تحلیل استعارههای طرد زنان از عرصه سیاست در اندرزنامههای سده میانه
محورهای موضوعی : پژوهش سیاست نظریفاطمه ذوالفقاریان 1 , سید حسین اطهری 2
1 - دانشگاه فردوسی مشهد
2 - دانشگاه فردوسی مشهد
کلید واژه: استعاره, زنان, اندرزنامه, جنسیت و عقل مذکر,
چکیده مقاله :
عرصه سیاست از دیرباز عرصه ای مردانه تعریف شده است و زنان، جایگاه مشخص و برجسته ای در این حوزه نداشته اند. حتی در فلسفه غرب که نمودی از عقلگرایی و اندیشیدن شناخته میشود، زنان به عنوان جنس دوم شناخته شده، با فرض اینکه عقل خصلتی مردانه دارد، نادیده گرفته می شوند. در این مقاله با توجه بهاینکه بررسی منزلت و جایگاه زنان در متون اندرزنامه ها در ادوار مختلف، یکی از راه هایی است که می تواند روشن کننده وضعیت و موقعیت زنان در دورههای تاریخی باشد، به تحلیل طرد یا قبول آنها از سوی دستگاه معرفتی پرداخته می شود. آنچه در اندرزنامهها به عنوان متون برجسته سیاسی در سده میانه به چشم میخورد، نمایشی از موجودی به نام زن است که هیچ جا حضور نداشته و به دلیل عدم حضور، قلم در دست مردان بوده است و سیمای او را به هر گونه ای که پسند ایشان بوده، ترسیم کرده اند. پرسشی کهاین نوشتار به دنبال پاسخ آن است این است که چه استعارههایی در اندرزنامهها و متون تاریخی سدههای میانه وجود دارد که طرد و به حاشیه راندن زنان را تقویت کرده است؟ این مقاله با چارچوب تئوریک تحلیل استعاری و طبقه بندی استعارهها در سه عنوان استعاره آفرینش، استعاره حکومت داری و استعاره فلسفی عقل مذکر به بررسی گزارههای متون سیاسی و ادب حکمرانی پرداخته است. این نوشتار مبتنی بر فرضیهای است که در آن زنان سال ها مطرود و محصور در زندگی خصوصی بودند و استعارههایی از این دست در حذف زنان از عرصه سیاسی، نقش ویژه و مؤثری داشته است.
The sphere of politics has long been defined based on a masculine approach and women have been neglected and have not been given a clear and prominent position in the politics. Even in the Western philosophy, which is known as a manifestation of rationalism, women are recognized as the second sex, on the assumption that intelligence is a masculine character. Due to the fact that the status and position of women in the mirror of princes in different periods, is one of the ways that can clarify this status in different historical ages, in this article their rejection or acceptance by epistemological systems has been analyzed. What appears in the mirror of princes as prominent political texts in the Medieval is a depiction of a creature called woman who was nowhere present and, therefore, men have drawn their appearance as they liked. But the question is: what metaphors were in medieval the mirror of princes and historical texts that have reinforced the exclusion and marginalization of women? For this purpose, here the prepositions of the political texts and governance literature have been examined with the theoretical framework of metaphorical analysis and classification of metaphors into three titles: metaphor of creation, metaphor of governance and philosophical metaphor of masculine intellect. This article is based on a hypothesis in which women were excluded and confined to a private life for many years, and such metaphors have played a special and effective role in removing women from the political arena.
ابوزید، نصرحامد (1397)، دایره های ترس؛ زنان در گفتمان دینی، تهران: نگاه معاصر.
بارتلمه، کریستین (1337)، زن در حقوق ساسانی، ترجمۀ ناصرالدین صاحب زمانی، تهران: موسسه مطبوعاتی عطایی.
چارتریس – بلک، جاناتان (1397)، تحلیل انتقادی استعاره؛ رویکردی شناختی – پیکره¬ای، ترجمۀ یکتا پناه پور، قم: لوگوس.
حسینی، مریم (1393)، ریشه های زن ستیزی در ادبیات کلاسیک فارسی، چاپ دوم، تهران: نشر چشمه.
حلبی، علیاصغر (1370)، تاریخ اندیشههای سیاسی در ایران و جهان اسلامی، تهران: انتشارات بهبهانی.
دانون، جوزفین (1397)، نظریۀ فمنیستی، ترجمۀ فرزانه راجی، چاپ دوم، تهران: نشر چشمه.
رجائی، فرهنگ (1373)، معرکه جهانبینیها (در خردورزی سیاسی و هویت ما ایرانیان)، تهران احیاء کتاب.
طباطبایى، سیدجواد (1357)، خواجه نظامالملک، تهران: طرح نو.
علوی، هدایت الله (1377)، زناشویی در ایران باستان، تهران: هیرمند.
عنبرسوز، مریم (1390)، زن در ایران باستان، تهران: روشنگران و مطاعات زنان.
عنصرالمعالی، کیکاوس بن اسکندر (1371)، قابوس نامه، تصحیح غلامحسین یوسفی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
غزالی، محمد (1389)، نصیحه الملوک، تهران: جامی.
فیرحى، داود (1378)، قدرت، دانش مشروعیت در اسلام، تهران: نشر نى.
لمبتون، آن.کی.اس (1374)، دولت و حکومت در اسلام. ترجمه و تحقیق: سیدعباس صالحی و محمدمهدی فقیهی، تهران: عروج.
لوید، ژنویو (1381)، عقل مذکر؛ مردانگی و زنانگی در فلسفه غرب، ترجمۀ محبوبه مهاجر، تهران: نشر نی.
محمدپور، احمد (1397)، ضد روش: زمینه¬های فلسفی و رویه¬های عملی در روش شناسی کیفی، قم: لوگوس.
مردیها، مرتضی، پاک نیا، محبوبه (1388)، سیطره جنس، تهران: نشر نی.
نظام الملک، حسن بن علی (1398)، سیرالملوک، تصحیح محمود عابدی، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
هاشمی، زهره (1389)، نظریه استعاره مفهومی از دیگاه لیکاف و جانسون، فصلنامه ادب پژوهی، (12)4، 130-119.
هاوکس، ترنس (1377)، استعاره مجموعه مکتبها، سبکها و اصطلاحهای ادبی و هنری، ترجمۀ فرزانه طاهری، تهران: نشر مرکز.
یوسفیراد، مرتضی (1383)، متدلوژی سیاستنامهنویسی، علوم سیاسی، شماره 28.
Cameron, L. and Low, G, (1999). Metaphor. Language Teaching, (32)2, 77-96.
Croft, W. (1993). The Role of Domains in the Interpretation of Metaphor and Metonymies. Cognitive Linguistics, (4)4, 335-370.
Lakoff, G & Johnson, M (1980). Metaphors We Live by. Chicago and London. University of Chicago Press.