-
دسترسی آزاد مقاله
1 - ارزیابی زمین – زیست محیطی تناسب اراضی برای برنامهریزی زمین شهری ( مطالعه موردی: منطقه 22 تهران) (نوع مقاله : پژوهشی)
امیر کرم انسیه میهن پرسترشد شتابان شهرنشینی و افزایش بی سابقه جمعیت در سدهی اخیر، محلات شهری وکلان شهری را در امر خدماترسانی مطلوب و بهینه با مشکلات جدی مواجه ساخته است. در این تحقیق با استفاده از تکنیکهای تصمیم گیری چند معیاره، از روش فرآیند سلسله مراتبی جهت ارزیابی زمین – زیست محیطی تناس چکیده کاملرشد شتابان شهرنشینی و افزایش بی سابقه جمعیت در سدهی اخیر، محلات شهری وکلان شهری را در امر خدماترسانی مطلوب و بهینه با مشکلات جدی مواجه ساخته است. در این تحقیق با استفاده از تکنیکهای تصمیم گیری چند معیاره، از روش فرآیند سلسله مراتبی جهت ارزیابی زمین – زیست محیطی تناسب اراضی برای برنامهریزی زمین شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در محدوده شهری منطقه 22 شهر تهران استفاده شدهاست.کاربری های اصلی مورد نظر 5 گروه کاربری شامل بلندمرتبه سازی، ساختمان چند طبقه، ساختمان کم ارتفاع، حفاظت طبیعی و تفریحی – فراغتی هستند. براساس این پژوهش معیارهای اصلی موثر برای ارزیابی تناسب زمین در منطقه 22شهرداری تهران برای برنامهریزی زمین شهری به 9معیار شامل: شیب، ارتفاع، جهت، زمینشناسی،کاربری اراضی، واحد ارضی، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل، فاصله از جاده (راه) تقسیم میشود. نتایج نشان میدهد که 3/19درصد مساحت منطقه مورد مطالعه برای بلند مرتبه سازی ، 5/12 درصد برای ساختمانهای چند طبقه و 28/ 15درصد برای ساختمانهای کم ارتفاع مناسب هستند.توزیع مکانی این پهنه ها به ترتیب از پایکوه در شمال به سمت جنوب و جنوب شرق محدوده است. پهنه مناسب حفاظت طبیعی 6/17درصد مساحت منطقه در نوار شمالی پایکوهی و درون درهها را در بر می گیرد. همچنین 33/26درصد منطقه برای کاربری تفریحی – فراغتی مناسب است که عمدتا در بخش های پایکوهی شمالی و درون درهها قرار دارد. مطابقت ساخت و سازهای موجود با نقشه های تناسب مذکور برای کاربری های اصلی نشان میدهد که در برخی نواحی تطابق و همخوانی وجود دارد، اما در برخی نواحی دیگر دیده نمیشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تعیین مرزهای چینهنگاری سکانسی با ترکیب نمودارهای آنالیز موجک دادههای چاهپیمایی- مطالعه موردی در میدان پارس جنوبی
مهدی نخستین مرتضوی مجتبی توکلی ابوالقاسم کامکار روحانی بیژن ملکیامروزه استفاده از آنالیز موجک برای شناسایی و تجزیه و تحلیل مرزهای گذرا کاربرد فراوانی دارد. یکی از کاربردهای این نوع آنالیز، شناسایی ناپیوستگی ها در توالیهای رسوبی و نیز شناسایی مرزهای چینه نگاری سکانسی می باشد. به دلیل انواع مرزهای سکانسی كه بر روی، نمودارهای مختلف چ چکیده کاملامروزه استفاده از آنالیز موجک برای شناسایی و تجزیه و تحلیل مرزهای گذرا کاربرد فراوانی دارد. یکی از کاربردهای این نوع آنالیز، شناسایی ناپیوستگی ها در توالیهای رسوبی و نیز شناسایی مرزهای چینه نگاری سکانسی می باشد. به دلیل انواع مرزهای سکانسی كه بر روی، نمودارهای مختلف چاهنگاری نمایان میگردند و ديگر تغییرات لیتولوژی و ساختاری بر روی نمودارهاي چاهنگاری و به تبع آن تاثير