• فهرست مقالات rationality

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تبيين الزامات سیاسی- عقلانی وحدت ملی در انديشۀ امام خميني(ره)
        محمدحسین جمشیدی
        در اندیشه و نگرش امام خميني كه نشأت‌گرفته از آيين حنيف و توحيدي اسلام است، مؤمنين هم امتي واحده محسوب مي‌شوند و هم بر مبنای اقتضائات با توجه به سرنوشت مشترك خویش در چارچوب مرزهای اعتباری جغرافیایی (ملی) برای تحقق این سرنوشت مشترک، به جهت‌گيري اعتقادی، سیاسی و عملی واحدی چکیده کامل
        در اندیشه و نگرش امام خميني كه نشأت‌گرفته از آيين حنيف و توحيدي اسلام است، مؤمنين هم امتي واحده محسوب مي‌شوند و هم بر مبنای اقتضائات با توجه به سرنوشت مشترك خویش در چارچوب مرزهای اعتباری جغرافیایی (ملی) برای تحقق این سرنوشت مشترک، به جهت‌گيري اعتقادی، سیاسی و عملی واحدی نیاز دارند. با وجود چنین جهت گیری است که آنان با اعتصام به حبل‌الله مي‌توانند به مقام خلافت‌ الهي در زمين نائل شوند. بر این مبنا ما در اين نوشتار در پي بررسي این مسئله هستیم که نگرش امام خمینی(ره) به وحدت ملی از چه بنیادهای سیاسی - عقلانی برخوردار است. با بررسی تحلیلی اندیشه‌های امام خمینی(ره) درمی‌یابیم که مسئلۀ وحدت و انسجام ملي نیز چونان سایر گونه‌های وحدت و همبستگی بر مبناي الزامات سیاسی و اقتضائات محيطي، ضرورتي است كه هم مبتني بر شواهد و براهین عقلي است و هم مبتنی بر براهين شرعي است. در نتیجه امام خمینی نگاهی دو بعدی - عقلانی و وحیانی - به امر وحدت دارد. اما آنچه مورد بحث اين نوشتار است، دلايل و براهین سیاسی - عقلاني وحدت و انسجام ملی در انديشۀ بنيان‌گذار جمهوري اسلامي ايران است. در اين عرصۀ امام خميني(ره) بر بداهت عقلي وحدت، اقتضاي عقل سياسي، وجود دشمن مشترك، توسعۀ فرهنگي، سياسي و اجتماعي، اصل حفظ و تداوم انقلاب اسلامی و ارزش‌هايش و در نهايت طرح وحدت و انسجام ملي به مثابۀ يك راهبرد براي دست يافتن به آزادي، رهايي و پيروزي تأكيد دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - امتناع تفکر در فرهنگ دینی؛ نقد و نظری بر آرای «آرامش دوستدار»
        سید محمد علی تقوی بائی فاطمه
        «آرامش دوستدار»، مشكل اصلي جامعه ايران را «ناپرسايي» توصیف می‌کند و علت آن را نیز فقط يك چيز می‌داند: «فرهنگ دینی». بدین ترتیب «ممتنع بودن اندیشیدن در فرهنگ دینی» تز کانونی در آرای اوست. او البته ادعا می‌کند که ناپرسایی و علت آن، یعنی حاکمیتِ فرهنگ دینی در ایران، محدود چکیده کامل
        «آرامش دوستدار»، مشكل اصلي جامعه ايران را «ناپرسايي» توصیف می‌کند و علت آن را نیز فقط يك چيز می‌داند: «فرهنگ دینی». بدین ترتیب «ممتنع بودن اندیشیدن در فرهنگ دینی» تز کانونی در آرای اوست. او البته ادعا می‌کند که ناپرسایی و علت آن، یعنی حاکمیتِ فرهنگ دینی در ایران، محدود به دورۀ حضور اسلام نمی‌شود، بلکه به ایران باستان بازمی‌گردد. این نظر جنجالی، ‌‌او را به چهره‌ای نام‌آشنا در محیط روشن فکری ایران تبدیل کرده است. ‌‌‌در این مقاله، به ارزیابی آرای وی با استفاده از اندیشه‌های ریچارد رورتی، فیلسوف پست‌مدرن آمریکایی پرداخته می‌شود که دو برداشت مضیق و موسع از عقلانیت را در برابر هم قرار می دهد و به نقد نگرش مضيق نسبت به عقلانیت می‌پردازد. پرسش اصلي اين مقاله آن است كه نظرهای دوستدار در قالب كدام برداشت از عقلانيت قرار مي‌گيرد. با بررسی آثار دوستدار به نظر می رسد كه درک او از عقلانیت در قالب برداشت مضیق از این مفهوم قرار می گیرد؛ نگرشی که هرچه را خارج از چارچوب آن قرار گیرد، بیرون از دایره عقلانیت تلقی می کند. کلان‌روایتِ دوستدار از تاریخِ فرهنگیِ ایران مبتنی بر تعمیم‌های گسترده و فاقد معیاری است که ظرافت‌ها و پیچ و خم‌های این فرهنگ را نادیده می‌گیرد. او چون فرهنگ اسلامی و ایرانی را به زعم خود فاقد بنیادی ترین پرسش‌های فلسفی می‌داند، انبوه پرسش های دیگری را که در قالب الگوی او نمی‌گنجند، به هیچ می‌انگارد. در حوزه سیاست، دوستدار نوعی از رابطه میان دین و دولت را که از دوران هخامنشیان بر ایران مسلط بوده است، مقوم حاکمیت فرهنگ دینی می‌داند و البته چنان سیطره‌ای برای این فرهنگ قائل است که گریز از آن و گذار به جامعه‌ای توسعه یافته با معیارهای مورد پذیرش وی ناممکن می‌نماید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - الگوی مفهومی واقع نگری در اندیشه و رفتار سیاسی امام علی (ع)
        عباسعلی رهبر محمود  شریعتی
        رابطه دین و سیاست در اندیشه امام علی(ع) رکن وجودشناسانه و قوام بخش در مناسبات جامعه و حکومت بوده است. اما این چارچوب در تقارن با الگوی واقع نگری در دستگاه فکری امام، به عنوان مفهومی، اثربخش در ایجاد مشروعیت، مشارکت و پیش برندگی در نظام سیاسی قابل طرح، فهم و نشانه گذاری چکیده کامل
        رابطه دین و سیاست در اندیشه امام علی(ع) رکن وجودشناسانه و قوام بخش در مناسبات جامعه و حکومت بوده است. اما این چارچوب در تقارن با الگوی واقع نگری در دستگاه فکری امام، به عنوان مفهومی، اثربخش در ایجاد مشروعیت، مشارکت و پیش برندگی در نظام سیاسی قابل طرح، فهم و نشانه گذاری است. در پرتو این چارچوب، فرایند مفهوم سازی واقع نگری با تکیه بر عقلانیت در دو سطح اندیشه با تأکید بر مفاهیمی چون کرامت انسان، حق انتخاب آدمیان، اجرای عدالت و ضرورت حکومت؛ و در سطح رفتار با تأکید بر کنش سیاسی امام در تعیین خلیفه، پذیرش حکمیت و همزیستی با ادیان، صورتبندی خواهد شد. این نوشتار کوشش خواهد نمود با به کارگیری نظریه تفسیری اسکینر، به دو هدف مهم دست یابد: از سویی مفهوم واقع نگری در اندیشه و رفتار امام علی(ع) قابل فهم گردد و از سوی دیگر، اثربخشی واقع نگری در توازن بخشی و انسجام آفرینی نیروهای اجتماعی مورد سنجش قرار گیرد. بدیهی است دستیابی به این اهداف، مستلزم پیاده سازی گستره ای از مفاهیم و موضوعات خواهد بود. در نتیجه، برای فهمیدن چارچوب بحث طرح چند مسأله حائز اهمیت است. 1) پیوست واقع نگری به عقلانیت 2) نسبت سنجی واقع نگری با آرمانخواهی 3) مفهوم سازی واقع نگری 4) موقعیت سنجی شرایط محیطی و زمینه های اجتماعی جامعه هدف. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - عقلانیت لیبرالی و صورت¬بندی بحران¬های زیست¬محیطی (با تاکید بر سند ریو+٢٠)
        عثمان  هدایت اسرین فیضی
        از دهه های آغازین سده بیستم، فشار توسعه صنعتی و کشاورزی، محیط زیست را به طور نمایانی تهدید می کرد، مباحث محیط زیستی همزمان و توامان با مباحث توسعه ای مورد بازاندیشی قرار گرفت. سابقه مباحث توسعه به عنوان یک موضوع مشخص به بعد از جنگ جهانی دوم بر می‌گردد و نظریات توسعه در چکیده کامل
        از دهه های آغازین سده بیستم، فشار توسعه صنعتی و کشاورزی، محیط زیست را به طور نمایانی تهدید می کرد، مباحث محیط زیستی همزمان و توامان با مباحث توسعه ای مورد بازاندیشی قرار گرفت. سابقه مباحث توسعه به عنوان یک موضوع مشخص به بعد از جنگ جهانی دوم بر می‌گردد و نظریات توسعه در این دوره در قالب توسعه اقتصادی و نوسازی پدیدار شده است. این امر برگرفته از مدرنیته غربی و ایدئولوژی مسلط آن یعنی لیبرالیسم با طرح ادعای جهان شمولی ارزش هایشان، مستعد حرکت در مسیر یکسان سازی بشریت بر پایه ارزش های لیبرالی و حذف تنوع و تکثر موجود در جهان می شود. مفروضه ی بنیادین این پژوهش، حول این ایده می چرخد که با ظهور مدرنیته غربی و سرمایه-داری و ایدولوژی مسلط آن ها یعنی لیبرالیسم، تغییراتی هم در این مکتب و هم در مباحث توسعه ای روی داده است که زاده و برآمده ی عقلانیت لیبرالی نسبت به توسعه، محیط زیست می باشد. مفروضا چنین نشان دادیم که این امر با خودمروری و بازاندیشی خود لیبرالیسم متحقق شده است. با استفاده از تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه و نظریات توسعه ای در حوزه ی محیط زیست یعنی نظریات _ تردمیل تولید، تئوری متابولیک و نظریه تردمیل تخریب _ به خوانشی از توسعه پایدار و نمود آن یعنی سند ریو+٢٠ به عنوان دال شناوری که در آن گفتمان لیبرالیسم دچار بحران و وقفه گردیده است، پرداخته ایم. نتایج نشان می دهد که لیبرالیسم به عنوان عقلانیتی که در پی صورتبندی بحران های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی در بُعد توسعه ی پایدار بوده است، به شکست انجامیده و این امر بحران زیست محیطی را سبب شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - گونه¬شناسي عقلانيت دو حکيم رازي؛ تلاقي «عقلگرايي خودبنياد» زکرياي رازي با «عقلانيت وحياني» ابوحاتم رازي
        مهدی گنجور
        نسبت «خردورزي فلسفي» و «دينداري وحي باور» يا بتعبيري، گستره و کارکرد عقل در نسبت با وحي و سهم آن در هدايت و سعادت انسان، همواره يکي از مهمترين دغدغه هاي انديشمندان مسلمان بوده است. نوشتار حاضر با رويکردي مسئله محور و روش توصيفي ـ تحليلي، با بررسي دو سنخ متفاوت از انديشه چکیده کامل
        نسبت «خردورزي فلسفي» و «دينداري وحي باور» يا بتعبيري، گستره و کارکرد عقل در نسبت با وحي و سهم آن در هدايت و سعادت انسان، همواره يکي از مهمترين دغدغه هاي انديشمندان مسلمان بوده است. نوشتار حاضر با رويکردي مسئله محور و روش توصيفي ـ تحليلي، با بررسي دو سنخ متفاوت از انديشه ورزي فلسفي و ديني دو حکيم ايراني محمد بن زکرياي رازي(م.313هـ .ق) و ابوحاتم عبدالرحمن رازي(م.322 هـ .ق)، به تبيين نحوة تلاقي دو جريان فکر فلسفي و انديشه کلامي در قرن چهارم هجري پرداخته است. اهميت اين پژوهش از آنروست که در تناظر و گفتمان نزاع گونة اين دو سنخ از انديشه ورزي، رابطه بين عقل و وحي و نيازهاي متقابل فلسفه و دين به هم بهتر آشکار ميشود. گونه شناسي عقلانيت اين دو انديشمند و تبيين آراء و مواضع آنها در مسئله عقل و وحي، تساوي و عدم‌تساوي عقل در ميان انسانها و سهم خردورزي در سعادت شناسي اين دو حکيم رازي، از مهمترين مسائل و يافته‌هاي پژوهش حاضر محسوب ميشود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - بررسی تطبیقی تفکر انتقادی در فلسفه اجتماعی هورکهایمر و «برنامه فلسفه برای کودکان»
        معصومه رمضانی فینی خسرو باقری نوع پرست یحیی  قائدی
        مقاله حاضر مطالعه‌ای تطبیقی جهت بررسی نسبت میان مبانی، اهداف و روش تفکر انتقادی در فلسفه اجتماعی هورکهایمر و برنامه فلسفه برای کودکان و نقد دو رویکرد است. در این راستا 3 سؤال پژوهشی مطرح شده است که مقاله حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤال‌ها ناظر به تبیین مبانی، اهداف و ر چکیده کامل
        مقاله حاضر مطالعه‌ای تطبیقی جهت بررسی نسبت میان مبانی، اهداف و روش تفکر انتقادی در فلسفه اجتماعی هورکهایمر و برنامه فلسفه برای کودکان و نقد دو رویکرد است. در این راستا 3 سؤال پژوهشی مطرح شده است که مقاله حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤال‌ها ناظر به تبیین مبانی، اهداف و روش و نسبت میان آن‌ها می‌باشد. برای پاسخگویی به این سؤال‌ها روش پژوهش تطبیقی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر مشابهت‌ها و همچنین تفاوت‌هایی در ابعاد مورد نظر است. به‌عنوان مثال در حوزۀ مبانی، می‌توان تأثیرپذیری از روش و منش سقراط و تأکید بر جایگاه اندیشه‌ورزی در فلسفه به‌جای موضوعات متافیزیکی را نام برد. در حوزۀ اهداف، پرورش عقلانی و ساختن زندگی بهتر موضوعی است که هر دو دیدگاه به آن توجه دارند با این تفاوت که معنای زندگی بهتر در نظر هورکهایمر فراهم ساختن شادکامی برای بیشترین افراد ممکن است، اما در فلسفه برای کودکان زندگی بهتر به معنای زندگی در جامعه‌ای دموکراتیک با شهروندانی متفکر و مسئول است. همچنین تفاوت‌هایی مثل انطباق با شرایط اجتماعی و جایگاه دانش در نقد اجتماعی مطرح شده است. در باب روش، تفاوت عمدۀ دو دیدگاه در این است که برنامه فلسفه برای کودکان قائل به ارائه روشی مشخص برای پرورش تفکر انتقادی است، اما هورکهایمر تفکر انتقادی را فرایندی در جریان و مداوم می‌داند و از ارائۀ روشی مشخص اجتناب می‌کند و تنها به نقد منفی اشاره می‌کند. نتایج این مطالعۀ تطبیقی می‌تواند برای طراحان برنامه‌های درسی در سیستم‌های آموزشی به منظور ارائۀ الگویی برای پرورش تفکر انتقادی به‌کار رود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسی دیدگاه پل هرست در باب تربیت دینی بر مبنای تئوری تربیت فضیلت‌محور افلاطون
        مریم سلطاتی کوهانستانی عباس فنی اصل
        هرست متفکر تحلیلی معاصر، امکان تربیت دینی را به دلیل الزام‌آور بودن و در نتیجه سلب امکان زیست انتقادی و خلاقانه از متربی، بی‌معنا و متناقض و مانعی برای رشد او می‌داند. به زعم هرست، غایت تربیت، آزاد ساختن ذهن متربی از هر آن چیزی است که ذهن را از کارکرد خاص آن -عقلانیت- ب چکیده کامل
        هرست متفکر تحلیلی معاصر، امکان تربیت دینی را به دلیل الزام‌آور بودن و در نتیجه سلب امکان زیست انتقادی و خلاقانه از متربی، بی‌معنا و متناقض و مانعی برای رشد او می‌داند. به زعم هرست، غایت تربیت، آزاد ساختن ذهن متربی از هر آن چیزی است که ذهن را از کارکرد خاص آن -عقلانیت- به دور می‌دارد، یعنی رهایی اندیشه و فعل آدمی از خطا و اشتباه بدون هیچ‌گونه الزام بیرونی. این همان تربیت آزاد در زبان هرست و تربیت فضیلت‌محور در یونان باستان است که پیشینه‌ی آن به افلاطون بازمی‌گردد. از آنجا که تربیت فضیلت‌محور نوعی از عقلانیت را می‌طلبد، بین افلاطون و هرست تفاوتی نیست؛ اما افلاطون هرگز تربیت فضیلت‌محور را هم عرض تربیت دینی قرار نداده است، بلکه همواره تربیت فضیلت‌محور را فروتر از تربیت دینی شناسانده است، هم‌عرضی آن‌ها به حسب اعتبار آن دو است والا تقابل میان آن‌ها، تقابل طولی است؛ زیرا مطابق مابعدالطبیعه‌ی افلاطونی تربیت فضیلت‌محور منهای دین، توقف سیر تکاملی متربی را به همراه خواهد داشت. از منظر افلاطون، زمانی که تعارض اصول تربیتی با یکدیگر روی می‌دهد، نوعی اصول تربیتی غیرتجربی و غیراستدلالی منبعث از معرفت شهودی ضروری است؛ اصولی که در نظریه‌ی تربیتی هرست نفی شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - بررسی تأثیر ابعاد عدالت سازمانی بر رفتارهای مبتنی بر عقلانیت الهی (مورد پژوهش: شرکت توزیع برق شیراز)
        سعید   خواجه فرد سنجر سلاجقه یاسر سالاری مهدی  محمدباقری
        نقش عقلانیت و احساس در شکل دهی به رفتار افراد ثابت شده است، اما نقش عدالت سازمانی در رفتار کارکنان سازمان نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر ابعاد عدالت سازمانی بر رفتارهای مبتنی بر عقلانیت الهی و احساس است. روش تحقیق از نظر هدف، كاربردي و ا چکیده کامل
        نقش عقلانیت و احساس در شکل دهی به رفتار افراد ثابت شده است، اما نقش عدالت سازمانی در رفتار کارکنان سازمان نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر ابعاد عدالت سازمانی بر رفتارهای مبتنی بر عقلانیت الهی و احساس است. روش تحقیق از نظر هدف، كاربردي و از نظر ماهیت و روش، توصیفی و همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل 1477 نفر از کارکنان شرکت توزیع برق شیراز بوده که نمونه 313 نفری به روش تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS-23 و PLS-3 و با روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج یافته ها نشان داد علیرغم