توسعه تئوری رهبری شبکهای در حوزه فعالیتهای دانشگاهها یک گام مهم در جهت توسعه ادبیات شبکهها محسوب میشود. در این راستا، پژوهش حاضر کوشیده است تا ضمن شناسایی پیشایندهای رهبری شبکهای در دانشگاه پیام نور، شبکه روابط علت و معلولی میان این پیشایندها را با استفاده از تکن چکیده کامل
توسعه تئوری رهبری شبکهای در حوزه فعالیتهای دانشگاهها یک گام مهم در جهت توسعه ادبیات شبکهها محسوب میشود. در این راستا، پژوهش حاضر کوشیده است تا ضمن شناسایی پیشایندهای رهبری شبکهای در دانشگاه پیام نور، شبکه روابط علت و معلولی میان این پیشایندها را با استفاده از تکنیک ديمتل فازی کاوش نماید. اين پژوهش از نظر هدف، كاربردي و از نظر نحوه گردآوري دادهها، توصيفي است. برای گردآوری دادهها از نظر خبرگان که از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند، استفاده گردید و حجم نمونه برای تکمیل پرسشنامه 12 نفر از اعضای هیأت علمی تمام وقت دانشگاه پیام نور با مرتبه علمی حداقل دانشیار و 10 سال سابقه علمی از مناطق ده گانه دانشگاه پیام نور تعیین شد. پس از شناسایی پیشایندهای رهبری شبکهای در دانشگاه پیامنور از دل پیشینه موضوع، برای تعیین وضعیت روابط علّی میان این عوامل از فن دیمتل فازی طی 6 گام استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که از میان 10 پیشایند استخراج شده از ادبیات، توانمندسازی بنیادی ترین عامل در سامانة پیشایندهای رهبری شبکهای در دانشگاه پیامنور محسوب می شود. همچنین دو عامل توانمندسازی و پویایی رهبری، اثرگذارترین عوامل در میان دیگر پیشایندهای رهبری شبکهای در دانشگاه پیامنور بوده، و در نقطة مقابل آن، اثرپذیرترین شاخصها، فرهنگ و روحیه مشارکت هستند. با توجه به نتایج پژوهش، مدیران دانشگاه پیام نور در راستای پیادهسازی و اعمال بهینه رهبری شبکهای بایستی به توانمندسازی و پویایی رهبری به عنوان دو عامل اصلی تاثیرگذار توجه ویژهای داشته باشند.
پرونده مقاله
اعتماد عمومي به دولت ها امروزه با چالش هاي جدي و فزاينده اي روبه رو شده است كه لزوم تلاش براي تاثيرگذاري مثبت در روند آينده آن را دوچندان نموده است. اين پژوهش با رويكرد آينده نگاري و با هدف شناسايي عوامل راهبردي موثر بر آينده اعتماد عمومي به دولت جمهوري اسلامي ايران در چکیده کامل
اعتماد عمومي به دولت ها امروزه با چالش هاي جدي و فزاينده اي روبه رو شده است كه لزوم تلاش براي تاثيرگذاري مثبت در روند آينده آن را دوچندان نموده است. اين پژوهش با رويكرد آينده نگاري و با هدف شناسايي عوامل راهبردي موثر بر آينده اعتماد عمومي به دولت جمهوري اسلامي ايران در افق 1424 انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ ماهيت، توصيفي-تحليلي و از لحاظ روش شناسي، مبتني بر رويكرد آميخته طرح اكتشافي (كيفي-كمي) است. بنابراين پس از انجام مطالعات كتابخانه اي و ادبيات موضوع و نيز مصاحبه با خبرگان، فهرستي از عوامل موثر آينده اعتماد عمومي به دولت ج.ا.ايران به دست آمد و با استفاده از روش دلفي، اين عوامل از 58 مورد به 15مورد تقليل يافتند. سپس با بهره-گيري از روش تحليل ساختاري، ماتريس تاثير متقاطع طراحي شد و با تشكيل پانلي شامل 11 نفر از خبرگان و جمع-آوري نظرات آنان درباره تاثيرگذاري عوامل بر يكديگر، داده ها وارد ماتريس شدند. با تحليل داده هاي برآمده از ماتريس با نرم افزار ميك مك، ميزان تاثيرگذاري و تاثيرپذيري هر كدام از عوامل ارزيابي شد. براساس نتايج اين پژوهش، پنج عامل شامل مبارزه با فساد، شفافيت، عدم ترجيح منافع فردي بر منافع عمومي، تحقق عدالت اجتماعي و صداقت و راست گويي مسئولين به عنوان پيشران هاي راهبردي موثر بر آينده اعتماد عمومي به دولت ج.ا.ايران شناسايي شدند
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند