• فهرست مقالات phenomenological

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تبیین پدیدارشناختی مولفه¬های برندسازی در سرفصل¬های آموزشی هنر و تحلیل شکاف میان حوزه آموزش و اجراء
        حانیه جعفریان شهناز نایب زاده ابوالفضل  داودی رکن آبادی سید حسن حاتمی نسب
        عدم توانمندی دانشجویان رشته های هنر در تجاری سازی و برندسازی دستاوردهای هنری و وجود خلاء تحقیقاتی مبنی بر شناسایی مولفه های برندسازی دستاوردهای هنری و نیز لزوم بازنگری در برنامه های درسی این رشته ها بمنظور گنجانده شدن برخی موضوعات و سرفصل ها در این زمینه، منجر به انجام چکیده کامل
        عدم توانمندی دانشجویان رشته های هنر در تجاری سازی و برندسازی دستاوردهای هنری و وجود خلاء تحقیقاتی مبنی بر شناسایی مولفه های برندسازی دستاوردهای هنری و نیز لزوم بازنگری در برنامه های درسی این رشته ها بمنظور گنجانده شدن برخی موضوعات و سرفصل ها در این زمینه، منجر به انجام مطالعه ای با هدف شناسایی مولفه ها و شاخص های لازم در زمینه برندسازی محصولات و خدمات هنری و بررسی وضعیت موجود و مطلوب آموزش آنها در سرفصل های آموزشی رشته های دانشگاهی هنر گردیده است. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی-کاربردی، از نظر نوع داده های جمع آوری شده، آمیخته، از منظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی، و از منظر شیوه اجرا پیمایشی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی 6 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعت و در بخش کمی اساتید دانشگاهی در رشته های مرتبط با هنر می باشد. شیوه نمونه گیری در بخش کیفی قضاوتی و ابزار مورد استفاده مصاحبه، و در بخش کمی تصادفی خوشه ای، بوده که از طریق گردآوری 54 پرسشنامه تکمیل و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده منجر به شناسایی 3 دسته کلی از پارامترهای برندسازی شامل پارامتر رفتاری، ادراکی و عملکردی گردیده و با توجه به هدف پژوهش دسته پارامترهای رفتاری در بخش کمی مورد بررسی قرار گرفتند. از میان تعداد 8 مولفه در دسته پارامتر رفتاری برندسازی و مجموع 63 شاخص، میان وضعیت مورد انتظار و فعلی تفاوت معناداری وجود داشته، شکاف زیادی میان انتظارات و دریافتی ها در مولفه های برندسازی به چشم می خورد. نتیجه آزمون رتبه بندی فریدمن، وجود تفاوت معنادار در میانگین رتبه اهمیت مولفه های پارامتر رفتاری در وضعیت موردانتظار و فعلی و وجود تفاوت ها و شباهتهایی را روشن می سازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تحليل کيفي تجارب خانوادگي جانبازان اعصاب و روان: يک پژوهش پديدارشناختي
        نیکو قاضی نژاد مسعود غلامعلی لواسانی جواد اژه ای
        مطالعة حاضر با هدف تحليل کيفي تجارب خانوادگي جانبازان اعصاب و روان انجام شد. روش تحقيق در اين پژوهش، روش کيفي با رويکرد پديدارشناسي توصيفي مي باشد. بدين منظور با 16 نفراز جانبازان اعصاب و روان که با روش نمونه گيري هدفمند انتخاب شدند مصاحبة نيمه ساختاريافته به عمل آمد. ن چکیده کامل
        مطالعة حاضر با هدف تحليل کيفي تجارب خانوادگي جانبازان اعصاب و روان انجام شد. روش تحقيق در اين پژوهش، روش کيفي با رويکرد پديدارشناسي توصيفي مي باشد. بدين منظور با 16 نفراز جانبازان اعصاب و روان که با روش نمونه گيري هدفمند انتخاب شدند مصاحبة نيمه ساختاريافته به عمل آمد. نمونه گيري تا زمان اشباع داده ها ادامه يافت. به منظور تجزيه و تحليل داده ها، با استفاده از روش 7 مرحله اي کلايزي داده ها مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج حاصل از کدگذاري اوليه با شکل گيري 42 واحد معنايي همراه بود که با توجه به اشتراکات موجود در آنها در 8 زيرمضمون دسته بندي شدند. در نهايت، تحليل تجارب مشارکت کنندگان منجر به شناسايي 3 مضمون اصلي گرديد. مضمون اصلي اول «تغييرات چارچوب خانوادگي» بود که زير مضمون هاي (1- تغييرات روند زندگي خانوادگي، 2- تغيير نسبي جايگاه قدرت، 3- تغييرات شغلي) را در بر مي گرفت. مضمون اصلي دوم «روابط خانوادگي» بود که شامل (1- رابطه با همسر 2- رابطه با فرزندان) و مضمون اصلي سوم نيز «سازگاري و انطباق» متشکل از زير مضمون هاي (1- اقدامات روانشناختي، 2- اقدامات فردي، 3- حمايت خانواده) بود. تحليل نتايج نشان مي دهد که جانبازان اعصاب و روان به جهت شرايط ويژة خود، آسيب پذيري زيادي را در حوزه هاي مختلف تجربه مي کنند و لزوم شناخت و آگاهيهاي جامع تر ارگان هاي مربوطه، حمايت هاي مضاعف از اين قشر و خانواده هايشان و تدوين برنامه هاي مشاوره اي، روانشناختي و مراقبتي بيشتر احساس مي گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - هویت حرفه‌ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز: مطالعه پدیدار شناختی
        علی ایمان زاده وحیده  جعفریان
        پژوهش حاضر، به مطالعه هویت حرفه‌‌ای از منظر تجارب مشترک بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز پرداخته است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل رشته آمو چکیده کامل
        پژوهش حاضر، به مطالعه هویت حرفه‌‌ای از منظر تجارب مشترک بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز پرداخته است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز هستند که با رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی آشنایی دارند. بر اساس روش نمونه‌گیری هدفمند، مصاحبه‌های نیمه‌سازمان یافته با 21 نفر از دانشجویان این رشته انجام شد و جهت اطمینان از اعتبار، دقت و صحت داده‌ها ضمن بررسی و تائید سوالات مصاحبه توسط اساتید صاحب‌نظر از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده‌ها، خلاصه‌سازی و دسته بندی اطلاعات استفاده شد. داده‌ها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت تجزیه و تحلیل شدند. پنج مضمون اصلی از یافته‌ها شامل نقش رشته، علل گرایش به رشته، ماهیت رشته، محدودیت‌های رشته، ارتقاء جایگاه این رشته به دست آمد که هرکدام نیز دارای چندین مضمون فرعی می‌باشند. یافته ها نشان داد که از طریق معرفی رشته، ارتقاء جایگاه آن، فراهم کردن منابع لازم و تخصصی‌تر و هم چنین مشخص شدن حدود و ثغور رشته می‌توان گام‌های مفیدی در کسب هویت حرفه‌ای دانشجویان آموزش و بهسازی منابع انسانی در مقطع تحصیلات تکمیلی برداشت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - ارزیابی تأثیرات اجتماعی انتقال مسیر ویژه اتوبوس‌های تندرو (BRT) در خیابان مولوی
        زهرا  خستو
        معاونت حمل‌ونقل و ترافیک منطقۀ 12 شهرداری تهران با هدف افزایش ایمنی خیابان مولوی و سامان‌دهی حمل‌ونقل عمومی، طرح انتقال خط BRT مولوي از ضلع جنوب به وسط خيابان را ارائه داده است. این مقاله می‌کوشد تا ضمن بررسی نیازها، وضعیت و دیدگاه‌های ذی‌نفعان خیابان مولوی، پیامدهای اج چکیده کامل
        معاونت حمل‌ونقل و ترافیک منطقۀ 12 شهرداری تهران با هدف افزایش ایمنی خیابان مولوی و سامان‌دهی حمل‌ونقل عمومی، طرح انتقال خط BRT مولوي از ضلع جنوب به وسط خيابان را ارائه داده است. این مقاله می‌کوشد تا ضمن بررسی نیازها، وضعیت و دیدگاه‌های ذی‌نفعان خیابان مولوی، پیامدهای اجتماعی و فرهنگی انتقال این خط را بر زیست اجتماعی خیابان مولوی بررسی کند. روش‌شناسی اصلی این پژوهش بر اساس رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی و با استفاده از فن مصاحبۀ عمیق و فوکوس گروپ انجام گرفته است. در این راستا با تکیه بر چارچوب نظری زیست‌پذیری برخی از مفاهیم چون پایداری، حمل‌ونقل پایدار، کیفیت زندگی و ایمنی در نظر گرفته شده‌ است. یافته‌ها بیانگر این است که انتقال خط BRT مولوی می‌تواند ایمنی خیابان را افزایش دهد؛ اما در عین‌ حال تحقق این امر نیازمند همکاری بالای سازمانی پلیس راهور در این خیابان است. از سوی دیگر هرچند دوطرفه‌ شدن خیابان نیز بخشی از مطالبات اجتماعی و اقتصادی کسبه و ساکنان این خیابان و محلات هرندی و تختی را تأمین می‌کند، می‌تواند میزان تقاضا برای تردد و ترافیک را در خیابان مولوی افزایش دهد. پرونده مقاله