تایید رابطه ابعاد عدالت سازمانی بر اغلب رفتارهای مبتنی بر عقلانیت الهی و احساس، تأثیر عدالت توزیعی بر رفتار متعالی و تأثیر عدالت اطلاعاتی بر رفتارهای ناپسند و پَست تایید نشد. همچنین با بررسی ضرائب مسیر، مشخص شد عدالت رویه ای در شکل گیری رفتارهای پَست و ناپسند بیشترین نقش منفی و عدالت مراوده ای در بروز رفتارهای پسندیده و متعالی بیشترین تاثیر مثبت را دارند. در نهایت با بررسی ضرائب تعیین، پیشنهاداتی با هدف اصلاح سیاستهای رویه ای و توزیعی و همچنین تقویت عدالت مراوده ای جهت افزایش رفتار متعالی در سازمان ارائه گردید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - تبیین و ارزیابی مبانی فلسفی نظریه تربیتی رجیو امیلیا: نگاهی از منظر رویکرد اسلامی عمل
        نرگس سادات سجادیه زهرا صابری
        پژوهش حاضر با هدف امکان‌سنجی بهره¬مندی از یکی از رویکردهای مطرح آموزشی پیش از دبستان در سطح جهان، با تبیین مبانی فلسفی نظریه تربیتی رجیو امیلیا و ارزیابی آن مبتنی بر رویکرد اسلامی عمل صورت گرفته است. در این راستا با بهره‌گیری از روش تحلیل مفهومی، زبانی و تحلیل منطقی پس‌ چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف امکان‌سنجی بهره¬مندی از یکی از رویکردهای مطرح آموزشی پیش از دبستان در سطح جهان، با تبیین مبانی فلسفی نظریه تربیتی رجیو امیلیا و ارزیابی آن مبتنی بر رویکرد اسلامی عمل صورت گرفته است. در این راستا با بهره‌گیری از روش تحلیل مفهومی، زبانی و تحلیل منطقی پس‌رونده، مؤلفه¬های اساسی مبانی فلسفی این رویکرد استنباط گردیده و سپس مبتنی بر رویکرد اسلامی عمل، مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. حاصل این پژوهش استنباط دوازده مؤلفه فلسفی زیر¬ساز مبانی انسان¬شناختی، معرفت¬شناختی و ارزش¬شناختی؛ از جمله تأکید بر یکتایی و شایستگی کودک و ارزشمندی استقلال فکری و عملی او؛ اتخاذ رویکرد سازه¬گرایی اجتماعی به معرفت؛ محور قرار دادن ارزش عدالت و دموکراسی به عنوان روح حاکم بر دیدگاه رجیو امیلیا بود. نتایج ارزیابی حاکی است نظریه تربیتی رجیو امیلیا ضمن برخورداری از ویژگی‌های منحصر به فرد و ابداعات آموزشی سودمند؛ نیازمند ملاحظه، بازنگری و تکمیل برخی وجوه چالش‌برانگیز، پیش از هرگونه بهره¬گیری خواهد بود؛ از جمله نقدهای وارد شده به این دیدگاه می¬توان به این موارد اشاره کرد: تقلیل نگاه کل¬¬¬گرایانه و نادیده انگاشتن بعد معنوی کودک؛ تصویری شعاری و غیرواقعی از کودک و ابهام و سرگردانی در میانه واقع¬گرایی و سازه¬گرایی و خطر نسبی¬گرایی حاد در حوزه معرفت¬شناختی؛ و ناسازواری در توجه به ارزش¬های مطلق و مشروط در کنار ارزش¬های متغیر در عرصه ارزش¬شناختی. در این راستا و در نگاهی بازسازانه می¬توان به این موارد اندیشید: به ¬رسمیت¬ شناختن بعد معنوی به صورت عموم‌و¬خصوص من‌وجه با بعد بدنی، تعدیل نگاه به کودک، قرار دادن واقع¬گرایی در محور و سازه¬گرایی در حول آن، توجه به ارزش‌های مطلق و مشروط و توجه متعادل به دموکراسی عقلانیت¬مدار و عادلانه. پرونده مقاله