-
دسترسی آزاد مقاله
1 - بهبود عملکرد شبکه های ناهمگن با به کارگیری سیاست دسترسی ارتباط فراسو و فروسو به صورت جدا
عاطفه جعفریان زلفا زینل پوریزدی علی اکبر تدین تفتیکی از چالشهای اساسی شبکههای سلولی ناهمگن که در آنها ایستگاههای پایه مختلف با ویژگیهای متفاوت به سرویسدهی کاربران میپردازند، سیاست دسترسی کاربران به ایستگاههای پایه است. در این مقاله به منظور بهبود عملکرد ارتباط فراسو در شبکه ناهمگنی که از محدودیت بکهال در ایستگ چکیده کاملیکی از چالشهای اساسی شبکههای سلولی ناهمگن که در آنها ایستگاههای پایه مختلف با ویژگیهای متفاوت به سرویسدهی کاربران میپردازند، سیاست دسترسی کاربران به ایستگاههای پایه است. در این مقاله به منظور بهبود عملکرد ارتباط فراسو در شبکه ناهمگنی که از محدودیت بکهال در ایستگاههای پایه رنج میبرد، سیاست دسترسی ارتباط فراسو و فروسو به صورت جدا پیشنهاد میگردد. در این نوع سیاست، کاربر میتواند به دو ایستگاه پایه مجزا در ارتباط فراسو و فروسو متصل گردد. به منظور بهرهبرداری کارامد از منابع شبکه و افزایش گذردهی کاربران متصل به سلولهای پربار، معیار دسترسی کاربران به ایستگاههای پایه در ارتباط فراسو، برقراری تعادل بار در این ارتباط در نظر گرفته شده است. به این منظور شاخص ارتباط کاربران به ایستگاههای پایه و توان ارسالی آنها از حل مسأله بهینهسازی بیشینهکردن مجموع نرخ مؤثر کاربران به دست میآید. نتایج شبیهسازی نشان میدهد که با به کارگیری این معیار، در سیاست دسترسی ارتباط فراسو و فروسو به صورت جدا، شاخص تعادل بار، کارایی انرژی و متوسط نرخ مؤثر کاربران در این ارتباط به طور قابل توجهی بهبود مییابد. از آنجا که نرمافزار گمز جواب دقیق مسأله بهینهسازی را محاسبه میکند و به منظور ارزیابی کارایی الگوریتم پیشنهادی، مسأله فوق در شبکه بکهال با استفاده از نرمافزار گمز نیز حل شده است. نتایجی که از الگوریتم پیشنهادی به دست آمده به نتایج محاسبهشده از نرمافزار گمز نزدیک میباشد که نشاندهنده دقت مناسب الگوریتم پیشنهادی است. در ادامه نیز روشی برای بهبود تعادل بار در ارتباط فراسو در شبکههای ناهمگن که دارای محدودیت بکهال میباشند، پیشنهاد میشود و کارایی آن مورد ارزیابی قرار میگیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بررسی تطبیقی سرشت انسان در دیدگاه روسو و آیتالله شاهآبادی
مجتبی همتی فر همتی فرشباهت مفهوم «طبیعت» در دیدگاه روسو با مفهوم «فطرت» در دیدگاه اسلامی، برخی را به یکی انگاشتن این دو سوق داده است. به نظر میآيد میان این دو بهرغم شباهتها، تفاوتهای جدی نیز وجود دارد. مقاله حاضر با بررسی تطبیقی مفهوم «طبیعت» در رساله «امیل» روسو با مفهوم «فطرت» در دید چکیده کاملشباهت مفهوم «طبیعت» در دیدگاه روسو با مفهوم «فطرت» در دیدگاه اسلامی، برخی را به یکی انگاشتن این دو سوق داده است. به نظر میآيد میان این دو بهرغم شباهتها، تفاوتهای جدی نیز وجود دارد. مقاله حاضر با بررسی تطبیقی مفهوم «طبیعت» در رساله «امیل» روسو با مفهوم «فطرت» در دیدگاه آیتالله شاهآبادی، بر آن است تا وجوه اشتراک و افتراق میان دو مفهوم مذکور را با استفاده از روش تحلیل مفهومی و با بهره از رویکرد تطبیقی تبیین نماید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که روسو، در همه آثار خود، از جمله رساله «امیل»، بر سرشت مشترک انسانی تأکید دارد. او با روش تجربی، تاریخی و عقلی با اثبات پیشینی طبیعت انسانی، دو وجه حیوانی و فراحیوانی را مورد توجه قرار میدهد. با این همه، او با لحاظ انسان بهعنوان جزئی از عالم طبیعت و بهتبع رویکرد طبیعتگرایانه خود، جنبه حیوانی طبیعت مشترک را بهطور پررنگتری مورد تأکید قرار میدهد. او به ویژگیهای طبیعت مشترک انسانی همچون «نیکی، قانونمندی و همگانی بودن، بالقوه بودن بخشی از گرایشها و ادراکها» توجه دارد و به نظم و ترتیب