شاخصه های شفافیت و مبارزه با فساد بعنوان راهکاری برای مقابله با فسادهای موجود در طبقات دولتی و حاکمیتی پیشنهاد شدهاند و دارای دسته بندیهای مختلفی از منابع گوناگون هستند. فساد در پیشبرد اهداف و توسعه ی کشورها موانع بزرگی ایجاد کرده است. با وجود تلاش های مؤثر در زمینه ی ت چکیده کامل
شاخصه های شفافیت و مبارزه با فساد بعنوان راهکاری برای مقابله با فسادهای موجود در طبقات دولتی و حاکمیتی پیشنهاد شدهاند و دارای دسته بندیهای مختلفی از منابع گوناگون هستند. فساد در پیشبرد اهداف و توسعه ی کشورها موانع بزرگی ایجاد کرده است. با وجود تلاش های مؤثر در زمینه ی تدوین شاخصه های شفافیت و مبارزه با فساد به نظر میرسد پاسخ های رضایت بخشی در قبال این مسئله وجود ندارد و بسیاری از کشورهای درحالتوسعه، همچنان از فساد در تمامی سطوح رنج میبرند.
مهمترین تقسیم بندی شاخصه های شفافیت و مبارزه با فساد به دو شکل نظرسنجی و ارزیابی مطرح شده اند که شاخصههای مبتنی بر نظرسنجی سازمان شفافیت بینالملل در قالب ادراک فساد هستند و شاخص های مبتنی بر کارشناسی بر اساس گزارش هستند.
شیوه های مبارزه با فاسد با توجه به بروز شدن فساد نیازمند بروزرسانی هستند. رویکرد بانک جهانی دارای معیار جامعی برای سنجش شفافیت و میزان ارتباط آن با مقولهی فساد است. یکی از راهکارهای اساسـی مبـارزه با فساد، محدود ساختن فعالیتهای اقـتصـادی دولـت و تشـویق بخـش خصوصـی بـه مشـارکت در فعالیتهای اقـتصادی اسـت. در حوزه بودجه بندی، خط مشی گـذاری و تنظیم رویهها، براثربخشی استفاده از منابع و کـاهش فـساد و اتلاف منـابع تـأثیر شـایان تـوجهی دارد. بروز بودن دادهها، ایدهها و چشم اندازهای نهادهای مالی مسیر تازهای از شفافیت سازمانی را فرا روی آنها قرار می دهد و نویدبخش کاهش فساد و بهبود عملکرد آنهاست. فقدان معیاری جامع برای سنجش فساد، چارچوب تحلیلی نامناسب، شناسایی نامناسب اهداف و عدم توجه کافی به منابع قانونی و موازین بین المللی و توجه به مسائل سیاسی جزو محدودیتها و عوامل تاثیرگذار بر عدم توفیق در مسیر مبارزه با فساد است.
پرونده مقاله
ادبیات مرتبط با انقلاب تاکنون شاهد چهار موج نظری در تبیین انقلاب¬های گوناگون بوده است. هرچند امواج یادشده متعلق به دوره¬های زمانی متفاوت هستند، تمامی آنها دارای هستی¬شناسی ذات¬گرا و به دنبال شناخت مؤلفه¬های تأثیرگذار در بروز و موفقیت تحولات هستند. پیشینه جامعه¬شناسی تار چکیده کامل
ادبیات مرتبط با انقلاب تاکنون شاهد چهار موج نظری در تبیین انقلاب¬های گوناگون بوده است. هرچند امواج یادشده متعلق به دوره¬های زمانی متفاوت هستند، تمامی آنها دارای هستی¬شناسی ذات¬گرا و به دنبال شناخت مؤلفه¬های تأثیرگذار در بروز و موفقیت تحولات هستند. پیشینه جامعه¬شناسی تاریخی در تبیین انقلاب¬ها به تلاش¬های برینگتون مور، چارلز تیلی و تدا اسکاچپول در نسل سوم نظریه¬ها بازمی¬گردد که با تمرکز بر ساختار و تحلیل شرایط درونی و توجه اندک به تأثیرات بیرونی، انقلاب¬ها را از دایره بسته و درون¬زاد خارج کرد و به بستر بین¬الملل متصل نمود. با این حال از منظر روش¬شناختی، شیوۀ آنها در امتداد نسل¬های نظری پیشین قرار داشت؛ زیرا از دیدگاه جامعه¬شناسی تاریخی، انقلاب¬¬ها انباشت حوادث برآمده از ارتباط پدیده¬های اجتماعی در یک بستر فراملی هستند. در همین راستا هدف نوشتار حاضر، بررسی سیر تحول عامل فراملی/ بین¬الملل در نظریه¬های انقلاب¬ از منظر نظریه¬پردازان جامعه¬شناسی تاریخی است. بر اساس یافته¬های پژوهش، عامل بین¬الملل در ادبیات نظریهپردازان جامعه¬شناسی تاریخی، سه تحول عمده را پشت سرگذاشته است. نخست در دهه 70 میلادی از منظر ساختاری به تأثیر نظم حاکم بر نظام بینالملل بر انقلاب¬ها اشاره دارد. در مرحله دوم، عامل بین¬الملل از حاشیه ادبیات مربوطه به متن وارد می¬شود و دیدگاه بین¬دولتی برجسته می¬شود و در گذار به مرحله سوم، صرفاً ارتباطات بین دولتی مدنظر نیست، بلکه نگرش بین-اجتماعی و رویکرد بین¬مردمی و شبکه¬ای مورد نظر قرار می¬گیرد.
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند