• فهرست مقالات Polyphony

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - رویکردی انتقادی به رأی باختین در باب حماسه با محوریت شاهنامة فردوسی
        کاظم  دزفولیان
        نظریه‌پردازان ادبی معاصر، از چشم‌اندازهایي مختلف ژانرهای ادبی را مورد نقد و بررسی قرار داده‌اند. دراین میان، میخائیل باختین نظریه‌پرداز بزرگ روس، جایگاه ویژه‌ای دارد. وی با تأکید بر اصطلاح کلیدی "منطق مکالمه" درمیان انواع ادبی، تنها نوع ادبی رمان و آن هم رمان‌های داستای چکیده کامل
        نظریه‌پردازان ادبی معاصر، از چشم‌اندازهایي مختلف ژانرهای ادبی را مورد نقد و بررسی قرار داده‌اند. دراین میان، میخائیل باختین نظریه‌پرداز بزرگ روس، جایگاه ویژه‌ای دارد. وی با تأکید بر اصطلاح کلیدی "منطق مکالمه" درمیان انواع ادبی، تنها نوع ادبی رمان و آن هم رمان‌های داستایفسکی را واجد ماهیت گفتگویی و چند آوایی می‌شمرد. بر همین اساس، باختین آثار حماسی و تراژدیک را فاقد خصلت مکالمه‌ای می‌داند. در نظر وی، تک آوایی و تک صدایی برچنین آثاری حاکم است و صدای راوی بر فراز صداهای شخصیت‌های داستان شنیده می‌شود. ما در این مقاله برآنیم تا با استناد به آراء و اندیشه‌های باختین، و با محوریت شاهنامة فردوسی این مدعا را مورد نقد و بررسی قرار دهیم و با ذکر پاره‌ای از داستان‌ها و مؤلفه‌های بنیادین شاهنامه، بر منطق گفت و شنودیِ آن، تصریح و تأکید نماییم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تحلیل تطبیقی رمان «وداع با اسلحه» و «در شعله‌های آب» بر اساس نظریۀ دوسویگی باختین
        فهیمه  شفیعی زهرا قرقی هنگامه آشوری
        دوسویگی، بخشی از نظریۀ چندصدایی «باختین» است که در آن صدای نویسنده به موازات صدای شخصیت‌ها اهمیت دارد و با فنون مختلف در متن بازتاب می‌یابد. پژوهش حاضر که مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است، دو رمان «وداع با اسلحه» نوشتۀ ارنست همینگوی و «در شعله‌های آب» نوشتۀ مرتضی مردیها چکیده کامل
        دوسویگی، بخشی از نظریۀ چندصدایی «باختین» است که در آن صدای نویسنده به موازات صدای شخصیت‌ها اهمیت دارد و با فنون مختلف در متن بازتاب می‌یابد. پژوهش حاضر که مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است، دو رمان «وداع با اسلحه» نوشتۀ ارنست همینگوی و «در شعله‌های آب» نوشتۀ مرتضی مردیها را به صورت تطبیقی تحلیل می¬کند. هدف از این پژوهش، پاسخ به این پرسش بنیادی است که دو نویسندۀ ایرانی و آمریکایی بر مبنای نظریۀ باختین از چه فنونی برای القای صدای خود در متن استفاده کرده‌اند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که در بخش سبک‌برداری، نویسندۀ هر دو رمان از فن نام‌گذاری شخصیت‌ها، هم‌سویی خود را با نیت شخصیت‌ها نشان می‌دهند، با این تفاوت که شخصیت‌ها در رمان «در شعله‌های آب»، تیپیک هستند و شیوۀ نام‌گذاری آنها نیز بر همین اساس است. در بخش نقیضه در رمان «وداع با اسلحه»، گفتمان و رفتار شخصیت‌‌‌ کاترین و همچنین صدای بی‌تفاوت راوی نسبت به جنگ، تداعی‌گر نوعی نقیضه است. در رمان «در شعله‌های آب»، صدای بی‌تفاوت آهنج نسبت به جنگ سویه دیگر صدای مقدس و جدی جنگ است. گفتمان شفاهی در رمان «وداع با اسلحه» به‌ صورت گفتمان ارتش و گفتمان مذهب و در رمان «در شعله‌های آب»، گفتمان ستون پنجم، سپاه و ارتش بر متن احاطه دارند. پرونده مقاله