فهرست مقالات علی ناظمی اردکانی


  • مقاله

    1 - جایگاه معرفت¬شناختی فرونسیس و اهمیت آن در فلسفۀ اخلاق ارسطو
    تاریخ فلسفه , شماره 37 , سال 10 , تابستان 1398
    فرونسیس یا حکمت عملی یکی از فضايل عقلي است که ارسطو آن را به استعداد عمل کردن پیوسته با تفکر درست در اموری که برای آدمی نیک یا بد هستند، تعریف کرده است. عمل حاصل از این استعداد یا عمل فرونتیک، حاصل نحوه ‌يي از اندیشیدن فلسفی است که در عین نظر به مبادی و اصول ثابت، به مد چکیده کامل
    فرونسیس یا حکمت عملی یکی از فضايل عقلي است که ارسطو آن را به استعداد عمل کردن پیوسته با تفکر درست در اموری که برای آدمی نیک یا بد هستند، تعریف کرده است. عمل حاصل از این استعداد یا عمل فرونتیک، حاصل نحوه ‌يي از اندیشیدن فلسفی است که در عین نظر به مبادی و اصول ثابت، به مدینه (پولیس) بمثابه بستر شکلگیری اعمال، به امور کرانمند و جزئی و متغیر بمثابه متعلقات شناخت و به انسان بمثابه عاملی مختار، نظر دارد. قاعده‌نامندی فرونسیس و در عین حال موجه بودنش، راهکاری است تا به قواعد سخت و ثابت علمی بمثابه تنها روش موجه شناخت، تن ندهیم. ارسطو در واقع، با تمایز بخشیدن روشمند بین سوفیا یا حکمت نظری و فرونسیس، استقلال و تحویل‌ناپذیری معرفت عملی ـ اخلاقی دربارة آنچه درست است را پایه گذاری كرده است؛ تأمل-ورزی عملی را نمیتوان به براهین منطقی فروکاست. در فلسفۀ اخلاق ارسطو، معرفت عرضی، بمثابه معرفتی ناظر به امور کرانمند و جزئی و ممکن و متغیر، تکمله ‌يي بر معرفت ذاتی بمثابه معرفتی ناظر بر امور ازلی و کلی و مبادی نخستین و ثابت واقع میشود. سوفیا و فرونسیس تنها در صورتی که بمثابه دو روی یک سکه باشند نیکبختی را در پی خواهند داشت. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - تقدم سوفیا بر فرونسیس و اهمیت آن در فلسفۀ اخلاق ارسطو
    تاریخ فلسفه , شماره 43 , سال 11 , زمستان 1399
    نسبت میان فرونسیس (phronesis) یا حکمت عملی و سوفیا (sophia) یا حکمت نظری، و در سطحی دیگر، نسبت بین فضایل اخلاقی و فضایل عقلی، یکی از موضوعات مهم در فلسفۀ اخلاق ارسطوست. اهمیت موضوع نه تنها به این دلیل است که در صورت تقدم و برتری فرونسیس بر سوفیا، بین آموزه های ارسطو در چکیده کامل
    نسبت میان فرونسیس (phronesis) یا حکمت عملی و سوفیا (sophia) یا حکمت نظری، و در سطحی دیگر، نسبت بین فضایل اخلاقی و فضایل عقلی، یکی از موضوعات مهم در فلسفۀ اخلاق ارسطوست. اهمیت موضوع نه تنها به این دلیل است که در صورت تقدم و برتری فرونسیس بر سوفیا، بین آموزه های ارسطو در متافیزیک و اخلاق نیکوماخوس تعارض پیدا ميشود، بلکه بنظر میرسد تقدم فرونسیس بر سوفیا درنهایت به نوعی عدول از فلسفة اولی و بتبع آن، آدمی را شریفترین موضوعات پنداشتن، می انجامد. البته ارسطو خود با چنین موضعی مخالف است. مسئلۀ اصلی در این مقاله اینست که آيا در فلسفة ارسطو تقدم با سوفیاست یا فرونسیس و اینکه اهمیت تقدم یکی بر دیگری چیست و چه پیامدهایی دارد؟ در این مقاله استدلال ميشود که گرچه نزد ارسطو فرونسیس از جایگاهي ممتاز برخوردار است اما درنهایت سوفیا تقدمی مبنایی دارد. از طرفی، در اندیشة ارسطویی، ائودایمونیا (eudaimonia) یا نیکبختی، جز از طریق بهره مندی از فرونسیس توأم با سوفیا ممکن نیست. پس ميتوان گفت برای شناخت غایت فلسفه، باید در مفاهیم سوفیا و فرونسیس و نسبت آنها با یکدیگر و دیگر فضایل تأمل کرد. پرونده مقاله