اقتصاد دانشبنيان اقتصاد نوینی است كه در آن توليد، توزيع و استفاده از دانش، منبع اصلي رشد و ايجاد ثروت است. موتور محرک اقتصاد دانشبنیان شرکتهای دانشبنیان هستند. شركتها و مؤسسات دانشبنيان شركت يا مؤسسه خصوصي يا تعاوني است كه به منظور همافزايي علم و ثروت، توسعه اقت چکیده کامل
اقتصاد دانشبنيان اقتصاد نوینی است كه در آن توليد، توزيع و استفاده از دانش، منبع اصلي رشد و ايجاد ثروت است. موتور محرک اقتصاد دانشبنیان شرکتهای دانشبنیان هستند. شركتها و مؤسسات دانشبنيان شركت يا مؤسسه خصوصي يا تعاوني است كه به منظور همافزايي علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمي و اقتصادي (شامل گسترش و كاربرد اختراع و نوآوري) و تجاريسازي1 نتايج تحقيق و توسعه (شامل طراحي و توليد كالا و خدمات) در حوزه فناوريهاي برتر و با ارزش افزوده فراوان به ويژه در توليد نرمافزارهاي مربوط تشكيل ميشود. شرکتهای دانشبنیان را میتوان به دو دسته خرد (شرکتهای رایج محصولمحور) و کلان (هلدینگ یا مادر تخصصی) تقسیم کرد. شرکتهای دانشبنیان خرد دارای قابلیتهای مهمی چون ایجاد اشتغال، رقابت مثبت، زایش و توسعه هستند و متناسب با اقتصادهای در حال رشد میباشند. ساختار سازمانی شرکتها اهمیت فراوانی در ایفای نقش بهینه آنها دارند. ماهیت و نوع فعالیت سازمانها و شرکتها در تعیین ساختار سازمانی آنها تعیین کننده میباشند. در این مطالعه ساختارهای سازمانی مختلف شامل وظیفهای، محصول محور، منطقهای، ماتریسی، پیوندی، افقی، شبکهای، مشارکتی، ستارهای، شبدری و مجازی بررسی شد و الگوی مناسب برای شرکتهای دانشبنیان تعیین گردید. بر اساس نتایج و دیدگاه محققان این مطالعه به نظر میرسد ساختار و الگوی سازمانی تلفیقی "افقی تیمی، شبکهای و مجازی" برای شرکتهای دانشبنیان مفید و مؤثر میباشد و میتواند موجب افزایش بهرهوری آنها باشد، لذا به عنوان الگویی مناسب برای ساختار سازمانی شرکتهای دانشبنیان خرد پیشنهاد میشود.
پرونده مقاله
امروزه با توجه به تشدید رقابت و پویایی حاکم بر اقتصاد و فعالیت بنگاهها، اتخاذ رویکرد راهبردی در مدیریت زنجیره تأمین و انتخاب تأمینکننده به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است. تأمینکنندگان یکی از اساسیترین قسمتهای زنجیره تأمین هستند و مسائل مربوط به گزينش تأمينکننده چکیده کامل
امروزه با توجه به تشدید رقابت و پویایی حاکم بر اقتصاد و فعالیت بنگاهها، اتخاذ رویکرد راهبردی در مدیریت زنجیره تأمین و انتخاب تأمینکننده به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است. تأمینکنندگان یکی از اساسیترین قسمتهای زنجیره تأمین هستند و مسائل مربوط به گزينش تأمينکننده، مسائلي پيچيده هستند که ممکن است دغدغههاي کمي و کيفي بسياري را به همراه داشته باشند. چارچوبهای ارائهشده در تحقیقات گذشته برآورنده نیاز راهبردی بنگاهها در انتخاب تأمینکننده نبوده است، بر همین اساس در این تحقیق از طریق تلفیق رویکردهای راهبردی توسعه همکاری بین شرکتی و معیارهای انتخاب تأمینکننده چارچوب مناسب جهت انتخاب تأمینکننده راهبردی ارائه شده است. بدین منظور براساس روش گسترش کارکرد کیفیت ارتباط بین مؤلفههای راهبرد همکاری و معیارهای انتخاب تأمینکننده مشخص شده و با استفاده از روش تودیم فازی وزن راهبردی هر مؤلفه محاسبه شد. با توجه به اینکه زنجیره تأمین نقشی حیانی در زنجیره تأمین دارد، جامعه آماری تحقیق متشکل از متخصصان و مدیران زنجیره تأمین شرکت فولاد آلیاژی یزد انتخاب شدند. به منظور تحلیل دادهها از روش نمونهگیری نظری بهره گرفته شده و نمونهای غیرآماری متشکل از ده نفر خبره انتخاب شده است. در نتیجه تحلیل دادهها چارچوب انتخاب تأمینکننده راهبردی، و وزن راهبردی هر مؤلفه مشخص شده است. نتایج تحلیل دادهها حاکی از آن است که از میان 20 معیار تصمیم پنج معیار «کیفیت محصول»، «برنامهریزی راهبردی»، «سابقهی تأمینکننده»، «میزان ریسک پیشبینی شده» و «مدیریت واحد تحقیق و توسعه» به ترتیب از نظر اهمیت در اولویتهای اول تا پنجم قرار گرفتند. در انتهای پژوهش راهکارهایی برای انتخاب زنجیره تأمین شرکت فولاد آلیاژی یزد ارایه شد.
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند