-
دسترسی آزاد مقاله
1 - تحلیل روششناختی مسئلۀ تأثیر و تأثر ادبی در سخن و سخنوران فروزانفر
احمد خاتمی مریم مشرف الملک اعظم سعادتهمزمان با طرح آرای باختین دربارۀ «منطق مکالمه» در اوایل قرن بیستم که مقدمۀ وضعِ نظریۀ بینامتنیت توسط ژولیا کریستوا در دهۀ 60 میلادی گردید، بدیعالزمان فروزانفر در تألیف سخنوسخنوران، رویکردی انتقادی پدید آورد که بعدها عبدالحسین زرینکوب مبانی نظری آن را ذیل عنوان «نقد ن چکیده کاملهمزمان با طرح آرای باختین دربارۀ «منطق مکالمه» در اوایل قرن بیستم که مقدمۀ وضعِ نظریۀ بینامتنیت توسط ژولیا کریستوا در دهۀ 60 میلادی گردید، بدیعالزمان فروزانفر در تألیف سخنوسخنوران، رویکردی انتقادی پدید آورد که بعدها عبدالحسین زرینکوب مبانی نظری آن را ذیل عنوان «نقد نفوذ» در کتاب نقد ادبی تبیین کرد. این پژوهش میکوشد چگونگی عملکرد فروزانفر را در ایجاد روشی منسجم برای بیان تأثیر و نفوذِ صوری و محتوایی در شعر فارسی تبیین کند و ضمن مقایسۀ آن با روش «نقد نفوذ»، آن را بهمثابه یک رویکرد انتقادی مستقل معرفی نماید. فروزانفر با دخل و تصرف در مبحث کهن سرقات ادبی، آن را به ابزاری کارآمد و کاربردی برای توصیف چگونگی تأثیرگذاریهای ادبی در شعر فارسی تبدیل کرد و با وجود فاصله از خاستگاه نظری بینامتنیت، مفاهیمی مشابه با آن را در تحلیل روابط ادبی در شعر و تعیین نقش و جایگاه شاعران در بستر تاریخ بهکار برد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - کارکرد گفتمانیِ واژۀ زندیق: ادبیاتِ پهلوی و نوشتههای عربی و فارسی
علیرضا حیدری مجتبی منشیزاده فائزه فرازنده پوردر این مقاله، با بهرهگیری از رویکردهای مرتبط به تحلیلگفتمان انتقادی، کارکرد واژۀ «زندیق» در طول زمان مطالعه شده است. ظاهراً این واژه در ادبیات پهلویِ ساسانی، نخستینبار در کتیبههای موبد متعصب زرتشتی، کرتیر، به کار رفته است و به مانویانی اطلاق شد که این موبد، آنان ر چکیده کاملدر این مقاله، با بهرهگیری از رویکردهای مرتبط به تحلیلگفتمان انتقادی، کارکرد واژۀ «زندیق» در طول زمان مطالعه شده است. ظاهراً این واژه در ادبیات پهلویِ ساسانی، نخستینبار در کتیبههای موبد متعصب زرتشتی، کرتیر، به کار رفته است و به مانویانی اطلاق شد که این موبد، آنان را سرکوب و کشتار میکرد. واژۀ «زندیق» سپس در ادبیات پهلوی، عربی و فارسی، برای طرد و سرکوب مخالفان عقیدتی به کار برده شد. احتمالاً با تلاش موبدان ساسانی، ارتباط «زند» در واژۀ «زندیق» با ریشۀ اوستائیِzan- به معني «دانستن» پنهان شده بود، که تبیین این نظر تازه، در مقالۀ حاضر، مبتنی بر تقسیمبندی فوکو (1970) از روشهای طرد در گفتمان بوده است. در این تحقیق روشن میگردد که بنابرالگوی سهلایهایِ فرکلاف (1995) در تحلیلِ گفتمانی و «بینامتنیت»، با اتکا به متون یک دوره،کارکردِ گفتمانیِ واژهای چون «زندیق» درک نمیشود. همچنین معلوم خواهد شد که در گذرِ زمان، دامنۀ طرد با «زندقه»، در گفتمانها گستردهتر میگردد و رهبران هر گفتمان در کنار پیروان خود، برای کسبِ هژمونی در ایدئولوژی خود، غالباً مخالفانشان را با اتهام «زندقه» طرد میکردند. این مدعا بنابر نظریۀ گفتمان لاکلائو- موفه (1985) روشن میگردد و نیز مشخص میشود که با عناصر متفاوت، مفاهیمی برای «زندیق» از همان گفتمان فقهیِ عصرساسانی تا دورههای بعدی پدید آمد و معنی و کاربرد «زندیق» از مفسر اوستا به مبدِعِ عاملِ گمراهی، همارز با جادوگر در گناه و... دگرگون شد. بدین ترتیب، دلالتهای فقهاللغوی، بییاریِ تحلیلگفتمان انتقادی در فهم «زندیق» و کاربردش، کارساز نیستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تحلیل تداوم سازهها و ساختارهای سیاست ایران شهری در اندرزنامههای ایرانی و اسلامی (مطالعه موردی: عهد اردشیر و سیاستنامه خواجه نظامالملک طوسی)
محدثه جزائی روح الله اسلامیسنت اندرزنامهنویسی از سنتهای دیرپای ایرانی است که درباره تداوم این سنت در ایرانِ اسلامی نمیتوان تردید نمود. در این نوشتار به منظور کشف سازهها و ساختارهای تداوم سیاست ایران شهری، «عهد اردشیر» به عنوان نماینده اندرزنامههای ایران باستان و «سیر الملوک» یا «سیاستنامه» خ چکیده کاملسنت اندرزنامهنویسی از سنتهای دیرپای ایرانی است که درباره تداوم این سنت در ایرانِ اسلامی نمیتوان تردید نمود. در این نوشتار به منظور کشف سازهها و ساختارهای تداوم سیاست ایران شهری، «عهد اردشیر» به عنوان نماینده اندرزنامههای ایران باستان و «سیر الملوک» یا «سیاستنامه» خواجه نظام الملک به عنوان اندرزنامه شاخصِ ایرانی- اسلامی با استفاده از روش بینامتنیت مورد بازخوانی قرار گرفته است. بینامتنیت مدعی است که هر متنی از گذشته و اکنون جدا نیست و نمیتوان به متن به عنوان یک نظام بسته و خودبسنده نگریست. هر نوشته حامل مفاهیمی از گذشته و تحت تأثیر فهم اکنون خواننده است. بر این اساس گفتهها همگی مکالمه بنیاد بوده، معنا و منطقشان وابسته به آنچه پیشتر گفته شده و نیز نحوه دریافت آتی آنها از سوی دیگران خواهد بود. در حقیقت متون بازتاب دهنده واقعیتهای سیاسی- اجتماعی دوران خود هستند که به گونهای گفت وگومند یا خودگومند در نوشتهها منعکس میشوند. نویسندگان پس از توضیح نظریه بینامتنیت و با استفاده از این روش میکوشند تا نشان دهند که سازههایی همچون کیفیت حکمرانی و تأکید بر جنبه فرهمند شاه، پیوستگی دین و سیاست، اهمیت نهاد وزارت، گماشتن جاسوس و همچنین ساختارهایی چون سیاست متافیزیکی، ساخت استبدادی و پدرسالار حکومت از یکسو بر وجود رابطه بینامتنی بین این دو متن تأکید می کند و از سوی دیگر امکان تداوم اندرزنامه نویسی را توجیه پذیر می سازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - بررسی رابطه ترامتنی غزل رهی معیری با سعدی
