-
مقاله
1 - واکاوی نظریه «وقوع در مشیخه منلایحضرهالفقیه و دلالت آن بر وثاقت مؤلّف» با تأکید بر کتاب «النّوادر» ابراهیم بن هاشم قمیدانش ها و آموزه های قرآن و حدیث , شماره 9 , سال 3 , تابستان 1399بر پایه مقدّمه کتاب منلایحضرهالفقیه، پشتوانه شیخ صدوق برای تدوین کتابی که به صحّت و صدور روایاتش از معصومان علیهم السلام اطمینان دارد، کتابهایی حدیثی است که ضمن اشتهار در جامعه علمی آنروز، مورد عمل و مراجعه نیز بوده است. علّامه مجلسی، نخستین اندیشمندی است که از یادک چکیده کاملبر پایه مقدّمه کتاب منلایحضرهالفقیه، پشتوانه شیخ صدوق برای تدوین کتابی که به صحّت و صدور روایاتش از معصومان علیهم السلام اطمینان دارد، کتابهایی حدیثی است که ضمن اشتهار در جامعه علمی آنروز، مورد عمل و مراجعه نیز بوده است. علّامه مجلسی، نخستین اندیشمندی است که از یادکرد نام راوی در مشیخه صدوق، مدح او را برداشت میکند. برخی رجالیان، این مسأله را حاکی از توثیق راوی دانسته و برخی، هرگونه دلالتی را برای آن نفی کردهاند. در برخی جوامع رجالی معاصر، از این قاعده برای توثیق ابراهیم بن هاشم بهرهبرداری شده است. پس از تحلیل و ارزیابی قاعده، این نتیجه بهدست آمد که نه راویان واقعشده در آغاز اَسناد کتاب، همگی صاحب کتاباند و نه مقدّمه الفقیه، اعتبار همهجانبه منابع کتاب را میرساند؛ بلکه تنها در صدد بیان «اعتبار نسبی و فی الجمله» منابع خود میباشد. از این رو نمیتوان حکم شیخ صدوق را بر صاحب تألیفبودن و وثاقتِ افراد نامبرده در آغاز سندها حمل کرد. نگاشته حاضر، پس از تحلیل 10 روایت ابراهیم بن هاشم در الفقیه، با نظر به اینکه آوردن نام وی در آغاز اَسناد، گزارشگر نقل از کتاب «النوادر» اوست و نیز شیخ صدوق در ابواب الزامی فقه مانند حدود و دیات به این روایات، فتوا داده، میتوان نتیجه گرفت که این کتاب در شمار کتابهای مشهور و معتمَدبه بوده است. تدوین کتابی متقن که مورد اعتماد شیخ صدوق واقع شده، میتواند نشانگر مدح و اعتماد به نویسنده آن باشد. هرچند نباید از نظر دور داشت که پذیرش روایتهای کتاب النوادر، میتواند به دلیل بهرهگیری آن از منابع مورد اعتماد پیشین مانند کتابهای یونس بن عبدالرحمن یا تکیه بر شواهد اطمینانبخش بوده باشد که در این صورت، الزاما وثاقت نگارنده آن را نتیجه نخواهد داد. پرونده مقاله -
مقاله
2 - تحلیل داده های طبقه شناختی «محمّد بن عیسی بن عبید» در پرتو منابع رجالی و حدیثیدانش ها و آموزه های قرآن و حدیث , شماره 16 , سال 4 , بهار 1401«ابوجعفر محمّد بن عیسی بن عُبید عُبَیدی» از راویان فعّال در عرصه انتقال تراث حدیثی امامیه و پُرروایت در منابع حدیثی شیعه است. گفتوگو درباره طبقه روایی و تعاملات حدیثی «محمّد بن عیسی» بهدلیل نقش بسیار در اعتبارسنجی روایات وی، از قرن سوم پیوسته م چکیده کامل«ابوجعفر محمّد بن عیسی بن عُبید عُبَیدی» از راویان فعّال در عرصه انتقال تراث حدیثی امامیه و پُرروایت در منابع حدیثی شیعه است. گفتوگو درباره طبقه روایی و تعاملات حدیثی «محمّد بن عیسی» بهدلیل نقش بسیار در اعتبارسنجی روایات وی، از قرن سوم پیوسته مورد توجّه دانشیان و پژوهشگران قرار گرفته است. نخستین خاستگاه گفتوگو پیرامون طبقه محمّد بن عیسی بن عبید عبارت «نصر بن صباح» ـ از مشایخ کشّی ـ است که به کتاب «رجال کشّی» و به دنبال آن به «رجال نجاشی» راه یافت. سخن وی چالش جدّی را در تعامل حدیثی گسترده محمّد بن عیسی با «حسن بن محبوب» و «یونس بن عبدالرّحمان» و نیز بهرهگیری مستقیم وی از امام رضا× پیش آورده است. برخی از دانشیان رجال و فقیهان، چنین برداشت کردهاند که استثنای ابنولید قمی نسبت به محمّد بن عیسی نیز بهدلیل وجود خلل در طبقه وی بوده است؛ بدین بیان که وی با توجّه به خردسالبودن، امکان عملی نقل از یونس بن عبدالرّحمان را بدون واسطه ندارد. در پژوهش حاضر پس از بررسی و تعیین دوره زندگی محمّد بن عیسی بن عبید (ولادت و وفات) بر پایه قرینهها به بحث تحمّل حدیث وی از امامان شیعه و داد و ستد حدیثی او با اصحاب پرداخته شده است. گفتنی است در این پژوهه به هدف برونرفت از چالشهای موجود پیرامون رابطه روایی محمّد بن عیسی در اخذ حدیث، به سه راهکار نوین در تعیین طبقه راوی، روی آورده شده که دستاورد آن چنین است: با توجّه به قرینههای فراوان، هیچ ابهام و خللی در طبقه محمّد بن عیسی وجود ندارد؛ بلکه امکان تحمّل حدیث وی از امام رضا× و حسن بن محبوب و یونس اثبات میشود. پرونده مقاله