشنده) در بازار یا صنعتی مشابه رقیب یکدیگر هستند |
ریسک سودآوری | نسبت سهم فناوری در کل ارزش ایجاد شده | هزینه دعاوی قضایی |
|
|
قیمت فروش مشابه | دامنه کاربرد فناوری |
|
|
|
قیمت خرید مشابه | درجه تکامل فناوری |
|
|
|
سود متعارف | ناب بودن |
|
|
|
تقاضا | سازگاری |
|
|
|
وجود فناوری رقیب | دانش فنی |
|
|
|
عرضه | داراییهای مکمل |
|
|
|
چانه زنی | تقلید ناپذیری |
|
|
|
اطلاعات مندرج در پرسشنامه، از طریق بررسی تحقیقاتسایر محققان خارجی و داخلی، در زمینه عوامل مؤثر بر ارزش و قیمت استخراج گردید. پرسشنامه از دو بخش تشکیل شده است، در بخش اول از متخصصان پرسیده شد که آیا عامل مورد بررسی بر روی ارزش فناوری تأثیر دارد یا خیر، در صورت مثبت بودن پاسخ باید به بخش دوم پرسشنامه پاسخ دهند. در بخش دوم پرسشنامهطراحی شده، از آنجا که سوالات از مقیاسهای نسبیبهرهمند بودند، از مقیاس لیکرت براي تعیین اهمیت هرعنوان از متغیرها استفاده شده است و بدین ترتیباطلاعات کیفی و ناپارامتریک با مقادیر کمی و عددي تعبیر شدند و در محاسبهها ملاك عمل قرار گرفت.
لازم به ذکر است که در این تحقیق مجموعاً تعداد 35 پرسشنامه توسط خبرگان و متخصصین مربوطه تکمیل شد.
در روش مدلسازی معادلات ساختاری، ابتدا به ساکن لازم است تا روایی سازه1 مورد مطالعه قرار گرفته تا مشخص شود نشانگرهای انتخاب شده برای اندازهگیری سازههای مورد نظر خود از دقت لازم برخوردار هستند. برای این منظور از تحلیل عاملی تائیدی(CFA2)، استفاده میشود. براین اساس اگر بار عاملی معنیدار باشد، نشانگر از دقت لازم برای اندازهگیری آن سازه یا صفت مکنون برخوردار است(نانالی و برنسترین، 1994). در مدل معادلات ساختاری علاوه بر روایی سازه، روایی تشخیصی3 نیز مورد نظر است که نشان میدهد نشانگر فقط سازه خود را اندازهگیری میکند و ترکیب آنها به گونهای باشد که تمام سازهها به خوبی از یکدیگر تفکیک شوند. در نهایت از روایی همگرا4 که برای بررسی این موضوع است که هر نشانگر دارای بیشترین همبستگی با سازه خود نسبت به سایر سازهها باشد استفاده شد و برای بررسی این موضوع از بار عاملی متقاطع5 استفاده شد (رنچر، 1998).
برای بررسی پایایی نیز از شاخص پایایی ترکیبی استفاده شده است. پایایی به این معنا است که بین پاسخ دهندگان مختلف مورد مطالعه، برداشت یکسانی از سوالات وجود داشته است. در روش مدلسازی معادلات ساختاری از ضریب پایایی ترکیبی نیز استفاده میشود (نانالی و برنسترین، 1994).
یافتههای پژوهش
پس از جمعآوری اطلاعات، مرحله تجزيه و تحليل آغاز شد. همانطور که در بخش قبل مطرح شد در تجزيه و تحليل پرسشنامه از آزمون باینومیال و برای بررسی و آزمون فرضیات تحقیق از روششناسی معادلات ساختاری استفاده شد.
از آنجائیکه هر یک از خبرگان قبل از بیان میزان اهمیت هر یک از گویهها در مورد شاخصهای مؤثر بر ارزش فناوری فرایندی، به صورت بلی و خیر لزوم جمع آوری دادهها را برای هر یک از شاخصها به تفکیک بیان نمودند، لذا از طریق آزمون باینومیال که از توزیع دو جملهای پیروی میکند، نسبت به آزمون اینکه آیا 80 درصد به بالا برای این شاخص مقدار بلی را مشخص نمودهاند یا خیر استفاده شد که نتایج این تجزیه و تحلیل در جدول 2 آمده است. همانطور که مشخص است آزمون باینومیال در اکثر شاخصها معنیدار است و این بدان معنی است که نسبت مورد انتظار پاسخ خبرگان یعنی
80 به 20 در اکثر موارد وجود ندارد و نسبتها از حالتهای دیگری پیروی میکنند. در مورد شاخصهایی که این آزمون معنیدار است و سطح معنیداری آن زیر 05/0 محاسبه شده است باید به نسبت توجه شود، اگر در این حالت تعداد افراد موافق بیشتر از افراد مخالف باشد بدان معنی است که بالای 80 درصد از خبرگان با این شاخص موافق بودهاند و به این علت آزمون معنیدار شده است، لیکن اگر تعداد افراد مخالف در حالت معنیداری آزمون بیشتر از تعداد افراد موافق باشد بدان معنی است که به لحاظ آماری بیش از 20 درصد از خبرگان با شاخص مخالف بودهاند.
در صورتیکه آزمون بیمعنی باشد یعنی سطح معنیداری بالای 05/0 باشد میتوان نتیجه گرفت که به لحاظ آماری نسبت موجود به گونهای است که استنباط میشود 80 درصد از خبرگان با این شاخص موافق هستند.
1- با عنایت به مطالب فوق، در مورد شاخص «هزینه دعاوی قضایی» که شاخص 19 پرسشنامه است آزمون معنیدار است و نشان از رد فرض صفر مبنی بر نسبت موافق به مخالف 80 به 20 دارد. با توجه به اینکه 29 نفر با این شاخص مخالف بودهاند لذا این شاخص از فرایند تحلیل کنار گذاشته میشود. در مورد شاخص 32 یعنی " میزان قدرت چانه زنی مشتریان"، نیز آزمون معنیدار است و نشان از رد فرض صفر مبنی بر وجود نسبت 80 به 20 مورد انتظار دارد و با توجه به اینکه در این حالت تعداد مخالفها بیشتر از موافقها است(27 در برابر 8)، لذا این نشانگر نیز حذف میشود زیرا غالب خبرگان با این شاخص مخالف بودند و به لحاظ آماری اختلاف تعداد بین موافقها و مخالفها فراتر از نسبت 80 به 20 به نفع مخالفها است.
.
[1] . Construct Validity
[2] . Confirmatory Factor Analysis
[3] .Discriminate Validity
[4] . Convergent Validity
[5] . Cross-loadings
جدول 2. نتایج آزمون باینومیال درباره نحوه توزیع دو جملهای نظر خبرگان (35=N)
سازه مورد مطالعه | نشانگرها | آزمون باینومیال | ||||
---|---|---|---|---|---|---|
تعداد موافق | تعداد مخالف | سطح معنی داری آزمون | نتیجه | |||
ارزش ذاتی فنا وری | 1. موقعیت انحصاری: درجه حفاظت و یا استفاده انحصاری از فناوری مورد نظر | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | |
2. سطح فناوری: سطح فنی فناوری مورد نظر نسبت به سایر فناوریهای قابل مقایسه پیشرو | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
3. عمر فناوری: مدت زمان ایجاد درآمد از فناوری مورد نظر | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
4. درجه استاندارد: درجه استاندارد سازی و قابلیت تطبیق فناوری مورد نظر با استاندارد موجود | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
5. نوع فناوری: به عنوان فناوری محصول یا فناوری فرایند | 34 | 1 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
6. نسبت سهم فناوری در کل ارزش ايجاد شده : سهم فناوري از جریان درآمد مورد انتظار | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
7. دامنه کاربرد فناوری: تنوع و وسعت حوزهای که فناوری در آن عرضه شده (کاربردی شده) | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
8. درجه تکامل فناوری: آمادگی برای تجاری کردن فناوری مورد نظر | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
9. ناب بودن: فناوری کامل و بالغ بسیار با ارزشتر ازفناوری است که نیاز به توسعه و بهبود دارد | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
10. سازگاری: یعنی درجه سازش با محیط و دیگر فناوریهای موجود | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
11. دانش فنی: میزان دانش موجود در فناوری | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
12. داراییهای مکمل: میزان نیاز به دیگر داراییها برای بهرهبرداری از فناوری | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
13. تقلید ناپذیری: میزان تقلید ناپذیری فناوری | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر
| ||
ارزش هزینههای فنا وری | 14. هزینههای واقعی: شامل هزینههای تحقیق و توسعه، ثبت اختراع، هزینههای نگهداری، تجاری سازی و... | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | |
15. هزینههای انتقال و جذب فناوری: شامل هزینههای بررسیهای فنی قبل از مبادلات فناوری، هزینههای آموزش قبل از بهرهبرداری و... هزینههای بررسیهای فنی هنگام انتقال، هزینههای اموزش قبل از بهره برداری و... | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
16. هزینه مرجع: شامل استاندارد صنعت برای قیمت فناوری، قیمت فناوری رقیب و... | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
17. هزینه تولید مجدد: هزینهای فرضی است که خریدار در صورتی که بخواهد ان را در زمان حال خلق کند متحمل میشود. | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
18. هزینه جانشینی: هزینه خلق و توسعه فناوری جانشین است | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
19. هزینه دعاوی قضایی: هزینههای محتمل براي پرداخت در آينده براي پيگيري قضایی مربوطه | 6 | 29 | 00/0 | حذف نشانگر | ||
ارزش بازار فنا وری | 20. سهم بازار بالقوه، اندازه بازار بالقوه و حاشیه سود ایجاد شده توسط فناوری
