پژوهشهای میان رشتهای ادبیات و فرهنگ (برازمان)
,
شماره5,سال
2
,
بهار
1400
شاهنامة فردوسی بزرگترین اثر حماسی ادب پارسی است که شالودة آن بر اساس داستان هایی است که میتوان آنها را از لحاظ عناصر درون متنی و کشف الگوی ارتباط آنها، از جهت دریافت شایستهتر ماهیّت ادبیات، مورد برّرسی قرار داد. روایتشناسان ساختارگرا از جمله« تزوتان تودوروف» چکیده کامل
شاهنامة فردوسی بزرگترین اثر حماسی ادب پارسی است که شالودة آن بر اساس داستان هایی است که میتوان آنها را از لحاظ عناصر درون متنی و کشف الگوی ارتباط آنها، از جهت دریافت شایستهتر ماهیّت ادبیات، مورد برّرسی قرار داد. روایتشناسان ساختارگرا از جمله« تزوتان تودوروف» با ابداع نظامهای مبتنی بر نمایش شکل وارهای برای روایت داستاني، هریک طرحی بر پایۀ واحدهای کمینۀ روایت و ارتباط آنها با یکدیگر بیان میکنند.وجود طرحی منسجم در داستانهای شاهنامه این طرفیت را ایجاد کرده است که آنها را با آرای ساختار گرایانی چون تزوتان تودوروف در حوزة روایت بررسی کرد. تودوروف برای برّرسی روایتها سه نمود نحوی، کلامی و معنایی قائل است .در این مقاله ساختار طرح داستان کاموس کشانی به عنوان مهمترین عنصر درونمتنی با تکیه بر الگوی ساختاری « تزوتان تودورف»، از حیث نمود نحوی برّرسی شده است. دستاوردی که بیشتر در این تحقیق رخ نمودهاست، عبارت است از اینکه طرح داستان کاموس کشانی در اوج انسجام و تناسبات ساختاری خود، قابل انطباق با الگوی ساختاری تودوروف است. روش تحقیق در این مقاله کتابخانهای _تحلیلی است.
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند