-
دسترسی آزاد مقاله
1 - حق توسعۀ انسان
عباس منوچهری محمد دشتیتردیدها و چالشهای فراروی «نظریۀ رشد» برای توسعه و مسیر پرفراز و نشیب آن در دهههای گذشته، موجب شد تا نظریه «توسعۀ انسان» با تضامین و مقوماتی همچون «اخلاق توسعه» و «حق بر توسعه»، برای تحقق توسعهای که متعلَق آن «انسان» و مردمان هستند، مورد توجه قرار گیرد. اما از آنجا که چکیده کاملتردیدها و چالشهای فراروی «نظریۀ رشد» برای توسعه و مسیر پرفراز و نشیب آن در دهههای گذشته، موجب شد تا نظریه «توسعۀ انسان» با تضامین و مقوماتی همچون «اخلاق توسعه» و «حق بر توسعه»، برای تحقق توسعهای که متعلَق آن «انسان» و مردمان هستند، مورد توجه قرار گیرد. اما از آنجا که مقومات مزبور در آرای آمارتیاسن در نهایت مستلزم فهم و تفسیری از کیستی «انسان» است و در نظریۀ «توسعه انسان»، این مهم از کفایت نظری لازم برخوردار نیست، در این مقاله سعی شده است تا با انسانشناسی زیستمانی و «حق زیستمانی انسان »، در نظریه توسعه انسان مساهمت فکری شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بررسی مقایسهيی مبانی انسانشناسی ابنسینا و متیو لیپمن
ميثم فلاحيهدف نوشتار حاضر، مقایسه مبانی انسانشناسی ابنسینا و متیو لیپمن میباشد. این پژوهش با روش توصیفی ـتحلیلی و استنباطی و روش جمعآوری اطلاعات، کتابخانهيی و فیشبرداری صورت گرفته است. در ابتدا مؤلفههای مربوط به انسان از دیدگاه ابنسینا و لیپمن بیان میشود و سپس با مقایسه چکیده کاملهدف نوشتار حاضر، مقایسه مبانی انسانشناسی ابنسینا و متیو لیپمن میباشد. این پژوهش با روش توصیفی ـتحلیلی و استنباطی و روش جمعآوری اطلاعات، کتابخانهيی و فیشبرداری صورت گرفته است. در ابتدا مؤلفههای مربوط به انسان از دیدگاه ابنسینا و لیپمن بیان میشود و سپس با مقایسه انسانشناسی ابنسینا و متیولیپمن، نقاط اختلاف و شباهت آنها روشن میگردد. نتایج نشان میدهد که انسانشناسی ابنسینا و متیو لیپمن دارای شباهت و تفاوتهایی است: در وجه مشابهتها انسان موجودی عقلانی، دارای اراده و اختیار، دارنده ویژگیهای حسی، زیستی و طبیعی است که با هویت فردی و اجتماعی شناخته میشود و همچنین موجودی در حال تغییر و تحول دائمی است. در وجه تفاوتها، هر کدام تفسیری متفاوت از مبدأ و مقصد انسان ارائه میدهند و سن مناسب برای شروع تفکرات فلسفی یکی از برجستهترين اختلافات انسانشناسی میان آن دو میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - شادی و اقتصاد: یک تحلیل انتقادی
عبدالمحمد کاشیانتصور رایج در خصوص رابطه شادمانی و اقتصاد این است که هر چه سطح اقتصادی جامعه برحسب شاخصهایی چون درآمد سرانه و دستاوردهاي رفاهي، بهداشتي و آموزشي، در سطح بالاتری قرار گیرد، جامعه شادی بیشتری را تجربه خواهد کرد. ورود «اقتصاد شادمانی» به ادبیات اقتصادی و برخی از تحقیقات پا چکیده کاملتصور رایج در خصوص رابطه شادمانی و اقتصاد این است که هر چه سطح اقتصادی جامعه برحسب شاخصهایی چون درآمد سرانه و دستاوردهاي رفاهي، بهداشتي و آموزشي، در سطح بالاتری قرار گیرد، جامعه شادی بیشتری را تجربه خواهد کرد. ورود «اقتصاد شادمانی» به ادبیات اقتصادی و برخی از تحقیقات پایهگذار نشان داد علیرغم بهبود مؤلفههای فوق، افراد ممکن است نوعاً ناشادتر از گذشته باشند و بر این اساس صرف هدفگذاری بر مؤلفههای فوق نمیتواند منجر به احساس رضایت و شادکامی بیشتر در انسانها شود که این موضوع بعدها به تناقض استرلین معروف شد. ادعای مقاله