| 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | |
21. توسعه بازار: ایجاد بازار جدید توسط فناوری
| 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
22. تاثیر فروش محصول مستقیم فناوری بر دیگر محصولات شرکت
| 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
23. منافع استراتژیک ناشی از تملک فناوری: شامل ارزش رقابتی و نیل به مزیت رقابتی مورد انتظار | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
24. تعداد رقبای دارای فناوری مورد نظر در بازار
| 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
25. ریسک سودآوری فناوری: شامل ریسک فنی و تجاری
| 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
26. قیمت فروش مشابه: قیمتی که فروشنده در مبادلات مشابه دریافت کرده است
| 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
27. قیمت خرید مشابه: قیمتی که خریدار در مبادلات مشابه پرداخت کرده است | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
28. سود متعارف: بخشی از سود که در یک صنعت خاص برای استفاده از فناوری پرداخت میشود | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
29. تقاضا: تعداد متقاضیان فناوری
| 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
| 30. فناوری رقیب: وجود فناوریهای رقیب در بازار
| 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | |
31. عرضه: تعداد عرضه کنندگان فناوری
| 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
32. چانه زنی: میزان قدرت چانه زنی مشتریان | 8 | 27 | 00/0 | حذف نشانگر | ||
ارزش اجتماعی فنا وری | 33. دوستدار محیط زیست: از نظر میزان تولید آلایندهها، میزان تولید پسماند، قابلیت بازیافت ضایعات و... | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | |
33. اشتغال زایی: میزان اشتغال زایی ناشی از بکارگیری فناوری
| 26 | 9 | 255/0 | تائید نشانگر | ||
34. جلوگیری از خروج ارز: میزان جلوگیری از واردات به واسطه به کارگیری فناوری
| 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
35. مکمل بودن: تکمیل شدن سبد کالای محصولات به واسطه به کارگیری فناوری
| 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
36. سازگار با فرهنگ: میزان سازگاری با شرایط عرفی و اخلاقی محیط (جامعه) | 32 | 3 | 061/0 | تائید نشانگر | ||
ارزش ناشی از سایر عوامل (عوامل واسطه ای) | 37. آیا دو طرف (خریدار و فروشنده) در بازار یا صنعتی مشابه رقیب یکدیگر هستند
| 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | |
38. پشتیبانی فنی فروشنده و ارتباط مستمر با فروشنده
| 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
39. محدودیتهای بهره برداری از فناوری (میزان تولید، محدودیت در بازار عرضه، مدت دوره مجوز بهره برداری و...)
| 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
40. تاثیر فناوری بر بهبود شاخصهای کلان اقتصادی، مگاروندها، بهینه سازی مصرف انرژی و موارد مرتبط با امنیت ملی | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر | ||
41. موانع قانونی و سیاسی | 35 | 0 | 00/0 | تائید نشانگر |
مدل اندازه گیری
در روش مدلسازی معادلات ساختاری، ابتدا به ساکن لازم است تا روایی سازه1 مورد مطالعه قرار گرفته تا مشخص شود نشانگرهای انتخاب شده برای اندازهگیری سازههای مورد نظر خود از دقت لازم برخوردار هستند. برای این منظور از تحلیل عاملی تائیدی(CFA2) استفاده میشود. به این شکل که بار عاملی هر نشانگر با سازه خود دارای مقدار t بالاتر از 96/1 باشد. در این صورت این نشانگر از دقت لازم برای اندازهگیری آن سازه یا صفت مکنون برخوردار است(نانالی و برنسترین،1994). در جدول 3 مقادیر بار عاملی برای نشانگرهای هر سازه آورده شده است. بر اساس نتایج جدول 3 مشخص میشود که برخی نشانگرهای سازههای مورد مطالعه به دلیل داشتن مقدار t کمتر از 96/1 از اهمیت لازم برای اندازهگیری برخوردار نیستند و لذا از فرایند تحلیل کنار گذاشته شدند. سایر شاخصهایی که دارای مقدار t بالاتر از 96/1 بودند در فرایند تحلیل وارد شدند. لذا روایی سازه3 که برای بررسی دقت و اهمیت نشانگرهای انتخاب شده برای اندازهگیری سازهها، انجام شد نشان میدهد که نشانگرهای باقیمانده، ساختارهای عاملی
مناسبی را جهت اندازهگیری ابعاد مورد مطالعه در مدل تحقیق فراهم میآوردند.
در مدل معادلات ساختاری علاوه بر روایی سازه که برای بررسی اهمیت نشانگرهای انتخاب شده برای اندازهگیری سازهها به کار میرود، روایی تشخیصی4 نیز مورد نظر است.
به این معنا که نشانگرهای هر سازه در نهایت تفکیک مناسبی را به لحاظ اندازهگیری نسبت به سازههای دیگر مدل فراهم آورند. به عبارت سادهتر هر نشانگر فقط سازه خود را اندازه گیری کند و ترکیب آنها به گونهای باشد که تمام سازهها به خوبی از یکدیگر تفکیک شوند. با کمک شاخص میانگین واریانس استخراج شده مشخص شد که تمام سازههای مورد مطالعه دارای میانگین واریانس استخراج شده(AVE5)، بالاتر از 4/0 هستند که این ضرایب در جدول 4 نشان داده شده است (نانالی و برنسترین، 1994). در نهایت جهت بررسی پایایی نیز از شاخص پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج در جدول 5 آمده است. پایایی به این معنا است که بین پاسخ دهندگان مختلف مورد مطالعه برداشت یکسانی از سوالات وجود داشته است. در روش مدلسازی معادلات ساختاری از ضریب پایایی
ترکیبی نیز استفاده میشود که مقادیر بالاتر از 6/0 برای هر سازه نشان از پایایی مناسب آن دارد(نانالی و برنسترین، 1994). همچنین جهت رتبهبندی اهمیت نشانگرهای هر عامل در اندازهگیری آن از روش وزنهای عاملی استفاده شد که بر اساس اهمیت نشانگرها، هر عامل را بر اساس میزان اهمیت رتبه بندی میکند همانطور که در جدول 6 مشخص است، در مورد مؤلفه «ارزش اجتماعی فناوری» شاخص 34 یعنی «اشتغال زایی» در اندازهگیری این مؤلفه بیشترین وزن را دارد. در مورد مؤلفه «ارزش بازار فناوری» شاخصهای 26 و 27 یعنی «قیمت فروش مشابه» و «قیمت خرید مشابه» در اندازهگیری این مؤلفه دارای بیشترین وزن هستند.
همچنین در مورد مؤلفه «سایر عوامل مؤثر بر ارزش فناوری» شاخصهای 40 و42 یعنی «محدودیتهای بهرهبرداری» و «موانع قانونی و سیاسی» دارای بیشترین وزن در اندازهگیری این مؤلفه هستند. در خصوص «ارزش ذاتی فناوری» نیز شاخصهای 2 و 9 یعنی «سطح فناوری» و «ناب بودن» بالاترین وزن را در اندازهگیری این مؤلفه دارند و در نهایت در مورد «ارزش هزینهای فناوری» شاخصهای 17 و 18 یعنی «هزینه تولید مجدد» و «هزینه جانشینی» بیشترین تأثیر را در اندازهگیری این مؤلفه دارند.
در این مرحله و با توجه به اتمام فاز پالایش متغیرها و اطمینان از دقت شاخصها در اندازهگیری مفاهیم و متغیرهای مرتبط، میتوان به آزمون فرضیات تحقیق پرداخت.
· مدل ساختاری
پنج فرضیه تحقیق در قالب مدل معادلات ساختاري مورد بررسی قرار گرفتند که نتیجه آن در ادامه آمده است. با در نظر گرفتن نتایج بررسی روابط بین سازههای مستقل و وابسته با استفاده از ضریب مربوطه میتوان به بررسی معنیداری اثرات بین سازههای تحقیق پرداخت
H1: فرضیه اول مدل بیان میدارد که ارزش اجتماعی فناوری بر قیمت فناوری نقش تعیین کنندهای دارد.
بر اساس نتایج مندرج در جدول 7، مشخص میشود که این اثر دارای مقدار 135/0- است و با توجه به اینکه مقدار t برای این ضریب کمتر از 96/1 محاسبه شده است؛ لذا سطح معنیداری بالای 01/0 گزارش شده است و نشان میدهد ارزش اجتماعی فناوری از نقش پیشبینی کننده لازم در پیشبینی تغییرات ارزش فناوری طبق نظر خبرگان مورد مطالعه برخوردار نبوده است و به لحاظ آماری این اثر ناچیز مشاهده شده است. لیکن به اعتقاد خبرگان دارای نقش تعیین کننده مستقیمی در ارزش فناوری نمیباشد.
[1] . Construct Validity
[2] . Confirmatory Factor Analysis
[3] . Construct Validity
[4] . Discriminate Validity
[5] . Average Variance Extracted
جدول 3. مقادیر بار عاملی برای نشانگرهای هر سازه در قالب مدل اندازهگیری
سازه | علامت نشانگر | بار عاملی | P level | نتیجه |
---|---|---|---|---|
Q33 | 607/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q34 | 898/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q35 | 702/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q36 | 552/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q37 | 841/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
ارزش بازار فناوری | Q20 | 802/0 | 001/0 | تائید شاخص |
Q21 | 803/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q22 | 669/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q23 | 503/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q24 | 012/0 | 425/0 | رد شاخص | |
Q25 | 097/0 | 301/0 | رد شاخص | |
Q26 | 824/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q27 | 790/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q28 | 379/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q29 | 055/0 | 461/0 | رد شاخص | |
Q30 | 500/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q31 | 547/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
ارزش ناشی از سایر عوامل | Q38 | 054/0 | 307/0 | رد شاخص |
Q39 | 042/0 | 433/0 | رد شاخص | |
Q40 | 671/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q41 | 851/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q42 | 878/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
ارزش ذاتی ناشی از فناوری | Q1 | 247/0 | 068/0 | رد شاخص |
Q2 | 730/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q3 | 607/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q4 | 195/0 | 072/0 | رد شاخص | |
Q5 | 430/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q6 | 894/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q7 | 277/0 | 066/0 | رد شاخص | |
Q8 | 534/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q9 | 846/0 | 001/0 | تائید شاخص |
سازه | علامت نشانگر | بار عاملي | P level | نتيجه |
|
| 274/0 | 069/0 | رد شاخص |
Q11 | 449/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q12 | 148/0 | 097/0 | رد شاخص | |
Q13 | 137/0 | 080/0 | رد شاخص | |
ارزش هزینه فناوری | Q14 | 122/0 | 066/0 | رد شاخص |
Q15 | 119/0 | 069/0 | رد شاخص | |
Q16 | 468/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q17 | 712/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q18 | 902/0 | 001/0 | تائید شاخص | |
Q19 | 078/0 | 199/0 | رد شاخص |
جدول 4. بررسی مقادیر میانگین واریانس استخراج شده
شاخص | مقدار میانگین واریانس استخراج شده (AVE) | سطح قابل قبول |
526/0 | 4/0 | |
ارزش بازار فناوری | 429/0 | 4/0 |
ارزش ناشی از سایر عوامل | 629/0 | 4/0 |
ارزش ذاتی ناشی از فناوری | 422/0 | 4/0 |
ارزش هزینهای فناوری | 457/0 | 4/0 |
جدول 5. بررسی پایایی مقیاسهای مورد استفاده با استفاده از پایایی ترکیبی
مقیاس(سازه) | پایایی ترکیبی | سطح قابل قبول |
---|---|---|
846/0 | 6/0 | |
ارزش بازار فناوری | 865/0 | 6/0 |
ارزش ناشی از سایر عوامل | 835/0 | 6/0 |
ارزش ذاتی ناشی از فناوری | 836/0 | 6/0 |
605/0 | 6/0 |
جدول 6. میزان وزنهای عاملی استاندارد شده تخصیص یافته به هر نشانگر هر سازه
شاخص | ارزش اجتماعی فناوری | ارزش بازار فناوری | ارزش ناشی از سایر عوامل | ارزش ذاتی ناشی از فناوری | ارزش هزینهای فناوری |
---|---|---|---|---|---|
Q33 | 269/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 |
Q34 | 313/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 |
Q35 | 245/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 |
Q36 | 266/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 |
Q37 | 282/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 |
Q20 | 00/0 | 161/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 |
Q21 | 00/0 | 194/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 |
Q22 | 00/0 | 124/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 |
Q23 | 00/0 | 119/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 |
Q26 | 00/0 | 215/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 |
Q27 | 00/0 | 214/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 |
Q28 | 00/0 | 109/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 |
Q30 | 00/0 | 175/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 |
Q31 | 00/0 | 177/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 |
Q40 | 00/0 | 00/0 | 453/0 | 00/0 | 00/0 |
Q41 | 00/0 | 00/0 | 381/0 | 00/0 | 00/0 |
Q42 | 00/0 | 00/0 | 423/0 | 00/0 | 00/0 |
Q2 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 243/0 | 00/0 |
Q3 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 227/0 | 00/0 |
Q5 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 191/0 | 00/0 |
Q6 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 222/0 | 00/0 |
Q9 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 237/0 | 00/0 |
Q8 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 206/0 | 00/0 |
Q11 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 209/0 | 00/0 |
Q16 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 154/0 |
Q17 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 587/0 |
Q18 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 00/0 | 618/0 |
جدول 7. اثر خطی مستقیم نقش سازههای تحقیق در ارزش فناوری
سازه | ضریب مسیر | مقدار t | P Level | مقدار واریانس تشریح شده یا R2 |
---|---|---|---|---|
ارزش اجتماعی فناوری | 135/0- | 820/0- | 073/0 | 018/0 |
ارزش بازار فناوری | 552/0 | 221/9 | 001/0 | 304/0 |
ارزش ناشی از سایر عوامل | 319/0 | 953/2 | 001/0 | 102/0 |
ارزش ذاتی ناشی از فناوری | 506/0 | 810/9 | 001/0 | 256/0 |
489/0 | 008/7 | 001/0 | 239/0 |
H2: فرضیه دوم تحقیق بیان میدارد که ارزش بازار فناوری بر قیمت فناوری نقش تعیین کنندهای دارد.
بر اساس نتایج مندرج در جدول 7، مشخص میشود که این اثر دارای مقدار 552/0 است و با توجه به اینکه مقدار t برای این ضریب بیشتر از 96/1 محاسبه شده است؛ لذا سطح معنیداری کمتر از 01/0 گزارش شده است که نشان میدهد با یک درصد خطای نوع اول، اثر ارزش بازار فناوری بر قیمت فناوری به لحاظ آماری قابل توجه و معنیدار است و با توجه به مقدار ضریب مسیر آن میتوان مشاهده نمود که بیشترین ضریب مسیر از آن این متغیر برای تعیین قیمت فناوری است.
H3: فرضیه سوم تحقیق بیان میدارد که ارزش ناشی از سایر عوامل بر تعیین قیمت فناوری نقش تعیین کنندهای دارند.
بر اساس نتایج مندرج در جدول 7، مشخص میشود که این اثر دارای مقدار 319/0 است و با توجه به اینکه مقدار t برای این ضریب بیشتر از 96/1 محاسبه شده است؛ لذا سطح معنیداری کمتر از 01/0 گزارش شده است که نشان میدهد با یک درصد خطای نوع اول، اثر ارزش ناشی از سایر عوامل بر قیمت فناوری به لحاظ آماری قابل توجه و معنیدار است.
