-
دسترسی آزاد مقاله
1 - مطالعه و بررسی همخوانی ساختاری در تحلیل رابطۀ ادبیات و فرهنگ سیاسی
سید مهدی میربدتلاش عالمان علوم اجتماعی در زمینههای متنوع و گسترده، معطوف به تحلیل و مطالعه و تبیین پدیدههای اجتماعی است که بازتاب آنها به اشکال متفاوت در ساحات زندگی مردمان جوامع مختلف بازتاب داشته و دارد. آنها میکوشند با بهرهگیری از روشهای علمی و الگوهای تبیینی، صورت بندیهای ت چکیده کاملتلاش عالمان علوم اجتماعی در زمینههای متنوع و گسترده، معطوف به تحلیل و مطالعه و تبیین پدیدههای اجتماعی است که بازتاب آنها به اشکال متفاوت در ساحات زندگی مردمان جوامع مختلف بازتاب داشته و دارد. آنها میکوشند با بهرهگیری از روشهای علمی و الگوهای تبیینی، صورت بندیهای تحلیلی متفاوتی از پدیدههای اجتماعی ارائه دهند و برای تبیین اندیشهها، رفتارها و رویدادها در عرصههای گوناگون اجتماعی، پاسخهای مختلفی بیابند. تبیین در معنای وسیع واژه عبارت است از اینکه پدیدههایی که قبلاً به عنوان امور مستقل از هم شناخته شده بودند، در ارتباط با یکدیگر قرار داده شوند یا میان پدیدههایی که پیشتر مربوط به هم تلقی میشدهاند، روابطی جدید درافکنده شود. الگوهای یادشده میتواند اعم از علی، کارکردی، ساختاری و الگوهای متفاوت دیگری باشد که عالمان علوم اجتماعی بسته به نوع نگرش و دیدگاه یا مکتب نظری مورد علاقه یا زمینه اجتماعی مورد تحقیق از آنها بهره میگیرند. در این مقاله تلاش میشود با مطالعۀ یکی از الگوهای یادشده و توضیح و بسط الگوی هم خوانی ساختاری و استفاده از آن، صورت بندی تحلیلی متفاوتی برای مطالعۀ فرهنگ سیاسی جوامع ارائه شود. این الگوی تحلیلی به ویژه در مطالعات تاریخی فرهنگ جوامع، کاربرد زیادی خواهد داشت؛ جایی که ادبیات به عنوان یکی از اصلیترین مجاری و منابع شکل دهی به فرهنگ عمومی، نقش آفرین بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بررسی آموزشی-تربیتی موضوع قوامیت مردان بر زنان در پرتو آموزه های قرآن کریم
ریحانه امام جمعه جعفر نکونام مهرداد عباسیسوره نساء یکی از سور مدنی است .دراین سوره مسائل وحقوق زناشویی مطرح شده است.یکی ازمسائل مطرح دراین سوره «قوامیت » مردان بر زنان است. آیه سی وچهار این سوره قوامیت مردان برزنان را براساس انفاق و تفضیل مردان بیان کرده است. مساله قوامیت مردان مورد توجه مفسران از آغاز تا به ح چکیده کاملسوره نساء یکی از سور مدنی است .دراین سوره مسائل وحقوق زناشویی مطرح شده است.یکی ازمسائل مطرح دراین سوره «قوامیت » مردان بر زنان است. آیه سی وچهار این سوره قوامیت مردان برزنان را براساس انفاق و تفضیل مردان بیان کرده است. مساله قوامیت مردان مورد توجه مفسران از آغاز تا به حال قرار گرفته و هرکدام از آنها براساس فرهنگ حاکم برجامعه برداشت هایی از این آیه داشته اند. این آیه در مقام بیان اخلاقی موضوع تصدی امور مردان نسبت به زنان است و مفسران دو عنوان انفاق و تفضیل را عامل قوامیت بیان کرده و در تعیین مصداق انفاق و تفضیل دیدگاه های گوناگونی را ارائه داده اند. این دیدگاه ها از حالت افراط و تفریط فراوان برخوردارهستند. در این پژوهش براساس سیاق آیات سوره نساء وآیات قبل و بعد از آیه «قوامیت »و آیات دیگر در بقیه سوره ها ودقت درمعنای انفاق و تفضیل و قوامیت به این نکات رسیده است که قوامّیت قرابت و نزدیکی با تکالیف آموزشی و اخلاقی از جمله رفتار بر اساس عدل، رعایت حدود، رعایت اصل معروف، نفی ضرر و تعدّی، گذشت و... از سوی مرد به زن است. و همچنین «حوزه نفوذ قوامیت مردان مربوط به مسائل خانوادگی وزناشویی» است وحوزه های دیگر زندگی زنان را دربرنمی گیرد وزنان در بقیه موارد از اختیار تام برخوردارهستند. همچنین از سیاق آیات مرتبط با احکام زناشویی و آیات قبل و بعد آیه 34 سوره نساء میتوان دریافت که قوامیت مرد بر زن فقط مربوط به حوزه زناشویی است و زن در سایر موقعیت های زندگی از شخصیت خاص و مستقل خود برخوردار است و در پیشگاه خدای متعال، تنها ملاک و معیار برتری تقوا می باشد. در نهایت از مجموع آموزه های اخلاقی اسلام استنیاط می گردد که قوامیت مرد بر زن بر دو اساس است ، «انفاق » که به پرداخت مهریه تفسیر شده است و «تفضیل» که براساس آیات دیگر قرآن می توان آن را به «روزی رسانی » تفسیر کرد . اسلام پاية احكام و حقوق مربوط به زن را بر مبناي فطرت وی قـرار داده است، زيـرا وظـايف اجتماعي و تكاليف اعتباري به فطرت و سرشت انسان ختم مي شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - زلزله و برهان نظم