حاضر این است که ازآنجاکه اقتصاد شادی حوزهای جدید از مطالعات میانرشتهای را به خود اختصاص داده و به دنبال راههایی برای تبیین علل شاد زیستن انسانها است، ابتدائاً میتوان پیشبینی کرد که با حفظ کردن پارادایم فکری حاضر، تحلیلگران جریان اصلی اقتصاد در تجزیه و تحلیل علل ناشادی هرچند در زمینههایی موفق اما درمجموع ناکام خواهند ماند. علل این ناکامی را میتوان در رویکردهای انسان شناسانه جستجو کرد؛ به این معنا که به دلیل تسلط نگاه انسان شناسانه ماتریالیستی در میان تحلیلگران اقتصادی، نسخههایی که برای شادی انسانها تجویز میشود، در برخی از موارد فاقد اعتبار هستند و یا اینکه کفایت لازم را ندارد. این مقاله ضمن بررسی نادرستی نگاه انسان شناسانه در ادبیات اقتصادی رایج، به ارائه یک چارچوب انسانشناسی از منظر اسلام پرداخته و رویکرد بدیلی را برای اقتصاد شادی از منظر اقتصاد اسلامی ارائه مینماید که میتواند در جهت سیاستگذاری مورد استفاده قرار گیرد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - مطالعه مردم نگارانه انگیزه گردشگران از سفر تفریحی به استان مازندران از دریچه نظریه مناسک گذار
زهره کرانی فاطمه سامبا توجه به ارتباط انگیزههای گردشگران و نوع و گونهی سفر آنها، به دست آوردن دیدی روشن و منطقی از چنین روندی میتواند شایان اهمیت باشد. از این رو این پژوهش به دنبال واکاوی انگیزههای گردشگران از سفر به شهرهای ساحلی استان مازندران با دیدی متفاوت و انسانشناسانه و از خلال چکیده کاملبا توجه به ارتباط انگیزههای گردشگران و نوع و گونهی سفر آنها، به دست آوردن دیدی روشن و منطقی از چنین روندی میتواند شایان اهمیت باشد. از این رو این پژوهش به دنبال واکاوی انگیزههای گردشگران از سفر به شهرهای ساحلی استان مازندران با دیدی متفاوت و انسانشناسانه و از خلال هویت بخشیدن به مفهوم سفرهای تفریحی است. از آنجا که مردمنگاری ابزار اصلی انسانشناسان در کشف عناصر میدان است، در این پژوهش نیز از روششناسی کیفی با تأکید بر مردمنگاری بهره برده شده است. دادههای اصلی از طریق مشاهدهی مشارکتی و مصاحبههای عمیق و نیمه ساختار یافته به دست آمد. پاسخدهندگان 16 نفر از گردشگرانِ سه شهر ساحلی محمودآباد، فریدونکنار و بابلسر بودند که با استفاده از نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از نظام کدگذاری سه مرحلهای استفاده شد، بدین صورت که ابتدا مقولههای «مکانی با ساختاری متفاوت»، «در جستجوی تجربیات جدید» و «تعلیق» و در نهایت پس از کدگذاری گزینشی مقوله هستهی «مناسک گذار» به دست آمد. به نظر میرسد گردشگرانی که به قصد تفریح به این شهرها سفر میکنند حسی آمیخته از تعلیق و رهایی از الزامات و مسئولیتهای زندگی روزمره را در سفر تجربه میکنند که می توان آن را مشابه به مرحلهی دوم در نظریهی مناسک گذار دانست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بررسی انسانشناسی از دیدگاه قرآن و اومانیسم غربی