هوشنگ محمدی افشار مبین صالحی نیاچکیده سخنوران برجستة ادب فارسی هرکدام در برخی از انواع ادبی دستی توانا داشته اند. به گونه ای که آن نوع ادبی را به شاخص و معیاری برای آثار ادبی دیگر تبدیل کرده اند و آثارشان به عنوان مادر متن مورد توّجه شاعران، نویسندگان و دیگر هنرمندان قرار گرفته است. از جملة این سخ چکیده کاملچکیده سخنوران برجستة ادب فارسی هرکدام در برخی از انواع ادبی دستی توانا داشته اند. به گونه ای که آن نوع ادبی را به شاخص و معیاری برای آثار ادبی دیگر تبدیل کرده اند و آثارشان به عنوان مادر متن مورد توّجه شاعران، نویسندگان و دیگر هنرمندان قرار گرفته است. از جملة این سخنوران بزرگ، از «سعدی شیرازی» – استاد مسلّم غزل فارسی – می توان نام برد. بسیاری از غزلسرایان در شیوة شاعری خود متأثر از سبک سخن سعدی هستند. یکی از غزلسرایان معاصر که در شیوة سخن پردازی و انتخاب واژگان، ترکیبات، مضمون، محتوا و نوع نگاه بیش تر از دیگران از سعدی متأثر است، «محمّدحسن رهی معیّری» (1347 – 1288) است. این مقاله سعی دارد کیفیّت تأثیرپذیری رهی معیّری از سعدی در غزل را بر مبنای نظریة «ترامتنیت ژرار ژنت» بررسی و تحلیل کند. این نظریه کلیة روابط یک متن با متون دیگر را بررسی و بیان می کند و کیفیّت تأثیر و تأثر «پیش متن» و «بیش متن» را مشخص و وجوه آن را متمایز می سازد. آنچه از نتایج این گفتار حاصل شده ، عبارت است از: چگونگی برخورد رهی با غزل سعدی و استفاده از واژه ها و ترکیبات به شکل صریح و غیر صریح، پردازش مضمون و موضوع، نوع نگاه و برداشت رهی از شعر سعدی در موضوعات متفاوت و کیفیّت تقلید یا تغییر نگاه به مضامین شعری سعدی که به شیوة تحلیلی - توصیفی بر اساس روش کتابخانه ای تنظیم گردیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بینامتنی قرآنی در مقامات ناصیف یازجی
مرتضی قائمیيكي از رويکردهای مورد توجه در پژوهش های مربوط به ادبيات در دهه های اخير مطالعات بينامتنی است. بينامتني يادآور اين نكته است كه متون به نوعی همواره در تعامل با يکديگرند. يافتن اين روابط ما را به خوانشی نو از متون رهنمون می سازد. از جملة اين متون کتاب مجمع البحرين ناصيف يا چکیده کامليكي از رويکردهای مورد توجه در پژوهش های مربوط به ادبيات در دهه های اخير مطالعات بينامتنی است. بينامتني يادآور اين نكته است كه متون به نوعی همواره در تعامل با يکديگرند. يافتن اين روابط ما را به خوانشی نو از متون رهنمون می سازد. از جملة اين متون کتاب مجمع البحرين ناصيف يازجی نويسنده و شاعر معاصر است. این تحقیق به روش تحلیلی– توصیفی و با استقراء آیات کریمه قرآنی در مجمع البحرین انجام شده است. هدف از پژوهش، شناخت و معرفی چگونگی و اندازه تأثیر قرآنکریم بر لفظ و محتوای مقامات ناصیف است. ناصيف در مقامات خود رويکرد قابل توجّهی به قرآن دارد. اين امر وقتی بيشتر مورد توجه قرار می گيرد که بدانيم او يک مسيحی است. استفاده از مَثَل های رايج و مرسوم، اشاره به حوادث، داستان ها و اسامی شخصيت های قرآنی نيز که از آن به تلميح ياد می شوند، نوعی از بينامتنی مقامات ناصيف با قرآن است. با تحليل و بررسی عمليات بينامتنی در مقامات(متن حاضر) و قرآن(متن غايب) در می یابيم که اين تعامل هر چند بيشتر به صورت نفی متوازی و نفی جزيی است، اما نفی کلی نيز در آن کم نيست. پرونده مقاله