H4: فرضیه چهارم تحقیق بیان میدارد که ارزش ذاتی فناوری بر تعیین قیمت فناوری نقش تعیین کنندهای دارد.
بر اساس نتایج مندرج در جدول 7، مشخص میشود که این اثر دارای مقدار 506/0 است و با توجه به اینکه مقدار t برای این ضریب بیشتر از 96/1 محاسبه شده است؛ لذا سطح معنیداری کمتر از 01/0 گزارش شده است که نشان
میدهد با یک درصد خطای نوع اول، اثر ارزش ذاتی فناوری بر قیمت فناوری به لحاظ آماری قابل توجه و معنیدار است. به طور کلی شاخص ارزش ذاتی فناوری، پس از ارزش بازار آن دارای بیشترین تأثیر بر شکلگیری قیمت فناوری است و رتبه دوم را به خود اختصاص داده است.
H5: فرضیه پنجم تحقیق بیان میدارد که ارزش هزینهای فناوری بر قیمت فناوری نقش تعیین کنندهای دارد.
بر اساس نتایج مندرج در جدول 7، مشخص میشود که این اثر دارای مقدار قابل توجه 489/0 است و با توجه به اینکه مقدار t برای این ضریب بیشتر از 96/1 محاسبه شده است لذا سطح معنیداری زیر 01/0 گزارش شده است و نشان میدهد دلایل کافی برای رد فرض صفر وجود دارد.
جدول 8. خلاصه آزمون فرضیات
ردیف | فرضیه | نتیجه آزمون |
---|---|---|
H1 | ارزش اجتماعی فناوری بر قیمت فناوری نقش تعیین کنندهای دارد. | رد فرضیه |
H2 | ارزش بازار فناوری بر قیمت فناوری نقش تعیین کنندهای دارد. | قبول فرضیه |
H3 | ارزش ناشی از سایر عوامل بر تعیین قیمت فناوری نقش تعیین کنندهای دارند. | قبول فرضیه |
H4 | ارزش ذاتی فناوری بر تعیین قیمت فناوری نقش تعیین کنندهای دارد. | قبول فرضیه |
H5 | ارزش هزینهای فناوری بر قیمت فناوری نقش تعیین کنندهای دارد. | قبول فرضیه |
جدول 9. شاخصهای بررسی اعتبار مدل برآورد شده
شاخص | مقدار | سطح معنی داری | نتیجه |
ARS | 129/0 | 001/0> | بخش اعظمی از واریانس موجود در دادهها با روابط موجود بیان شده است |
APC | 145/0 | 001/0> | ضرایب موجود برای بیان روابط علّی ارتباطی قابل تکرار هستند و از دقت لازم برای بیان روابط برخوردار هستند |
AVFI | 796/1 | < 5 | کمتر از 5 است لذا همراستایی چندگانه کل مدل کنترل شده است |
جدول 10. شاخص تورش واریانس برای سازههای مستقل به تفکیک
مقیاس(سازه) | شاخص تورش واریانس | سطح قابل قبول |
---|---|---|
ارزش اجتماعی فناوری | 495/1 | کمتر از 5 |
ارزش بازار فناوری | 029/3 | |
ارزش ناشی از سایر عوامل | 227/1 | |
ارزش ذاتی ناشی از فناوری | 043/1 | |
ارزش هزینهای فناوری | 214/2 |
بنابراین با توجه به نتایج آزمون فرضیات، فرضیه اول رد و سایر فرضیهها تأیید میگردد. خلاصه نتایج آزمون فرضیات در جدول 8 آمده است
· برازش مدل ساختاری
در نهایت جهت نشان دادن اعتبار یافتههای مدل تحقیق از شاخصهای برازش مدلهای معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. بررسی دو شاخص AVIF1 و 2ARS نشان میدهد که همراستایی چندگانه در مدل به خوبی کنترل شده است و دقت برآورد مدل در پیش بینی متغیر وابسته از قابلیت اعتماد مناسبی برخوردار
است و سازههای مستقل مؤثر بر متغیر وابسته هرکدام قسمت منحصربه فردی از واریانس متغیر وابسته را تبیین نمودهاند. همچنین شاخص APC3 نشان میدهد که روابط بین متغیرها به خوبی شناسایی شده است و بالاترین ضریب برای آزمون فرضیات استفاده شده، زیرا که مقدار آن معنیدار است(نویت و هانکوک،2001). مقادیر این موارد در جداول 9 و 10 آمده است.
وضعیت تورش واریانس برای متغیرهای مستقل پیش بینی کننده مدل تحقیق نشان میدهد که هر یک از متغیرهای مستقل دارای نقش منحصر به فرد خود بوده و در شکل گیری میزان واریانس تبیین شده مدل هیچ گونه تداخل قابل توجه وجود ندارد. زیرا شاخص VIF برای تمام چهار سازه مستقل کمتر از حد بحرانی 5 محاسبه شده است که این مقدار بحرانی حداکثر میزان ضریب تحمل همپوشانی واریانسهای تبیین شده است و مقادیر کمتر از آن بیانگر عدم خاصیت جایگزینی در بین متغیرهای مستقل است که از اصلیترین مفروضات سیستمهای معادلات همزمان است.
در نهایت با داشتن اطلاعات برازش مدل تحقیق میتوان به ارائه معادله خطی تحقیق در قالب مدل ساختاری پرداخت. به واقع در قالب این معادله اثرات مستقیم برای متغیرهایی که اثری به آنها وارد شده است در حوزه مورد مطالعه به این شکل بیان شدهاند
ارزش سایر عوامل 319/0 + ارزش هزینه 489/0 + ارزش ذاتی 506/0 + ارزش بازار 552/0 = ارزش فناوری
· محاسبه ارزش عوامل مؤثر بر ارزش فناوری
به منظور محاسبه ارزش هر یک از 4 عامل ارزش ذاتی، ارزش هزینهای، ارزش بازار و ارزش سایر عوامل در معادله توسعه یافته، روشهای مختلفی را میتوان مورد استفاده قرار داد که عبارتند از:
الف: محاسبه مقدار کمّی هر یک از ارزشها: بدین منظور باید ارزش همه عوامل را به صورت کمّی و در واحد پولی محاسبه نمود. مشکلی که این روش دارد این است که با اینکه اجزای عامل ارزش ذاتی فناوری و نیز سایر عوامل مؤثر بر فناوری موجود است ولی کمّی کردن آنها و بیان آن به زبان پولی عملاً غیرممکن است.
ب: روش جداسازی: در این روش ارزش عوامل کمّی به صورت کمّی (پولی) و ارزش عوامل کیفی به صورت کیفی محاسبه میشود. نقطه ضعف این روش این است که روش مناسبی برای کمّی کردن ارزشهای کیفی وجود ندارد.
ج: کیفی کردن همه عوامل (روش ترکیبی): در این روش ارزش کلیه عوامل چه کیفی و چه کمّی به صورت کیفی محاسبه میشود و به جای ارزش کمّی فناوری، امتیاز ارزش کیفی فناوری بر مبنای روش ترکیبی محاسبه خواهد شد. با شناسایی نقاط قوت و ضعف هر یک از آنها و با توجه به شرایط و محدویتها، روش کیفی کردن همه عوامل (روش ترکیبی) برای محاسبه ارزش فناوری در معادله پیشنهاد گردید.
نتیجهگیری
يكي از مهمترين موضوعات و چالشهای اصلی در جهت تجاریسازی و بازاریابی نوآوریهای فناورانه و دستاوردهاي تحقيقاتي موضوع ارزشگذاري فناوري است. براي تحقق ارزشگذاری يافتههاي پژوهشی لازم است عوامل مؤثر بر آن مشخص شوند تا در تصميمگيري مورد استفاده قرار گيرند. با توجه به تعدد عوامل تأثیر گذار بر ارزش فناوري، اين مقاله به تعيين و تبيين عوامل مؤثر بر ارزش فناوري و تبيين میزان تأثیر این عوامل پرداخته است.
در اين پژوهش با بررسي پژوهشهاي صورت گرفته در زمينه ارزشگذاري فناوري و انجام يك تحليل محتوا 42 عامل تأثیر گذار بر ارزش فناوري استخراج و در پنج گروه اصلي شامل:
- ارزش ذاتی ناشی از فناوری
- ارزش بازار فناوری
- ارزش هزینهای فناوری
- ارزش اجتماعی فناوری
- ارزش ناشی از سایر عوامل
دستهبندی شدهاند. پس از تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر ارزش فناوری از طریق مدلسازی معادلات ساختاری و به روش حداقل مربعات جزئی (PLS) در مرحله اول دو عامل «هزینه دعاوی قضایی» و «قدرت چانه زنی» بعد از آزمون باینومیال حذف شده و از فرایند تحقیق کنار گذاشته شدند. در بررسی روایی سازه در شاخص «ارزش هزینههای فناوری» عوامل «هزینههای واقعی» و «هزینههای انتقال و جذب فناوری» به دلیل داشتن مقدار t کمتر از 96/1 از اهمیت لازم برای اندازهگیری برخوردار نبوده لذا از فرایند تحلیل کنار گذاشته شدند. به همین ترتیب در شاخص «ارزش بازار فناوری» عوامل «تعداد رقبا»، «ریسک سودآوری» و «تقاضا» و در شاخص «ارزش ذاتی فناوری» عوامل «دامنه کاربرد»، «سازگاری»، «داراییهای مکمل» و «تقلید ناپذیری» حذف شدند. همچنین در شاخص «ارزش
[1] . Average Variance Inflation Factor
[2] . Average R Square
[3] . Average Path Coefficient
ناشی از سایر عوامل»، دو عامل «پشتیبانی فنی» و «مشابهت بازار یا صنعت خریدار و فروشنده» از فرایند تحلیل کنار گذاشته شدند.
