-
دسترسی آزاد مقاله
1 - سياست و اگزيستانسياليسم: بررسي رويكرد هانا آرنت به مفهوم «عمل»
مصطفي يونسي علي تدينرادهانا آرنت به عنوان متفكر سياسي تأثيرگذار قرن بيستم در آثار مهم خود تلاش ميكند تا اصليترين مسائل سياسي و اجتماعي انسان عصر را بررسي كند. او در بررسي پديدههايي چون خشونت، ترور، جنگ و تماميتخواهي، به «عمل» كه تعريفي خاص نيز از آن دارد، توجهي ويژه داشته و گويا آن را راه چکیده کاملهانا آرنت به عنوان متفكر سياسي تأثيرگذار قرن بيستم در آثار مهم خود تلاش ميكند تا اصليترين مسائل سياسي و اجتماعي انسان عصر را بررسي كند. او در بررسي پديدههايي چون خشونت، ترور، جنگ و تماميتخواهي، به «عمل» كه تعريفي خاص نيز از آن دارد، توجهي ويژه داشته و گويا آن را راه عبور از مشكلات ميداند. وي در رويكردي اگزيستانسياليستي، «عمل» را راه درمان بحرانهاي پيش روي انسان معاصر ميداند. «عمل» در انديشه آرنت پيونددهنده سياست و اگزيستانسياليسم است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - نظام و روشهاي تربيتي درنظرگاه اسلامی ومقارنه آن با مكتب اگزيستانسياليسم
محمد فرج زاده محمد رضا سرمدیپژوهش حاضربه " نظام وروش هاي تربيتي درنظرگاه اسلامی ومقارنه آن با مكتب اگزيستانسياليسم "می پردازد.هدف این پژوهش نظری ،کاربردی وباروش توصیفی –تحلیلی انجام شده است.در روش شناسي اگزيستانسياليسم، معلم تلاش مي كند كه متعلم را ترغيب كند تا از طريق سئوالاتي درباره ی معني زندگ چکیده کاملپژوهش حاضربه " نظام وروش هاي تربيتي درنظرگاه اسلامی ومقارنه آن با مكتب اگزيستانسياليسم "می پردازد.هدف این پژوهش نظری ،کاربردی وباروش توصیفی –تحلیلی انجام شده است.در روش شناسي اگزيستانسياليسم، معلم تلاش مي كند كه متعلم را ترغيب كند تا از طريق سئوالاتي درباره ی معني زندگي به حقيقتي شخصي دست يابد. وظيفه ی معلم آن است كه براي يادگيري موقعيتي فراهم آورد كه طي آن شاگردان بتوانند ذهنيت خويش را ابراز كنند. به عقيده ی اگزيستانسياليست ها نبايد فراگير را با اغفال يا زور به يادگيري وادار كرد بلكه فراگير بايد از روي ميل و رغبت خويش و روبرو شدن با يك موقعيت نامعين، خود به دنبال يادگيري برود.در اين روش معلم نقش تسهيل كننده را دارد و فراگير ازروي ميل و رغبت به دنبال كشف حقيقت مي رود. در مكتب تربيتي اسلام نيز بر آن تاكيد شده است. ليكن طريق دسترسي به اين مهم در اين مكاتب با هم متفاوت است. به طور كلي در بررسي اين كه آيا روش هاي تربيتي اسلام و اگزيستانسياليسم، هم جهت مي باشد، مي توان گفت كه اين روش ها در خصوص پرورش تفكر منطقي در فراگيران تا حدودي همسو بوده ليكن روش هاي تربيتي اسلام نظر به جامع نگري اسلام از نوعي جامعيت كليتري برخوردار است. به گونه اي كه اسلام با ديد همه جانبه اي كه به انسان دارد پرورش تمام ابعاد وجودي انسان را درنظر گرفته است.درحالي كه اگزيستانسياليسم و به طور كلي مكاتب غربي صرفاً به انسان به عنوان موجودي مادي توجه نموده اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تأملی بر مفهوم آزادی و اختیار از منظر اگزیستانسیالیسم (با تكیه بر آراء کییرکگور)
حمید رضانیا شیرازی مجتبی اعتمادینیااين نوشتار با اشارهاي گذرا به مباني فكري اگزيستانسياليسم و ضمن مرور پارهاي از مهمترين آراء انسانشناسانه کییرکگور، ميكوشد تا با بررسي نقادانه مفهوم آزادي و اختيار از منظر وي، به برخی تأملات نظري بايسته در مبانی اگزیستانسیالیسم اشاره نمايد. بررسيهاي ما در اين نوشتا چکیده کاملاين نوشتار با اشارهاي گذرا به مباني فكري اگزيستانسياليسم و ضمن مرور پارهاي از مهمترين آراء انسانشناسانه کییرکگور، ميكوشد تا با بررسي نقادانه مفهوم آزادي و اختيار از منظر وي، به برخی تأملات نظري بايسته در مبانی اگزیستانسیالیسم اشاره نمايد. بررسيهاي ما در اين نوشتار نشان ميدهد كه به رغم دقتنظرهاي عميق و قابلتأمل كييركگور در باب شرايط انضمامي حيات انسان و التفات به اصل اختيار و انتخاب در مسير تحقق هويت اصيل آدمي، اما رويكرد او به مفهوم آزادي انسان با چالشهايي فلسفي و تعارضاتي با برخي مباني انسانشناسي اسلامي دست به گريبان است. مهمترين اين موارد مناقشهبرانگيز عبارتند از: عدم التفات جدي به رابطه ميان آزاديهاي فردي و اجتماعي، ناسازگاري ميان مفهوم فرديت و ذهني بودن حقيقت، عدم التفات به محدوديتهاي ذاتي آزدي و اختيار بشري و بيتوجهي به ماهيت منفعلانه پارهاي از انتخابها و گزينشهاي انساني. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - كييركگور و خاستگاه آموزه¬هاي ديني اگزيستانسياليست
فاطمه محمد محمد اکواننوشتار حاضر در پي تبيين نگرش كييركگور، فيلسوف برجسته آغازگر اگزيستانسياليست، نسبت به آموزههاي ديني است. كييركگور سه ساحت استحساني، اخلاقي و ايماني را براي انسان در نظر ميگيرد که از مرحله استحساني تا مرحله ايمان، فاصله زيادي وجود دارد و از همينروست که وي براي تبيين س چکیده کاملنوشتار حاضر در پي تبيين نگرش كييركگور، فيلسوف برجسته آغازگر اگزيستانسياليست، نسبت به آموزههاي ديني است. كييركگور سه ساحت استحساني، اخلاقي و ايماني را براي انسان در نظر ميگيرد که از مرحله استحساني تا مرحله ايمان، فاصله زيادي وجود دارد و از همينروست که وي براي تبيين سير در اين ساحات، واژههايي همچون «شورمندي» و «جهش» را بکار ميبرد. ديالکتيک ناپيوسته کييرکگور در گذر از مرحلهيي به مرحله ديگر نشان ميدهد که اولاً اين سپهرهاي سه گانه هرگز قابل جمع با يکديگر نيستند؛ حتي اگر براي مدتي در کنار هم باشند، سرانجام زماني فراميرسد که ناگزير يکي را بايد انتخاب نمود. ثانياً نحوه گذر از بين اين مراحل منطقي و چارچوب مند نيست. کي يرکگور وقتي با مسئله ايمان ديني روبرو ميشود، ديگر جايي براي عقل و انديشه باقي نميگذارد. بعبارتي، وي زمان و مکان و راه روشني را مشخص نميکند تا انسان بداند که در چه زمان و مکاني ميتواند به مرحله ديگر برسد، بلکه به اعتقاد وي در اين راه بايد خطر کرد، معجزه آفريد و بدون عقل اين مسير را پيمود. اين خطر کردن، سبب جهش از مرحله اخلاقي به مرحله ايماني ميگردد که بالاترين مرحله زندگي اصيل يا اگزيستانس است؛ جهشي که از چارچوب قواعد عقلي بيرون است و از اينرو فهميدني نيست. تمامي تلاش كييركگور در آثارش بر اين است که نشان دهد دو حوزه ايمان و عقل کاملاً با يکديگر متفاوت و بلکه متقابلند و ازاينرو نبايد مفاهيم حوزه ايمان را با معيار عقل سنجيد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - نگرشی روانشناختی، اگزیستانسیالیستی و قرآنی به مقوله «همرنگی با جماعت»