شهره رحمانی فیروز آبادهدف از انجام اين پژوهش، بررسی انسانشناسی از دیدگاه قرآن و اومانیسم غربی بود. روش تحقيق حاضر از نوع توصيفي-تحليلي و مطالب آن با روش کتابخانهای گردآوریشده است. فلسفه اومانیستی که در قرن شانزدهم با اصل دکارتی میاندیشم پس هستم که بهصورت تفکر خاصی درآمد و انسان را تنها چکیده کاملهدف از انجام اين پژوهش، بررسی انسانشناسی از دیدگاه قرآن و اومانیسم غربی بود. روش تحقيق حاضر از نوع توصيفي-تحليلي و مطالب آن با روش کتابخانهای گردآوریشده است. فلسفه اومانیستی که در قرن شانزدهم با اصل دکارتی میاندیشم پس هستم که بهصورت تفکر خاصی درآمد و انسان را تنها مبنای شناخت تلقی میکرد در مسیر خود: در دو وجهه «من عقلانی و دین تجربی» در هیوم به تناقض منجر شد چنانچه او نهتنها جهان مادی بلکه نفس انسانی را که محور شناخت بود، منکر شد. پس از هیوم کانت کوشید تا با انقلاب کپرنیکی خود «من» را بار دیگر احیا کند امّا دوراکسیم آزاردهنده «نومن» و «فنومن» و عدم دستیابی به حقایق اشیاء، اخلافش را به برقراری وحدت بین «نومن» و «فنومن» را واداشت، آنان درحالیکه به سوبژکیتویسم کانت وفادار بودند راهحلهایی عنوان نمودند. انسانشناسی علم به انسان و احوالات نفسانی در بعد امور کلی و جزئی، فردی و اجتماعی، علوم تئوریک و عملی است. به این اساس علم انسانشناسی حوزههای بسیار گستردهای از علوم و مکاتب فکری را در برمیگیرد. لذا باید ریشههای علم انسانشناسی را در علوم انسانی، هنر، علوم تجربی و مکاتب علوم اجتماعی جستوجو کرد. با ظهور اسلام و تعالیم وحیانی، قرآن بهعنوان مهمترین منبع، افقهای جدیدی را درباره شناخت انسان گشود. قرآن با جهتدهی علوم و معارف دخیل در تربیت و هدایت انسان، معتقد است که انسان علاوه بر جسم و جسمانیات، از روح و روحانیات نیز بهرهمند است و اصولآ حقیقت انسان روح است. بهگونهای قرآن تأکید دارد که انسان خود را بشناسد و جایگاه خود را در جهان تشخیص دهد و هدف این است که انسان خود را به مقام والایی که شایسته آن است برساند. این مقاله کوشیده است ضمن بررسي مقایسه انسانشناسی از دیدگاه قرآن و اومانیسم غربی و چالشهای پیش روی آن بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - مواجهة انسان شناختی با ژنتیک نو و پروژة مهندسی ژنتیک انسانی
بهروز روستاخیزاز جملة مهمترین تحولاتی که جهان کنونی و جوامع انسانی با آن مواجه میباشند، «انقلاب ژنتیک» است؛ امری که به ویژه در سالهای اخیر مسیر زندگی انسانها را به کلی دگرگون نموده و آنها را در برابر چشم اندازهای نامطمئنی قرار داده است. اگر بشریت برای مدتها زندگی خود را وابسته به چکیده کاملاز جملة مهمترین تحولاتی که جهان کنونی و جوامع انسانی با آن مواجه میباشند، «انقلاب ژنتیک» است؛ امری که به ویژه در سالهای اخیر مسیر زندگی انسانها را به کلی دگرگون نموده و آنها را در برابر چشم اندازهای نامطمئنی قرار داده است. اگر بشریت برای مدتها زندگی خود را وابسته به تقدیری غیرقابل تغییر میدانست، امروز از طریق ژنهای خود به دنبال تحت کنترل درآوردن و مدیریت نمودن آن است. طرفداران «ژنتیک نو» اگرچه آرمانهای به ظاهر مقدسی را در جهت بهبود زندگی انسانها مطرح میسازند لیکن کمتر به مسائل و دلالتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی منتج از آن میپردازند. ما بدون آنکه قصد نفی دستاوردهای «فنآوریهای زیستی» را داشته باشیم، تنها قصد ارائه آن دسته از «دیدگاههای انتقادی» و «انسان جامعهشناختی» را در برابر آن داریم که سعی در روشن نمودن جنبههای ناپیدای این امکانات دارند. از این رو، در بخش یافتههای پژوهش، پروژة مهندسی ژنتیک انسانی، از منظر دلالت های اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن مورد بحث قرار گرفته و نشان داده شده است که آن چگونه میتواند برخلاف ادعای اولیة خود، علاوه بر کم ارج ساختن تنوعات انسانی، در خدمت جریانهای قدرت و ثروت، و در راستای نوعی انقیاد انسانی قرار گیرد. پرونده مقاله