• فهرست مقالات dialectical behavior therapy

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - اثربخشی آموزش مهارت تنظیم هیجان مبتنی بر رفتار درمانیِ دیالکتیک در افسردگی نوجوانانِ بی سرپرست
        مینا مجتبایی
        هدف از پژوهش حاضر، بررسي اثربخشی آموزش مهارت تنظیم هیجانِ مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک (DBT) در کاهش افسردگی نوجوانانِ تحت پوششِ سازمان بهزیستیِ شهرستان ملارد از توابع استان تهران بوده است. پژوهش حاضر نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است. جامعة پ چکیده کامل
        هدف از پژوهش حاضر، بررسي اثربخشی آموزش مهارت تنظیم هیجانِ مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک (DBT) در کاهش افسردگی نوجوانانِ تحت پوششِ سازمان بهزیستیِ شهرستان ملارد از توابع استان تهران بوده است. پژوهش حاضر نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است. جامعة پژوهش مشتمل است بر پسران نوجوان در مقطع سنی 12 تا 18 سال که در سال 1393 در شهرستان ملارد تحت پوشش سازمان بهزیستـی بودنـد. به جهـت انتخـاب نمونـه، از روش نمون گیری هدفمند استفاده شد. حجم نمونة پژوهش 20 نفـر بود. شرکت کنندگان پس از انتخـاب اولیـه، به طـور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (دو گروه 10 نفره). سپس مداخلات درمانی در 8 جلسة دو ساعته در گـروه آزمايش به اجرا درآمد، درحالی که گروه کنترل هيچ گونه مداخلـه اي دریـافت نکرد. برای جمع-آوری داده ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون، از مقیاس افسردگی بک (BDI) استفاده شد تحليل کوواريانس داده ها نشان داد که آموزش مهارت تنظیم هیجانِ مبتنی بر رفتاردرمانیِ دیالکتیک در کاهش افسردگی نوجوانان مؤثر است (05/0>P). رفتاردرمانی دیالکتیک با اعتباربخشی به مراجع، باعث پذیرش مشکلات هیجانی می شود که این پذیرش در نهایت به تسهیل تغییرات منجر می گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - اثربخشی آموزش مهارت تنظیم هیجان مبتنی بر رفتار درمانیِ دیالکتیک در افسردگی نوجوانانِ بی سرپرست
        معصومه آخوندی مینا مجتبایی
        هدف از پژوهش حاضر، بررسي اثربخشی آموزش مهارت تنظیم هیجانِ مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک (DBT) در کاهش افسردگی نوجوانانِ تحت پوششِ سازمان بهزیستیِ شهرستان ملارد از توابع استان تهران بوده است. پژوهش حاضر نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است. جامعة پژ چکیده کامل
        هدف از پژوهش حاضر، بررسي اثربخشی آموزش مهارت تنظیم هیجانِ مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک (DBT) در کاهش افسردگی نوجوانانِ تحت پوششِ سازمان بهزیستیِ شهرستان ملارد از توابع استان تهران بوده است. پژوهش حاضر نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است. جامعة پژوهش مشتمل است بر پسران نوجوان در مقطع سنی 12 تا 18 سال که در سال 1393 در شهرستان ملارد تحت پوشش سازمان بهزیستـی بودنـد. به جهـت انتخـاب نمونـه، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. حجم نمونة پژوهش 20 نفـر بود. شرکت-کنندگان پس از انتخـاب اولیـه، به طـور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (دو گروه 10 نفره). سپس مداخلات درمانی در 8 جلسة دو ساعته در گـروه آزمايش به اجرا درآمد، درحالی که گروه کنترل هيچ گونه مداخلـه اي دریـافت نکرد. برای جمع آوری داده ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون، از مقیاس افسردگی بک (BDI) استفاده شد تحليل کوواريانس داده ها نشان داد که آموزش مهارت تنظیم هیجانِ مبتنی بر رفتاردرمانیِ دیالکتیک در کاهش افسردگی نوجوانان مؤثر است (05/0>P). رفتاردرمانی دیالکتیک با اعتباربخشی به مراجع، باعث پذیرش مشکلات هیجانی می شود که این پذیرش در نهایت به تسهیل تغییرات منجر می گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تأثیر مهارتهای رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودانتقادی و شفقت خود دختران نوجوان با سابقه خودزنی
        مریم   امیری نیا مهدی ایمانی محمدعلی گودرزی
        با توجه به آمار بالای خودزنی در سال 1400 در نوجوانان و اثر مخرب آن، پژوهش حاضر با هدف تأثیرسنجی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودانتقادگری و شفقت خود نوجوانان با سابقه رفتارهای خودزنی انجام شد. پژوهش حاضر، آزمایشی از نوع تک آزمودنی با چند خط پایه بود. جامعه هدف دختران مراجعه‌ چکیده کامل
        با توجه به آمار بالای خودزنی در سال 1400 در نوجوانان و اثر مخرب آن، پژوهش حاضر با هدف تأثیرسنجی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودانتقادگری و شفقت خود نوجوانان با سابقه رفتارهای خودزنی انجام شد. پژوهش حاضر، آزمایشی از نوع تک آزمودنی با چند خط پایه بود. جامعه هدف دختران مراجعه‌کننده به مراکز آموزش و پرورش شهر شیراز در سال 1400 بودند که به عنوان نمونه سه نفر با روش نمونه‌گیری هدف‌مند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه‌ رفتارها و کارکردهای خودجرحی (ISAS) کلونسکی و گلن (2009)، مقیاس خودانتقادی (FSCRS)گیلبرت و همکاران (2004)، مقیاس شفقت خود(SCS) نف (2003) و مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات شخصیت (SCID5PD) فرست (2014) بود. هر یک از افراد به‌صورت تصادفی در یکی از دوره‌های دو، سه و یا 4 هفته‌ای در مرحله خط پایه قرار گرفتند. سپس 16 جلسه درمان برای نوجوانان و 5 جلسه درمان والدین اجرا شد و در نهایت یک پیگیری یک‌ ماهه اجرا شد. رفتاردرمانی دیالکتیک در کاهش خودانتقادگری و افزایش شفقت خود در هر سه مراجع بعد از درمان، مؤثر بود؛ اما پایداری اثر درمان فقط برای مراجع اول و دوم باقی ماند که والدین حضور منظم و فعال در جلسات درمان داشتند. به‌نظر می‌رسد به‌کارگیری مهارت‌های رفتاردرمانی دیالکتیک در صورت همکاری و حمایت والدین می‌تواند با کاهش خودانتقادی و افزایش شفقت خود نوجوانان دختر با سابقه رفتارهای خودزنی همراه باشد. پرونده مقاله