-
دسترسی آزاد مقاله
1 - نهادگرایی به عنوان الگویی برای تحلیل سیاسی
حجت کاظمینقطة ثقل تحلیل نهادگرایانه، تأکید بر نقش نهادها به عنوان یک متغیر مستقل در شکل دادن به روندها و نتایج کنشهای فردی و جمعی و پدیدههای اجتماعی و سیاسی است. علوم اجتماعی معاصر به دلیل غلبة رویکردهاي زمينه گرا (در جامعه شناسي و علوم سياسي) و كمي گرا (در حوز ة اقتصادي) به ت چکیده کاملنقطة ثقل تحلیل نهادگرایانه، تأکید بر نقش نهادها به عنوان یک متغیر مستقل در شکل دادن به روندها و نتایج کنشهای فردی و جمعی و پدیدههای اجتماعی و سیاسی است. علوم اجتماعی معاصر به دلیل غلبة رویکردهاي زمينه گرا (در جامعه شناسي و علوم سياسي) و كمي گرا (در حوز ة اقتصادي) به تحليل جايگاه متغير نهادي در شکل دادن به پدیدههای اجتماعي، اقتصادي و سياسي توجة كافي نشان نداده است. اين مقاله در وهلة نخست در پی معرفي چشمانداز نهادگرايانه در تحليل اجتماعي و سياسي، تحولات و تنوعات دروني اين رويكرد است. هدف دوم این مقاله آن است که نشان دهد نهادگرایی تاریخی به عنوان یکی از گونههای نئونهادگرایی به خاطر دیدگاه پویای خود در مقولة تغییر نهادی، میتواند چارچوبي مناسب براي تلفيق رويكرد نهادگرا و زمينه گرا در تحليل سياسي فراهم آورد. مطابق این نگرش، هرچند به اشکال مختلف نهادها باید به عنوان متغیری مستقل در شکل دادن به رفتارهای کنش گران اجتماعی و سیاسی شود، این نهادها پدیدههای تکوین یافته در متن ستیزههای اجتماعی و سیاسی تاریخی هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - نظریۀ نهادگرایی تاریخی بهمثابه چارچوبی برای تحلیل روابط دولت و مجلس در جمهوری اسلامی ایران
جواد محلوجی حسین مسعودنیا مسعود شهرام نیافهم و تحلیل روابط دولت و مجلس در جمهوری اسلامی ایران در سال های اخیر در کانون توجه سیاست مداران، روزنامه نگاران و محققان قرارگرفته است. از آنجا که واقعیت ها خود سخن نمی گویند و نیاز به تفسیر و سازمان دهی دارند، مقاله بر آن است تا تکیه گاهی نظری برای این منظور فراهم آور چکیده کاملفهم و تحلیل روابط دولت و مجلس در جمهوری اسلامی ایران در سال های اخیر در کانون توجه سیاست مداران، روزنامه نگاران و محققان قرارگرفته است. از آنجا که واقعیت ها خود سخن نمی گویند و نیاز به تفسیر و سازمان دهی دارند، مقاله بر آن است تا تکیه گاهی نظری برای این منظور فراهم آورد. نقطه عزیمت بحث، نظریۀ نهادگرایی تاریخی و تنقیح جایگاه آن در میان نظریه های مختلف در حوزۀ علوم سیاسی است. پس پرسش این است که نهادگرایی تاریخی چه فرصت و یا بصیرتی را برای جمعآوری داده ها و چه ابزاری برای تحلیل آنها در اختیار پژوهشگران این حوزه قرار می دهد؟ پس از آنکه امکان های روشی موجود در نظریۀ نهادگرایی تاریخی برای تحلیل روابط دولت و مجلس استخراج شد، در قسمت دوم، مقاله می کوشد نقشۀ راهنمایی برای جمع آوری و تحلیل داده ها در موضوع روابط دولت و مجلس در سال های پس از بازنگری در قانون اساسی ارائه نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تبیین روابطِ دولت و جامعه: از چهارچوبهای یکسویه تا پیوندهای متقابل
سارا اکبری وحید سینائی مهدی نجفزاده روحالله اسلامیتبیین ِنسبت میان دولت و جامعه از مهمترین چالشهای نظری در علوم سیاسی است. در یک کشمکشِ نظری و در نتیجۀ انتقادهای فراوان به تبیین های تکبُعدی که به جامعه یا دولت میپردازند، این پرسش کلیدی مطرح شده است که نظریههای تک متغیره و یک سویه تا چه میزان، قدرت تبیین و پاسخگویی چکیده کاملتبیین ِنسبت میان دولت و جامعه از مهمترین چالشهای نظری در علوم سیاسی است. در یک کشمکشِ نظری و در نتیجۀ انتقادهای فراوان به تبیین های تکبُعدی که به جامعه یا دولت میپردازند، این پرسش کلیدی مطرح شده است که نظریههای تک متغیره و یک سویه تا چه میزان، قدرت تبیین و پاسخگویی به چرایی و چگونگی روابط موجود میان دولت و جامعه را دارند و کاستی های آنها چیست؟ این مقاله در وهله نخست درصددِ نقد سنت تحلیلی موجود در ادبیات روابط دولت و جامعه و سپس تبیین مؤلفههای نهادگرایی تاریخی بهعنوان یکی از رویکردهای مطرح در علوم سیاسی است. رویکرد نهادی با روش توصیفی-استقرایی- به دلیل پویایی و تمرکز بر بافتار تاریخی سبب غنای بیشتر تحلیلهای سیاسی درباره روابط دولت و جامعه شده است. مطابق این نگرش، دولت و جامعه در فرایند تاریخی خود، بهگونهای متقابل بر هم اثر گذاشته، از هم اثر میپذیرند. این دیدگاه، قدرت دولت و حتی تجلی و نمود این قدرت را در پیوند با قدرت جامعه و آرایشهای نهادی موجود در یک جامعه و تحول آنها را محصول پیوند ساختارهای قدرت در یک فرآیند تاریخی می داند. مؤلفههای اصلی این نظریه عبارتند از: بزنگاه های مهم، وابستگی به مسیر، زمان بندی و توالی، رخدادها، طراحی و تحول نهادی. همچنین یافته های این مقاله نشان میدهد که شکل گیری یک پیکربندی سیاسی اجتماعی متعادل، مبتنی بر شبکۀ پیچیده ای از روابط متقابل و ترتیبات نهادی پویا بین دو نهاد دولت و جامعه در یک فرایند زمانی گسترده است که حاصل آن نه سلطه دولت بر نهادهای دیگر، بلکه ارتباط نهادی آن با جامعه است؛ زیرا نهادگرایی تاریخی به واسطه نگاه تاریخی خود علاوه بر برداشتی پویا از تکوین و تغییر نهادی، می-تواند زمینه ساز نوعی پیوند میان نظریه های زمینه گرا و نهادگرا تلقی شود. پرونده مقاله