فهرست مقالات فاطمه  نجفي پازوکي


  • مقاله

    1 - سنجش مؤلفه‌هاي معرفت‌شناسي دوره تجدد در ساحت علوم انساني و آسيب‌شناسي آن
    تاریخ فلسفه , شماره 32 , سال 8 , بهار 1397
    علوم انساني مدرن که امروزه در مراکز علمي جهان تدريس ميشود، زمان شکلگيري آن به دوره تجدد دنياي غرب ميرسد؛ دوراني که به جدايي علم و دين و عقل و ايمان معروف است. مباني نظري اين علوم انساني بلحاظ هستي‌شناسي به ماده، بلحاظ انسان‌شناسي به اومانيسم، بلحاظ فرجام‌شناختي به علمان چکیده کامل
    علوم انساني مدرن که امروزه در مراکز علمي جهان تدريس ميشود، زمان شکلگيري آن به دوره تجدد دنياي غرب ميرسد؛ دوراني که به جدايي علم و دين و عقل و ايمان معروف است. مباني نظري اين علوم انساني بلحاظ هستي‌شناسي به ماده، بلحاظ انسان‌شناسي به اومانيسم، بلحاظ فرجام‌شناختي به علمانيت و بلحاظ معرفتي به حس، تجربه، تحقيق‌پذيري و عقل ابزاري محدود است. بايد پرسيد كه پيشينه و زمينه‌هاي معرفتي شکلگيري علوم انساني مدرن غرب چيست؟ و آسيبهاي معرفتي، ارزشي و رواني و معنوي ناشي از آن کدام است؟ اين تحقيق با روش توصيفي و تحليلي با بررسي تاريخي مسئله معرفت در غرب درصدد بازشناسي عوامل معرفتي تأثيرگذار در شکلگيري علوم انساني دوره تجدد و آسيبهاي آن است. محدود کردن علم به ساينتيسم، انسان به اومانيسم و عالم هستي به پديده هاي طبيعي و راهِ کسب معرفت به حس، تجربه، دليل‌گرايي و عقل‌گرايي حداکثري، تفکيک شناختي بين پديدار و شيء في‌نفسه و ناديده انگاشتن حس‌ باطني و معرفتهاي فطري، عقل شهودي و وحي از جمله عوامل مهمي هستند که در شکلگيري علوم انساني نوين غرب مؤثرند و سبب پيدايش بحرانهاي معرفتي، ارزشي و رواني، فقر معنويت، رشد هيچ‌انگاري و ... در دنياي امروز گرديده است. پرونده مقاله