• فهرست مقالات تراژدی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - شيوه و شگرد بيان «دکتر علي شريعتي» از عاشورا در نثر شاعرانه
        سید رضا  شاكري
        این مقاله به تبیین وجوه هرمنوتیک «مقدمه» منثور شاعرانه بر سخنرانی «حسین وارث آدم» در مجموعه آثار شماره 19 علی شریعتی می‌پردازد. در اینجا، «مقدمه» یک اثر ادبی مستقل و نزدیک به یک متن نمایشی فرض شده که بر اساس پیرنگ و مؤلفه‌های آن، حامل آثار کارکردی در خواننده و عامل بران چکیده کامل
        این مقاله به تبیین وجوه هرمنوتیک «مقدمه» منثور شاعرانه بر سخنرانی «حسین وارث آدم» در مجموعه آثار شماره 19 علی شریعتی می‌پردازد. در اینجا، «مقدمه» یک اثر ادبی مستقل و نزدیک به یک متن نمایشی فرض شده که بر اساس پیرنگ و مؤلفه‌های آن، حامل آثار کارکردی در خواننده و عامل برانگیختن او به کنش اجتماعی است. از سوی دیگر وجه هرمنوتیک آن دلالت بر دغدغه‌های وجودی نویسنده در باب انسان و سرنوشت و درک نقش تاریخی نویسنده، فارغ از جنبة اثربخشی دارد. عاشورا، محور مرکزی در «مقدمه» است که در مقام یک نمایش تراژیک حامل هر دو جنبة اثربخشی و تأویلی است. نوشتار با تبیین مدعای خود بر اساس یک چارچوب نظری تلفیقی به این نتیجه دست می‌یابد که «مقدمه» از لحاظ روش و محتوا هم در ذیل کویریات و هم در شمار اسلامیات و اجتماعیات قرار می‌گیرد و از این منظر واجد کارکردهای یک متن ادبی است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - ساختار تقدیرمحور داستان‌های تراژیک شاهنامه
        ایرج  مهرکی خديجه  بهرامي رهنما
        هدف مقالة حاضر آن است که ساختار تقدیرمحور داستان های تراژیک شاهنامه را نشان دهد. درتراژدی، عامل ناگزیری وجود دارد که قهرمان داستان قادر به جلوگیری از فاجعه ای که او را به اضمحلال می کشاند، نیست. آن عامل ناگزیر، سرنوشت و تقدیر محتوم نام دارد. تمام قهرمانان داستان های ترا چکیده کامل
        هدف مقالة حاضر آن است که ساختار تقدیرمحور داستان های تراژیک شاهنامه را نشان دهد. درتراژدی، عامل ناگزیری وجود دارد که قهرمان داستان قادر به جلوگیری از فاجعه ای که او را به اضمحلال می کشاند، نیست. آن عامل ناگزیر، سرنوشت و تقدیر محتوم نام دارد. تمام قهرمانان داستان های تراژیک شاهنامه، مقهور سرنوشت هستند و هنگامی که در شبکة علت و معلول ها قرار می گیرند، علیرغم تمام تلاش و کوشش خود به جبر سرنوشت معترف می شوند و می دانند که توان سرکشی مقابل سرنوشت را ندارند. پس به حکم تقدیر گردن می نهند و معتقد می شوند که آنچه باید بشود، می‌شود و از آن گریزی نیست. عوامل بسیاری، ساختار تقدیر محور داستان های تراژیک شاهنامه را تشکیل می دهند که حذف یکی از این عوامل، لطمه‌ای بر کل عناصر و عوامل تشکیل‌دهندة اثر خواهد زد. بنابراین، با بررسی این عوامل، می توان ساختار تقدیر و سرنوشت محتوم در داستان های تراژیک شاهنامه را مورد بررسی و تحلیل قرار داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - "ديگري" و نقش آن در داستان‌هاي شاهنامه
        كاظم  دزفوليان راد عیسی امن‌خاني
        «دیگری» مفهومی است که توجه به آن با آثار کسانی چون هوسرل، هایدگر، سارتر(در حوزه ی فلسفی) و باختین(در حوزه ی ادبی) آغاز گردید. توجه به اين مفهوم، سبب ایجاد چشم‌اندازهای جدیدی در مباحث فلسفی و ادبی گردید. نویسندگان این مقاله، با استفاده از آرا باختین و جایگاه «دیگری» در ا چکیده کامل
        «دیگری» مفهومی است که توجه به آن با آثار کسانی چون هوسرل، هایدگر، سارتر(در حوزه ی فلسفی) و باختین(در حوزه ی ادبی) آغاز گردید. توجه به اين مفهوم، سبب ایجاد چشم‌اندازهای جدیدی در مباحث فلسفی و ادبی گردید. نویسندگان این مقاله، با استفاده از آرا باختین و جایگاه «دیگری» در اندیشه ی او، داستان هایي از شاهنامه را كه رستم در آنها حضور دارد، بازخوانی کرده؛ افق‌های تازه ای پیش روی خوانندگان گشوده‌اند. بر این اساس داستان های شاهنامه را می توان به سه دسته ی زیر تقسیم کرد: الف) داستان هایی که در آن سخن از حذف و غیاب دیگری است: این داستان ها بیشترین حجم شاهنامه را به خود اختصاص داده اند. ب) داستان هایی که در آن تلاش بر حفظ و عدم غیاب دیگری است: تنها نمونه‌ی این داستان ها در شاهنامه، داستان رستم و اسفندیار است؛ داستانی که در آن دو هماورد ـ که هر دو چهره ای نیک و اسطوره ای دارند ـ هرگز راضی به حذف و غیاب دیگری نیستند. ج) داستان هایی که در حدّ فاصل این دو قرار می گیرند: مانند داستان رستم و سهراب، که در آن می توان عناصر داستان های حماسی و داستان های تراژدی را با‌‌هم مشاهده کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - چالشهای دو ژانر تراژدی و کمدی از نظر ابن‌سینا در مواجهه با بوطیقای ارسطو
        فریده دلیری اسماعیل بنی اردلان امیر مازیار
        نگرة شعری ارسطو با این درونمایه وارد گسترة اندیشة ایرانی شد که ژانرهای تراژدی و کمدی بدنبال تقلید و محاکات فضیلتها و رذیلتها هستند. رسالة فن شعر ارسطو برغم نقشی که در شکلگیری تئاتر غربی داشته، تأثیری در جهان شعر پارسی نداشت. اینکه تئاتر از دل هستی‌شناسی یونانی برآمده، ی چکیده کامل
        نگرة شعری ارسطو با این درونمایه وارد گسترة اندیشة ایرانی شد که ژانرهای تراژدی و کمدی بدنبال تقلید و محاکات فضیلتها و رذیلتها هستند. رسالة فن شعر ارسطو برغم نقشی که در شکلگیری تئاتر غربی داشته، تأثیری در جهان شعر پارسی نداشت. اینکه تئاتر از دل هستی‌شناسی یونانی برآمده، یادآور نیازی است که نمایش ایرانی به بوطیقایی برآمده از فرهنگ ایرانی دارد. این کتاب بعنوان یک رساله مرجع، بارها ترجمه شده یا از آن اقتباس شده است؛ یکی از برجسته‌ترین این اقتباسها، فن شعر ابن‌سیناست. با اینکه فن شعر ابن‌سینا گزارشی از بوطیقای ارسطوست ولی نویسنده تنها به تلخیص بوطیقا بسنده نکرده است. شاخصة بنیادی کار ابن‌سینا پرداختن به گوهر شعر، محاکات یا همان تخیل است. فن شعر او دارای ویژگیها، نکات و دیدگاههایی نوین است. پژوهش حاضر در تلاش است رویکرد ابن‌سینا به بوطیقای ارسطو را بررسی کند و در این راه، فن شعر او را بر پایة ژانرهای اصلی رسالة بوطیقای ارسطو بازخوانی میکند. گذرگاه رسیدن به این آرمان، با رویکردی تحلیلی‌ـ‌توصیفی و روش گردآوری داده‌ها بصورت کتابخانه‌یی، اینست که با بررسی نظریات این دو متفکر، به قصد ابن‌سینا در نگارش بوطیقای شعر ایرانی دست یابیم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - مؤلفه‌های تراژدی ارسطویی در شاهنامۀ فردوسی
        شيرين  قادري میرجلال الدین کزازی خلیل بیگ‌زاده
        <p>تراژدی به عنوان نوعی ادب نمایشی، یکی از مهم&zwnj;ترین اجزای اندیشۀ ارسطو در فلسفۀ هنر و در کتاب فن شعر اوست. تراژدی از نظر ارسطو، به عنوان نخستین کسی که به تبیین و تشریح اجزای تشکیل دهندۀ آن پرداخت، دارای مؤلفه&zwnj;های متعددی است که به فهم هرچه بهتر تراژدی کمک می&zw چکیده کامل
        <p>تراژدی به عنوان نوعی ادب نمایشی، یکی از مهم&zwnj;ترین اجزای اندیشۀ ارسطو در فلسفۀ هنر و در کتاب فن شعر اوست. تراژدی از نظر ارسطو، به عنوان نخستین کسی که به تبیین و تشریح اجزای تشکیل دهندۀ آن پرداخت، دارای مؤلفه&zwnj;های متعددی است که به فهم هرچه بهتر تراژدی کمک می&zwnj;نماید و دارای ویژگی&zwnj;هایی است که با ایجاد تعادل و توازن روحی در بیننده، آن را در جایگاهی برتر از حماسه قرار می&zwnj;دهد. شاهنامۀ فردوسی، دارای داستان&zwnj;هایی است که می&zwnj;توان آن&zwnj;ها را با مؤلفه&zwnj;های تراژدی ارسطویی سنجید و به زوایای پنهان آن پی برد. این پژوهش با هدف تبیین مؤلفه&zwnj;های تراژدی ارسطویی در شاهنامه، با روش توصیفی &ndash; تحلیلی انجام گرفته است و نشان داده است، بسیاری از این اجزاء در شاهنامه وجود دارد که همسو با نظرات ارسطو در بوطیقاست، هرچند برخی تفاوت&zwnj;های جزئی دیده می&zwnj;شود که ریشه در اختلافات اساسی همچون، تفاوت در نوع ادبی و تفاوت&zwnj;های فرهنگی، اقلیمی، مذهبی و ... دارد.</p> پرونده مقاله