يكي از کارآمدترين روشهاي جذب مخاطب جهت تأثيرگذاري بيان موضوع، پيام و درونمايهی مدنظر در قالب داستان است. قرآن کريم به عنوان کتابي آسماني که براي عبرتدهي، ارائه راهکارهاي تربيتي، بيان آموزههاي ديني، هدايتگري و... بر پيامبر خاتم(ص) نازل گرديده و بخش عمده آن به روايت چکیده کامل
يكي از کارآمدترين روشهاي جذب مخاطب جهت تأثيرگذاري بيان موضوع، پيام و درونمايهی مدنظر در قالب داستان است. قرآن کريم به عنوان کتابي آسماني که براي عبرتدهي، ارائه راهکارهاي تربيتي، بيان آموزههاي ديني، هدايتگري و... بر پيامبر خاتم(ص) نازل گرديده و بخش عمده آن به روايت سرگذشت واقعي ملتها و اقوام و اشخاص اختصاص دارد، شيوه داستاني را نه بعنوان هدف، بلکه به عنوان ابزاري کارآمد در بيان آموزههاي خود برگزيده است؛ در اين روند به علت آنکه هدف قرآن از داستانسرايي سرگرمي نیست، قرآن کریم با بهرهمندي از عناصر روایی(مقدمه، گرهافکني، بحرانزايي، کشمکش، گفتگو، شخصيتپردازي و...) شيوهاي خاص و منحصر بفرد از بيان روايي با هدف عبرتدهي و هدايتگري اتخاذ کرده است.
در اين مقاله با هدف واکاوی ابعاد گوناگون داستانهای قرآنی و کنکاش در اهداف و شیوههای پردازش آنها، با ذکر نمونههايي به تحقيق در جوانب مختلف روایی(فني، موضوعي و معنايي) داستانهای قرآن پرداخته شده و با مقايسه آن با اصول داستانسرايي، روش يگانه روايتگري قرآن مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت این نتیجه حاصل گردید که علیرغم تفاوت اساسی هدف داستانپردازی قرآن با آنچه در ادبیات داستانی مدنظر است، مؤلفههای روایتگری و عناصر داستانی در قرآن از پردازشی مطلوب و بافت و ساختاری هنرمندانه برخوردار است و روش ویژهای را در روایتگری که منحصر به قرآن است ارائه میدهد.
پرونده مقاله
بیژن و منیژه از داستانهای معروف شاهنامه فردوسی است که روایت عشق بیژن پسر گیو و منیژه دختر افراسیاب را به تصویر می کشد. مسأله اصلی پژوهش حاضر اینست تا نشان دهد كه آیا ساختار پيرنگ در منظومه بيژن و منيژه، براساس نظريه ساختارگرايانه تزوتان تودوروف از منظر روایی قابل تحلیل چکیده کامل
بیژن و منیژه از داستانهای معروف شاهنامه فردوسی است که روایت عشق بیژن پسر گیو و منیژه دختر افراسیاب را به تصویر می کشد. مسأله اصلی پژوهش حاضر اینست تا نشان دهد كه آیا ساختار پيرنگ در منظومه بيژن و منيژه، براساس نظريه ساختارگرايانه تزوتان تودوروف از منظر روایی قابل تحلیل است. برای نیل به این مقصود ابتدا، داستان به گزارههای پنجگانه و پيرفتهاي روايي تقسيم و پيرنگ هر پيرفت مشخص گردید. سپس با استفاده از گزارههاي بديل كه در واقع گرهگشايي در پيرنگ اصلي داستان است به سنخشناسي انواع پيرنگ پرداختيم. در نهايت به اين نتيجه به دست آمد كه پيرنگ اصلي داستان حاصل كنشهاي اوليه و ثانويه داستان است كه در واقع همان بخشهاي گره و گرهگشايي در پيرنگ داستانها ميباشد. در این روایت سه سنخ جستجو کردن، به خواسته رسیدن و ناکام ماندن وجود داشت که با توجه به درصد پائین ناکامی می توان گفت الگوی پیرنگ موجود در داستان بيژن و منيژه از نوع به خواسته رسیدن و جستجو کردن است.
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند