اهمیت جایگاه نیروهای خیر و شرّ درکیهان شناسی وانسان شناسی زرتشت
محورهای موضوعی : کلام اسلامیمنصوره اسکندری 1 , عبدالحسین طریقی 2 , بهزاد سالکی 3
1 - دانشگاه آزاد اسلامی، تهران
2 - دانشگاه آزاد اسلامی، تهران
3 - دانشگاه آزاد اسلامی، تهران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
درآغاز، چیزی وجودنداشت فقط اهورامزدا خدای خردوفرزانگی ، که درنوربی پایان میزیست و برادردوقلویش ، اهریمن آن روحِ شیطان که درتاریکی مطلق بود ، وجودداشتندومیان آنها فقط خلاء و پوچی بود. اگراین دونیروی متضاددرمقابل یکدیگر نبودند زندگی بشرتنوعی نداشت . همچنین اگر جهان فقط برمبنای یکی از این نیروها (خیر یا شرّ) خلق شده بود، بازهم زندگی معنایی نداشت . لذا تقابل این دو نیروی متضاد با یکدیگرمواضع بشررا معلوم کرده. بطوریکه این دو نیرو یکی بعنوان محور نیکی ها ودیگری بعنوان محوربدی ها ظاهرگشته ، ودرنهایت، نبرد میان خیروشر با درایت وآگاهی انسان به پایان می رسد.و نیروی خیردراین نبرد پیروز می‌گردد. بدین ترتیب پژوهش حاضر به بحث وبررسی درباره چرایی اهمیت نیروهای خیروشرّ درکیهان شناسی وانسانی شناسی زرتشتی می پردازد.
In the beginning, there was nothing but only Ahura Mazda, the lord of wisdom , who lived in endless light , and his twin Ahriman, the spirit of evil ,who lived in absolute darkness, Between them lay only emptiness. If these two antonym forces hadn,t been against , human,s life wouldn,t have had diversity. Also , if this univers had been created only based on one of these forces (good and evil) the life wouldn,t have had meaning. So the contrast between these two antonym forces , has revealed human positions, as these two forces , one force has appeared as the axis of goodness and one force has appeared as the axis of evil. At last the battle good and evil ends by wisdom between of human and the good force is gained vivtory this battle. therefore this present study discus about why Importance of good and evil forces in cosmology and anthropology of the Zoroastrian.
نوع مقاله: پژوهشی
صفحات 86 ـ 61
اهمیت جایگاه نیروهای خیر و شرّ درکیهان شناسی وانسان شناسی زرتشتی
منصوره اسکندری 1
عبدالحسین طریقی 2
بهزاد سالکی 3
چکیده
درآغاز، چیزی وجودنداشت فقط اهورامزدا خدای خردوفرزانگی ، که درنوربی پایان میزیست و برادردوقلویش ، اهریمن آن روحِ شیطان که درتاریکی مطلق بود ، وجودداشتندومیان آنها فقط خلاء و پوچی بود. اگراین دونیروی متضاددرمقابل یکدیگر نبودند زندگی بشرتنوعی نداشت . همچنین اگر جهان فقط برمبنای یکی از این نیروها (خیر یا شرّ) خلق شده بود، بازهم زندگی معنایی نداشت .
لذا تقابل این دو نیروی متضاد با یکدیگرمواضع بشررا معلوم کرده. بطوریکه این دو نیرو یکی بعنوان محور نیکی ها ودیگری بعنوان محوربدی ها ظاهرگشته ، ودرنهایت، نبرد میان خیروشر با درایت وآگاهی انسان به پایان می رسد.و نیروی خیردراین نبرد پیروز می‌گردد.
بدین ترتیب پژوهش حاضر به بحث وبررسی درباره چرایی اهمیت نیروهای خیروشرّ درکیهان شناسی وانسانی شناسی زرتشتی می پردازد.
واژگان کلیدی
خیروشرّ، کیهان شناسی ، انسان شناسی ، اهورامزدا، اهریمن، امشاسپندان.
[1] . دانشجوی دکترای ادیان وعرفان، واحدتهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
Email: M.skandari6372@gmail.com
[2] . استادیار گروه‌ادیان‌و عرفان، واحدتهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. (نویسنده مسئول)
Email: dr-tarighi@yahoo.com
[3] . استادیار گروه ادیان و و عرفان، واحدتهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
Email: dr-saleki25@gmail.com
تاریخ دریافت: 1/8/1399 پذیرش نهایی: 13/10/1399