بر آنالیز موجک، نمیتوان تنها با آنالیز موجک یک نوع نمودار چاهپیمایی، تمامی مرزهای سکانسی را شناسایی کرد. در این مطالعه سعی شده است با استفاده از آنالیز موجک دادههای چاهپیمایی مانندGR, NPHI, RHOB, RHOZ, THOR/URAN و دادههای تحليل چندكانيايي مانند حجم انیدریت و نیز ترکیب نمودن آنها، روشی مناسب و کم خطا برای تعیین خودکار این مرزها ارائه شود. بدین ترتیب برای شناسایی مرزهای سکانسی بهترین نتیجه از ترکیب ضرایب همبستگی نمودارهایGR, NPHI, RHOB(RHOZ) و نسبت حجمی انیدریت، ترکیب GR, NPHI, RHOB(RHOZ) و نسبت توریوم به اورانیوم THOR/URAN بهدست آمده است. مقايسه نتايج بهدست آمده از اين روش با نتايج بهدست آمده از ساير روشها بر روي سازندهاي كنگان و دالان در ميدان گازي پارس جنوبي صحت اين روش را اثبات مينمايد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - بررسی تاثیر گسل شمال تبریز بر ویژگیهای کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی مجاور در شرق تبریز
ابراهیم رجب پور عبدالرضا واعظی هیربر اساس نتایج این مطالعه، گسل شمال تبریز بهعنوان ساختار تکتونیکی برجسته در شمال غرب ایران تاثیر زیادی بر شرایط هیدروژئولوژیک آبخوان محلی منطقه داشته است. بر اساس بررسی های هیدرواستراتیگرافی لاگ چاه های منطقه، از تجمع توف های تراوا، آبخوان غیر محبوسی تشکیل شده و در کل م چکیده کاملبر اساس نتایج این مطالعه، گسل شمال تبریز بهعنوان ساختار تکتونیکی برجسته در شمال غرب ایران تاثیر زیادی بر شرایط هیدروژئولوژیک آبخوان محلی منطقه داشته است. بر اساس بررسی های هیدرواستراتیگرافی لاگ چاه های منطقه، از تجمع توف های تراوا، آبخوان غیر محبوسی تشکیل شده و در کل منطقه بهصورت مستقیم بر روی مارن قرمز رنگ میوسن (سنگ کف)، قرار گرفته است. سنگ کف بخش شمالی آبخوان در ترازی بالاتر از سنگ کف بخش جنوبی قرار گرفته و می تواند دلیلی بر وجود حرکت شیبلغز معکوس گسل در این منطقه باشد که در اثر آن، بخش شمالی (فرادیواره) بر روی بخش جنوبی (فرودیواره) لغزیده است. اختلاف تراز سنگ کف در فاصله ای نسبتاً کم (کمتر از 200 متر)، می تواند نشانه ای بر شیب نزدیک به قائم برای گسل باشد. مجموع عمق چاه های بخش جنوبی، چهار برابر بخش شمالی و مجموع آبدهی سالانه چاه های بخش جنوبی در حدود هشت برابر بخش شمالی است. همچنین، اختلاف بین تراز سطح آب زیرزمینی طرفین گسل در برخی مقاطع در فاصله ای حدود 200 متر به بیش از هشت متر بالغ میشود. نتایج ارزیابی تغییرات کلر و EC، نشانه وجود تغییرات شدید کیفی آب زیرزمینی در عرض زون گسلی است. نتایج حاصله می تواند نشانه ای بر رفتار مانع وار گسل در مقابل جریان از عرض آن در این منطقه باشد. بررسي سختی کل و غلظت يون هاي موجود در آب هاي منطقه نشان میدهد كه اكثر نمونه-هاي بخش شمالی جهت مصارف شرب مناسب نمی باشند ولی نمونه های بخش جنوبی جهت شرب مناسب می باشند. درحالیکه تمامی نمونه های بخش شمالی دارای ضریب لانژلیه منفی (خورنده) می باشد. تمامی نمونه های بخش جنوبی دارای ضریب لانژلیه مثبت خیلی نزدیک به صفر بوده و حاکی از متعادل بودن این آب ها می باشد. این امر با واقعیت منطقه نیز تطابق کامل دارد چرا که اکثر صنایع موجود در منطقه در بخش جنوبی گسل متمرکز شده اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - بیلان هیدروژئولوژیکی تالاب برم¬شور در شهرستان هفتکل، استان خوزستان
