بررسی بایستههای طراحی مجتمعهای خدماتی- رفاهی میانراهی با رویکرد توسعه درونزا در سبزوار با تأکید بر توانمندیهای فرهنگی
محورهای موضوعی :غلامحسین ناصری 1 , محسن عزیزی 2 , موسیالرضا غربی 3
1 - عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد واحد دامغان
2 - کارشناس ارشد معماری دانشگاه آزاد واحد دامغان
3 - دانشجوی دکتری انسانشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
بهطورکلی آنچه ایده مرکزی این مقاله را شکل میدهد، دعوت برنامهریزان به در نظر گرفتن ملاحظات محلی در ارائه و اجرای برنامههای توسعه است. در واقع ملاحظات محلی در امر توسعه نرمافزارهایی هستند که زمینه لازم را برای امور سختافزاری توسعه فراهم میکنند؛ از اینرو به نظر میرسد بدون شناخت عمیق از این ملاحظات نمیتوان برای توسعه جامعه سیاستگذاری و برنامهریزیهای کوتاهمدت و بلندمدت انجام داد. در دهههای اخیر یکی از برنامههای عمرانی در سطح جادههای کشور، طراحی و اجرای مجتمعهای خدماتی- رفاهی میانراهی در جادههای اصلی کشور جهت سازماندهی خدمات و رفاه بیشتر مسافران و در نهایت افزایش معیارهای استانداردشدگی راههای کشور است. در این زمینه طرحهایی جامع جهت مکانیابی و اجرای این مجتمعها در کشور تدوین شده است. بر اساس یک طرح جامع مکانیابی مجتمعهای خدماتی- رفاهی میانراهی، قریب به ۵۰۰ مکان اجرا و تأسیس این مجتمعها در نظر گرفته شده است. اما آنچه در این طرح مغفول واقعشده، جایگاه منطقه استقرار این مجتمعها و فرهنگ و جامعه محلی آن منطقه است. دادهها و تحلیلهای این مقاله که به روش کیفی ارائه شده است، در راستای نشان دادن اهمیت ملاحظات فرهنگی و محلی در بازدهی مطلوبتر این مجتمعها در منطقۀ سبزوار مطرح شده است. سبزوار به عنوان شهری که در مسیر یکی از مهمترین راههای ایران قرار دارد، فاقد یک مجتمع خدماتی- رفاهی کارآمد و درخور توجه برای مسافران و رهگذران است. از اینرو با توجه به آنچه گذشت، طراحی و احداث چنین مجتمعی میتواند بهعنوان یک برنامه توسعهای در منطقه مطرح باشد. مقالۀ حاضر با رویکرد توسعه درونزا به قابلیتهای فرهنگی منطقه تأکید کرده، طرحی را پیشنهاد میدهد که میتواند ضمن حفظ میراث فرهنگی و ارج نهادن به آن در دو حوزه فرهنگ مادی (یخچالها بهعنوان سازهای سنتی) و فرهنگ معنوی (آیینها و سنتهای فرهنگی منطقه) زمینه را برای توسعه پایدار و متوازن فراهم آورد. به عبارتی دیگر، میتوان گفت تکیه به عناصر و توانمندیهای درونی و بومی در برنامهریزیهای منطقهای شرایط مناسب را جهت حرکت در مسیر یک توسعه پایدار و معنادار منطقهای فراهم میآورد.