حبیب کارکُن بیرقبا توجه به رشد مطالعات میانرشتهای در عصر حاضر و با عنایت به اینکه قرآن کریم کتابی است ذو وجوه که با گسترش علوم مختلف، وجوه تازهای از آن برای بشر مکشوف میگردد، مطالعات میانرشتهای در حوزه قرآن کریم اهمیت روزافزونی مییابد. «همرنگی با جماعت» پدیدهای روانشناختی است ک چکیده کاملبا توجه به رشد مطالعات میانرشتهای در عصر حاضر و با عنایت به اینکه قرآن کریم کتابی است ذو وجوه که با گسترش علوم مختلف، وجوه تازهای از آن برای بشر مکشوف میگردد، مطالعات میانرشتهای در حوزه قرآن کریم اهمیت روزافزونی مییابد. «همرنگی با جماعت» پدیدهای روانشناختی است که روانشناسان اجتماعی آن را مورد آزمایش و بحث و بررسی قرار داده، علل و عوامل روانی مختلفی برای آن یافتهاند. فیلسوفان اگزیستانسیالیست نیز با بررسی پدیده مذکور، نسبت به عواقب آن هشدار دادهاند. مسئله مزبور در قرآن کریم نیز مورد توجّه عمیق قرار گرفته و پیامدهای مثبت و منفی آن با صراحت تمام تبیین شده است. در این مقاله که به روش توصیفی - تحلیلی به نگارش درآمده، پدیده همرنگی از سه دیدگاه مذکور مورد تبیین و بررسی قرار گرفته است. یافتههای این تحقیق اجمالاً حاکی از آن است که همرنگی، واقعیتی روانی است که انسان به دلیل زندگی در اجتماع، از آن ناگزیر است. اگر این همرنگی از روی تأمّل و تدبّر صورت گیرد، امری پسندیده؛ و در غیر این صورت مذموم خواهد بود که از منظر فلسفی، فردیت انسان و از دیدگاه قرآن کریم سعادت دنیوی و اخروی وی را با چالش مواجه میسازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - احوال و مسائل وجودی انسان در منطق الطّیرعطّار
علیاکبر یوسفی ناصر محسنی نیا رضا سمیع زاده مهدی فیاضاحوال وجودی از برساختههای فیلسوفان اگزیستانسیالیسم است؛ امّا دیگر مکاتب فکری نیز بدون اینکه نامی از احوال وجودی ذکر نمایند بدان پرداختهاند. یکی از این مکاتب عرفان اسلامی است که اندیشه ورزی دربارة انسان و حالات وجودی انسان، یکی از اصلیترین شاخصههای آن محسوب میگردد. چکیده کاملاحوال وجودی از برساختههای فیلسوفان اگزیستانسیالیسم است؛ امّا دیگر مکاتب فکری نیز بدون اینکه نامی از احوال وجودی ذکر نمایند بدان پرداختهاند. یکی از این مکاتب عرفان اسلامی است که اندیشه ورزی دربارة انسان و حالات وجودی انسان، یکی از اصلیترین شاخصههای آن محسوب میگردد. حالات و مسائل وجودی انسان نظیرشادی، غم، تنهایی، ایمان، امید ،مرگ و... موضوع بسیاری از متون عرفان اسلامی بوده است. اینگونه مسائل و موضوعات، از مسائل و موضوعات مهم بشری هستندو هر انسانی در هر مکان و زمانی به آنها میاندیشد و با آن ها درگیراست. شناخت انسان و احوال وی ازجمله مهمترین مباحث مطرحشده در آثار عرفای مسلمان است. در آثار ادبیات عرفانی هم به مقام و ویژگیها و احوال انسان بهعنوان اشرف مخلوقات توجّه ویژه شده است. یکی از مهمترین آثار ادبیات عرفانی فارسی، منطق الطّیر عطّار است. در سراسر این منظومه به ویژگیها و احوال وجودی انسان اشارههای دقیقی شده است که استخراج و تبیین آن باعث شناخت هر چه بیشتر اندیشههای عطّار و عرفان اسلامی میگردد. در این جستار با روش توصیفی و تحلیلی بعد از بررسی مسائل وجودی انسان از منظر وجودگرایان و عطّار، به این نتیجه رسیدیم که علیرغم تشابه نظرات عطّار با وجودگرایان دربارة انسان و احوال وجودی او، ازآنجاییکه عطّار با بینش توحیدی و عرفانی به انسان و مسائل انسانی مینگرد بین اندیشههای وی و وجودگرایان تفاوتهایی دیده میشود. در اندیشۀ عطّار نوع احوال وجودی آدمی نتیجۀ ارتباط او باخدای خویش است نه صرف تجربههایی که در طول زندگی خود به دست میآورد. پرونده مقاله