در فعلیت یافتن آنها تأکید مینماید. از نظر روسو، اصل طبیعت امری غیراکتسابی است که البته به آموزش و پرورش توسط انسانهای دیگر نیاز دارد؛ از این رو میتوان ثابت بودن هسته طبیعت و تغییر بخشهایی از آن را پذیرفت که به «طبیعت ثانویه» منتهی میشود. از مقایسه تطبیقی مفهوم و ویژگیهای طبیعت انسانی در دیدگاه روسو با آنچه آیتالله شاهآبادی با روشهای عقلی، نقلی و تفسیری در باب فطرت به آن پرداخته است، چنین حاصل میشود که بهرغم اشتراکات ظاهری، تا حد قابلتأملی معنای طبیعت روسویی در فطرت با دیدگاه وی فاصله دارد. البته با توجه به توسعه معنایی طبیعت انسان در نگاه روسو، بخشهای مشترک و مشابهی را میان آنها میتوان یافت، اما در ویژگیهایی مهمی همچون «معصوم از خطا بودن، جهتگیری الهی و توحیدی داشتن و همچنین فراغت از تبدیل و تغییر» اختلافات جدی میان دیدگاه روسو و آیتالله شاهآبادی نمایان میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - مطالعة انتقادی نظریه¬های قانون طبیعیِ عقلگرایان دوره جدید با تأکید بر دیدگاههای منتسكيو، روسو و كانت
محمدحسین طالبیاز میان تفاسیر متنوع قانون طبیعی، پرطرفدارترین آنها عبارتست از اينكه «قانون طبیعی، فرمانهای عقل عملی دربارة رفتارهای اختیاری بشر در همة زمینها و زمانهاست که بشر با اطاعت از آنها به خوشبختی همیشگی دست می یابد». آموزة قانون طبیعی در دورة جدید دستخوش دو خوانش متضاد تجربه گ چکیده کاملاز میان تفاسیر متنوع قانون طبیعی، پرطرفدارترین آنها عبارتست از اينكه «قانون طبیعی، فرمانهای عقل عملی دربارة رفتارهای اختیاری بشر در همة زمینها و زمانهاست که بشر با اطاعت از آنها به خوشبختی همیشگی دست می یابد». آموزة قانون طبیعی در دورة جدید دستخوش دو خوانش متضاد تجربه گرا و عقلگرا قرار گرفت. مراد از «عقل» در اندیشة عقلگرایی دورة جدید، عقل حسابگر بود که عقلگرایان آن را ابزاری برای رسیدن به آرزوهای مادی و غیرمادی (اخلاقی) خویش میدانستند. سه فیلسوف عقلگرای عصر روشنگری که در آن زمان بیش از دیگران دربارة آموزة قانون طبیعی بحث و نظر داشتهاند، عبارتند از: منتسکیو، روسو و کانت. در این مقاله پس از بیان گزارشی مختصر از مباحث و نظريات آنها در مورد قانون طبیعی، به ارزیابی اين ديدگاهها بترتيب ذيل پرداخته شده است. در گفتار نخست، منتسکیو با طرح يك افسانة خودساخته معتقد است كه پیروی از میل طبیعی، بشر را به خوشبختی میرساند. این پیروی در نگاه او، مفاد قانون طبیعی است. مهمترین نقد بر نظریة قانون طبیعی منتسکیو آنست که او قانون طبیعی را با «قانون طبیعت» خلط کرده است. در گفتار دوم، روسو برخلاف منتسکیو، اعتقاد دارد كه قانون طبیعی مبتنی بر عقل نیست، بلکه در غرایز و احساسات بشر ریشه دارد. اشكال اساسي اين ديدگاه، نگرش مادی روسو به طبیعت بشر است و همين باعث شده که انسان در نظر او، در سطح یک حیوان فروكاسته شود. سرانجام، در گفتار سوم به بررسي انتقادی قانون طبیعی در اندیشة کانت پرداخته شده است. بنظر وي، قانون طبیعی با قانون طبیعت تفاوت دارد. كانت بر این باور است که ماهیت قانون طبیعی دو ویژگی دارد: جهانشمولی (کلیت) و درونی (باطنی) بودن. با اینهمه، او هیچیک از مصادیق قانون طبیعی را بیان نکرده و در ارائة تبييني كامل براي این آموزه موفق نبوده است. این ناکامی ريشه در نظام معرفتیِ فلسفة کانت دارد که بر مبناي آن، عقل عملی و فرامين آن (يا همان قانون طبيعي) را بايد غیرمستدل و غیرقابل اعتماد دانست. كانت معتقد است مباحث مربوط به امور غیرمادی و حتی جواهر مادی، مباحثی جدلی هستند، و نه برهانی. روش تحقیق در این نوشتار، همانند هر مطالعة انتقادی دیگر، روش ترکیبی نقلی ـ عقلی است. در این روش، ابتدا ديدگاههاي اين سه فیلسوف عقلگرای دورة جدید دربارة قانون طبیعی نقل شده و سپس بکمک برهان و استدلال عقلی، بررسي و ارزيابي شده است. پرونده مقاله