عرصه سیاست از دیرباز عرصه ای مردانه تعریف شده است و زنان، جایگاه مشخص و برجسته ای در این حوزه نداشته اند. حتی در فلسفه غرب که نمودی از عقلگرایی و اندیشیدن شناخته میشود، زنان به عنوان جنس دوم شناخته شده، با فرض اینکه عقل خصلتی مردانه دارد، نادیده گرفته می شوند. در این چکیده کامل
عرصه سیاست از دیرباز عرصه ای مردانه تعریف شده است و زنان، جایگاه مشخص و برجسته ای در این حوزه نداشته اند. حتی در فلسفه غرب که نمودی از عقلگرایی و اندیشیدن شناخته میشود، زنان به عنوان جنس دوم شناخته شده، با فرض اینکه عقل خصلتی مردانه دارد، نادیده گرفته می شوند. در این مقاله با توجه بهاینکه بررسی منزلت و جایگاه زنان در متون اندرزنامه ها در ادوار مختلف، یکی از راه هایی است که می تواند روشن کننده وضعیت و موقعیت زنان در دورههای تاریخی باشد، به تحلیل طرد یا قبول آنها از سوی دستگاه معرفتی پرداخته می شود. آنچه در اندرزنامهها به عنوان متون برجسته سیاسی در سده میانه به چشم میخورد، نمایشی از موجودی به نام زن است که هیچ جا حضور نداشته و به دلیل عدم حضور، قلم در دست مردان بوده است و سیمای او را به هر گونه ای که پسند ایشان بوده، ترسیم کرده اند. پرسشی کهاین نوشتار به دنبال پاسخ آن است این است که چه استعارههایی در اندرزنامهها و متون تاریخی سدههای میانه وجود دارد که طرد و به حاشیه راندن زنان را تقویت کرده است؟ این مقاله با چارچوب تئوریک تحلیل استعاری و طبقه بندی استعارهها در سه عنوان استعاره آفرینش، استعاره حکومت داری و استعاره فلسفی عقل مذکر به بررسی گزارههای متون سیاسی و ادب حکمرانی پرداخته است. این نوشتار مبتنی بر فرضیهای است که در آن زنان سال ها مطرود و محصور در زندگی خصوصی بودند و استعارههایی از این دست در حذف زنان از عرصه سیاسی، نقش ویژه و مؤثری داشته است.
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند