بُعدی از کاوش در زبان شعر، بررسی گزینش واژگان شعری است. با تحقیق در چرایی گزینش واژگان میتوان به مسائلی از دنیای درون و برون شاعر دست یافت که در واژگان شعرش نهان است. شخصیّت و روحیّات شاعر به عنوان مهمترین عامل در گزینش واژگان شعر، سبب میشود واژهها، حامل بار معنایی چکیده کامل
بُعدی از کاوش در زبان شعر، بررسی گزینش واژگان شعری است. با تحقیق در چرایی گزینش واژگان میتوان به مسائلی از دنیای درون و برون شاعر دست یافت که در واژگان شعرش نهان است. شخصیّت و روحیّات شاعر به عنوان مهمترین عامل در گزینش واژگان شعر، سبب میشود واژهها، حامل بار معنایی فراتر از معانی اصلی و اوّلیّة خود باشند که به آنها، معانی ثانوی یا تضمّنی گفته میشود. معنای تضمّنی بیانگر از احساس شاعر به پدیدههاست که در برخی واژههای شعر مندرج میگردد. نظامی گنجهای از شاعرانی است که در خلق آثار خویش علاوه بر توجّه به زیباییهای لفظی که بر قدرت نفوذ کلامش میافزاید، تلاشی کرده عواطف و احساسات، تفکّرات، جهاننگری و عقاید خویش را نیز بیان نماید؛ لذا بررسی آثارش از حیث زبانی میتواند شرایط مناسبی به منظور شناخت بهتر خصوصیّات فکری و روانی او فراهم سازد. ما با کاوش در حوزة واژگان پرکاربردی که دارای معانی تضمّنی است و بررسی چگونگی معناداری آنها در خمسة نظامی، سعی نمودهایم به ترسیم مشخّصاتی از جهانبینی شاعر و گرایشهای روحی او بپردازیم. واژههای مورد بررسی در این جستار، به ترتیب بسامد عبارت اند از: «خون»، «سایه»، «کلید»، «چراغ» و «عشق». معانی ضمنی برخاسته از این واژهها گاه به سبب مجاورت با واژههای دیگر در بافت کلام، تقویت میشود. یافتههای این پژوهش نیز، تأثیر ناملایمات و خشونتهای دوران پرآشوب شاعر، جست وجوی او در جهت دستیابی به امنیّت و آرامش و تلاش برای مقابله با مشکلات را نشان میدهد.
پرونده مقاله
ادبیات کهن فارسی همواره منادی مهرورزی و مداراگری بوده و از خشونت، نزاع و کینه بیزاری جسته است لیکن جامعه و تاریخ ایران مسیر متفاوت و پر تنشی را از سر گذرانده است. ادبیات در لایههای ژرف خود تصاویری محو و مبهم را از خشونتی افسار گسیخته بازتاب میدهد. گویی جنگ و ستیزه چکیده کامل
ادبیات کهن فارسی همواره منادی مهرورزی و مداراگری بوده و از خشونت، نزاع و کینه بیزاری جسته است لیکن جامعه و تاریخ ایران مسیر متفاوت و پر تنشی را از سر گذرانده است. ادبیات در لایههای ژرف خود تصاویری محو و مبهم را از خشونتی افسار گسیخته بازتاب میدهد. گویی جنگ و ستیزه با تار و پود جامعه ایرانی تنیده شده است. نظامی گنجهای یکی از شاعران صلحدوست ایرانی است که در شعرش عشق و دوستی موج میزند. با این همه در اعماق آثارش، ناخواسته نگرههایی از آن ذهنیت مبتنی بر خشونت و بیمدارایی را میتوان دید. برای مثال جنگ از مضامین عمده شعر نظامی است. پای خشونت حتی به ساحت عشق نیز کشیده میشود. مجنونِ عاشق، بیمیل نیست که برای تصاحب لیلی از زور استفاده کند، در مخزن الاسرار دو حکیم با دو نظرِ متفاوت علمی، خصومت را بدانجا میرسانند که حاضرند دیگری را به قتل برسانند و سر انجام این که اسکندر پس از اشغالِ ایران، با بیمداراگری تمام، آتشکدههای زرتشتیان را تخریب میکند، رسوم دینی آنان را برمیچیند، شهرهای باشکوه را در آتش قهر خود میسوزاند و کتابهای علمی ایران زمین را به مقدونیه انتقال میدهد. از سوی دیگر جلوههای مدارا نیز در منظومههای نظامی تماشایی است. شیرین، خسرو را به مدارا و رعیتنوازی دعوت میکند. بهرام با تدبیری هوشمندانه مانع از وقوع جنگ با هموطنانش میشود و پادشاهان گوش به معترضان صریحاللهجه خود میدهند.
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند