-
دسترسی آزاد مقاله
1 - سودمندگرایی سیاسی و مردمسالاری دینی
عبدالمجید مبلغی«سودمندگرایی سیاسی» در عداد گرایشهای کلیدی در رویکرد به مردم سالاری شناسایی شده است. این اصل به یک معنا، نقشی محوری و تاریخی در تعینبخشی به نظریههای جدید مردم سالار بر عهده داشته است. مردم سالاری دینی، نظریهای مردم سالار به حساب میآید؛ با این حال و به رغم اهمیت و ن چکیده کامل«سودمندگرایی سیاسی» در عداد گرایشهای کلیدی در رویکرد به مردم سالاری شناسایی شده است. این اصل به یک معنا، نقشی محوری و تاریخی در تعینبخشی به نظریههای جدید مردم سالار بر عهده داشته است. مردم سالاری دینی، نظریهای مردم سالار به حساب میآید؛ با این حال و به رغم اهمیت و نقش سودمندگرایی در اندیشۀ مردم سالاری، به نظر میرسد بحث محصل و مؤثری در باب نسبت سودمندگرایی و مردم سالاری دینی ارائه نشده است. با لحاظ این مسئله، این نوشتار به امکان تطبیق سودمندگرایی سیاسی بر مردم-سالاری دینی میپردازد. بنا بر ادعای نوشتار سودمندگرایی سیاسی، به ویژه آنگونه که در شناخته شده ترینِ تقاریر آن توسط جان استوارت میل توضیح یافته است، بر بنیاد نظامهای اخلاقی بنا نهاده میشود؛ نظامهایی که از جمله میتوانند دینی باشد. این دیدگاه در مقابل رویکرد شناخته شده، اما کمتر مورد پژوهش واقع شده ای در جامعۀ علمی ما قرار میگیرد که سودمندگرایی را در تضاد با دین و نظام اخلاقی برآمده از آن معرفی میکند. تذکر این نکته ضروری است که این نوشتار در پی توضیح نسبت معرفتی میان سودمندگرایی سیاسی میلی و مردم سالاری دینی است. طبعاً برای اثبات نحوۀ سازگاری یا توافق یک نظام ویژۀ اخلاق دینی با سودمندگرایی، به حسب موضوع باید تلاش و بررسی تازهای انجام گیرد و از جمله، دلالتهای مردمسالاری دینی به صورت تطبیقی با دلالتهای سودمندگرایی مورد تأمل و موضع تحقیق قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - سرمقاله
آیتالله سیدمحمد خامنهایبهار امسال، برخلاف طبع دلنواز و غمزدای خود، سراسر دلگداز و غمساز بود و جنایتکاران صهیونیسم جهانی، بمرکزیت امریکا و جنایات ضدبشری آنان، فرصت شادی ندادند و این نظام شیطانی هر روز دهها و صدها بیگناه و زن و کودک فلسطینی غزّه را ناجوانمردانه به قتل رساند و دهها خانه و بیمارس چکیده کاملبهار امسال، برخلاف طبع دلنواز و غمزدای خود، سراسر دلگداز و غمساز بود و جنایتکاران صهیونیسم جهانی، بمرکزیت امریکا و جنایات ضدبشری آنان، فرصت شادی ندادند و این نظام شیطانی هر روز دهها و صدها بیگناه و زن و کودک فلسطینی غزّه را ناجوانمردانه به قتل رساند و دهها خانه و بیمارستان و مسجد را ویران کرد، تا بجایی که فریاد اعتراض ملّتها را بلند کرده و سراسر جهان ـ حتی امریکا و اروپا ـ دست به راهپیمائیهای باشکوه زده و پیام خود را اعلان کردهاند. ملت شریف ایران، پس از انقلاب از این دست جنایات امریکائی بسیار دیده و این ملت حقطلب، بارها طعم تلخ آنرا چشیده است؛ شهادت رئیسجمهور، سیدابراهیم رئیسی و همراهان او از راه سقوط بالگرد حامل آنان، نیز یکی از جنایات دشمنان غربی بوده است. وقوع این حادثة اخیر سبب شد تا بحکم قانون، رئیسجمهور جایگزین انتخاب شود و نامزدها در معرض آراء مردم قرار گیرند که سرانجام آن، انتخاب یکی از نامزدهاست و در دست گرفتن زمام دولت برای ادارة کشور، تا باری از دوش ملت بردارد، یا مثل بیشتر دولتهای منتخب مردم، باری بر آن بیفزاید؛ پدیدة شگفتی که در هر دولت مدعی پیشرفت، دیده شده ولی آرزوی بهبود وضع مردم هنوز بر دلها مانده است. ببهانة این واقعیت مشهود، جا دارد به علتالعلل این روند فرساینده نظری بیفکنیم. نتیجه آن میشود که این نابسامانی ماندگار در کشور، نه فقط گناه و تقصیر و قصور رؤسای دولتها، بلکه کار همان اکثریت مردم است که به اشخاص ناصالح یا ناتوان رأی دادهاند و با خوشبینی و با رأی خود، آنها را در آن منصب نشاندهاند. آری، ملت با قصد خیر و مصلحت خود و جامعه، به یکی از نامزدها رأی میدهند و او را رئیسجمهور میکنند، ولی بسبب ناآگاهیهای سیاسی مردم و نشناختن داوطلبان ریاستجمهوری و البته نبودن مراکزی هوشمند و آگاه سیاسی که مردم را ارشاد کنند و مردم بیاری آنان و اطمینان به آنها، خوب را از بد تشخیص دهند، افرادی بر سر کار حکومت میآیند که یا ناتوان هستند یا حتی برخی، با اهداف دشمنان همراهی میکنند. برای اصلاح این روند ناقص، ضرورت نخستین آن است که انتخابات رؤسای دولتها و حتی نمایندگان مجلس، بشرط رعایت قانون اساسی، بدست اکثریت ناآگاه نیفتد و افراد ملت هوشیارانه با شناخت بیشتر و از طریق دستگاههای نظارتی یا رسانهیی و توسعة اختیارات شورای نگهبان، فقط افراد شایسته و توانا انتخاب شوند و افراد ناصالح زمامدار کشور نشوند. پرونده مقاله