تحليل ساختاري حكايت جدال سعدي با مدعي در بيان توانگري و درويشي
الموضوعات :
1 -
الکلمات المفتاحية: ساختارشناسي گلستان سعدي نقد ادبي,
ملخص المقالة :
حكايت «جدال سعدي با مدعي» يكي از حكايتهايي است كه تحت تأثير مقامهنويسي در ادبيات عربي و فارسي آفريده شده است. سعدي در خلق حكايت فوق علاوه بر آثار اهل تصوف پيش از خود، از كتاب «احياءعلومالدين» امام محمد غزالي تأثير گرفته و مسأله رايج در نزد صوفيه؛ يعني فقر و غنا و رجحان يكي بر ديگري را مورد توجه قرار داده است. به نظر ميآيد آنچه اهل تصوف و به ويژه غزالي درباره فقر و غنا گفتهاند، ذهن وقاد سعدي را قانع نكرده و خود با طرحريزي مقامهاي جدلي مي خواهد اصالت و برتري غنا را بر فقر اثبات كند. در اين مقاله بدون توجه به شيوه استدلال و محتواي براهين طرفهاي درگير، عناصر ساختاري متن از نظر شخصيتپردازي، نحوه روايت، ساختار متن در سطوح آوايي، توازن واژگاني، توازن نحوي و انسجام دستوري، واژگاني و پيوندي مورد بررسي قرار گرفته است. هر چند ساختمان حكايت قوي است، ولي در آن اصول اساسي گفتگو يعني؛ رعايت ادب و احترام و دادن فرصت كافي به طرف مقابل، رعايت نشده است.