فرزاد اکبری رحیم باقری آرش ندریتالاب ها مهم ترين و درعینحال آسيب پذيرترين منابع زيست محيطي جهان محسوب مي شوند. اين اكوسيستم های آبي از لحاظ ذخيره-سازي آب براي كشاورزي، تغذيه چشمه ها و آب هاي زيرزميني و از دیدگاه اکولوژی از اهميت بالایی برخوردار مي باشند. بنابراین جهت حفظ و پایداری تالاب ها، مدیریت چکیده کاملتالاب ها مهم ترين و درعینحال آسيب پذيرترين منابع زيست محيطي جهان محسوب مي شوند. اين اكوسيستم های آبي از لحاظ ذخيره-سازي آب براي كشاورزي، تغذيه چشمه ها و آب هاي زيرزميني و از دیدگاه اکولوژی از اهميت بالایی برخوردار مي باشند. بنابراین جهت حفظ و پایداری تالاب ها، مدیریت صحیح و اصولی آنها اهمیت داشته و نیاز به مطالعات مختلف هیدروژئولوژی و هیدرولوژی دارد. تالاب برم شور یکی از مهم ترین تالاب های استان خوزستان بوده که جهت مصارف مختلف شرب و کشاورزی استفاده می شود. این تالاب در بین سازند تبخیری گچساران قرار گرفته است. هیچ منبع تغذیه کننده دائمی سطحی در اطراف تالاب وجود ندارد و از طرفی دیگر با توجه به خشکسالی های اخیر و کمبود شدید منابع آب، این تالاب در طول سال دارای آب می باشد. تاکنون هیچ گونه مطالعه ای بر روی این تالاب انجام نشده است. جهت تعیین منشا و منبع اصلی تغذیهکننده این تالاب نیاز به محاسبه بیلان هیدروژئولوژیکی می باشد. در این راستا نقشه هم عمق آب تالاب، تغییرات تراز سطح آب تالاب در طول یک سال به طور ماهانه، حوضه آبگیر آن و پارامترهای مختلف ورودی و خروجی بیلان محاسبه گردید. حداکثر عمق این منبع آبی مهم با توجه به اندازه گیری انجام شده در دوره آماری فصل خشک (شهریور) در حدود 3 متر بوده است. بررسی خصوصیات هیدرژئولوژیکی و بیلان آبی تالاب نشان داد که بیلان آبی تالاب برم شور مثبت می باشد بهطوریکه سالانه 10912متر مکعب آب وارد تالاب می شود که نشانگر وجود یک منبع تغذیه کننده زیرزمینی به تالاب است. بنابراین ضمن ارزیابی توسعه کارست منطقه و با توجه به مطالعات ایزوتوپی و ارتباط هیدرولیکی، تاقدیس آهکی آسماری محتمل ترین منشا تغذیهکننده تالاب برم شور در نظر گرفته شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بررسی رخداد کانه¬زایی در کانسار مس آبگاره، جنوب دامغان: براساس شواهد زمین¬شناسی، کانی¬شناسی و زمین¬شیمی
راضیه مهابادی محمد حسنپور صدقینوار آتشفشانی-رسوبی طرود-چاه شیرین در جنوب فروافتادگی کویر چاه جم (جنوب شرق دامغان)، میزبان رخدادها و ذخایر معدنی بی شماری همچون سرب و روی، مس، نقره و طلا است که کانسار مس آبگاره در بخش شمال شرقی این نوار قرار دارد. محدوده کانسار از نظر سنگ شناسی شامل سنگ های آتشفشانی چکیده کاملنوار آتشفشانی-رسوبی طرود-چاه شیرین در جنوب فروافتادگی کویر چاه جم (جنوب شرق دامغان)، میزبان رخدادها و ذخایر معدنی بی شماری همچون سرب و روی، مس، نقره و طلا است که کانسار مس آبگاره در بخش شمال شرقی این نوار قرار دارد. محدوده کانسار از نظر سنگ شناسی شامل سنگ های آتشفشانی با ترکیب آندزیت، آندزیت بازالتی و بازالت و به مقدار کمتر آذرآواری (کریستال توف) به سن ائوسن میانی-بالایی