در بررسی اثر خطی مستقیم نقش شاخصها در ارزش فناوری، شاخص ارزش اجتماعی فناوری به دلیل دارا بودن مقدار t کمتر از 96/1 و نیز داشتن ضریب مسیر منفی از فرایند تحلیل کنار گذاشته شده و حذف گردید و معادله ساختاری قیمت فناوری به صورت زیر به دست آمد:
ارزش سایر عوامل 319/0 + ارزش هزینه 489/0 + ارزش ذاتی 506/0 + ارزش بازار 552/0 = قیمت فناوری
پس از اجرای تحقیق و مشخص شدن وزن هر عامل و حذف عوامل کم اهمیت و نیز تعیین وزن هر شاخص معادله خطی ارزشگذاری فناوری فرایندی در صنعت نفت مشخص شد که در آن «ارزش اجتماعی فناوری» دارای ضریب صفر بود. براین اساس متغیرهای مربوط به ارزش ذاتی فناوری، ارزش هزینههای فناوری، ارزش بازار فناوری و سایر ارزشها به عنوان متغیر مستقل و ارزش فناوری به عنوان متغیر وابسته در این مدل هستند.
به عبارت دیگر این مدل دربرگیرنده مهمترين عوامل
تأثیرگذار بر ارزش فناوری براساس تركيبي از روشهاي ارزشگذاري است.
بر این اساس به منظور تعیین ارزش فناوری ابتدا ارزش فناوری براساس ارزیابی کیفی در هریک از 4 شاخص محاسبه و سپس در معادله مذکور قرار میگیرد. مهمترین مزیت این مدل آن است که اجزای اصلی تشکیل دهنده آن، روشهای ارزشگذاری و عوامل مؤثر بر ارزش فناوری هستند که با استفاده از یک رویکرد ترکیبی بدست آمده است.
از آنجا که تعیین شاخصهای مؤثر بر ارزش فناوری فاکتور اصلی در مدل توسعه یافته در این تحقیق میباشد، لذا مهمترین محدودیت در اجرای این تحقیق، تعیین طیف کاملی از شاخصهای مؤثر بر ارزش فناوری که بتوانند کلیه معیارهای مهم و اصلی فناوری را در نظر بگیرند بود. همچنین تعداد معدود افراد خبره و آشنا به ابعاد و مشخصههای فناوری به منظور امتیازدهی به عوامل مؤثر بر ارزش فناوری از دیگر محدویتهای این تحقیق بود.
با توجه به اینکه این تحقیق برای فناوریهای فرایندی در صنعت نفت به اجرا درآمده است، اجرای مدل توسعه یافته در این تحقیق در سایر صنایع و بررسی تعمیمپذیری آن برای سایر فناوریهای فرایندی پیشنهاد میشود.
منابع
1.طباطبائيان سيدحبيب الله، غريبي جليل(1388). مباني ارزشگذاري تكنولوژي، انتشارات مركز آموزش و تحقيقات صنعتي ايران
2.Arnold T., Headley, T. (1987). Factors in Pricing License. Les Nouvelles, Quarterly Journal of the Licensing Executives Society, 12(1).
3.Bidault, F. (1989). Technology Pricing: From Principles 10 Sfralegy, Macmillan. London, U.K.
4.Clark, K. (1987). Investment in new technology and competitive advantage, in D. Teece (Ed.) The Competitive Challenge, Cambridge, CA.
5.Daniel A. (2004). Making Sense of Intellectual Capital Designing a Method for the Valuation of Intangibles, Elsevier, Inc.
6.Hastbacka, M. (2004). Technology valuation – The market comparables methods, Technology management journal, june, 1-4.
7.Isabelle, D. (2007). S&T commercialization strategies and practices, Book Chapter in Handbook on Technoentrepreneurship, Edward Elgar Publishing, UK.
8.Kitson, A., Ahmed, L.B, Harvey, G., Seers, K. and Thompson, D.R., (1996). From Research to Practice: one Organizational Model for Promoting Research-Based Practice, Journal of Advanced Nursing, 23(3), pp. 430-440.
9.Mohr, J. (2001). Marketing of high technology products and innovations, Prentice Hall.
10.Nevitt, J., & Hancock, G.R. (2001), Performance of bootstrapping approaches to model test statistics and parameter standard error estimation in structural equation modeling. Structural Equation Modeling. A Multidisciplinary Journal, Volume 8, Issue 3.
11.Nunnally, J.C., & Bernstein, I.H. (1994). Psychometric theory, New York, NY: McGraw-Hill.
12.Razgaitis R. (2003), Valuation and Pricing of Technology- Based Intellectual Property, John Wiley & Sons.
13.Rencher, A. C. (1998). Multivariate statistical inference and applications. New York, NY: John Wiley & Sons.
14.Rescher, N. (1969). Introduction to value theory. Englewood Cliffs, NJ: Prentice-Hall.
15.Swanborn, P. G. (1981). Methods for social science research. Amsterdam: Boom Meppel.
16.Thuriaux-Alemán, B., Webster, P., Eagar R., Ku, B., (2010). Research & Technology Institutes Meeting the Challenges of the Post-Recession World, Arthur D. Little’s London office.
17.Yu-Jing Chiu, (2007). Using AHP in patent valuation, Mathematical and Computer Modeling, 46, 1054–1062.