رضا باقیزاده هادی طبسییکی از براهین اثبات وجود خدا و برخی از صفات او برهان نظم است بر این برهان اشکالاتی وارد نمودهاند، از جمله این که وقوع زمینلرزه با برهان نظم توجیه عقلانی و علمی ندارد چون زمین لرزه سبب میشود نظم در عالم بهم خورده و ویرانی بوجود آید. این تحقیق در صدد توجیه علمی و عقلان چکیده کاملیکی از براهین اثبات وجود خدا و برخی از صفات او برهان نظم است بر این برهان اشکالاتی وارد نمودهاند، از جمله این که وقوع زمینلرزه با برهان نظم توجیه عقلانی و علمی ندارد چون زمین لرزه سبب میشود نظم در عالم بهم خورده و ویرانی بوجود آید. این تحقیق در صدد توجیه علمی و عقلانی سازگاری زمینلرزه و برهان نظم بوده و با روش توصیفی، تحلیلی و کتابخانهای ودر جمعآوری مطالب از روش فیشبرداری استفاده شده است و در آخر نتیجه گرفته شده که اولا قوام نظم به غایت داشتن فعل و یا به ارتباط و هماهنگی بین افعالی است که غایت و غرض واحدی را دنبال مینمایند، شروری مثل زلزله در قالب همان نظم عمل میکند بنابراین برهان نظم در صورتی آسیب میبیند که وجود غایت و هماهنگی انکار شود که در اینجا اینگونه نیست. ثانیا: زمینلرزه تصادفی نیست چون شکستگی و آزاد شدن انرژی در مکانهای خاص دارای نظم است. ثالثاً: رسالت برهان نظم این است که در آفرینش جهان تدبیر و برنامهریزی دخالت داشته است. زمینلرزه خارج از رسالت برهان نظم است. رابعاً: انسان در زمینلرزه نقش اساسی دارد. خامساً: جهان طبیعت که جهان ماده است آمیخته با تضاد و تزاحم است و زمینلرزه جزء اینهاست. در نتیجه زمینلرزه با برهان نظم ناسازگار نیست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - پرسش از سازگاری برهان، عقل و شهود؛ تطور بنیانها
قاسم پورحسنشالودۀ فلسفۀ فارابی و ابنسینا بر محور عقل استوار است و هرچه از ایندو فیلسوف دور میشویم، شهود و کشف، جای عقل فلسفی را میگیرد. مهمترین ویژگی مکتب اصفهان را آمیزش دو رهیافت عقلی و عرفانی دانستهاند. مدعای این مکتب، تلفیق وجه حکمي و برهانی با آموزههای دینی و بطور خاص اندی چکیده کاملشالودۀ فلسفۀ فارابی و ابنسینا بر محور عقل استوار است و هرچه از ایندو فیلسوف دور میشویم، شهود و کشف، جای عقل فلسفی را میگیرد. مهمترین ویژگی مکتب اصفهان را آمیزش دو رهیافت عقلی و عرفانی دانستهاند. مدعای این مکتب، تلفیق وجه حکمي و برهانی با آموزههای دینی و بطور خاص اندیشههای قرآنيـروایی امامیه است. تمامي متفکران مکتب اصفهان به شرح و بسط جوامع حدیثی امامیه پرداخته یا تفسیری بر مبنای حکمت عقلی از قرآن نگاشتهاند. رویکرد تفسیر رمزی و تمثیلی گرچه از ابنسینا رواج پیدا کرد اما شرح بر احادیث و جوامع روایی از ویژگیهای منحصر بفرد مکتب اصفهان است. این مشی تاکنون ادامه پیدا کرده و فیلسوفان برجستۀ پساصدرایی نیز اهتمام به تفسیر آیات و شرح روایات را بخشی جداییناپذیر از سنت فلسفی تلقی کردهاند. شاید در این میان تنها علامه طباطبایی استثنا باشد که تمایز ایندو قلمرو را مورد توجه و تأکید قرار داده است. بههر روی، پرسش اساسی اینست که آیا مکتب اصفهان و در رأس آن، نظام فلسفی ملاصدرا، یک اندیشۀ فلسفی و برهانی است یا تابعی از اندیشۀ دینی بوده و مبنای برهان صرفاً برای دستیابی به تفکری از پیش صادق، بکار گرفته شده است؟ ملاصدرا و پیروانش به این معضل توجه داشته و بر سازگاری این دو شیوه تأکید نمودهاند. پرسشهاي مهم در این بحث عبارتند از: 1ـ آیا باید روش برهان عقلی و منهج کاملاً دینی را متمایز و متفاوت تلقی کرد؟ 2ـ در صورت تمایز، کدامیک تابع دیگری است؟ 3ـ آیا در فلسفۀ ملاصدرا برهان عقلی، اصل است یا دفاع از شریعت و اندیشههای وحیانی؟ 4ـ امور عقلی که قابل اثبات و رد هستند و آموزههای شریعت که ردناپذیر و انکارناشدنیاند، چگونه قابل جمع میباشند؟ در این نوشتار کوشش خواهیم کرد تا نشان دهیم تلاش ملاصدرا برای ایجاد این سازگاری، چندان قرین توفیق نبوده و مجبور شده یا دست از برهان عقلی بشوید یا دین را مورد تأویل عقلی قرار دهد تا سازگاری را امکانپذیر نماید. پرونده مقاله