• فهرست مقالات جهان‌بینی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - مبادی و مقولات گفتمان مدنیّت انسانی در شکل‌دهی به چشم‌انداز جغرافیایی
        لیلا مشکانی جمیله  توکلی نیا محمد تقی  رضویان
        واژۀ چشم‌انداز امروزه دارای مصادیق گسترده و ژرف‌تری نسبت به گذشته است. در قرون‌وسطی این کلمه با ریشۀ آلمانی در معنای «منطقه» و «قلمرو» به کار می‌رفت. پس از قرن 15 میلادی چشم‌انداز مبدل به یک ژانر تصویری شد؛ اما امروزه چشم‌انداز یک تعبیر علمی است که نه‌تنها به وصف یک نمو چکیده کامل
        واژۀ چشم‌انداز امروزه دارای مصادیق گسترده و ژرف‌تری نسبت به گذشته است. در قرون‌وسطی این کلمه با ریشۀ آلمانی در معنای «منطقه» و «قلمرو» به کار می‌رفت. پس از قرن 15 میلادی چشم‌انداز مبدل به یک ژانر تصویری شد؛ اما امروزه چشم‌انداز یک تعبیر علمی است که نه‌تنها به وصف یک نمود می‌پردازد، بلکه آزمونی ذهنی، زیباشناختی، هنری و وجودی است که پیوسته در حال دگرگونی است. بنابراین هر چشم‌انداز جغرافیایی خود می‌‌تواند بیانگر داستانی از تمدن، فرهنگ، اجتماع و ایدئولوژی گروه‌های انسانی باشد. در این نگاه است که امروزه چشم‌اندازسازی و تأکید بر چشم‌انداز، عناصر پیدایی و تعامل هریک با کل مجموعه و تأکید بر نقش صانع مردمی در بازآفرینی آن جزو اصول لاینفک هر نظام برنامه‌ریزی شهری محسوب می‌گردد. مطالعۀ حاضر نیز مبتنی بر همین اهمیت با بهره‌گیری از فلسفۀ تفسیرگرایی و رویکرد کیفی و کاربست تکنیک تحلیل محتوای عمقی از طریق احصاء مضامین و مفاهیم و مقوله سازی به وسیلۀ کدگذاری باز، مقوله‌بندی،کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی، سعی در واکاوی عوامل موثر مدنیّت انسانی بر چشم‌انداز جغرافیایی دارد. نتایج این وارسی که از نمونۀ هدفمند و اطلاعات محور از میان منابع چاپی در حیطۀ مدنیّت انسانی و چشم‌انداز جغرافیایی استفاده شد. بیانگر اهمیت و نقش 10 مقولۀ مؤثر مدنیت در شکل‎پذیری چشم‌انداز جغرافیایی است که ما را به تعریف چشم‌انداز جغرافیایی نشأت گرفته از جهان‌بینی، اندیشۀ سیاسی، اندیشۀ فلسفی، آگاهی، توافق حوزۀ خصوصی و عمومی، ابعاد فرهنگی، تاب‌آوری اجتماعی، حکمروایی، بستر اجتماعی ، ملاحظات اخلاقی رهنمون می‌سازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - مقایسه و تحلیل جهان‌بینی شاعران مشروطه بر مبنای طبقۀ اجتماعی آنها
        فهیمه اسدی
        اجتماع در پیدایش اثر هنری و ادبی صاحب نقش است؛ بررسی‌های جامعه‌شناسانۀ ادبیات، روش‌های گوناگون دارد. لوسین گلدمن، صاحب نظریۀ ساختارگرایی تکوینی، معتقد است که طبقۀ اجتماعی آفرینندۀ اثر، بر جهان‎بینی او تأثیر می‎گذارد و جهان‎بینی، تعیین کنندۀ ساختار اثر است. در پژوهش پیش‌ چکیده کامل
        اجتماع در پیدایش اثر هنری و ادبی صاحب نقش است؛ بررسی‌های جامعه‌شناسانۀ ادبیات، روش‌های گوناگون دارد. لوسین گلدمن، صاحب نظریۀ ساختارگرایی تکوینی، معتقد است که طبقۀ اجتماعی آفرینندۀ اثر، بر جهان‎بینی او تأثیر می‎گذارد و جهان‎بینی، تعیین کنندۀ ساختار اثر است. در پژوهش پیش‌رو، جهان‎بینی بهار، ایرج‎میرزا، عارف‌قزوینی و فرخی‎یزدی، بر این مبنا تحلیل شده و رابطۀ جهان‎بینی این شاعران، با ساخت و کاربرد واحد ساختار؛ یعنی ترکیب اضافه‌ای که مضاف آن واژۀ مُشت است، تحلیل گردیده است. مُشت روزگار، مُشت محکم ایران، مُشت چکش‎مانند، مُشت معارف، مُشت جماعت و مُشت زر ترکیباتی است که این شاعران ساخته‌اند. هر شاعر، مشت (مجازاً قدرت) را متعلق به امری می‌داند که در جهان‌بینی او اهمیت دارد؛ جهان‌بینی شاعری که «مشتِ روزگار» را می‌سازد، با جهان‌بینی شاعری که «مشت معارف» را ساخته است، یکسان نیست. عارف قزوینی، دارای آرمان‎های بزرگ برای ایران و ملت است و راه رسیدن به آن ‌را علوم طبیعی و حاکمیت ملی می‎داند و لذا مشت محکم ایران و مشت معارف را می‎سازد. ایرج‎میرزا شاهزاده‎ای مرفه است و نهایت ارادۀ او حفظ ساختار موجود است، بنابراین بی‎آرمان است و بر قدرت اقتصاد واقف است و مشت زر را به کار می‎برد. اما فرخی‎یزدی با اینکه سعی دارد جانب عناصر نو را بگیرد، جهان‌بینی او التقاطی از عناصر سنتی و نو باقی می‏ماند و بیشتر جاذبه‌های سوسیالیست در جهان‎بینی او حضور دارد و چنین است که مشت چکش‎مانند را می‎سازد. گسستی که در بخش‌های مختلف به نظر می‌رسد ناشی از تفاوت جهان‌بینی‌های شاعران است. پرونده مقاله