-
دسترسی آزاد مقاله
1 - برآورد ميزان کوتاه¬شدگي و نقش سطوح جدايش در دگرريختي کپه¬داغ باختري (بجنورد-آشخانه)
محسن مؤید زهرا تشکری محمدرضا حسین¬زاده منوچهر قرشي اسداله جوع¬عطا بیرمی محسن پور کرمانیپهنه ساختاري-رسوبي کپه داغ از ژوراسيک مياني و پس از کوهزاد سيمرين مياني تا ائوسن در حال فرونشيني و انباشت رسوبات بوده است و آغاز کوتاه شدگي در آن به برخورد کوهزاد زاگرس در پالئوژن باز مي گردد. بهمنظور شناسايي کاني ها در سطوح جدايشي، نمونه هايي از واحدهاي سازند شمشک و چ چکیده کاملپهنه ساختاري-رسوبي کپه داغ از ژوراسيک مياني و پس از کوهزاد سيمرين مياني تا ائوسن در حال فرونشيني و انباشت رسوبات بوده است و آغاز کوتاه شدگي در آن به برخورد کوهزاد زاگرس در پالئوژن باز مي گردد. بهمنظور شناسايي کاني ها در سطوح جدايشي، نمونه هايي از واحدهاي سازند شمشک و چمن بيد اخذ و آزمون XRD روي آن ها انجام شده است.از سوي ديگر برآورد کوتاه شدگي در کپه داغ باختري و مرکزي در دو برش عرضي با روند تقريبي شمالي- جنوبي طراحي شده با استفاده از داده هاي قبلي، برداشت هاي صحرايي، نقشه هاي زمين شناسي و تصاوير ماهواره اي، در نرمافزار سهبعدی موو ترسيم و محاسبه گرديد. بررسي برش هاي ترسيم شده بهصورت سهبعدی در نرمافزار موو که از نوآوري هاي اين پژوهش محسوب میشود، مشخص کرد اغلب تاقديس هاي منطقه از نوع نامتقارن هستند که اين عدم تقارن بهواسطه کارکرد افق هاي جدايش ايجاد شده است. نتايج آناليزها مشخص مي کند سازند شمشک به دليل ضخامت و کاني شناسي پتانسيل بيشتري نسبت به سازند چمن بيد در ايجاد سطوح جدايشي در اين منطقه دارد. از سوي ديگر با استفاده از رابطه هاي هندسي عمق سطوح جدايش براي چين خوردگي هاي اصلي محاسبه گرديد که در اغلب آن ها سطح جدايشي در تراز هاي پاييني سازند شمشک محاسبه گرديد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - فرایند کوتاهسازی نامهای خاص در زبان فارسی
بهروز محمودی بختیاری فائقه شاهحسینیکوتاهسازی نامهای خاص در میان ایرانیان امری متداول است و عوامل گوناگونی در فرایند کوتاهسازی نامها دخیلاند. این نوشتار بر آن است تا توصیفی از این فرآیند ارائه دهد و از میان متغیرهای دخیل، نقش عامل جنسیت در این فرآیند و محدودیتهای واجی در نامهای کوتاهشده را بررسی و چکیده کاملکوتاهسازی نامهای خاص در میان ایرانیان امری متداول است و عوامل گوناگونی در فرایند کوتاهسازی نامها دخیلاند. این نوشتار بر آن است تا توصیفی از این فرآیند ارائه دهد و از میان متغیرهای دخیل، نقش عامل جنسیت در این فرآیند و محدودیتهای واجی در نامهای کوتاهشده را بررسی و تحلیل کند. رهیافت این پژوهش به مقولة کوتاهسازی نامها، میتواند نمونهای از برهمکنش دو دانش صرف و جامعهشناسی زبان باشد. برای انجام این پژوهش، نمونهها از میان 790 نام خاص در زبان فارسی انتخاب شدهاند که از میان آنها، 330 مورد نامهای پسرانه و 460 مورد نامهای مربوط به دختران است. نمونههای منتخب، از وبسایت رسمی سازمان ثبت احوال ایران استخراج شد. معیار انتخاب نمونهها، بسامد بالا و نیز تکبخشی بودن نامها بود؛ بدین معنا که از نامهای نادر و کمکاربرد و نیز نامهای دوبخشی که متشکل از دو نام مجزا بودند، در این پژوهش استفاده نشد. چهارچوب نظری به کار رفته در این پژوهش، نظریة بهینگی است. بر اساس این نظریه، نامهای کوتاهشده بررسی و تحلیل شدهاند. نتایج نشاندهندة آن است که کوتاهسازی نامهای خاص در زبان فارسی، برخلاف تصور رایج، کمتر قابل پیشبینی است. همچنین از دیگر یافتههای مهم میتوان به این نکته اشاره کرد که هر چند کوتاهسازی، فرایندی صرفی است، بیش از واحدهای صرفی، واحدهای واجی را در برمیگیرد. بخشهای حذفشده در این فرایند به لحاظ اندازه و جایگاه بسیار متنوع است و واژههایی که طی فرایند کوتاهسازی در صرف زبان فارسی به وجود میآیند، معمولاً به لحاظ واجی بیقاعدهاند. افزون بر موارد پیشگفته، تحلیل دادههای این پژوهش نشان میدهد که جنسیت نیز از جمله متغیرهای تأثیرگذار بر کوتاهسازی نامهای خاص در زبان فارسی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - التقای واکه میان پیشوند استمرار /mi-/ و ستاک حال در زبان فارسی: واجشناسی زایشی
شهین امیرجانی عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا آرزو نجفیانهدف از نگارش مقاله حاضر، شناسایی و توصیف فرآیندهای واژ- واجی موجود در فعلهای سادۀ واکه آغازین زبان فارسی معیار، پس از افزودن پیشوند استمراری «می» /mi-/ است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، درروش گردآوری دادهها، از 323 ستاک حال بر اساس طباطبائی (1376)، فره چکیده کاملهدف از نگارش مقاله حاضر، شناسایی و توصیف فرآیندهای واژ- واجی موجود در فعلهای سادۀ واکه آغازین زبان فارسی معیار، پس از افزودن پیشوند استمراری «می» /mi-/ است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، درروش گردآوری دادهها، از 323 ستاک حال بر اساس طباطبائی (1376)، فرهنگ دهخدا (1390) و فرهنگ سخن (1382)، 50 فعل وجود دارد که با واکه آغاز میشوند. دادهها بر اساس الفبای آوانویسی بینالمللی «آی، پی، ای» آوانگاری شده و سپس در چارچوب نظریه واجشناسی زایشی تحلیل میشوند. نتایج نشان میدهد که در زبان فارسی در ابتدای فعلهایی که با واکه آغاز میشوند در روساخت گفتار رسمی «همزه» یا انسداد چاکنایی [ʔ] درج میشود. پس از افزودن پیشوند استمرار/mi-/، دیگر «همزه» در گفتار غیررسمی درج نشده و بهجای آن فرآیند کوتاه شدگی واکه پیشین، افراشته /i/ بهصورت، توالی واکه کوتاه و غلت [-ej-] رخ میدهد. سپس ارتقاء واکه پیشین، میانی [e] در محیط پیش از غلت [j] بهصورت توالی واکه و غلت[-ij-] مشاهده میشود. در چنین ساختهایی دیگر «همزه» در التقاء واکه در گفتار غیررسمی مشاهده نمیشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تحلیل کرنش و مقدار كوتاه شدگي در تاقديس كوه آسماري، استان خوزستان
بابک سامانی عباس چرچی نرگس خطیبتنها بیرون زدگی سازند آسماری در فروافتادگی دزفول درتاقدیس آسماری قابل مشاهده می باشد. بمنظور برآورد پارامترهای کرنش و مقادیر کوتاه شدگی تعداد 26 مقطع زمین شناسی در راستای عمود بر محور تاقدیس تهیه گردید. بر اساس اندازه گیریهای زاویه بین یالی، بخشهای شمالی و مرکزی تاقدیس چکیده کاملتنها بیرون زدگی سازند آسماری در فروافتادگی دزفول درتاقدیس آسماری قابل مشاهده می باشد. بمنظور برآورد پارامترهای کرنش و مقادیر کوتاه شدگی تعداد 26 مقطع زمین شناسی در راستای عمود بر محور تاقدیس تهیه گردید. بر اساس اندازه گیریهای زاویه بین یالی، بخشهای شمالی و مرکزی تاقدیس زاویه بین یالی کمتری نسبت به بخشهای جنوبی نشان می دهد. تعیین مقادیر نسبت کرنش R نشان دهنده تغییر مقادیر کرنش بین 12/1 تا 52/1 می باشد. نقشه پهنه بندی مقادیر نسبت کرنش نشان دهنده مقادیر بیشتر کرنش در بخشهای شمالی و مرکزی تاقدیس می باشد. با استفاده از مقاطع زمین شناسی و اندازه گیری طول کف لایه چین خورده سازند آسماری (L0) و طول مستقیم لایه (L1) مقادیر درصدی کوتاه شدگی در راستای هر مقطع محاسبه گردید. نتایج نشان دهنده وقوع 8/1 تا 12 درصد کوتاه شدگی در بخشهای مختلف تاقدیس است. نقشه تغییرات مقادیر کوتاه شدگی حاکی از مقادیر بیشتر کوتاه شدگی در بخشهای شمالی و مرکزی تاقدیس نسبت به بخشهای جنوبی آن می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - برشهای ترازمند و برآورد میزان کوتاهشدگی در افیولیت ملانژ شمال مکران، جنوب شرقی ایران
عزیزالله تاج ور محمد مهدی خطیب محمدحسین زرینکوبویژگیهای هندسی و جنبشی عناصر ساختاری مکران شمالی در پنج برش ساختاری اندازهگیری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پس از آن به کمک برشهای ترازمند، موازنه کردن برشها و بازگرداندن ساختارها به حالت قبل از دگرشکلی، میزان کوتاهشدگی در بخشهای مختلف گستره تعیین شده است. چکیده کاملویژگیهای هندسی و جنبشی عناصر ساختاری مکران شمالی در پنج برش ساختاری اندازهگیری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پس از آن به کمک برشهای ترازمند، موازنه کردن برشها و بازگرداندن ساختارها به حالت قبل از دگرشکلی، میزان کوتاهشدگی در بخشهای مختلف گستره تعیین شده است. گسلهای راندگی بشاگرد، درانار، آبنما، کوه بهارک و ورناچ با روند WNW-ESE و شیب بین 20 تا 35 درجه به سمت NNE، کنترلکنندههای اصلی دگرشکلی در این پهنه بوده و عامل اصلی کوتاهشدگی هستند. موقعیت محور اصلی تنش به دست آمده بر اساس هندسهی این گسلهای راندگی برابر با N209/09 انطباق بسیار نزدیکی با محور فشردگی پدیدآورندهی چینهای پهنه داشته و نمایانگر آن است این ساختارها در نتیجه رژیم زمینساختی یکسانی شکل گرفتهاند. تفاوت میزان کوتاهشدگی در بخشهای مختلف افیولیت ملانژ شمال مکران نیز ارتباط مستقیمی با عملکرد گسلهای راندگی دارد. بهگونهای که در بخشهای غربی پهنه و در برشهای ساختاری A-A´، ´ B-B و´C-C با توجه به عملکرد گسلهای راندگی، میزان کوتاهشدگی به ترتیب برابر 66/22، 85/22 و 32/14 درصد است. در بخشهای شرقی به سبب نبود گسلهای راندگی و حضور بیشتر گسلهای امتدادلغز، در برشهایD-D´ و E-E´میزان کوتاهشدگی به ترتیب به 52/4 و 67/6 درصد کاهش یافته است. ترازمند کردن برشهای ساختاری و بازگرداندن ساختارها به مرحلههای قبل از دگرشکلی نمایانگر پهنای باریک حوضه اقیانوسی اولیه در شمال مکران است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تحلیل کرنش و كوتاه شدگي در افق آسماری، میدان نفتی کوپال، استان خوزستان
بابک سامانی مینا پروین عباس چرچی محمد حسین طالبی فردمیدان نفتی کوپال یکی از میدان های نفتی مهم در حوضه زاگرس است، که در بخش خاوری منطقه ساختاری فروافتادگی دزفول، در مجاورت میدان نفتی آغاجاری و میدان نفتی مارون قرار دارد. با استفاده از مقاطع لرزه¬ای تفسیر شده و بررسی سیمای چین خورده افق آسماری، برخی ویژگیهای عناصر چین، هم چکیده کاملمیدان نفتی کوپال یکی از میدان های نفتی مهم در حوضه زاگرس است، که در بخش خاوری منطقه ساختاری فروافتادگی دزفول، در مجاورت میدان نفتی آغاجاری و میدان نفتی مارون قرار دارد. با استفاده از مقاطع لرزه¬ای تفسیر شده و بررسی سیمای چین خورده افق آسماری، برخی ویژگیهای عناصر چین، همچون مقادیر زاویه بین یالی و خصوصیات سطح محوری تعیین گردید. براساس میزان انحراف سطح محوری از سطح قائم و تعیین مقادیر زاویه برش و کرنش برشی، مقادیر مربع کشیدگی حداقل و حداکثر و نسبت کرنش (R) در بخش های مختلف تاقدیس محاسبه گردید. با استفاده از توابع تصویری مقادیر نسبت ابعادی چین در بخش¬های مختلف تاقدیس تعیین گردید. براساس نتایج، مقادیر کرنش برشی از 01/0 تا 09/0 در بخش های مختلف تاقدیس متغییر است. همچنین نتایج نشان دهنده دامنه تغییرات نسبت کرنش در محدوده 25/1 تا 38/1 و مقادیر کوتاه¬شدگی بین 5 تا 17 درصد در بخش¬های مختلف تاقدیس می¬باشد. پرونده مقاله