می باشد. ماهیت این سنگ ها، کالک-آلکالن غنی از پتاسیم تا شوشونیتی است که از دید جایگاه زمین ساختی، در موقعیت کمان ماگمایی مرتبط با پهنه فرورانش قرار می گیرند. براساس مشاهدات صحرایی و مطالعات کانه نگاری، کانه زایی در دو مرحله هیپوژن و سوپرژن و هوازدگی صورت گرفته است. کانه های زون هیپوژن عموماً پیریت، کالکوپیریت و بورنیت می باشند؛ درحالیکه کالکوسیت، کوولیت، مالاکیت و کریزوکولا به عنوان کانی های اصلی زون سوپرژن مطرح هستند. شکستگی های حاصل از عملکرد گسل ها در سنگ هاي منطقه، محل مناسبی برای نفوذ محلولهای گرمابی ایجاد کرده است و کنترل کننده اصلی کانی سازی محسوب می شوند. مطالعات زمین شیمیایی نشان می دهد که عنصر مس بیشترین همبستگی را با نقره دارد. این در حالی است که این عنصر کانی مستقلی تشکیل نداده است و احتمالاً در شبکه کانی های مس دار، جایگزین مس شده است. سنگ های آتشفشانی مورد مطالعه در نمودار به هنجار شده نسبت به کندریت و گوشته اولیه دارای غنی شدگی قابل ملاحظه ای از عناصرLREE و LILE نسبت بهHREE وHFSE و بی هنجاری منفی از عناصر Ti و Nb هستند. بر اساس نمودارهای مربوطه، سنگ های منطقه مورد مطالعه از گوشته غنی شده منشاء گرفته و تبلور تفریقی نقش اساسی را در تحول سنگ ها بر عهده داشته است. بر پایه مجموعه شواهد سنگ شناسی، کنترل ساختاری کانی سازی، نوع دگرسانی و گسترش آن و کانی شناسی ساده می توان نتیجه گرفت که کانه زایی در محدوده آبگاره مربوط به یک سامانه واحد کانه زایی است که در ارتباط با تکامل سیالات گرمابی کانه دار، سبب تشکیل کانه زایی رگه ای مس شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - مفاهیم و شیوههای معلمان در کار میدانی زمینشناسی
حمیدرضا مسلمی دوستیادگیری زمینشناسی که در مدارس متوسطه تدریس میشود در طول زمان دستخوش تغییراتی شده است. بسیاری از محققین به دنبال راهبردهای جدید هستند یا سعی میکنند راهبردهای موجود را اصلاح کنند تا روشهای آموزش این موضوع را بهبود بخشند و به ظهور شهروندان فعال، منتقد و قاطع کمک کنند. چکیده کاملیادگیری زمینشناسی که در مدارس متوسطه تدریس میشود در طول زمان دستخوش تغییراتی شده است. بسیاری از محققین به دنبال راهبردهای جدید هستند یا سعی میکنند راهبردهای موجود را اصلاح کنند تا روشهای آموزش این موضوع را بهبود بخشند و به ظهور شهروندان فعال، منتقد و قاطع کمک کنند. کار میدانی یک استراتژی بهطور فزایندهای برای یادگیری یکپارچه در حوزه علوم زمین است. در این تحقیق به دنبال شناسایی نوع و فراوانی کار میدانی اجراشده توسط معلمان زمینشناسی بودیم. همچنین هدف ما درک اهمیت کار میدانی در آموزش علوم زمین بود. برای این منظور، نظرسنجی توسط 16 معلم زیستشناسی و زمینشناسی پایه یازدهم تهیه و به آنها پاسخ داده شد. نتایج نشان میدهد که اکثر معلمان تا سه بار در سال به کار میدانی متوسل میشوند. همچنین معلمان میدانند که مناسبترین نوع کار میدانی برای این سطح از تدریس، کار میدانی حل مسئله است. بااینحال، اکثر فعالیتهای انجامشده توسط معلمان نشان میدهد که آنها معمولاً از نوع کار میدانی مشاهده مستقیم استفاده میکنند. این نتایج نشان میدهد که معلمان نیاز به آموزش در سطح اجرای کار میدانی حل مسئلهدارند. پرونده مقاله